🌹شش نکته در سبک زندگی ایرانی اسلامی
(منتشر شده در روزنامه قدس آستان قدس رضوی و سایت قدس آنلاین)
✍دکتر علی غلامی دهقی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۲۴ مهر ۱۴۰۲
واژه سبک زندگی در دهههای اخیر در جهان مطرح شده است. این واژه با تأکید رهبر معظم انقلاب در کشورمان بر سر زبانها افتاد و مطالعات و تبلیغات فراوانی دربارهاش صورت گرفت. برای مطالعه ژرفتر درباره سبک زندگی ایرانی اسلامی، لازم است به نکات ششگانه زیر توجه شود.
دینداری نیازمند دیندانی است
نکته نخست اینکه انسان تکبُعدی، ناقص است؛ هر چند آن بُعد، از بهترین و مهمترین ابعاد زندگیاش باشد. بنابراین در سبک زندگی ایرانی اسلامی لازم است یک ایرانی مسلمان زندگی را در جامعیت خودش ببیند، یعنی به تمام ابعاد زندگی توجه لازم را داشته باشد. هرگونه افراط و تفریط در برخی ابعاد زندگی، جامعه را به انحراف سوق میدهد.
نکته دوم این است مادیات، رفاه و تأمین معاش، بسیار مهم و از ضروریات زندگی است. قرآن تأکید فراوانی روی این موضوع دارد. از بعد مهمی به نام معنویات نباید غفلت کنیم، چرا که دین و معنویت از عناصر سازنده تمدن هستند. به تعبیر برخی اندیشمندان، دین ستون فقرات یک تمدن است. گفتنی است، ما باید تمام ابعاد دین را به صورت جامع مطالعه و عمل کنیم تا بر اساس آیه150 سوره مبارکه نساء «نُؤمِنُ بِبَعضٍ وَنَکفُرُ بِبَعضٍ» نباشیم، یعنی اینگونه نباشد که بخشی از دین را پذیرفته و بخش دیگرش را نپذیریم.
نکته سوم اینکه اگر دین ستون فقرات تمدن است، دینداری نیازمند دیندانی است. اگر دینداری، دیندان نباشد یا نیمهدان باشد، بسیار خطرناک است. ما در تاریخ اسلام از خوارج، داعش و برخی گروههای مشابه این دو آسیب زیادی دیدهایم، چون آنها یک بعدی نگاه کردهاند و دیندارِ دیندان نبودند. یکی از متفکران در این زمینه میگوید: «نیاموخته را میتوان آموخت، اما غلط آموخته را نمیتوان یا به سختی میتوان آموخت». راهکار دینشناس شدن این است آحاد جامعه اهل مطالعه، تعقل و تدبر باشند و اگر خود فرصت مطالعه ندارند، دستکم به اهلش مراجعه کنند. فقهای شیعه در نخستین مسئله رسالههای فقهی نوشتهاند اصول دین تقلیدی نیست، بلکه تحقیقی و برهانی است. یک مسلمان باید با مطالعه و تحقیق و یا شنیدن گفتههای اهل علم و تحقیق و تفکر در خداشناسی، پیامبرشناسی، امامشناسی و معادشناسی و دیگر مسائل دینی به یقین برسد. با این روش است که دیگر کسی دین خود را تقلیدی نمیداند.
سبک زندگی ایرانی اسلامی قانونمند است
نکته چهارم در سبک زندگی ایرانی اسلامی، احترام به قانون است. هر چه ملتی متمدنتر باشد، قانونمندتر است. سید جمالالدین اسدآبادی وقتی به کشورهای غربی سفر کرد، گفت: من مسلمانان را در کشورهای اسلامی دیدم اما اسلام را در کشورهای غربی یافتم؛ چون مردم در کشورهای غربی قانون را بهتر رعایت میکردهاند. از یاد نبریم بدترین نوع نادانی، جهل مرکب است؛ یعنی کسی که نمیداند و از ندانستن خود نیز بیخبر است. ابنیمین، شاعر سده هشتم هجری، دانایان و نادانان را به چهار دسته تقسیم کرده که دسته چهارم آنان، جاهلان مرکباند. خیلی از ما نمیدانیم و نمیدانیم که نمیدانیم و حاضر هم نیستیم مطالعه کنیم یا پای صحبتی بنشینیم تا آگاهیمان را افزایش دهیم.
نکته پنجم این است انسانها نادان به دنیا میآیند ولی احمق زاده نمیشوند. همه ما زمانی که به دنیا آمدیم، نادان بودیم. خداوند در آیه78 سوره نحل فرموده: «خدا شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد در حالی که هیچ نمیدانستید و به شما گوش و چشم و قلب اعطا کرد تا مگر دانا شوید و شکر این نعمتها را بجا آورید». چون گوش ابزار مهمی برای دانایی است، مولوی چنین سروده است: آدمی فربه شود از راه گوش، جانور فربه شود از راه نوش. در اینجا فربه شدن یعنی فربه معرفتی، علمی و اعتقادی. انسان نادان با تربیت پدر و مادر، مدرسه رفتن و مطالعه کردن، رشد پیدا میکند و عالم و عاقل میشود اما شایعات و تبلیغات، انسان را احمق میکند. امروز آنچه جامعه ما را به حماقت دعوت میکند، شایعات و تبلیغات است. انسان احمق کسی است که هر چه میشنود و میخواند، میپذیرد. خدای بزرگ در آیه18 سوره زمر فرموده است: «آن بندگانی که سخن بشنوند و به نیکوتر آن عمل کنند، آنان هستند که خدا آنها را به لطف خاص خود هدایت فرموده و هم آنان به حقیقت خردمندان عالماند».
ادامه مطلب را در لینک ذیل مطالعه فرمائید.
https://www.qudsonline.ir/news/924758/6-%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D8%A8%DA%A9-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C
http://eitaa.Com/Rahevasat
🌹میم مثل مداد🌹
(پنج صفت آموزنده مداد)
✍علی غلامی دهقی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۳ آبان ۱۴۰۲
پدربزرگی در حال نگارش بود. نوهاش از او پرسید: پدربزرگ چه میکنی؟ گفت در باره تو مینویسم پسرم. این مدادی که با آن می نویسم، پنج صفت بسیار آموزنده دارد.
نخست این که من در کنار این مداد یک پاک کن دارم که هر وقت اشتباه کردم خطاهایم را پاک میکنم. این ویژگی نشان میدهد که انسان نیازمند پاکن است. پاک کنی که دین ارائه می کند، استغفار و تلاوت قرآن است. از همین رو امام صادق (ع) فرمود:
همانگونه که مس زنگ میزند و باید آن را صیقل داد تا جلا یابد، قلب انسان نیز زنگار میگیرد. صیقل دهنده زنگار قلب، استغفار و تلاوت قرآن است.
دوّمین درسی که از مداد می توان میآموخت، تراشی است که در کنار آن قرار داد. هرگاه مداد کُند شد آن را تیز میکنند. این ویژگی این نکته را به ما میآموزد که رنجها موجب کمال انسان میشوند و انسان در رویارویی با ناملایمات زندگی است که رشد می کند و به کمال می رسد.
صفت سوّم این است که مداد صورتی دارد و سیرتی. زیبایی صورت آن گرچه مهمّ است اما سیرت یعنی مغز مداد، مهمتر است. زغال داخل مداد اهمیتش از ظاهر زیبای آن بسیار بیشتر است. درون و برون انسان نیز همچون صورت و سیرت مداد است. گاهی انسان ها فریفته صورت شده و از سیرت غافل می شوند. و جناب سعدی چه زیبا سروده است:
صورت زیبای ظاهر هیچ نیست
ای برادر سیرت زیبا بیار.
ویژگی چهارم مداد این است که ما با نگارشمان، ردّ و خاطرهای از خود بجا می گذاریم. باید مواظب بود خاطرات نیک و خوشی از خود به یادگار بگذاریم. باز سروده سعدی در این باره چه زیباست:
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز
مرده آن است که نامش به نکویی نبرند.
این نام نکو، همان خاطرهای است که ما از خود به یادگار میگذاریم.
ویژگی پایانی این است که وقتی مینویسیم دستی از پشت ما را هدایت میکند و آن همان خداست. خدایی که همه چیز به دست اوست و باید در زندگی بر او توکل کنیم. وَ مَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى.(انفال/ ١٧)
http://eitaa.Com/Rahevasat
MP3 RecorderRecording ۱۲۰۷۲۹-۱۰۲۵۲۳.mp3
زمان:
حجم:
6.33M
🌹میم مثل مداد🌹
(داستانواره پنج صفت آموزنده مداد)
گفتاری کوتاه در مسجد دانشگاه
🎤علی غلامی دهقی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۳ آبان ۱۴۰۲
http://eitaa.Com/Rahevasat
✅ قدر وقت یا مدیریت زمان 🌹
✍علی غلامی دهقی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پنجشنبه ۴ آبان ماه ۱۴۰۲، همزمان با وفات حضرت معصومه(س)، سخنران جلسه مجمع جوانان هیئت رزمندگان شهرستان کوهپایه بودم. عنوان سخنان بنده در این مجلس که بیشتر مخاطبانش، جوان و نوجوان بودند، مدیریت زمان و استفاده از فرصت ها بود؛ که رمز و راز موفقیت و پیروزی انسانهای بزرگ و بافضیلت است.
در آغاز جلسه، داستان کوتاهی مطرح شد که یک استاد مدیریت بازرگانی برای دانشجویانش گفت : اکنون وقت آزمون است. او کوزه ای را از زیر میز بیرون آورد و چند قلوه سنگ در آن چید تا پر شد. سپس شن هایی را که قبلاً آماده کرده بود درون کوزه ریخت و بدنبال آن با مقداری ماسه آن را پر کرد. در نهایت بطری آبی در آورد و کوزه را پر از آب نمود. او از دانشجویان پرسید: نکته این داستانواره چیست؟
هر کدام از دانشجویان پاسخی دادند؛ امّا استاد گفت: نه. نکته این داستانک این است اولویت زندگی شما چیست؟ اگر اولویت های زندگی را نشناسید و در فرصت مناسب برای انجام آنها اقدام نکنید، دیگر هیچ وقت برای انجام آنها فرصت نخواهید یافت. اگر پیش از آن که قلوه سنگ ها را در کوزه بچینید، آن را از شن، ماسه و آب، پر کنید، دیگر فرصتی برای گذاشتن قلوه سنگ ها نخواهید یافت. ضمن این آب را هم به هدر می دهید.
اولویت های زندگی شما چیست؟ تحصیلات؟ دانش و مهارت؟ ازدواج؟ فرزندآوری؟ و ... هر یک از اینها باید در فرصت مناسب انحام شوند.
در آموزههای دینی هم به زمان و مدیریت آن بسیار تأکید شده است. سوگندهای فراوان قرآن به زمان مانند والعصر، والفجر، و الضحی و بهتر دانستن شب قدر از هزار ماه، همه نشانگر اهمیت زمان و مدیریت آن است.
در روایات نیز به تقسیم اوقات شبانهروز به چهار بخش توصیه شده که نوعی مدیریت زمان بشمار می رود. در حدیثی علی (ع) از دست دادن فرصت را سبب غصه دانسته(إضاعة الفرصة، غصة) و گذر زمان را همچون عبور شتابان ابرها ( الفُرَص تمرُّ مَرّ السّحاب) معرفی کرده است.
در این مجلس تأکید شد که کسانی که از کمبود وقت می نالند باید خود را مقصّر بدانند؛ زیرا :
۱.بی برنامگی،
۲. در نظر نگرفتن اولویت های زندگی،
۳. پذيرش کار بیش از اندازه ،
۴. صرف وقت در امور غير ضروری،
۵. و نداشتن قاطعیت در تصمیم گیری و ... همه از رهزنان وقت بشمار می روند.
جالب آن که زمان ۲۴ ساعت شبانهروز به صورت مساوی برای همه اختصاص یافته و همگان از آن بهره مندی یکسان دارند.
از ویژگی های زمان آن است که:
۱. قابل پس انداز و ذخیره شدن نیست،
۲. غیر قابل خریدن است،
۳. توقّف ندارد،
۴ .و محدود و فرّار است.
بنابراین دانه از آنِ پرنده ای است که زودتر برمی خیزد.
باید توجه داشت که:
دیروز به تاریخ پیوست،
فردا نامعلوم است،
پس باید امروز را غنیمت شماریم.
و حافظ چه زیبا سروده است که:
قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند
بس خجالت که از این حاصل اوقات بریم.
http://eitaa.Com/Rahevasat
MP3 RecorderRecording ۱۲۰۴۵۲-۱۰۲۹۲۳.mp3
زمان:
حجم:
5.79M
🌹شیعه بودن از حرف تا عمل🌹
(شش ویژگی شیعه امام صادق (ع))
🎤علی غلامی دهقی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گفتاری کوتاه در مسجد دانشگاه
۷ آبان ۱۴۰۲
✅ قالَ أبُو عَبْدِاللَّه الصادق(ع):
إِنَّمَا شِيعَةُ جَعْفَرٍ مَنْ عَفَّ بَطْنُهُ وَ فَرْجُهُ وَ اشْتَدَّ جِهادُهُ وَ عَمِلَ لِخالِقِهِ وَ رَجَا ثَوَابَهُ وَ خَافَ عِقَابَهُ؛ فَإِذَا رَأَيتَ أُولَئِكَ فَأُولَئِكَ شِيعَةُ جَعْفَر.
✅ امام صادق (ع) فرمود: شیعهٔ جعفر کسی است که:
1⃣ حلال خور
2⃣ پاک از روابط نامشروع
3⃣ بشدت جهادگر
4⃣ کوشا در عمل برای رضای خدا
5⃣ امیدوار به پاداش الهی
6⃣ و بیمناک از مجازات او باشد.
اگر چنین افرادی دیدید، آنها «شیعیان جعفر"ند.
(کتاب الخصال شیخ صدوق، ج۱، ص۲۹۶)
http://eitaa.Com/Rahevasat
راه وسط( علی غلامی دهقی فریدنی)
🌹شیعه بودن از حرف تا عمل🌹 (شش ویژگی شیعه امام صادق (ع)) 🎤علی غلامی دهقی ــــــــــــــــــــــــــ
عرض پوزش و تصحیح قرائت آیات قرآن
به اطلاع عزیزانی که سخنرانی بنده را با عنوان " شیعه بودن از حرف تا عمل" (فرسته پیشین☝️)گوش داده اند، می رساند: من در سخنرانی فوق، دو کلمه را در آیات ۴۹ و ۵۰ سوره حجر، به سبب اکتفا به حافظه، نادرست قرائت کرده ام؛ که بدین وسیله ضمن تصحیح قرائت آیات، از خداوند متعال، مغفرت و از شنوندگان عزیز، پوزش می خواهم. آن دو کلمه عبارتند از :
۱. کلمه " أَنِّي" را در آیه " نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ" با کسره " أِنِّي " خوانده ام.
۲. کلمه" الْأَلِيمُ" را در آیه وَ أَنَّ عَذَابِي هُوَ الْعَذَابُ الْأَلِيمُ با صفت " الشّدید" تلفظ کرده ام.
http://eitaa.Com/Rahevasat
🌹قانونمندی تاریخ از دیدگاه علی (ع)🌹
✍ علی غلامی دهقی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شارحان نهج البلاغه نوشته اند: پس از کشته شدن عثمان و به خلافت رسیدن علی(ع)، آن حضرت خطبه ای کوتاه در مدینه ایراد فرمود. امام در این خطبه به دو قانون و سنّت فرازمانی و فرامکانی حاکم بر تاریخ اشاره کرده است:
۱. فَإِنَّ اللَّهَ لَمْ يَقْصِمْ جَبَّارِي دَهْرٍ قَطُّ إِلَّا بَعْدَ تَمْهِيلٍ وَ رَخَاءٍ،
خداوند هرگز جبّاران روزگار را در هم نکوبید مگر پس از مهلت دادن و رفاه فراهم ساختن.
۲. وَ لَمْ يَجْبُرْ عَظْمَ أَحَدٍ مِنَ الْأُمَمِ إِلَّا بَعْدَ أَزْلٍ وَ بَلَاءٍ،
و هرگز استخوان شکسته ملّتی را بازسازی نکرد مگر پس از آزمایش و تحمّل مشکلات.
سپس آن حضرت این گونه نتیجه گیری کرد و فرمود:
فِي دُونِ مَا اسْتَقْبَلْتُمْ مِنْ عَتْبٍ وَ مَا اسْتَدْبَرْتُمْ مِنْ خَطْبٍ مُعْتَبَرٌ.
در این سختی هایی که با آن روبرو هستید و مشکلاتی که پشت سر گذرادید، درس های عبرت آموزی وجود دارد.
امام در ادامه هشدار می دهد که:
مَا كُلُّ ذِي قَلْبٍ بِلَبِيبٍ وَ لَا كُلُّ ذِي سَمْعٍ بِسَمِيعٍ وَ لَا كُلُّ [ذِي] نَاظِرٍ بِبَصِيرٍ.
یعنی هر صاحب عقلی، خردمند نیست و هر دارنده گوشی، شنوا نیست و هر دارنده چشمی، بینا نیست.
امروز مصداق بارز جبّار روزگار، رژیم صهیونیستی و نمونه ملّت استخوان شکسته، مردم مظلوم فلسطین اند. درس عبرت آموز آن، شکست و نابودی حتمی اسرائیل و پیروزی غزّه است. امّا چه اندکند صاحبان خرد و دارندگان گوش های شنوا و چشمان بینا که از این حوادث تلخ، عبرت بگیرند.
۱۴ آبان ۱۴۰۲
http://eitaa.Com/Rahevasat
MP3 RecorderRecording ۱۲۰۵۳۵-۱۱۰۵۲۳.mp3
زمان:
حجم:
6.07M
🌹قانونمندی تاریخ از دیدگاه علی (ع)
🎤 علی غلامی دهقی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گفتاری کوتاه در مسجد دانشگاه
۱۴ آبان ۱۴۰۲
http://eitaa.Com/Rahevasat
🌹به کجا چنین شتابان؟
(نقدی بر اندیشه و عمل برخی روحانیون)
✍ علی غلامی دهقی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هفته گذشته سعادت تشرّف به بارگاه ملکوتی حضرت رضا (ع) و زیارت آن امام همام، نصیبم شد. شب جمعه برای نماز جماعت مغرب و عشاء، به مسجدی که نزدیک مهمانسرای محل اقامتم بود، رفتم. پس از نماز، روحانی و امام جماعت محترم چند دقیقه ای سخنرانی کرد. از گفته هایش دانسته می شد که ادامه مباحث شبهای پیشین است.
او دو موضوع را مطرح نمود که به شدّت موجب تعجّب اینجانب گردید؛ موضوعاتی که هیچ ارتباطی با رسالت روحانیت و عالم دین نداشت.
موضوع نخست در باره راههای ابطال طلسم بود. او در حالی که دو برگه کاغذ در دست داشت و از روی آن می خواند، ادّعا میکرد که این سخنان را از استادش (البته بدون نام بردن از استاد) نقل میکند. وی برای از بین بردن طلسم دو گونه راه حل ارائه داد:
۱. اگر طلسم با آب روی کاغذ نوشته شده باشد، باید آن را در داخل آبی بیندازید و نمک در آن بریزید و پس از ۲۴ ساعت کاغذ را درآورده و آن را با خود به بیابانی برده زیر آفتاب رها کنید، تا اثرش خنثی گردد. او می گفت: چنانچه کاغذی که روی آن دعای طلسم نوشته شده را آتش بزنیم یا در آب جاری بیندازیم، ممکن است فعّال گردد و اثرات نامطلوب بگذارد. او ادامه داد: آب باقیمانده را پس از خواندن ۱۱۰ مرتبه بسم الله الرحمن الرحیم یا آیة الکرسی( تردید از نگارنده است)، پای درختی بریزید.
۲. راه حلّ دوّمش این بود که اگر طلسم روی فلز نوشته شده باشد ابتدا باید با شیء تیزی، نوشتهها را محو و پس از آن این فلز را در سرکه اسلامی!!!! قرار دهید و پس از ۲۴ ساعت، هر وقت بیرون شهر رفتید، آن را در بیابان زیر نور آفتاب رها کنید. آب باقیمانده که با سرکه اسلامی مخلوط شده، را پس از خواندن ۱۱۰ مرتبه بسم الله الرحمن الرحیم یا آیت الکرسی، پای درختی بریزید. چنانچه به جای این کار، فلز را آتش بزنید یا در آب جاری بیندازید، ممکن است فعّال شود و تاثیرات منفی بگذارد.
من نمیدانم این روحانی محترم این راه حلّها را از کجا آورده بود و چه ربطی به دین، مسجد و رسالت روحانیت داشت؟!!! مگر چند درصد مردم درگیر این گونه مسائل اند که یک روحانی، آن هم در مسجد، راه های ابطال طلسم را به آنها آموزش دهد؟ آیا اولویت رسالت روحانیت امروز مبارزه با طلسم است؟ آیا چنین روحانی عالم به زمان است؟ جالب آنکه برخی نمازگزاران، گفته هایش را یادداشت می کردند و بیچاره مردمی که پس از نماز، گرد او جمع شده و در این باره از او سوال میکردند. شگفت تر این که این روحانی محترم برای ابطال طلسم هیچ سخنی از توکّل بر خدا، استغفار، صدقه دادن و یا قرائت معوّذتین به میان نیاورد.
موضوع دوّم این بود که می گفت چون آبان ماه هست و به تدریج به طرف فصل سرما رفته و سرماخوردگی در جامعه پیدا میشود توصیه پزشکی با عنوان طب اسلامی جهت درمان سرماخوردگی را ارائه می دهم. خلاصه نسخه او این بود: پیاز را پخته و آن را با عسل اصلی مخلوط کنید و هر دو سه ساعت یک بار مقداری از آن را میل کنید. این کار موجب پیشگیری از گلودرد و سرماخوردگی خواهد شد. البته وی توضیح شبه علمی در باره آثار ترکیب پیاز پخته با عسل ارائه داد.
یکی از نمازگزاران از او در باره دیابت سؤال کرد. پاسخ روحانی محترم این بود که از غذاهای حاوی قند پرهیز کند و دوغ شتر بیاشامد!!!!
نگارنده در باره صحّت و سُقم گفته های این روحانی محترم اظهار نظر نمی کند؛ زیرا در باره چگونگی ابطال طلسم و صدور نسخه پزشکی آگاهی ندارد. دغدغه بنده دو چیز است:
نخست این که روحانیت از رسالت اصلی خود، که تبیین درست دین است، باز بماند.
دوّم این که همین انحراف از رسالت، زمینه های دین گریزی و دین ستیزی مردم، بخصوص قشر تحصیل کرده، را فراهم سازد.
در راستای همین دغدغه، پس از نماز به ایشان تذکّر دادم که این سخنرانی شما چه ربطی به وظیفه یک روحانی دارد؟ وظیفه یک روحانی، دست کم امام جماعت مسجد، بیان اعتقادات، اخلاقیات بخصوص اخلاق اجتماعی، بیان احکام و روشنگری دینی است. امّا وی به شدّت از نظرات خود دفاع می کرد و مدّعی بود دکتری طب اسلامی!!! دارد و بخش زیادی از روایات کافی درباره پزشکی است !!! (ادامه دارد)
(ادامه فرسته پیشین )
چنانچه دلسوزان حوزههای علمیه از این خطر انحرافی جلوگیری نکنند، در آینده نه چندان دور شاهد شبه علمهایی خواهیم بود که جایگزین علم شده و همانگونه که در دوران قاجار اخباری گری غلبه یافت و سبب عقب ماندگی ایران و جهان اسلام شد، بار دیگر ما از این جنبه آسیب خواهیم دید؛ آسیبی که در دراز مدت خود را نشان خواهد داد و جبران آن بسیار طولانی و سخت خواهد بود. درست است که طب نوین و پزشکی امروز آسیبهایی داشته و دارد، امّا پرداختن و صرف سرمایه های مادّی و معنوی به این گونه مباحث شبه علمی و بیاعتبار، ما را از قافله تمدن علمی دور خواهد کرد. نگارنده بر این باور است که پزشکی، دانشی بشری و تجربی است و رسالت دین، پیامبران، امامان و عالمان اصیل دینی، هدایت جامعه است . تقویت باورهای دینی، ترویج مکارم اخلاق، گسترش شریعت اصیل و ناب محمدی و معارف اهل بیت (ع) از رسالتها و وظایف عالم دینی است. امروز هیچ انسان خردمندی در جامعه از حوزههای علمیه و روحانیت، انتظار ارائه نظریه درباره ابطال طلسم یا توصیههای پزشکی ندارد. عالم دین، عالم دین است و وظیفه آن روشنگری و تبیین مباحث عمیق دینی است. درست است که در گذشته جهان اسلام، عالمانی بوده اند که هم تخصص دینی داشته هم در دانش های تجربی همچون پزشکی سرآمد بوده اند، امّا امروز علوم به شاخه های ریز و جزئی گسترش یافته و کمتر کسی می تواند در چند رشته علمی، متخصص باشد.
۱۵ آبان ۱۴۰۲
http://eitaa.com/Rahevasat