ابراهیم را دیدم ؛ خیلے ناراحت بود ؛ پرسیدم چیزے شده؟
گفت:دیشب با بچه ها رفته بودیم شناسایی؛ هنگام برگشت درست مقابل مواضع دشمن ماشاالله عزیزے رفت روے مین و شهید شد.عراقےها تیر اندازے کردند ما مجبور شدیم برگردیم.😓
تازه فهمیدم ابراهیم نگران بازگرداندن همرزمش بوده..😔
هواڪه تاریڪ شد ابراهیم حرکت کرد و نیمه هاے شب برگشت ؛ آنهم خوشحال و سرحال ...!😃
مرتب داد میزد امدادگر ؛ امدادگر ...سرےع بیا،ماشاالله زنده است!😍
بچههاخوشحال شدند،مجروح را سوار آمبولانس کردیم و فرستادیم عقب.
ولی ابراهیم گوشه اے نشست و رفت توے فکر...
رفتم پیش ابراهیم گفتم چرا توے فڪری؟
بامڪث گفت ماشاالله وسط میدان مین افتاد؛ آنهم نزدیڪ سنگر عراقے ها.💔
اماوقتےرفتم آنجا نبود،کمےعقب تر پیدایش کردم و در مکانے امن!!🚶
بعدهاماشاالله ماجرا را اینگونه توضیح داد:
خون زیادے از من رفته بود و بے حس بودم.
عراقیهاهم مطمئن بودند زنده نیستم.
حال عجیبے داشتم، زیرلب فقط مے گفتم:
یاصاحب الزمان (عج) ادرکنی
هواتاریڪ شده بود؛ جوانے خوش سیما و نورانے بالاے سرم آمد.چشمانم را به سختے باز کردم.
مرابه آرامے بلند و از میدان مین خارج کرد و به نقطه اے امن رساند.
من دردے احساس نمیکردم.🙂
آن آقا کلے با من صحبت کرد؛ بعد فرمودند کسے میآید و شما را نجات مے دهد.اودوست ماست!🤝
لحظاتی بعد ابراهیم آمد.باهمان صلابت همیشگے مرا به دوش گرفت و حرکت کردیم.
آن جمال نورانے ابراهیم را دوست خودش معرفے کرد ؛ خوشا به حالش🙃
#شهید_ابراهیم_هادی
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم۱📕
@Rahbaranh313
به فکر "مثل شهدا مُردن" نباش!
به فکر "مثل شهدا زندگی کردن"باش.
#شهید_ابراهیم_هادی
@Rahbaranh313
و سلام بر او که می گفت :
«خدایا عشق به انقلاب اسلامی و رهبر کبیر
انقلاب چنان در وجودم شعلهور است که اگر
تکه تکهام کنند و یا زیر سختترین شکنجهها
قرار گیرم او را تنها نخواهم گذاشت»
#شهید_ابراهیم_هادی
#زن_عفت_افتخار
@Rahbaranh313
و سلام بر او که می گفت :
«خدایا عشق به انقلاب اسلامی و رهبر کبیر
انقلاب چنان در وجودم شعلهور است که اگر
تکه تکهام کنند و یا زیر سختترین شکنجهها
قرار گیرم او را تنها نخواهم گذاشت»
#شهید_ابراهیم_هادی
{ @Rahbaranh313
「♥️🎈•••」
.⭑
بهش گفتن: آقا ابراهیم! چرا جبهہ رو
ول نمےکنے بیاے دیدار امام خمینے؟
گفت:ما امام رو براے اطاعت مےخوایم،
نہ واسہ تماشا . . . :)
#شهید_ابراهیم_هادے
.⭑
♥️🎈¦➺ #شهیدانه
•ــــــــــــــــــــ••ــــــــــــــــــــ•
♥️🎈¦➺ #ابراهیم
@Rahbaranh313
「♥️🎈•••」
.⭑
بهش گفتن: آقا ابراهیم! چرا جبهہ رو
ول نمےکنے بیاے دیدار امام خمینے؟
گفت:ما امام رو براے اطاعت مےخوایم،
نہ واسہ تماشا . . . :)
#شهید_ابراهیم_هادے
.⭑
♥️🎈¦➺ #شهیدانه
•ــــــــــــــــــــ••ــــــــــــــــــــ•
♥️🎈¦➺ #ابراهیم
@Rahbaranh313
[﷽♥️]
#بخـندبسـیـجـی😂✨ㅤ
پست نگهبانی رو زودتر ترک کرد
فرمانده گفت:
۳۰۰ تا صلوات جریمته!!
چند لحظه فکر کرد ،،
و گفت :
برادرا بلند صلوات !!
همه صلوات فرستادند ...
گفت : بفرما
از ۳۰۰ تا هم بیشتر شد . ! ☺️😂
#شهید_ابراهیم_هادی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
シ︎🔗🌸°•
@Rahbaranh313
「♥️🎈•••」
.⭑
بهش گفتن: آقا ابراهیم! چرا جبهہ رو
ول نمےکنے بیاے دیدار امام خمینے؟
گفت:ما امام رو براے اطاعت مےخوایم،
نہ واسہ تماشا . . . :)
#شهید_ابراهیم_هادے
.⭑
♥️🎈¦➺ #شهیدانه
•ــــــــــــــــــــ••ــــــــــــــــــــ•
♥️🎈¦➺ #ابراهیم
@Rahbaranh313
«🌼🌿»
مۍگفت:
اگرمۍگوییدالگویتانحضرتزهراۜاســت
بایدکـٰارۍکنیدکہایشانازشماراضۍباشد🌱'!
#شهیدانه
#شهید_ابراهیم_هادی
@Rahbaranh313
«🌼🌿»
مۍگفت:
اگرمۍگوییدالگویتانحضرتزهراۜاســت
بایدکـٰارۍکنیدکہایشانازشماراضۍباشد🌱'!
#شهیدانه
#شهید_ابراهیم_هادی
@Rahbaranh313
درشهرِ کوچکِ خود
گمنام بود..
حالا دنیـ🌏ـا
او را میشناسد😍
آری شهـ🕊ـادت
با آدمی
چنین میکند
هرچـه گمنامتر
مشهورتر❤️
#اینجا_سرداران_بیپلاکمونه😌☝️
#شهید_ابراهیم_هادی
@Rahbaranh313
☺️شوخطبعی شهید ابراهیم هادی
در يكي از روزها خبر رسيد كه ابراهيم و جواد و رضا گوديني پس از چند روز مأموريت از سمت پاسگاه مرزي در حال بازگشت هستند. از اينكه آنها سالم بودند خيلي خوشحال شديم. جلوي مقر شهيد اندرزگو جمع شديم. دقايقي بعد ماشين آنها آمد و ايستاد. ابراهيم و رضا پياده شدند. بچه ها خوشحال دورشان جمع شدند و روبوسي كردند.
يكي از بچه ها پرسيد: آقا ابرام، جواد كجاست؟! يك لحظه همه ساكت شدند. ابراهيم مكثي كرد، در حالي كه بغض كرده بود گفت: جواد! بعد آرام به سمت عقب ماشين نگاه كرد.
يك نفر آنجا دراز كشيده بود. روي بدنش هم پتو قرار داشت! سكوتي كل بچه ها را گرفته بود. ابراهيم ادامه داد: جواد...جواد! يك دفعه اشك از چشمانش جاري شد.
چند نفر از بچه ها با گريه داد زدند: جواد، جواد! و به سمت عقب ماشين رفتند! همينطور كه بقيه هم گريه ميكردند، يكدفعه جواد از خواب پريد! نشست و گفت: چي، چي شده!؟
جواد هاج و واج، اطراف خودش را نگاه كرد.
بچه ها با چهره هايي اشك آلود و عصباني به دنبال ابراهيم ميگشتند. اما ابراهيم سريع رفته بود داخل ساختمان!
📚سلام بر ابراهیم۱/ص۱۴۶
#شهید_ابراهیم_هادی
@Rahbaranh313