سوال
ایا امام علی پشت سر خلفا نماز میخونده یا خیر
✅پاسخ
در مورد اینکه آیا امام علی پشت سر خلفا نمازمی خوانده است یا نه باید گفت:
❗️ اهل تسنن برای مشروع جلوه دادن حکومت خلفا از بعضی روایات استفاده کرده اند که امام علی در جماعت آنها شرکت می کرده است.
در این زمینه روایات مختلفی وجود دارد:
♦️از بعضی منابع استفاده می شود که امام علی در جماعتشان شرکت می کردند؛ ولی نمازشان را فرادا می خواندند
❗️ چنانکه درتفسیرقمی آمده است:
«حضر المسجد و وقف خلف ابى بکر و صلّى لنفسه»
امام علی در مسجد حاضر میشد و پشت سر ابی بکر میایستاد؛ اما نمازرا فرادی میخواند
📚تفسیر قمی ج2 ص158
♦️روایت دیگر از طبرسى در احتجاج است که می نویسد:
«و حضر المسجد و صلّى خلف ابی بکر»،
«امام علی در مسجد حاضر می شد و پشت سر ابوبکرنماز می خواند»
📚الاحتجاج ج 1 ص126
👌در جواب باید گفت:
سند این روایت مرسل است؛ زیرا طبرسی روایت را مستقیماً و بدون ذکر واسطه از حماد بن عیسی از امام صادق نقل میکند؛ در حالی که حماد بن عیسی متوفای 19 هـ و خود طبرسی متوفای 548 هـ است.
❗️برفرض قبول این روایات نمی شود گفت این عمل دلیل بر مشروع شمردن حکومت خلفا بوده؛ بلکه بنا بر مصلحت جامعه و برای جلوگیری از اختلافات در جامعه نوپای اسلام بوده است. و امام علی هم مصالح اسلام را برهر چیز مقدم میداشتند. چرا که آن حضرت در مساله امامت که مهمتر از موضوع نمازبود، به خاطر مصالح اسلام و مسلمانان اقدام عملی نکردند هر چند بارها استدلال بر امامت خود کردند که ما در پاسخ های گذشته کانال به آن اشاره کرده ایم
❗️لذا در برخی روایات امده که حضرت از باب تقیه و حفظ مصالح اسلام اقدام به چنین کاری می کردند
📚وسائل الشیعه،ج8 ص298
❗️ علاوه بر آن منطقی به نظر نمی رسد که مثلا امام 25 سال در آن جامعه زندگی کرده باشد و پشت سر هیچ یک از خلفا نمازنخوانده باشد، و هیچ مشکلی هم برایش پیش نیامده باشد و منابع هم هیچ اشاره ای به این موضوع نکرده باشند.
و از طرف دیگر در آن زمان به علت محدود و کوچک بودن شهرها و هم به دلیل فضای معنوی جامعه و تاکید بر ارزش فراوان نمازجماعت تقریبا اقامه نمازدر مسجد و به امامت خلیفه مسلمین یک سنت بود و همه مردم نمازرا به جماعت در مسجد اقامه می کردند. از این رو عدم شرکت امام در مسجد با توجه به تمام موارد ذکر شده به علاوه همسایه مسجد بودن، یک مساله عادی نیست که بشود به راحتی از کنار آن گذشت.
❗️و بنابر هر دو صورت حضور امام علی در مسجد، نمی تواند تاییدی بر مشروع بودن خلافت خلفا باشد.
❗️اهل سنت معتقدند که هر انسان فاسق و فاجری می تواند پیش نماز گردد چنان که روایت می کنند که پیامبر فرمود:
« نماز پشت سر هر انسان فاسق ویا غیر فاسقی از اصول دین است»
📚سنن الدار قطنی،ج2 ص57
❗️پس بر اساس مبانی اهل سنت امام جماعت بودن فضیلتی را ثابت نمی کند به همین رو از اقتدا کردن حضرت امیر به خلفا نمی توانند فضیلتی را برای خلفا اثبات کنند
👌در عصر حاضر نیز مراجع عالیقدر، به زایرانی که به مدینه و مکه مشرّف میشوند، تاکید میکنند که درنمازجماعت آنان شرکت نمایند و بدون عذر، از شرکت در نمازجماعت دریغ نورزند، هر چند که فرقه های اسلامی، اختلاف نظر هایی دارند، اما مصلحت اسلام در این است که همه مسلمانان در مقابل دشمن مشترک با هم متحد شوند.
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
📢کانال ما در تلگرام
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش
❓آیا راست است که امام علی امام حسن و حسین را برای دفاع از عثمان فرستاد تا عثمان کشته نشود ❗️آیا این به معنای تایید عثمان نیست❕
💠پاسخ💠
👌همه محققان می گویند که سوء تدبیر عثمان در امر حکومت و تبدیل آن به یک امر فامیلی و حیف و میل عظیم در بیت المال و ظلم فراوان بستگان او نسبت به توده های مستضعف سبب یک انزجار و تنفر عمومی گشت تا آنجا که یک گروه چند صد نفری خانه او را محاصره و به او حمله کردند و او را کشتند و سپاه عظیم اسلام که فاتح مصر و ایران و روم بود در برابر آن سکوت اختیار کرد چرا که از کارهای او ناراضی بودند و یا او را مستحق قتل می دانستند .
📚پیام امام امیر المومنین ج2 ص232
❗️در این میان برخی منابع اهل سنت آورده اند که حضرت علی با فرستادن حسنین به سوی عثمان و کشیده شدن شمشیر توسط حسنین سعی داشت از عثمان دفاع کند و مانع کشته شدن او گردد.
🔷ابن قتیبه نقل می کند:
« به علی خبر رسید که عثمان را می خواهند بکشند .علی به حسن و حسین فرمود با شمشیر هایتان بروید و بر در خانه عثمان بایستید و نگذارید دست کسی به او برسد»
📚الامامه و السیاسه ج1 ص59
📚تاریخ دمشق ج39 ص418
📚مروج الذهب ج2 ص353
👌علامه امینی این اخبار را در شمار اخبار جعلی می داند که در مورد قتل عثمان جعل شده است و می نویسد:
« این روایات دروغین و بی اساس را در برابر و بر ضد تاریخ درست و مورد اتفاقی ساخته اند که با صدها روایت ، متین و مستحکم گشته است .
❗️در این روایات دروغین آمده است که حضرت علی آمادگی خویش را برای جنگ دفاعی به عثمان اعلام داشت در حالی که تاریخ ثابت می کند که در روز کشته شدن عثمان حضرت در مدینه حضور نداشت تا چه رسد که اجازه دفاع از عثمان را داده باشد .
🔶هیثمی از علمای اهل سنت در رد این احادیث می گوید:
« ظاهرا این روایات ضعیف است زیرا علی در موقع محاصره عثمان در مدینه نبود و در کشته شدن او حضور نداشته است»
📚مجمع الزوائد ج7 ص230
📚الغدیر ج9 ص332
🗯علامه سید جعفر عاملی نیز تمام این روایات را از حیث سند ضعیف و مردود می داند؛
📚الصحیح من سیره الامام علی ج18 ص233
👌حضرت امیر نیز در نهج البلاغه هر گونه دفاع عملی از عثمان را نفی می کند و می فرماید:
« اگر من به آن ( کشتن عثمان ) فرمان داده بودم قاتل محسوب می شدم و اگر از آن نهی می کردم یاور او به شمار می آمدم ( در حالی که من بی طرف بودم) .من جریان کار را در عبارتی کوتاه خلاصه می کنم : او استبداد ورزید ، استبداد بسیار بدی و شما ناراحت شدید و واکنش بدی نشان دادید و از حد گذراندید...»
📚نهج البلاغه خطبه30
👌این سخن امام را دیگران نیز نقل کرده اند؛
📚نثر الدر ج1 ص274
📚المسترشد ص418
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❔پرسش
❓اگر براستی علی خودش را خلیفه می دانست و شایسته ترین مردم به خلافت چرا پس از قتل عثمان وقتی مردم خواستند که او خلیفه شود گفت مرا رها کنید و دیگری را بجویید( خطبه92)
💠پاسخ:
❕ایت الله العظمی مکارم شیرازی در شرح این کلام امام علیه السلام چنین می نویسد:
❗️«شارحان «نهج البلاغه» و ديگر انديشمندان اسلام درباره اين كلام اميرمؤمنان سخنان بسيارى گفته اند. گروهى آن را دليل بر عدم وجود نصّ بر مسئله امامت و ولايت پنداشته اند و گروهى در مقابل به دفاع برخاسته اند و جمعى از به اصطلاح روشنفكران عصر ما، آن را دليل بر اصالت رأى مردم در حكومت گرفته اند و همچنين...
❗️ولى براى اينكه در اينجا بيراهه نرويم بهتر است قبل از قضاوت درباره متن خطبه، به شرايط زمانى و مكانى و ساير مقدّماتى كه فضاى اصلى خطبه را تشكيل مى دهد، توجّه كنيم. از جمله:
1⃣اين سخن در زمانى از امام صادر شد كه «عثمان» بر اثر حيف و ميل در بيت المال و مسلّط ساختن بنى اميّه بر جان و مال مردم و بروز اغتشاش در مناطق مختلف، به قتل رسيده بود و مردم براى بيعت، به سوى امام هجوم آورده بودند.
🗯مردمى كه سران آنها به امتيازات بى دليل زمان عثمان خو گرفته بودند، انتظار داشتند امام هم بيت المال مسلمين را مطابق ميل آنها تقسيم كند و سياستمدارانشان انتظار داشتند كه در برابر بيعت با اميرمؤمنان پست هاى مهمّ فرماندارى و استاندارى كشور وسيع اسلام، در اختيار آنها گذاشته شود.
👌بسيارى از توده مردم نيز از ارزش هاى اسلامى فاصله گرفته و به خاطر وفور غنايم جنگى، آلوده زرق و برق دنيا شده بودند. افكار جاهلى در ميان آنها خودنمايى مى كرد و زندگى عصر پيامبر به خاطر بى توجّهى خلفا به فراموشى سپرده شده بود.به همين دليل، امام خود را بر سر دو راهى مى ديد:
🔷 تسليم نشدن در برابر بيعت مردم در آن شرايط بحرانى، يا تن دادن به بيعت و استقبال از طوفانها و بحرانها و امواج سهمگين اجتماعى.
2⃣امام كسى نبود كه مانند سياستمداران دنياطلب، طرح واقعى خود را براى حكومت اسلام پنهان سازد و با نشان درِ باغ سبز و فريبكارى، آنها را به بيعت بشكاند و بعد از نشستن بر تخت قدرت، طرح اصلى خود را آشكار سازد.
❗️ او هرگز به اين گونه فريبكارى ها تن درنمى داد و مايل بود همه چيز را قبلا به طور آشكار با مردم در ميان بگذارد و مشكلات بيعتشان را براى آنها بيان كند.بديهى است براى كسى كه از ديدگاه ارزش هاى الهى به حكومت مى نگرد، دليلى ندارد كه خود را با فريبكارى و به هر قيمت ممكن، به قدرت برساند.
3⃣ بى شك امام لايق ترين فرد، نه تنها در آن زمان، بلكه در زمان هاى قبل از آن نيز براى حكومت بود. نه تنها امام چنين عقيده اى را درباره خود داشت و مى فرمود:
«رقيب من هم به يقين مى داند كه جايگاه من از خلافت جايگاه محور سنگ آسيا نسبت به آن است، (كه هرگز ممكن نيست سنگ بدون آن گردش كند)»
📚خطبه 3
❗️ و نيز هنگامى كه به مسئله شوراى شش نفرى عمر اشاره مى كند كه او را در كنار پنج نفر قرار داده بودند; مى فرمايد:
❗️ « كدام زمان بود كه در مقايسه من با نخستين آنان (ابوبكر) شك و ترديد وجود داشته باشد، تا چه رسد به اينكه مرا هم سنگ امثال اينها قرار دهند».
📚همان مدرک
❗️ و در جاى ديگر هنگامى كه مردم مى خواستند بعد از عثمان با او بيعت كنند، با صراحت مى گويد:
🗯«همه شما به خوبى مى دانيد من از همه كس به خلافت شايسته ترم».
📚خطبه74
❗️حتّى رقباى او، با صراحت شايسته تر بودن او را قبول داشتند هر چند در عالم سياست اين شايستگى ها از طرف رقيبان در عمل فراموش مى شود. از جمله «عُمر» به هنگام انتخاب شوراى شش نفرى به على(عليه السلام) گفت: «تو از همه شايسته ترى اگر شوخ طبع نبودى!» سپس افزود: « به خدا سوگند! اگر زمام حكومت را تو در دست بگيرى مردم را در مسير حقّ واضح، و راه روشن قرار خواهى داد».
📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج1 ص186
❗️ «ابوبكر» هنگامى كه به خلافت رسيد طبق نقل بسيارى از روايات عدم صلاحيّت خويش را براى خلافت بيان كرد. به گفته «طبرى» چنين گفت: «مردم من والى شما شده ام در حالى كه بهترين شما نيستم».
📚تاریخ طبری ج2 ص405
❗️ و حتّى در بعضى از اين روايات آمده است كه ابوبكر گفت: «مرا رها سازيد، من بهترين شما نيستم در حالى كه على در ميان شماست».
📚احقاق الحق ج8 ص240
👌ادامه پاسخ 👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
👌با توجه به آنچه در بالا آمد كه همه از محكمات تاريخ و حديث محسوب مى شود و طبعاً جمله هاى متشابهى ماند خطبه بالا را بايد در پرتو آن تفسير كرد شكّى باقى نمى ماند كه امام عليه السلام در اين خطبه مى خواهد، عدم علاقه خود را به مسأله خلافت روشن سازد و نهايت تواضع خويش را در اين امر نشان دهد و هم به مردمى كه اصرار در بيعت با او داشتند، بگويد كه اگر من قدرت را بدست گيرم برنامه ام دنبال روى از روش هاى نادرست پيشين نيست.بلكه چاره اى جز اين ندارم كه شما را به راه حق باز گردانم و ارزش هاى عصر پيامبر را زنده كنم .هر چند خوشايند گروه زيادى نباشد و عَلَم مخالفت بر پا دارند و طوفان هايى بپا كنند.
❗️امام اتمام حجت می کند که اگر من زمام امور را بدست گیرم جز حق و عدالت و سنت پیامبر و رضای خدا را به رسمیت نمی شناسم و این بر شما سخت و ناگوار است و در برابر من شورش می کنید بنا براین بهتر است که من را رها کنید و دیگری را برگزینید زیرا شما من را در این مسیر همراهی نمی کنید و من نیز تا زمانی که همراهان واقعی نداشته باشم وظیفه ای در قبال خلافت شما ندارم .
❗️با توجّه به اين نكات، نوبتى براى اين باقى نمى ماند كه بحث كنيم، آيا اين خطبه دليل بر آن نيست كه امامت منصوص نبوده. و يا اينكه معيار براى امامت و خلافت تنها آراى مردم است و بس! زيرا اين سخن را كسى مى گويد كه تنها ظاهر اين خطبه را مورد توجّه قرار دهد و از تمام قراين تاريخى و سخنان ديگر امام در نهج البلاغه و غير آن، چشم بپوشد
📚پیام امام امیر المومنین ج4 ص208
♻️پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال
گفته می شود حضرت علی در خطبه 228 نهج البلاغه از عمر مدح و تمجید کرده است لطفا پاسخ مقتضی ارائه فرمایید
🗯پاسخ:
❗️نخست متن خطبه:
« خداوند پاداش خیر در برابر آزمایش های فلان کس دهد که کژیها را راست کرد و بیماری ها را درمان نمود ،سنت پیامبر را بر پا داشت و فتنه ها را پشت سر گذاشت .با جامه ای پاک و عیبی اندک از این جهان رخت بر بست ،خیر و نیکی آن را درک کرد و از شر و بدی آن رهایی یافت .وظیفه خود را در برابر اطاعت خداوند انجام داد و حق تقوای الهی را بجا آورد از جهان رفت و مردم را در برابر راههای گوناگون وا گذاشت که نه گمراهان در آن هدایت می یابند و نه جویندگان هدایت راه خویش را با اطمینان پیدا می کنند»
❗️در مورد اینکه این شخص چه کسی بوده است در میان شارحان نهج البلاغه اختلاف شدیدی است .شارحان اهل سنت مانند ابن ابی الحدیددو محمد عبده این سخن را اشاره به خلیفه دوم می دانند در حالی که چنین چیزی با خطبه های دیگر نهج البلاغه هماهنگ نیست .زیرا امام در خطبه شقشقیه شکایت زیادی از حکومت خلیفه دوم دارد و در خطبه ها و برخی
نامه های نهج البلاغه از غصب خلافت شدیدا شکایت می کند .
⁉️چگونه می توان آن همه را نادیده گرفت و این کلام مبهم و مجمل را ناظر به خلیفه دوم دانست.
🗯جالب این است که طبری که این سخن را درباره عمر می داند آن را از مغیره بن شعبه نقل می کند که از دشمنان حضرت علی بوده است
📚تاریخ طبری ج3 ص285
❗️عجیب این است که ابن ابی الحدید می گوید من در نسخه ای از نهج البلاغه که به خط رضی نوشته شده بود دیدم که در زیر کلمه « فلان» عمر نوشته شده بود و این نشان می دهد که رضی هم چنین اعتقادی داشته است
📚شرح نهج البلاغه ج12 ص3
❗️در حالی که هیچ بعید نیست که این نسخه( اگر اصالت داشته باشد) سالها دست این و آن بوده و برخی این کلمه را زیر آن نوشته باشد .
🗯ایت الله العظمی مکارم چنین می نویسد:
« بر فرض که این گفته از علی علیه السلام درباره عمر باشد این احتمال چندان دور نیست که سخن جنبه جدی نداشته بلکه بر اساس تقیه بوده است به ویژه انکه در روایتی که امده است مغیره بن شعبه پس از مرگ عمر این سوال را مطرح کرد .با توجه به اینکه مغیره مرد شروری بود و چه بسا می خواست با این سوال و جواب شری در میان مسلمین بر پا کند حضرت بلافاصله به ملاحظه مصالح مسلمین این جمله را بیان فرمود و گرنه نظر واقعی حضرت در مورد خلفا همان است که در خطبه شقشقیه و سایر خطب نهج البلاغه آمده است .تعبیر به فلان به جای عمر نیز می تواند موید این معنا باشد زیرا این ابهام نشانه تقیه است»
📚پیام امام،ج8 ص469
🗯شارحان شیعه یقین دارند که این سخن نمی تواند درباره خلیفه دوم باشد .بسیاری آن را اشاره به مالک اشتر و بعضی به سلمان فارسی دانسته اند .احتمال اول مناسب تر است و با موقعیت مالک و نقش او در میان اصحاب امیر مومنان و فرماندهی او در لشکر و فکر بلند و عزم راسخش تناسب دارد»
📚همان مدرک
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش
❔چرا حضرت علی از خانواده خود در برابر هجوم دشمنان دفاع نکرد و اجازه داد همسرش آسیب ببیند و فرزندش جان دهد❔
👌پاسخ؛
1⃣مراجعه به تاریخ و درک شرایطی که در زمان شهادت پیامبر گرامی بر منطقه و جهان حاکم بود و دقت در شرایط پیش از رحلت به روشنی فلسفه عدم دفاع حضرت امیر را روشن می کند.
❗️سه خطر مهم به صورت یک مثلث شوم دین و موجودیت اسلام را تهدید می کرد؛
🔶1- ضلع اول این مثلث شوم خطر امپراتوری روم بود.
🔶2- ضلع دوم در امپراتوری ایران
🔶3- ضلع سوم در گروه منافقان داخلی
👌نسبت به خطر اول و اهمیت بسیار آن کافی است که بدانیم پیامبر گرامی همواره تا آخرین لحظات حیات خویش به آن می اندیشید.از این رو در آستانه وفاتش سپاه عظیمی به فرماندهی اسامه بن زید تجهیز کرد و برای رویارویی با رومیان اعزام کرد و هر که را که از آن تخلف کند لعن کرد.
📚بحار الانوار ج22 ص468
👌نسبت به خطر ضلع دوم نیز کافی است بدانیم که دشمن تند خویی بود که نامه پیامبر را پاره کرد و به حاکم یمن نوشت که رسول خدا را دستگیر کرده و خودش یا سرش را برای وی بفرستد
📚بحار الانوار ج20 ص378
👌نسبت به خطر سوم هم باید بدانیم که گروه منافقان پیوسته برای پیامبر مزاحمت ایجاد می کردند و با توطئه های گوناگون آن حضرت را می آزردند و قرآن کریم پیوسته در سوره های مختلف از آنان و خصلت ها و نفاق و آزار و تلاش های پلید آنان سخن می گوید تا آنجا که یک سوره کامل به نام « منافقون » نامیده شد که درباره منافقان و نیت ها و کارهای شوم آنان است
📚الالهیات ،سبحانی ج4 ص48
❓با وجود این مثلث خطرناک آیا صلاح بود که حضرت علی دست به شمشیر ببرد و با ایجاد هرج و مرج جامعه اسلامی را با خطر نابودی مواجه کند❔
2⃣علامه بزرگوار مجلسی روایت می کند:
❗️« امیر مومنان بعد از جنگ نهروان در مجلسی نشسته بود و مردم سخن می گفتند تا آنجا که خطاب به ایشان عرضه داشتند چرا با ابوبکر و عمر نبرد نکردی چنان که با طلحه و زبیر و معاویه نبرد کردی❓ چرا با شمشیرت آنان را نزدی و حقت را از آنان نگرفتی❔
❕حضرت علی فرمود:
«من به شش پیامبر اقتدا کردم که آنان به خاطر خوف و هراس از نبرد با دشمنانشان خود داری کردند .نوح و لوط و ابراهیم و موسی و هارون و محمد زمانی که در مکه بود و به غار پناه برد.
❗️( من نیز خوف از بین رفتن اسلام را داشتم)
📚بحار الانوار ج29 ص417
👌وفرمود:
« به خدا سوگند اگر از تفرقه میان مسلمانان و بازگشت کفر و نابودی دین نمی ترسیدم قطعا برخورد من با مخالفان غیر از آن چیزی بود که اتفاق افتاد»
📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج1 ص184
📚الاستیعاب ج2 ص497
👌امام صادق فرمود:
«علی با آنان نبرد نکرد زیرا نگران بود که مردم به آیین کفر و جاهلی خود بازگردند »
📚بحار الانوار ج29 ص440
3⃣با توجه به نکات فوق است که پیامبر گرامی حضرت علی را مامور به صبر و خویشتن داری کردند و حضرت علی نیز اطاعت نمودند .چنان که حضرت در وصیت خود به علی چنین فرمود:
❗️«تورا به صبر در برابر آنچه از این گروه به تو وفاطمه خواهد رسید سفارش میکنم صبر را پیشه خود ساز تا بر من وارد شوید»
📚خصایص الائمه،رضی، ص73
📚بحار الانوار،ج22 ص484
4⃣کمبود یاران نیز در این مساله موثر بوده است .اگر حضرت علی یاران قابلی داشت که می توانست در اندک زمانی فتنه را خاموش کند و آرامش را به جامعه اسلامی باز گرداند حتما چنین می کرد اما متاسفانه یاران قابلی برای حضرت باقی نمانده بودند چنان که خود حضرت می فرماید:
«در امر خود نظر کردم دیدم نه یاوری دارم و نه مدافع و همکاری ...لذا چشمان پر از خاشاک را بر هم گذارده همچون کسی که استخوان در گلویش گیر کرده و با صبر در امر بسیار تلخی شکیبایی کردم»
📚نهج البلاغه خطبه217
🗯در روایتی آمده است که از امام رضا سوال کردند که چرا علی با دشمنانش 25 سال بعد رسول الله نجنگید سپس در ایام خلافتش با دشمنانش جنگید؟
❗️امام پاسخ داد :
«او به پیامبر اقتدا کرد چرا که پیامبر نیز به مدت 13 سال در مکه و چند ماه در مدینه به دلیل کمی یاران جهاد با مشرکین را ترک کرد.با این وجود خللی به نبوتش وارد نمیشود همچنین خللی به امامت علی نیز وارد نمیشود چون علت ترک جهاد در مورد پیامبر وعلی یکی است ( وآن کمی یاران بود) »
📚بحار الانوار،ج29 ص435
❗پیامبر به حضرت علی چنین وصیت کرد:
"قریش به زودی بر علیه تو دست به دست هم میدهند وبر ظلم بر تو اجتماع میکنند اگر یارانی داشتی با آنان بجنگد واگر اعوانی نیافتی دست نگه دار"
📚همان مدرک
📚احتجاج ج1 ص280
👌پرسش و پاسخ مرتبط؛
1⃣اگر علی با خلفا دشمن بوده است چرا به آنان مشورت می داده و با آن ها همکاری می کرده است❓
🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3106
👌پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال
چرا نام دوازده امام در قرآن نیامده است
🗯پاسخ:
❗️ما در این باره در پاسخ های گذشته کانال مفصلا پاسخ داده ایم .هم اکنون پاسخی را که علامه سبحانی در این زمینه داده اند را برایتان نقل می کنیم:
❗️«روش آموزشی قرآن بیان کلیات و اصول عمومی است. تشریح مصادیق و جزئیات غالباً برعهده پیامبر گرامی میباشد. رسول خدا نه تنها مأمور به تلاوت قرآن بود، بلکه در تبیین آن نیز مأموریت داشت، چنان که میفرماید:
«قرآن را بر تو فرستادیم تا آنچه برای مردم نازل شده است، برای آنها بیان کنی و آشکارسازی، شاید آنان بیندیشند»
📓نحل44
🗯در آیه یاد شده دقت کنید، میفرماید:«لتُبَیّن» و نمیگوید: «لتقرأ» یا «لیتلو» و این نشانه آن است که پیامبر علاوه بر تلاوت، باید حقایق قرآنی را روشن کند.
🗯 بنابراین، انتظار این که مصادیق و جزئیات در قرآن بیاید، همانند این است که انتظار داشته باشم همه جزئیات در قانون اساسی کشور ذکر شود. اکنون برخی از روشهای قرآنی را در مقام معرفی افراد بیان میکنیم:
1⃣معرفی به نام:
🗯گاهی وضعیت ایجاب میکند که فردی را به نام معرفی کند، چنانکه میفرماید:
«(عیسی میگوید:) به شما مژدة پیامبری را میدهم که پس از من میآید و نامش احمد است».
📓صف6
❗️در این آیه، حضرت مسیح، پیامبر پس از خویش را به نام معرفی میکند و قرآن نیز آن را از حضرتش نقل مینماید.
2⃣معرفی با عدد:
❗️گاهی موقعیت ایجاب میکند که افرادی را با عدد معرفی کند، چنان که میفرماید:
«و خدا از فرزندان اسرائیل پیمان گرفت و از آنان دوازده سرگروه برانگیختیم».
📓مائده 11
3⃣معرفی با صفت:
🗯بعضی اوقات وضعیت بهگونهای است که فرد مورد نظر را با اوصاف معرفی کند؛ چنان که پیامبر خاتم را در تورات و انجیل، با صفاتی معرفی کرده است:
«کسانی که از رسول و نبی درس ناخواندهای پیروی میکنند که نام و خصوصیات او را در تورات و انجیل نوشته مییابند، که آنان را به نیکی دعوت کرده و از بدیها بازشان میدارد، پاکیها را برای آنان حلال کرده و ناپاکیها را تحریم مینماید و آنان را امر به معروف و نهی از منکر میکند و بارهای گران و زنجیرهایی که بر آنان بود، از ایشان برمیدارد...».
📓اعراف157
❗️با توجه به این روش، انتظار این که اسامی دوازده امام با ذکر نام و اسامی پدر و مادر در قرآن بیاید، انتظاری بی جا است؛ زیرا گاهی مصلحت در معرفی به نام است و گاهی معرفی به عدد و احیاناً معرفی با وصف.
🗯اگر این اصل را بپذیریم و بگوییم خداوند باید کلیه مسائل اختلاف آفرین را در قرآن ذکر کند، تا مسلمانان دچار تفرقه نشود در این صورت باید صدها مسألة کلامی و عقیدتی و فقهی و تشریعی در قرآن ذکر شده باشد، مسائلی که قرنها مایه جنگ و جدل و خونریزی در میان مسلمانان شده است، ولی قرآن درباره آنها به طور صریح و قاطع ـکه ریشهکن کننده نزاع باشد سخن نگفته است، مانند:
1. صفات خدا عین ذات اوست یا زاید بر ذات؟
2. حقیقت صفات خبری مانند استوای بر عرش چیست؟
3. قدیم یا حادث بودن کلام خدا.
4. جبر و اختیار.
❗️این مسایل و امثال آنها هر چند از قرآن قابل استفاده است، ولی آنچنان شفاف و قاطع که نزاع را یک سره از میان بردارد، در قرآن وارد نشده است و حکمت آن در این است که قرآن مردم را به تفکر و دقت در مفاد آیات دعوت میکند، بیان قاطع همه مسائل، به گونهای که همه مردم را راضی سازد، بر خلاف این اصل است.
❗️پرسشگر تصور میکند که اگر نام امام و یا امامان در قرآن میآمد، اختلاف از بین میرفت، در حالی که این اصل کلیت ندارد؛ زیرا در موردی تصریح به نام شده ولی اختلاف نیز حاکم گشته است.
🗯بنی اسرائیل، از پیامبر خود خواستند فرمانروایی برای آنان از جانب خدا تعیین کند تا تحت امر او به جهاد بپردازند و زمینهای غصب شده خود را بازستانند و اسیران خود را آزاد سازند. آنجا که گفتند:
«آنان به یکی از پیامبران خود گفتند: برای ما فرمانروای معین کن تا به جنگ در راه خدا بپردازیم...».
📓بقره246
🗯پیامبر آنان، به امر الهی فرمانروا را به نام معرفی کرد و گفت:
«به راستی که خدا طالوت را به فرمانروایی شما برگزیده است».
📓بقره247
🗯با اینکه نام فرمانروا با صراحت گفته شد، آنان زیر بار نرفتند و به اشکال تراشی پرداختند و گفتند:
«از کجا میتواند فرمانروای ما باشد، حال آن که ما به فرمانروایی از او شایستهتریم، و او توانمندی مالی
ندارد؟...».
📓بقره 247
🗯این امر، دلالت بر آن دارد که ذکر نام برای رفع اختلاف کافی نیست، بلکه باید موقعیت جامعه، آماده پذیرایی باشد.
❗️چه بسا ذکر اسامی پیشوایان دوازدهگانه، سبب میشد که آزمندان حکومت و ریاست به نسل کشی بپردازند تا از تولد آن امامان جلوگیری کنند، چنان که این مسأله درباره حضرت موسی رخ داد
📚راهنمای حقیقت،علامه سبحانی،ص293 به بعد
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال
مطالب راجع به برتری امامت درست ولی چرا اسمی از امام توی قران نیس ولی پیامبر هست?
✅پاسخ:
1⃣قرآن کتابی است آسمانی که در آن کلیات اموری که متکفل سعادت بشر در دنیا واخرت است بیان گردیده است وشرح اسرار وجزییات آن به پیامبر گرامی واگذار شده است.
❗همانطور که تفصیل همه ایات در تمام ابواب به عهده پیامبر بوده تشریح ایات امامت هم به او واگذار شده است چنان که فرمود:
"ما قرآن را بر تو نازل کردیم تا تو آیاتش را برای مردم تبیین کنی"( نحل 44)
❗وما با مراجعه به روایات شیعه وسنی می بینیم آیات بسیاری را پیامبر گرامی بر اهل بیت وامامت آنان تطبیق داده است.
❗در روایتی آمده است که ابوبصیر از امام صادق پرسید:
"مردم ( اهل سنت) می پرسند چرا نام علی وخانواده اش در کتاب خدا نیامده؟
امام پاسخ داد:
در جوابشان بگو آیه نماز بر پیامبر نازل شد ولی از سه رکعتی وچهار رکعتی بودن آن در قرآن سخنی گفته نشد، آیه زکات نازل شد اما از این که در هر 40 درهم یک درهم زکات است بیانی آورده نشدهمچنین وجوب حج نازل شد ولی هفت دور بودن طواف بیان نشد تا این که پیامبر برای مردم فرمود ( وایات امامت اهل بیت نیز نازل شد وپیامبر آنان را براهل بیت تطبیق داد) "
📚الکافی،ج1 ص286 ح1
2⃣خداوند وعده فرموده که قرآن را از هرگونه تحریف حفظ کند
"ما قرآن را نازل کردیم وآن را حفظ خواهیم کرد"( حجر 9)
❗خداوند نیز از طریق اسباب ومسببات امور را اداره می کند چنان که امام صادق فرمود:
"خداوند امور را از طریق اسباب اداره می کند"
📚الکافی،ج1 ص183
❗یکی از اسباب حفظ قرآن از تحریف آن است که خداوند صراحتا از اهل بیت با ذکر اسامی آنان در قرآن نام نبرد چرا که احتمال بود مخالفین امامت آنان دراین صورت دست به تحریف قرآن وحذف ایات مربوطه بزنند چنان که به روایات نبوی درمورد امامت آنان رحم نکردند که به یک نمونه اشاره می کنیم:
طبری در تاریخ خودش نقل می کند که پیامبر در جمع خویشان خود چنین فرمود:
"کدامیک از شما مرا براین امر کمک می کند تا برادر ووصی وجانشین من درمیان شما باشد؟
حضرت علی پاسخ مثبت داد.
پیامبر درموردش فرمود:
"همانا این شخص برادر ووصی وجانشین من در میان شما است"
📚تاریخ طبری،ج2 ص220
❗اما همین طبری در تفسیرش وقتی این داستان را نقل می کند سخنان پیامبر را تحریف می کند وچنین نقل می کند:
"پیامبر گفت کدامیک از شما مرا یاری می کند تا برادر من وچنان وچنان باشد"( لیکون اخی وکذا وکذا)
ووقتی علی اعلام آمادگی کرد سخن پیامبر را خطاب به او چنین می آورد:
"این شخصی برادر من وچنان وچنان است"( ان هذا اخی وکذا وکذا)
📚جامع البیان،ج19 ص149
✅پرسمان اعتقادی
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
📢کانال ما در تلگرام
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال
یکی ازدوستان من گفت ماچرا الکی جنگ کنیم سرغدیر و...
حتی خودامام علی هم یکبار داخل نهج البلاغه درموردغدیر حرف نزد.!!!!
آیااین مطلب درسته؟چرا؟
✅پاسخ
در تواتر حدیث غدیر در تاریخ طبق متون و کتب اهل سنت جای هیچ شک و تردیدی نیست .
❗️علامه امینی در الغدیر شریف ،حدیث غدیر را از بیش از 110 تن از بزرگان صحابه روایت می کند
📚الغدیر،ج1 ص141 به بعد
❗️و از 360 از علما و بزرگان اهل سنت از قرن دوم تا قرن چهاردهم نام می برد که این حدیث را در کتب خود اورده اند
📚الغدیر،ج1 ص167 به بعد
⚫️کسی در اصل وقوع جریان غدیر نمی تواند شک کند
♦️اما در مورد نهج البلاغه:
❗️باید بدانیم که کتاب شریف «نهج البلاغه» را حضرت امیرالمؤمنین ننگاشتهاند که دیگران سؤال یا انتقاد یا استناد کنند که چرا در فلان خصوص چیزی ننوشتهاند؟
👌 بلکه نهج البلاغه بخشی از خطبهها، نامهها و نیز کلمات قصار امام علی میباشد که توسط مرحوم سید رضی جمعآوری شده است و بیشتر به سیاق ادبی و حکمت و اخلاق در بیانات آن حضرت توجه دارد و به همین دلیل نیز کلمه «بلاغ» را برای نام مجموعهی خود انتخاب کرده است. پس باید بدانیم که از آن امام همام ، سخنان و احادیث بسیار و مستندی وجود دارد که در نهج البلاغه نیامده است.
🔵سید رضی که بنا به درخواست سایر علما به جمعآوری در قالب نهج البلاغه پرداخت، خود میگوید:
«... و منظورم این بود که علاوه بر فضایل بیشمار دیگر، بزرگی قدر و شخصیت امیر مؤمنان علی علیه السلام، از نظر شگفتیهای بلاغت و نمونههای ارزنده فصاحت را روشن سازم لذا تصمیم گرفتم از میان خطبهها، نامهها و سخنان حکمت آمیز، در ابتدا خطبه های «زیبا» و سپس نامههای «جالب» و بعد از آن کلمات حکمت آمیز حضرت را برگزینم .؛ .. هرگز ادعا نمیکنم که من به همه جوانب سخنان حضرت علی علیه السلام احاطه پیدا کردهام به طوری که هیچ کدام از سخنان او از دستم نرفته باشد؛ بلکه بعید نمیدانم که آن چه نیافتهام بیش از آن باشد که یافتهام و آن چه در اختیارم قرار گرفته کمتر است از آن چه به دستم نیامده است.»
📚 مقدمه نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، ص 27
❗️پس نهج البلاغه تمامی بیانات و تنها سند نمیباشد.
⚫️با این وجود در همین نهج البلاغه نیز امام در خطبه های گوناگون حقانیت خود را به خلافت و امامت مطرح می کند و تصریح می کند که امام و خلیفه برای مردم از جانب خداوند تنها خودش و فرزندان معصومش می باشد که می توانید رجوع کنید به خطبه های :
1-2-144-97-120-93 و ...
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
📢کانال ما در تلگرام
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
#غدیر_عذاب_استیصال
🤔#پرسش
❔شما می گویید پس از آن که #نعمان جریان غدیر را انکار کرد سنگی از آسمان فرو آمد و او مرد در حالی که خداوند می گوید تا زمانی که پیامبر در میان امت باشد خداوند آنان را #عذاب نمی کند ( انفال33) ❕به راستی ما حرف شما را قبول کنیم یا قرآن را ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌آنچه درباره نزول سنگ از آسمان و عذاب الهی و نزول آیات #ابتدایی سوره معارج در گذشته گفته شده است ، بر پایه روایات و تفاسیر علمای اهل #سنت بوده است و ما از جانب خود چیزی نگفته ایم ؛
🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3105
🗯جریان #مذکور با آیه شریفه که می فرماید ؛
« خداوند آنها را #عذاب نمی کند در حالی که تو در میان آنها هستی »
🔶انفال 33
👌هیچ گونه منافاتی ندارد زیرا این آیه نفی عذاب استیصالی و عمومی و #دستجمعی از تمام امت را می کند تا زمانی که #پیامبر در میان آنها باشد ، ولی عذابهای خصوصی و شخصی کرارا بر افراد نازل شده است چنان که تاریخ اسلام گواه است که افراد متعددی مانند ابو زمعه و مالک بن طلاله و حکم بن ابی العاص و غیر آنها به خاطر #نفرین پیامبر یا بدون آن گرفتار عذاب شدند.
📚تفسیر #نمونه ج25 ص12
🗯بخاری و مسلم روایت می کنند؛
« چون قریش با پیامبر گرامی مخالفت و دشمنی کرد ، پیامبر آنان را نفرین کرد تا به مانند زمان #یوسف هفت سال گرفتار قحطی و خشکسالی شوند و این نفرین پیامبر مستجاب شد تا جایی که قریش مجبور به خوردن گوشت مردار و لاشه حیوانات شدند ...»
📚صحیح مسلم ج2 ص468
📚صحیح بخاری ج2 ص125
📚مفاتیح الغیب ، ج7 ص467
📚النهایه ج3 ص124
📚الخصائص الکبری ج1 ص257
🔷ابن اثیر نقل می کند ؛
« ابو زمعه و یاران او از روی #تمسخر به پیامبر چشمک می زدند و استهزاء می نمودند ، پیامبر درباره او نفرین کرد که کور شد و در مرگ فرزند سوگوار شد»
📚الکامل ج2 ص27
🗯ابن عبدالبر نقل می کند ؛
« پیامبر هنگامی که راه می رفت بدنش به طرف جلو متمایل می شد ، #حکم بن ابی العاص کیفیت راه رفتن آن حضرت را تقلید می کرد ، پیامبر روزی ملتفت به او شد و گفت چنین باش ،حکم بن ابی العاص از آن روز دچار ارتعاش و اختلال شد »
📚النهایه ج1 ص345
📚الاصابه ج1 ص345
📚الخصائص الکبری ج2 ص79
🗯علامه امینی در الغدیر ، موارد متعدد دیگری را نقل می کند که افراد در زمان پیامبر گرامی با نفرین آن حضرت گرفتار عذاب شدند ؛
📚ترجمه الغدیر ج2 ص163
❕بنابراین آیه مذکور تنها نفی عذاب عمومی و #استیصالی را می کند و با جریان نزول سنگ از آسمان بر سر منکر ولایت علی علیه السلام که عذاب شخصی بوده است منافاتی ندارد .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#غدیر
#امامت_باطنی
🤔#پرسش
❔در بین برخی اهل #سنت مطرح می شود که که در غدیر خم امامت باطنی به علی #تفویض شد نه امامت ظاهری ، مقصود از ولایت در حدیث غدیر ولایت باطنی است نه ولایت ظاهری که مرادف با حکومت داری و خلافت و سرپرستی مسلمین است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌برخی از اهل #تسنن امامت را به دو بخش تقسیم کرده اند ؛ 1- امامت ظاهری _ 2-امامت باطنی
❕امامت باطنی که در نزد #متصوفه از اهل سنت رواج دارد همان امامت در معنا و قضایای معنوی و امور باطنی است و به پندار آنان علی علیه السلام امام مسلمانان و خلیفه بلافصل رسول خدا در امور باطنی است و سه خلیفه #نخست همان خلفای ظاهری بر مسلمانان هستند و حق حکومت و امر و نهی دارند که امت باید مطیع آنان بوده و از اوامر و نواهی آنان اطاعت کنند .
🗯گویی امر امامت و ریاست #عامه بر امت امری است که به آنان موکول شده تا آن را به دو قسم تقسیم کنند سپس هر بخشی را به هر که می پسندند و هوای نفسشان به آن مایل است عطا کنند .
❕پیامبر گرامی در موارد متعدد و در جریان غدیر ، علی علیه السلام را به عنوان #جانشین و #خلیفه خود معرفی کرد .
❕همان گونه که پیامبر گرامی در ظاهر و باطن امام و راهنمای مردم بود ، که آنان را مشمول هدایت ظاهری و هدایت باطنی و تاثیر در قلوب قرار می داد ، این مقام و منصب را به #علی علیه السلام و فرزندان معصومش واگذار نمود و آنان به عنوان امام ظاهری و باطنی و هدایت کننده ظاهری و معنوی از جانب پیامبر منصوب شدند و با این #نصب الهی جایی برای امامت دیگران باقی نمی ماند .
🔶#خداوند می فرماید ؛
« پرودگارت هر چه را بخواهد می آفریند و اختیار می کند و آنان ( در برابر او ) اختیاری ندارند »
🗯قصص 68
❕این آیه شریفه هر گونه اجتهاد در برابر نص و تسلیم نشدن در برابر امر الهی را محکوم می کند .
👌در گذشته ثابت کرده ایم که امامت #منصبی الهی است و به تصریح روایات اهل سنت ،خلفای ثلاثه شایستگی تصدی این منصب الهی را نداشته اند ؛
🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3122
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#خلافت_بلا_فصل_علی
🤔#پرسش
❔برخی از سنی ها می گویند ما هم قبول داریم که در غدیر خم و جاهای دیگر پیامبر علی را به عنوان #خلیفه خودش معرفی کرد اما از کجا خلافت بلافصل علی مشخص می شود ❕او یکی از جانشینان پیامبر است اما نه اولین بلکه #چهارمین آنها ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌ادله ای که اثبات خلافت برای علی علیه السلام را می کند صراحتا او را به عنوان خلیفه بلافصل پیامبر معرفی می کند مانند این کلام #پیامبر که فرمود ؛
« علی از من است و من از علی و او پس از من ولی و سرپرست همه مومنان است » « علی منی و انا منه و هو ولی کل #مومن من بعدی »
📚صحیح ترمذی ج2 ص297
📚مسند احمد ج4 ص437
📚مجمع الزوائد ج9 ص128
📚کنز العمال ج6 ص401
❔سوال می کنیم شما که می گویید علی پس از ابوبکر و عمر و عثمان خلیفه و سرپرست مردم است ❕آیا خلفای ثلاثه شما #مومن بودند یا خیر ❓
👌اگر مومن بودند که باید علی علیه السلام ولی و سرپرست آنها نیز باشد و اگر مومن نبودند که اصلا صلاحیت جانشینی و #خلافت پیامبر گرامی را ندارند چه پیش از علی علیه السلام و چه پس از او .
👌و یا در حدیث غدیر پیامبر گرامی فرمود هر کس من مولا و #سرپرست او هستم علی مولا و سرپرست او است .
❕بی شک پیامبر گرامی بر ابوبکر و عمر و عثمان #ولایت داشته است که طبق حدیث غدیر این ولایت را به علی علیه السلام تفویض کرده است و بر اساس آن علی علیه السلام حتی بر ابوبکر و عمر و عثمان نیز ولایت دارد و دیگر جایی برای #ولایت خلفای ثلاثه باقی نمی ماند .
🗯گذشته از آنکه از اساس ولایت و #خلافت داشتن خلفای ثلاثه از پیامبر گرامی منتفی است ، زیرا بر اساس ادله متقن عقلی و روایات معتبر اهل سنت و تشیع ، انتخاب امام و خلیفه پیامبر گرامی تنها بر عهده خداوند است که توسط #پیامبرش ، فرد مورد نظر را اعلام می کند ؛
🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1765
🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3123
🗯و به اعتقاد اهل سنت ، پیامبر هیچ کس حتی خلفای ثلاثه را به عنوان #جانشین و خلیفه خودش معرفی نکرده است ، چنان که بخاری در صحیح خودش از عمر بن خطاب نقل می کند که خطاب به پسرش می گفت ؛
« اگر من برای بعد از خودم جانشینی معرفی نکنم ( کار بدی نکرده ام ) زیرا پیامبر خدا که برتر از من بود ، برای پس از خودش جانشینی تعیین نکرد »
📚صحیح بخاری ج8 ص126
❕اما بر اساس اعتقاد تشیع و ادله معتبر قرآنی و روایات شیعه و اهل سنت ، خلیفه پیامبر گرامی که رسول خدا #صراحتا او را به عنوان جانشین بلافصل خود معرفی کرده است علی علیه السلام است و با وجود او هیچ کس صلاحیت خلافت و جانشینی از پیامبر گرامی را ندارد .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA