eitaa logo
راه مربی
1.2هزار دنبال‌کننده
277 عکس
96 ویدیو
34 فایل
مرکز آموزش‌های کاربردی راه مربی: مرجع تخصصی رشد و ارتقاء توانمندی‌های فرهنگیان در کشور وابسته به سازمان مدارس صدرا سازمان تبلیغات اسلامی در دیگر شبکه‌های اجتماعی نیز همراه شما هستیم: https://ble.ir/rahemorabi ادمین پاسخگو: @rahemorabbi
مشاهده در ایتا
دانلود
📍محتواهای کانال رو می‌تونید با هشتگ‌های زیر جست و جو کنید: 💫 🔅 🎙 📽 ‌ 💮 📖 🏸 🪁 🗃 آموزشی/تربیتی 📖 📚 🎞 ‌ ⛳️
📖 روزی همسر مردی از او پرسید: فردا چه برنامه‌ای داری؟ مرد گفت: فردا که از خواب برخواستم با الاغمان به کوهستان می‌روم و هیزم جمع می‌کنم. به بازار رفته و می‌فروشم. با مقداری از پولش غذا تهیه کرده و به منزل می‌آیم. همسرش گفت: بگو ان‌شاءالله.. او گفت: ان‌شاءالله ندارد! من که سالمم‌. الاغمان هم که سالم است. هوا هم که خوب است. بازار هم سرجایش است. فردا می‌روم و می‌آیم دیگر. فردا که از خواب برخواست با الاغ خود به کوهستان رفت. هیزم جمع کرد و به سمت شهر حرکت کرد. در میانِ راه راهزنان رسیدند. هیزم‌ها و الاغش را از او گرفتند و تا می‌توانستند مرد را کتک زدند.. نزدیک غروب بود که مرد بی‌جان و نالان به خانه رسید. به سختی درب خانه را زد. همسرش گفت: کیست؟ او جواب داد: ان‌شاءالله منم! ------------------◇----------------- 📌معلمان در بسیاری اوقات می‌توانند سر کلاس و در خلال تدریس، برای عوض کردن حال و هوای کلاس به جهت تمرکز بهتر دانش‌آموزان روی موضوع درس، با داشتن مهارت مدیریت کلاس از بیان داستان‌های کوتاه که جنبه‌ی تربیتی هم دارند استفاده کنند💎👌 🏷 همین داستان را می‌توان با پرسیدن سوال "شنیدید به پدر مادرهاتون‌ یا مادربزرگ پدربزرگ‌هاتون میگید فلان کار رو می‌کنم. میگن ان‌شاءالله؟ فکر می‌کنید چرا این رو میگن؟؟" و مشارکت گرفتن از دانش‌آموزان در کلاس درس مطرح کرد. ✅ ◇ مرکز آموزش‌های کاربردی : مرجع آموزش تخصصی 🆔 ℝ𝕒𝕙𝕖𝕞𝕠𝕣𝕒𝕓𝕚 ‌‌
📖 ۲ مرد فقیری بود که همسرش کره درست می‌کرد و او آن را به یکی از بقالی‌های شهر می‌فروخت.. 🧈 آن زن کره‌ها را به صورت دایره‌های یک کیلویی می‌ساخت. مرد آن را به یکی از بقالی‌های شهر می‌فروخت و در مقابل مایحتاج خانه را می‌خرید. روزی مرد بقال به اندازه کره‌ها شک کرد و تصمیم گرفت آن‌ها را وزن کند. هنگامی که آن‌ها را وزن کرد، اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود.😳 او از مرد فقیر عصبانی شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمی‌خرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من می‌فروختی در حالی که وزن آن ۹۰۰ گرم است. 😠 مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: ما وزنه ترازو نداریم؛ یک کیلو شِکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را به عنوان وزنه قرار می‌دادیم. ------------------◇----------------- 📌معلمان در بسیاری اوقات می‌توانند سر کلاس و در خلال تدریس، برای عوض کردن حال و هوای کلاس به جهت تمرکز بهتر دانش‌آموزان روی موضوع درس، با داشتن مهارت مدیریت کلاس از بیان داستان‌های کوتاه که جنبه‌ی تربیتی هم دارند استفاده کنند💎👌 🏷 همین داستان را می‌توان با پرسیدن سوال "به نظرتون هرچه کنی به خود کنی؛ گر همه نیک و بد کنی.. منظورش چیه؟ کی می‌تونه مثال بزنه؟" و مشارکت گرفتن از دانش‌آموزان در کلاس درس مطرح کرد. ✅ ◇ مرکز آموزش‌های کاربردی : مرجع آموزش تخصصی 🆔 ℝ𝕒𝕙𝕖𝕞𝕠𝕣𝕒𝕓𝕚 ‌‌