eitaa logo
رهایی از گناه✔️
19.2هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
2 فایل
صد بار اگر توبه شکستی باز آی...☺️ سوالی باشه در خدمتم👇 @mahmode110 تبلیغات👇 @tabligh810 تعجیل در فرج امام زمان عج صلوات 🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴بدان که سفرت در این دنیا کوتاه است شخص جوانی در اتوبوس نشسته بود. در ایستگاه بعدی شخصی مسن با ترش‌رویی و سروصدا وارد اتوبوس شد و کنار او نشست و خود را به‌همراه کیف‌هایش با فشار و زور بر روی صندلی نشاند. کسی که در طرف دیگر آن جوان نشسته بود، از او پرسید که چرا چیزی نمی‌گوید.  جوان با لبخندی پاسخ داد:  سفر ما با یکدیگر بسیار کوتاه است، من ایستگاه بعدی پیاده می‌شوم. اگر تک‌تک ما این موضوع را درک می‌کردیم که وقت ما بسیار کم است، آن‌وقت متوجه می‌شدیم که پرخاشگری، بحث و جدل‌های بی‌نتیجه، نبخشیدن دیگران، ناراضی‌بودن و عیب‌جویی‌کردن، تلف‌کردن وقت و انرژی است. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ رهایی از گناه ╭┅─────────┅╮ @Rahaie_az_gonah ╰┅─────────┅╯
◀️برای نمازت غیرت داشته باش▶️ 👈گاهے وقت‌ها ما گیر در خودمان است. یه ڪسے آمد گفت: آقاے قرائتے من به راننده گفتم نگه دار نماز بخوانم. نگه نداشت نماز من قضا شد. گناه ڪردم؟ گفتم: بله. گفت: من ڪه گفتم نگه دار. گفتم: چطور گفتی؟! گفت: رفتم گفتم آقاے راننده یک جایے نگه دارید نماز بخوانم.گفت: بنشین صدایت می‌زنم. ما نشستیم صدا نزد. گفتم: اگر چمدانت می‌افتاد چه می‌ڪردید⁉️⁉️ می‌گفتے: آقاے راننده لطفاً نگه دارید چمدان من افتاد. نگه دار❗️ نگه دار❗️چه... چمدانم افتاد. گفتم: آن غیرتے ڪه براے چمدانت دارے براے نماز نداری.❗️❌ گیر در خودت است. شما براے چمدانت نعره ڪشیدے، براے نماز نعره نڪشیدی. ⚠️ مقید نماز اول وقت باشیم... ‌=صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ رهایی از گناه ╭┅────────────┅╮ @Rahaie_az_gonah110 ╰┅────────────┅╯
🚦چــــراغ قـــرمــــــز ✍همان طور که در سر چهار راه وقتی چراغ قرمز می‌شود، ترمز می‌کنید،دین هم چراغ قرمز دارد، چراغ قرمز دین، کارهای حرام است، یعنی وقتی به کار حرامی رسیدی، ترمز کن و چراغ سبز دین هم کارهای حلال است. حال کسانی که برای چراغ قرمز ترمز می‌کنند،دو جور هستند: یک دسته از ترس جریمه شدن ترمز می‌کنند، که این ترمز کردنشان خیلی چنگی به دل نمی‌زند،اما عده ای هم برای احترام گذاشتن به قانون ترمز می‌کنند که این مهم است. حال ما هم اگر از ترس جهنم نماز بخوانیم، این نماز خواندنمان زیاد چنگی به دل نمیزند؛یعنی اگر به این خاطر صبح ها بلند می‌شوی و نماز می‌خوانی که به جهنم نروی، این نماز خواندن زیاد دلچسب نیست، اما اگر به تو بگویند: اگر نمازصبح هم نخوانی به جهنم نمی‌روی اما باز بلند شوی و نماز بخوانی، این خوب است. امام علی(ع) در مناجات هایشان می‌فرمودند: خدایا عبادت من به خاطر ترس از جهنم‌و یا به طمع بهشت نیست، ولکن من تو را شایسته عبادت دیدم و به این خاطر عبادتت می‌کنم... =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ رهایی از گناه ╭┅────────────┅╮ @Rahaie_az_gonah110 ╰┅────────────┅╯
📗 «🦂 عقربی که پنج نفر را می خورد» 🔹پیامبر خدا (ص) فرمودند: در روز قیامت، از داخل جهنم عقربی خارج می شود که سر آن عقرب در آسمان هفتم است و دُمش در ته زمین و دهانش هم از مشرق تا مغرب است. آن عقرب مےگوید : «أَینَ مَن حارَبَ اللهَ و رَسُولَه؟» آنهایی که با خدا و پیامبر خدا جنگ داشتند کجا هستند؟ ✅جبرئیل فرود می آید و می پرسد: «چه کسانی را می خواهی؟ مقصودت از کسانی که با خدا و پیامبر خدا در جنگ بودند چه کسانی است؟» عقرب می گوید: آنها پنج نفرند و من می خواهم آنها را ببلعم: ❶ اول تارِکُ الصَّلوة:  آن کسی که بی نماز از دنیا رفته است، مخصوصاً اگر منکر هم بوده و نماز را قبول نداشته که دیگر هیچ! این عقرب می گوید من ارادۀ تارک الصلوة را دارم. او با خدا و پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در جنگ بوده است. ❷ دوم مانِعُ الزَّکاة:  کشاورزی که گندم داشته اما زکاتش را نمی داده، گاو و گوسفندش در حد نصاب بوده زکات نمی داده، طلا به میزان بیست مثقال داشته زکاتش را نمی داده، این عقرب می گوید: من به دنبال کسانی هستم که در دنیا زکات نمی دادند. ❸ سوم آکِلُ الرِّبا: کسانی که نزول می خوردند. در زمان ما هستند کسانی که پول می دهند و نزولش را سر ماه می گیرند. چه قدر گناه دارد. ❹ چهارم شارِبِ الخَمر: کسانی که شراب می خورند، چهارمین گروهی هستند که آن عقرب به دنبالشان هست. ❺ پنجم قَومٌ یُحَدِّثُونَ فِی المَسجِدِ حَدیثَ الدُّنیا: مردمی که در مسجد می نشینند و به جای اینکه مباحثه کنند، درس بخوانند، دعا بخوانند، حرف آخرت و مسائل شرعی و قرآن و مفاتیح بزنند، از دنیا صحبت می کنند: امروز دلار چند بود؟ طلا مظنه اش چه قدر بود؟ شنیده ام بالا رفته؟! این حرف ها جایش در مسجد نیست. آن عقرب به دنبال کسانی است که در مسجد از دنیا حرف بزنند. (برگرفته از کتاب در محضر مجتهدی) =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ رهایی از گناه ╭┅────────────┅╮ @Rahaie_az_gonah110 ╰┅────────────┅╯
مصیبت، تیراندازی خدا به سمت تعلقات انسان است... با تو کاری ندارد، تو نباید تکان بخوری... مصیبت فقط میخواهد تو را از متعلقاتت آزاد کند. 📚 آیت الله حائری شیرازی، کتاب تعلق، ص۸۶ ‌=صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ رهایی از گناه ╭┅────────────┅╮ @Rahaie_az_gonah110 ╰┅────────────┅╯
ایت‌الله در رابطہ با تاخیر در نماز فرمودند : هرکس عادت‌ بہ تاخیر نمازها کرده است، خود را برای تاخیر در همه ی امور زندگی آماده کند! تاخیر در ازدواج تاخیر در اشتغال‌ تاخیر در تولد اولاد تاخیر در سلامتی وعافیت . . . 🔹️ فلذا بہ [نماز‌] احترام بزاریم . . . =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ رهایی از گناه ╭┅────────────┅╮ @Rahaie_az_gonah110 ╰┅────────────┅╯
✨﷽✨ 🔴نگاهمان به خداوند باشد نه زندگی دیگران و قضاوت کردنشان ✍زنی به روحانی مسجد گفت: من نمی‌خوام در مسجد حضور داشته باشم!روحانی گفت: می‌تونم بپرسم چرا؟ زن جواب داد: چون یک عده را می‌‌بینم که دارند با گوشی صحبت می‌کنند، عده‌ای در حال پیامک فرستادن در حین دعا خواندن هستند، بعضی‌ها غیبت می‌کنند و شایعه‌پراکنی می‌کنند، بعضی فقط جسمشان اینجاست، بعضی‌‌ها خوابند، بعضی‌ها به من خیره شده‌اند ...روحانی ساکت بود، بعد گفت: می‌توانم از شما بخواهم کاری برای من انجام دهید قبل از اینکه تصمیم آخر خود را بگیرید؟ زن گفت: حتما، چه کاری هست؟روحانی گفت: می‌خواهم لیوان آبی را در دست بگیرید و دو مرتبه دور مسجد بگردید و نگذارید هیچ آبی از آن بیرون بریزد. زن گفت: بله می‌توانم! زن لیوان را گرفت و دو بار دور مسجد راه رفت، برگشت و گفت: انجام دادم!روحانی پرسید: کسی را دیدی که با گوشی در حال حرف زدن باشد؟ کسی را دیدی که غیبت کند؟ کسی را دیدی که فکرش جای دیگر باشد؟ کسی را دیدی که خوابیده باشد؟زن گفت: نمی‌توانستم چیزی ببینم چون همه حواس من به لیوان آب بود تا چیزی از آن بیرون نریزد ... روحانی گفت: وقتی به مسجد می‌‌آیید باید همه حواس و تمرکزتان به «خدا» باشد. برای همین است که حضرت محمد فرمود: «مرا پیروی کنید» و نگفت که مسلمانان را دنبال کنید!نگذارید رابطه شما با خدا به رابطه بقیه با خدا ربط پیدا کند. بگذارید این رابطه با چگونگی تمرکزتان بر خدا مشخص شود. =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ رهایی از گناه ╭┅────────────┅╮ @Rahaie_az_gonah110 ╰┅────────────┅╯
🔅 ✍ زندان تن 🔹 یکی از بندگان مخلص خدا زمانی که ذکر خدا می‌گفت، دست راستش را روی سینه می‌گذاشت. 🔸از او پرسیدند: چرا دست روی سینه قرار می‌دهی؟ 🔹گفت: روح (مؤمن) من در وجودم اسیر است و همواره بی‌تاب برای پرکشیدن به سوی معبود! قفسه سینه‌ام چون میله‌های زندانی است که روح من به امر خدا در پشت آن تا زمانی که خودش حکم فرموده محکوم به حبس و زندانی است. 🔸گاهی وقت‌ها که از شدّت ذکر، روحم در پشت میله‌های زندان تن برای پر کشیدن به سوی معبود بی‌تابی می‌کند، دست روی سینه‌ام می‌گذارم تا پشت میله‌های زندان آرام گیرد و ساکن شود. 🔹چنانچه نبی مکرم اسلام صلی‌الله علیه وآله فرمود: اگر امر و اراده‌ خدا نبود، ارواح برای لحظه‌ای در قالب تن زندانی نمی‌شدند و به سوی معبود هر لحظه پر می‌کشیدند. =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ رهایی از گناه ╭┅────────────┅╮ @Rahaie_az_gonah110 ╰┅────────────┅╯
⭕️ نگوييد ما همهٔ گناهان را نداريم؛ كه هر كس گناهى دارد و همان براى توقف و ماندن او كافى است. لازم نيست كه ذنوب همهٔ عوالم را داشته باشد. يک ماشين‏ لازم نيست همه‌جايش خراب‏ شود تا بايستد. ممكن است يك سيم از آن قطع شود و بايستد، يا باد چرخش كم شود و بايستد؛ همانطور كه شيطان با يك كبر زمين خورد. آدم با يك حرص زمين خورد. پسر آدم با يك بخل ذليل شد. يونس با يك شتاب ذليل شد. ما كه الحمدللّه همۀ اين‌ها را با هم داريم و احساس ندامتى هم نداريم! 📚 استاد حائری،‌ از کتاب اخبات، ص۳۲ =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ رهایی از گناه ╭┅────────────┅╮ @Rahaie_az_gonah110 ╰┅────────────┅╯
🔅 ✍️ خوش‌شانسی یا بدشانسی؟ 🔹رعیت پیری از مال دنیا یک پسر داشت و یک اسب. 🔸روزی اسب پیرمرد فرار کرد. همسایه‌ها برای دلداری به خانه او آمدند و گفتند: عجب بدشانسی‌ای آوردی که اسبت فرار کرد. 🔹پیرمرد جواب داد: از کجا می‌دانید که این از خوش‌شانسی من بوده یا از بدشانسی‌ام؟ 🔸همسایه‌ها با تعجب جواب دادند: خب معلومه که این از بدشانسی تو بوده! 🔹هنوز یک هفته از این ماجرا نگذشته بود که اسب پیرمرد به‌همراه ۲۰ اسب وحشی به خانه برگشت. 🔸این‌بار همسایه‌ها برای تبریک نزد پیرمرد آمدند و گفتند: عجب اقبال بلندی داشتی که اسبت فرار کرد و حالا به‌همراه ۲۰ اسب دیگر به خانه برگشت! 🔹پیرمرد بار دیگر در جواب گفت: از کجا می‌دانید که این از خوش‌شانسی من بوده یا از بدشانسی‌ام؟ 🔸فردای آن روز پسر پیرمرد در حین رام‌کردن یکی از اسب‌های وحشی، زمین خورد و پایش شکست. 🔹همسایه‌ها بار دیگر آمدند: عجب شانس بدی! 🔸و کشاورز پیر گفت: از کجا می‌دانید که این از خوش‌شانسی من بوده یا از بدشانسی‌ام؟ 🔹و چند تا از همسایه‌ها با عصبانیت گفتند: خب معلومه که از بدشانسیه تو بوده پیرمرد! 🔸چند روز بعد نیروهای دولتی برای سربازگیری از راه رسیدند و تمام جوانان دهکده را برای جنگ در سرزمینی دوردست با خود بردند. 🔹پسر کشاورز پیر به‌خاطر پای شکسته‌اش از اعزام، معاف شد. 🔸همسایه‌ها بار دیگر برای تبریک به خانه پیرمرد رفتند: عجب شانسی آوردی که پسرت معاف شد! 🔹و کشاورز پیر گفت: از کجا می‌دانید که… ‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‎=صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ رهایی از گناه ╭┅────────────┅╮ @Rahaie_az_gonah110 ╰┅────────────┅╯
🔆 ✍ آیا ما "لااله الاالله" را به دل‌هایمان آموخته‌ایم؟ 🔹 شیخی بود که به شاگردانش عقیده می‌آموخت، "لااله الاالله" یادشان می‌داد، آن را برایشان شرح می‌داد و بر اساس آن تربیتشان می‌کرد. 🔸روزی یکی از شاگردانش طوطی‌ای برای او هدیه آورد، زیرا شیخ پرورش پرندگان را بسیار دوست می‌داشت. 🔹شیخ همواره طوطی را محبت می‌کرد و او را در درس‌هایش حاضر می‌کرد تا آنکه طوطی توانست بگوید: "لااله الا الله" 🔸طوطی شب و روز "لااله الا الله" می‌گفت. 🔹یک روز شاگردان دیدند که شیخ به شدت گریه می‌کند. وقتی از او علت را پرسیدند، گفت: طوطی به دست گربه کشته شد. 🔸گفتند: برای این گریه می‌کنی؟ اگر بخواهی یکی بهتر از آن را برایت تهیه می‌کنیم. 🔹شیخ پاسخ داد: من برای این گریه نمی‌کنم. ناراحتی من از این است که وقتی گربه به طوطی حمله کرد، طوطی آنقدر فریاد زد تا مُرد. 🔸با آن همه "لااله الاالله" که می‌گفت، وقتی گربه به او حمله کرد، آن را فراموش کرد و فقط فریاد می‌زد. زیرا او تنها با زبانش می‌گفت و قلبش آن را یاد نگرفته و نفهمیده بود. 🔹سپس شیخ گفت: می‌ترسم من هم مثل این طوطی باشم! تمام عمر با زبانمان "لااله الاالله" بگوییم و وقتی که مرگ فرا رسد، فراموشش کنیم و آن را ذکر نکنیم، زیرا قلوب ما هنور آن را نشناخته است. =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ رهایی از گناه ╭┅────────────┅╮ @Rahaie_az_gonah110 ╰┅────────────┅╯
🍁 🔴 شیطان کجاست؟ ✍واقعا شيطان را در شهر نمی‌بينی؟ او اينجاست و بیداد می‌کنه اما ما نمی‌بینیم. 🔸لابه‌لای كم‌فروشی‌های بقال محل، توی فحش‌های ركيک همسایه به همسایه، روی روسری بادبرده دختركان شهر، روی ساپورت‌های بدن‌نما، و مردانی که خودشان را مثل زن آرایش می‌کنند. 🔹تو واقعا صدای خنده‌هايش را نمی‌شنوی؟ 🔸لای موسيقی‌های تند ماشين‌ها، توی دعواهای بی‌انتهای پدر و پسر، توی بی‌احترامی به پدر و مادر، بين جيغ‌های پيرزن مال‌باخته! 🔹تو واقعا جولان دادنش را ميان زمين و آسمان نمی‌بينی؟ 🔸نمی‌بينی دنيا را چقدر قشنگ رنگ‌آميزی كرده و بی‌آنكه من و تو بدونیم "جاهليت مدرن" را برايمان سوغات آورده است؟ توی وجود من و تو چقدر شک و شبهه انداخته است؟ توی رختخواب گرم و نرمت موقع نماز صبح؟ زمان پنهان كردن اسكناس‌هايت وقت ديدن صندوق صدقات؟ 🔹نفوذش را نمی‌بینی؟ 🔸موقع باز كردن سايت‌های ناجور اينترنت، میان تغییر لب و بینی و چهره انسان‌ها و دست بردن در کار خدا. 🔹او همين جاست. هرجا كه حق نباشد، هرجا كه از یاد خدا غافل باشیم. 🔸چقدر به شيطان نخ می‌دهيم!؟ 💠 ای مردم از گام‌های شیطان پیروی نکنید، همانا او برای شما دشمنی آشکار است. (بقره:۱۶۸) =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ رهایی از گناه ╭┅────────────┅╮ @Rahaie_az_gonah110 ╰┅────────────┅╯