eitaa logo
راه بندگی
90 دنبال‌کننده
765 عکس
205 ویدیو
15 فایل
🌸 نکات قرآنی 🌷 احادیث مستند و زیبا 🌺 مطالب ناب دینی 🌹 داستانهای پندآموز 🌼 بیان احکام و مسائل شرعی مورد ابتلاء همه در کانال 🌹راه بندگی🌹 👈 نشر مطالب کانال به هر نحوی آزاد است.
مشاهده در ایتا
دانلود
مادر در خانه و در مقابل فرزند چگونه باید باشد؟ 🔻🔻🔻 والدینی كه خواستار داشتن نسلی سالم و شریف هستند، به خاطر سلامت جسم و روان و ادای حق تربیت و اخلاق فرزندان شایسته است 👇 مراقبت ‌هایی را در رفتار خود لحاظ کنند . با توجه به الگو گیری فرزندان از والدین، سبک زندگی والدین 👌حتی طرز پوشش آنها در تربیت فرزندان تأثیر گذار است . ✍️ موضوع پوشش مادر از چند جهت قابل توجه می باشد : ✴️ ۱) از نظر شرعی پوشش همه اعضاء بدن مادر مقابل فرزندان از نظر شرعی، واجب نیست. بنابراین باز بودن سر و گردن، دست ها و پاها و ساق پا اشكالی ندارد مرد و زنی كه با هم محرمند (مانند خواهر و برادر) می‎توانند به بدن یكدیگر به آن مقدار كه در میان محارم معمول است نگاه كنند، و در غیر آن احتیاط آن است كه نگاه نكنند. @Rahebandgi
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📒 1⃣ 🔻 🔖 پسری بودم که در مسجد و پای منبر منبرها بزرگ شده بودم. 🔸 در خانواده‌ای مذهبی رشد کردم و در پایگاه بسیج یکی از مساجد شهر فعالیت داشتم.( در دوران مدرسه.....) سال‌های آخر دفاع مقدس شب و روز ما حضور در مسجد بود. 🔹 با اصرار و التماس و دعا و ناله به درگاه خداوند،سرانجام توانستنم برای مدتی کوتاه ،حضور در جمع رزمندگان اسلام و فضای معنوی جبهه را تجربه کنم. ➖ راستی،من در آن زمان در یکی از شهرستان های کوچک استان اصفهان زندگی می کردم. دوران جبهه و جهاد برای من خیلی زود تمام شد و حسرت شهادت بر دل من ماند. 🔸 اما از آن روز،تمام تلاش خودم را در راه کسب معنویت انجام می دادم .می دانستم که شهدا ، قبل از جهاد اصغر ،در جهاد اکبر موفق بودند، لذا در نوجوانی تمام همت من این بود که گناه نکنم . وقتی به مسجد می‌رفتم سرم پایین بود که نگاهم با نامحرم برخورد نداشته باشد. 🔹 یک شب با خدا خلوت کردم و خیلی گریه کردم... در همان حال و هوای ۱۷ سالگی از خدا خواستم تا من آلوده به این دنیاو زشتی‌ها و گناهان نشوم. بعد با التماس از خدا خواستم که مرگم را زودتر برساند.گفتم: من نمیخواهم باطن آلوده داشته باشم.من میترسم به روز مرگی دنیا مبتلا شوم و عاقبت خودم را تباه کنم .لذا به حضرت عزرائیل التماس میکردم که زودتر به سراغم بیاید! 🔸چند روز بعد ،با دوستان مسجدی پیگیری کردیم تا یک کاروان مشهد برای اهالی محل و خانواده شهدا راه اندازی کنیم.باسختی فراوان،کارهای این سفر را انجام دادم و قرار شد،قبل از پنجشنبه،کاروان ما حرکت کند. روز چهارشنبه،با خستگی زیاد به خانه آمدم.قبل از خواب،دوباره به یاد حضرت عزرائیل افتادم و شروع به دعا برای نزدیکی مرگ کردم. ✨ادامه دارد...