eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
219 ویدیو
52 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
توضیحاتی در مورد معنای واژه " الله " !!! 🤔پرسش : ❓معاند : کلمه الله ریشه در زبان عبری دارد و به معنای خراب کننده و نابود کننده و خدای خشونت است ? 💠پاسخ : 💠 ❕برخی از نویسندگان در این رابطه می نویسند : " محقّقان لغت شناس مى‌گويند: اين واژه كاملاً عربى است و عرب اين لفظ را چند قرن قبل از بعثت پيامبر به كار مى‌برد، و هر ملتى تا چه رسد ملت عرب براى خدا نامى داشت و بسيار دور از تحقيق است كه بگوييم اين ملت عريق و ريشه‌دار كه به بيان و خطابه معروف است، براى بازگويى يك عقيده فطرى وجهانى لفظى نداشتند، قرآن عقيده جامعه عرب را چنين توصيف مى‌كند: «وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللّٰهُ‌...» (لقمان/ 25) «اگر از آنان بپرسى كه آسمانها و زمين را چه كسى آفريده است، مى‌گويند "اللّٰه"». اين انديشه‌اى نبود كه مخصوص عرب عصر رسول خدا باشد، بلكه اين عقيده را از نياكان خود داشتند.... 📚منشور جاوید ج 2 ص 116 ❕در روایات نیز با صراحت تصریح شده است که واژه الله لغتی عربی است که از "اله " مشتق شده و گرفته شده است : "  عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ أَسْمَاءِ اللَّهِ وَ اشْتِقَاقِهَا اللَّهُ مِمَّا هُوَ مُشْتَقٌّ قَالَ فَقَالَ لِي يَا هِشَامُ اللَّهُ مُشْتَقٌّ مِنْ إِلَه‏ " 📚الکافی ج 1 ص 87 ❕اله نیز در لغت عرب دارای چند معنا است . به معنای معبود است یعنی الله آن وجودی است که شایسته عبادت است و دیگری به معنای تحیر است زیرا الله ذاتی نامحدود است و بندگان از درک کنه و حقیقت او عاجزند و همینطور معنای پناهگاه را در خود دارد زیرا بندگان در شدائد به او پناه می برند . 📚لسان العرب ج 13 ص 467 ماده اله ❗️امام على عليه السلام فرمود : "«اللّه»، يعنى معبودى كه خلق، در او سرگردان‏اند و به او پناه مى‏برند و خداوند، همان پوشيده از دسترس ديده‏ها و در پرده از وهم‏ها و خطورات ذهن است. " " «اللّهُ» مَعناهُ المَعبودُ الَّذي يَألَهُ فِيهِ الخَلقُ ويؤلَهُ إِلَيهِ، وَاللّهُ هُوَ المَستورُ عن دَركِ الأَبصارِ، المَحجوبُ عَنِ الأَوهامِ وَالخَطَرات‏ " 📚التوحيد: ص 89 ح 2 _ بحار الأنوار: ج 3 ص 222 ❕امام باقر عليه السلام فرمود : " «اللّه»، يعنى معبودى كه خلق از درك چيستى‏اش و آگاهى به چگونگى‏اش، حيران گشته‏اند. عرب وقتى مى‏گويد: «أَلِهَ الرَّجُل»، كه در چيزى حيران بماند و بدان آگاهى نيابد و چون از چيزى بترسد و حذر كند، حيران و سرگشته، به چيزى پناه مى‏برَد. پس «اله»، همان پوشيده از حواسّ مردم است .... و اين كه بگويد: «اللّه، يگانه است»، به معناى همان معبودى است كه مردم، از ادراكش و احاطه به چگونگى‏اش درمى‏مانند؛ در خداوندى‏اش يكتاست و والاتر از ويژگى‏هاى خلق خويش است. " "«اللّهُ» مَعناهُ المَعبودُ الَّذي أَلِهَ الخَلقُ عَن دَركِ ماهِيَّتِهِ، وَالإِحاطَةِ بِكَيفِيَّتِهِ، ويَقولُ العَرَبُ: أَلِهَ الرَّجُلُ إِذا تَحَيَّرَ فِي الشَّي‏ءِ فَلَم يُحِط بِهِ عِلما، ووَلَهَ إِذا فَزِعَ إِلى شَي‏ءٍ مِمّا يَحْذَرُهُ ويَخافُهُ، فَالإلهُ هُوَ المَستورُ عَن حَواسِّ الخَلقِ ... فَمَعنى قَولِهِ: «اللّهُ أَحَدٌ» المَعبودُ الَّذي يَألَهُ الخَلقُ عَن إِدراكِهِ، وَالإِحاطَةِ بِكَيفِيَّتِهِ، فَردٌ بِإِلهِيَّتِهِ، مُتَعالٍ عَن صِفاتِ خَلقِهِ. " 📚التوحيد: ص 89 ح 2 ▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇 ❕در تفسیر نمونه در مورد واژه الله می خوانیم : " اللّه" جامعترين نامهاى خدا است، زيرا بررسى نامهاى خدا كه در قرآن مجيد و يا ساير منابع اسلامى آمده نشان مى‏دهد كه هر كدام از آن يك بخش خاص از صفات خدا را منعكس مى‏سازد، تنها نامى كه اشاره به تمام صفات و كمالات الهى، يا به تعبير ديگر جامع صفات جلال و جمال است همان" اللَّه" مى‏باشد. به همين دليل اسماء ديگر خداوند غالبا به عنوان صفت براى كلمه" اللَّه" گفته مى‏شود به عنوان نمونه: " غفور" و" رحيم" كه به جنبه آمرزش خداوند اشاره مى‏كند (فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ- بقره- 226). " سميع" اشاره به آگاهى او از مسموعات، و" عليم" اشاره به آگاهى او از همه چيز است (فَإِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ- بقره- 227). " بصير"، علم او را به همه ديدنيها بازگو مى‏كند (وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ حجرات- 18). " رزاق"، به جنبه روزى دادن او به همه موجودات اشاره مى‏كند و" ذو القوه" به قدرت او، و" مبين" به استوارى افعال و برنامه‏هاى او (إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ- زاريات- 58). و بالاخره" خالق" و" بارء" اشاره به آفرينش او و" مصور" حاكى از صورتگريش مى‏باشد (هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏ حشر- 24). آرى تنها" اللَّه" است كه جامعترين نام خدا مى‏باشد، لذا ملاحظه مى‏كنيم در يك آيه بسيارى از اين اسماء، وصف" اللَّه" قرار مى‏گيرند هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ " او است اللَّه كه معبودى جز وى نيست، او است حاكم مطلق، منزه از ناپاكيها، از هر گونه ظلم و بيدادگرى، ايمنى بخش، نگاهبان همه چيز، توانا و شكست ناپذير، قاهر بر همه موجودات و با عظمت". يكى از شواهد روش جامعيت اين نام آنست كه ابراز ايمان و توحيد تنها با جمله لا اله الا اللَّه مى‏توان كرد، و جمله" لا اله الا العليم، الا الخالق، الا الرازق" و مانند آن به تنهايى دليل بر توحيد و اسلام نيست، و نيز به همين جهت است كه‏ در مذاهب ديگر هنگامى كه مى‏خواهند به معبود مسلمين اشاره كنند" اللَّه" را ذكر مى‏كنند، زيرا توصيف خداوند به اللَّه مخصوص مسلمانان است. " 📚تفسير نمونه، ج‏1، ص: 20 @Rahnamye_Behesht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 موشن گرافیک| صحابه و دفاع از حضرت فاطمه سلام الله علیها !!! ❓آیا پیامبر اسلام در طول 23 سال بعثت خود نتوانست تعدادی صحابه تربیت کرده تا از دخترش فاطمه دفاع کنند و مانع شهادت او شوند !!!! 👌پاسخ را در کلیپ فوق ببینید . @Rahnamye_Behesht
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
پاسخ به شبهه معاند در مورد روایت امام علی و امام باقر علیهما السلام در مورد بادها !!! 🤔پرسش : معاند : چالشی دارم که اعتقادات شیعه در مورد علم امامان را بر باد می دهد . در کتاب الفقیه آمده است که امام باقر می گوید الله اکبر گفتن باد را برطرف می کند . در حالی که باد مامور طبیعت است و با الله اکبر گفتن قطع نمی شود ?! در همان صفحه از امام علی هم نقل می کند که باد دارای یک سر و دو بال است ! آیا این سخنان ترویج خرافات نیست !!! 💠پاسخ : 💠 ▫️1 _ بادها ماموران امر الهی هستند که یا از باب رحمت و مثلا نزول باران وزیدن می گیرند یا از باب تخریب و بلا و عذاب : " إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ رِيَاحَ رَحْمَةٍ وَ رِيَاحَ عَذَاب‏ " 📚الكافي  ج‏8، ص: 92 👌ائمه علیهم السلام می فرمودند که در هنگام بلاها , توجه و تضرع و دعا به درگاه الهی سبب دفع آن بلا از انسان می شود : " مَا مِنْ بَلَاءٍ يَنْزِلُ عَلَى عَبْدٍ مُؤْمِنٍ فَيُلْهِمُهُ اللَّهُ الدُّعَاءَ إِلَّا كَانَ كَشْفُ ذَلِكَ الْبَلَاءِ ... فَإِذَا نَزَلَ الْبَلَاءُ فَعَلَيْكُمْ بِالدُّعَاءِ وَ التَّضَرُّعِ إِلَى اللَّهِ " _ " فَإِذَا اشْتَدَّ الْفَزَعُ فَإِلَى اللَّهِ الْمَفْزَعُ. " _  "لَا تُصِيبُ ذَاكِرَ الله" 📚الكافي ج‏2، ص: 471 _ 468 _ 501 ❕قرآن نیز به تاثیر توجه به خداوند در دفع بلاها  تاکید کرده و عدم ذکر خداوند را موجب نزول بلا بر انسان معرفی کرده و می فرماید : " هر كس از ذكر پروردگارش روى گردان شود او را به عذاب شديد و روز افزونى گرفتار مى‏سازد. " "مَنْ يُعْرِضْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذاباً صَعَدا " ( جن 17 ) ❕این که در روایت مورد استناد معاند امام باقر علیه السلام فرمود که تکبیر گفتن باد را بر می گرداند : "إِنَّ التَّكْبِيرَ يَرُدُّ الرِّيحَ. " 📚من لا يحضره الفقيه، ج‏1، ص: 544 👌مقصود برگرداندن شر و بلای باد است یعنی کلمه " شر " در تقدیر است . در اصل بوده است : " یرد شر الریح " که ایجاز حذف اتفاق افتاده است و بخشی از کلام به خاطر جنبه های بلاغی و زیبایی کلام حذف شده است که متاسفانه معاند نسبت به این قواعد بلاغی ادبیات عرب جاهل است : 📚ترجمه و شرح جواهر البلاغه ج 1 ص 402 ❗️بنابراین و بر خلاف فهم شبهه افکن ,  مقصود امام باقر علیه السلام آن است که تکبیر گفتن و توجه به خداوند سبب می شود که شر و بلاء و آسیبی از باد به انسان نرسد نه آنکه از اساس باد از عالم طبیعت رفع شود لذا در ادامه همان روایت در کتاب مذکور آمده است که پناه بردن و تضرع به خداوند , شر و بلای باد و طوفان را از انسان برطرف می کند : " وَ نَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّهَا وَ شَرِّ مَا أُرْسِلَتْ لَهُ وَ كَبِّرُوا وَ ارْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ بِالتَّكْبِيرِ فَإِنَّهُ يَكْسِرُهَا. " 📚من لا يحضره الفقيه، ج‏1، ص: 544 ▫️2 _ معاند اشکال دیگری کرد که امام علی علیه السلام گفته است که باد دارای یک سر و دو بال است : "قَالَ عَلِيٌّ ع لِلرِّيحِ رَأْسٌ وَ جَنَاحَان‏ " 📚من لا يحضره الفقيه، ج‏1، ص: 544 ❗️معاند بیسواد توجه ندارد که تعبیر فوق نیز تعبیر تشبیهی و استعاره ای است زیرا چنانچه که علامه مجلسی متذکر می شود در تعبیر مذکور باد به پرنده ای تشبیه شده است که دارای سر و دو بال است و همان گونه که پرنده با دو بال خودش به همه جا می رود و وقتی بال های خود را باز می کند سرعتش زیاد می شود , باد و طوفان نیز همه مکانها را در بر می گیرد و به ماننده پرنده ای که بالهای خود را گشوده به تمام محیطها ورود پیدا می کند : "لعل الكلام مبنيّ على الاستعارة أي يشبه الطائر في أنها تطير إلى كل جانب و في أنها في بدء حدوثها قليلة ثم تنتشر كالطائر الذي بسط جناحه‏ " 📚بحار الأنوار ج‏57، ص: 6 ❗️همینطور ممکن است مقصود از بیان مذکور اشاره به فرشتگانی باشند که موکل و مامور بادند و باد تحت تدبیر آنها شروع به وزیدن می کند , چنانچه که در روایتی به این نکته اشاره شده است : "لِكُلِّ رِيحٍ مِنْهَا مَلَكٌ مُوَكَّلٌ بِهَا " 📚الكافي ج‏8، ص: 91 ❕و در قرآن هم به تدبیر امور عالم توسط فرشتگان آن هم به اذن الهی , اشاره شده است : "فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراً " ( نازعات 5 ) 👌بنابراین اگر امیر مومنان گفته است که باد دارای سر و دو بال است یعنی فرشته موکل و همراه باد دارای سر و دو بال است و بادها به تدبیر فرشتگان میوزند , چنانچه که قرآن به بالهای فرشتگان اشاره کرده و می فرماید : "ستايش مخصوص خداوندى است كه آفريننده آسمانها و زمين است، خداوندى كه فرشتگان را رسولانى قرار داد كه صاحب بالهاى دو گانه و سه گانه و چهارگانه‏اند او هر چه بخواهد در آفرينش مى‏افزايد، او بر هر چيزى قادر است. " " الْحَمْدُ لِلَّهِ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ جاعِلِ الْمَلائِكَةِ رُسُلاً أُولِي أَجْنِحَةٍ مَثْنى‏ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ " ( سوره فاطر آیه 1 ) @Rahnamye_Behesht
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
نقدی بر پیج های اینستاگرامیِ آموزش دهنده اذکار و اوراد !!! 🤔پرسش : ❓پیج هایی در اینستاگرام است که اذکاری را به مردم آموزش می دهند و مدعی اند که اذکار مذکور سبب زیادی رزق و روزی و دفع بلا و مشکلات و ... می شود ? نظرتان در این رابطه چیست ?!!! 💠پاسخ :💠 ❗️اذکار و دعاهایی که در پیج های اینستاگرامی تبلیغ و بیان می شود غالبا بدون مبنا و مستند از روایات اهلبیت علیهم السلام است و در کتب مستند شیعه نیامده است و  همینطور افراد مذکور همین اذکار جعلی را نیز معمولا به صورت تلفظ غلط بیان می شود . 🔸 به عنوان نمونه فردی که در اینستاگرام دنبال کنندگان قابل توجهی دارد مدعی شده است که ذکری در روز شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها اگر نوزده مرتبه ادا شود , حوائج و مشکلات و گرفتاری های انسان بر طرف می شود , آنگاه ذکر مذکور را هم به صورت غلط تلفظ می کند , در حالی که دستور مذکور در هیچ کتاب مستند شیعه نیامده است . در ذیل صحبتهای فرد مورد اشاره را ببینید : ▫️https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/6176 👌بنابراین از چند جهت می توان در این رابطه سخن گفت : ▫️1 _ بی شک پیروی از تعالیم و توصیه ها و اذکار منصوصه اهلبیت علیهم السلام است که می تواند سبب رشد و تعالی و بهره مندی از برکات شود و اگر کسی ( مانند پیج های اینستاگرامی )  برای رسیدن به توفیقاتی ,  اذکاری را توصیه کند که بر گرفته از تعالیم امامان علیهم السلام نیست , روشن است که فوائد مد نظر بر آن اذکار بیان شده مترتب نمی شود . ❕امام صادق علیه السلام فرمود : " اگر ما مردم را ترک کنیم و مردم از دستورات ما پیروی نکنند به هیچ طریقی هدایت نمی شوند " " وَ إِنْ تَرَكْنَاهُمْ لَمْ يَهْتَدُوا بِغَيْرِنَا " 📚من لا يحضره الفقيه، ج‏4، ص: 405 ❕و فرمود : " هر کس که خدا را از طریق ما بخواند اجابت می شود و اگر از طریق غیر ما به سراغ خدا برود هم خود فرد گمراه و هلاک می شود و هم سبب هلاکت دیگران می شود " " مَنْ دَعَا اللَّهَ بِنَا أَفْلَحَ، وَ مَنْ دَعَاهُ بِغَيْرِنَا هَلَكَ وَ اسْتَهْلَكَ. " 📚امالی ص: 172 ▫️2 _ پیج های مذکور مدعی اند که به صورت قطعی , اذکار و دعاهایی که آموزش می دهند سبب رفع مشکلات و زیادی رزق و .... می شود در حالی که برای استجابت ذکر و دعاها نیاز به شرایط دیگری هم است که متاسفانه مورد توجه قرار نمی گیرد . ❗️در روايتى امام على عليه السلام در پاسخ به مردى كه گفت دعاى ما به اجابت نمى‏رسد، فرمود: " چگونه دعايتان به اجابت برسد، در حالى كه راه‏هاى آن را مسدود ساخته ‏ايد! اعمالتان را اصلاح كنيد، درونتان را خالص گردانيد، امر به معروف و نهى از منكر كنيد، آنگاه خداوند دعايتان را به اجابت مى‏ رساند "  (و به اين ترتيب دعا وسيله‏ اى براى تربيت و خودسازى مى‏ شود). "فَأَيُّ دُعَاءٍ يُسْتَجَابُ لَكُمْ مَعَ هَذَا وَ قَدْ سَدَدْتُمْ أَبْوَابَهُ وَ طُرُقَهُ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَصْلِحُوا أَعْمَالَكُمْ وَ أَخْلِصُوا سَرَائِرَكُمْ وَ أْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ فَيَسْتَجِيبُ اللَّهُ لَكُمْ دُعَاءَكُم‏ " 📚بحار الانوار ج 90 ص 377 ❕در روايات ديگرى ترک سعی و تلاش در جهت رفع مشکل , عقوق والدين، ناپاكى ‏هاى درونى، نفاق، تأخير نماز از وقتش، ترك نيكى و صدقه، بدزبانى و ... از عوامل عدم استجابت دعا ذكر شده است. 📚الکافی ج 2 ص 477 _ ج 5 ص 77 _ معانی الاخبار ص 271 _ بحار الانوار ج 70 ص 376 ❗️متاسفانه پیج های مذکور بدون توجه به شرایط استجابت دعاها و اذکار , به مردم وعده استجابت می دهند که روشن است وقتی مردم دعاها و اذکار مذکور را بدون رعایت شرایط آن بخوانند و مستجابت نشوند ,  نتیجه آن بدبینی و بی اعتقادی مردم به تمام دستورات دینی است . 👇ادامه
👇ادامه ▫️3 _ افراد مذکور نوعی کهانت و پیش گویی هم می کنند و با استناد به برخی اذکار غیر مستند و جعلی خبر می دهند که فردی که این اذکار را بخواند در آینده چنین و چنان می شود !!! 👌در تعریف کهانت می خوانیم : "الكاهن من يتعاطى الخبر عن الكائنات فى مستقبل الزمان " "  يعنى كاهن كسى است كه از وقايع و حوادث آينده خبر دهد." " 📚فرهنگ اصطلاحات فقه اسلامى، ص: 151 ❗️این گونه کهانت و پیش گویی کردن و رفتن به سراغ این افراد که از علم غیب خبر ندارند اما پیش گویی های جعلی می کنند , در روایات مورد نهی قرار گرفته است . 👌امام صادق علیه السلام فرمود : " كسى كه كهانت و پيشگويى كند و يا نزد پيشگو برود، از آيين اسلام برائت و بيزارى جسته است " "  عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ تَكَهَّنَ أَوْ تُكُهِّنَ لَهُ فَقَدْ بَرِئَ مِنْ دِينِ مُحَمَّد " 📚الخصال، ج‏1، ص: 19 ▫️4 _ اساسا می توانیم بگوییم عمل پیج های اینستاگرامی مصداقی از بدعت هم می باشد زیرا اذکار و اورادی که مورد توصیه خاص دین نیست و جعلی است را به عنوان دستورات خاص دینی بیان می کنند و مدعی اند که این اذکار سبب اتفاقات خوشایندی برای انسان می شوند !!!! 👌در تعریف بدعت می خوانیم: " بدعت عبارت است از نوآورى عقيده يا عملى در حوزه دين بدون استناد به منابع پذيرفته شده در استنباط احكام، همچون قرآن و سنّت معصومان عليهم السّلام كه از آن به تشريع در دين نيز تعبير مى‏شود. مقابل بدعت، «سنّت» قرار دارد كه عبارت است از مجموعه عقايد، اخلاقيات و احكام عملى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و امامان عليهم السّلام، پايه‏گذارى كرده‏اند. " 📚فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‏2، ص: 75 ❕در حدیث قدسی آمده است که کسی که خداوند را از طریقی که اهل بدعت برای او ترسیم کرده است بخواند , خداوند به هیچ عنوان او را اجابت نمی کند : " يَا مُوسَى لَوْ دَعَانِي حَتَّى تَسْقُطَ يَدَاهُ أَوْ تَنْقَطِعَ يَدَاهُ أَوْ يَنْقَطِعَ لِسَانُهُ مَا اسْتَجَبْتُ لَهُ حَتَّى يَأْتِيَنِي مِنَ الْبَابِ الَّذِي أَمَرْتُهُ. " 📚بحار الأنوار  ج‏2، ص: 263 ❗️امام باقر و امام صادق علیهما السلام فرمودند که هر بدعتی ضلالت است که سبب جهنمی شدن انسان می شود : " عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ وَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالا كُلُّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ وَ كُلُّ ضَلَالَةٍ سَبِيلُهَا إِلَى النَّارِ. " 📚الكافي ج‏1، ص: 56 @Rahnamye_Behesht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 موشن گرافیک| همکاری امام علی با قاتلین حضرت زهرا سلام الله علیهما !!! ▫️1 _ اگر خلفا در شهادت فاطمه صدیقه نقش داشتند پس چگونه امام علی با خلفا همکاری می کرد و به آنان مشورت می داد ? ▫️2_امام علی حتى يك بار در طول عمرش از قتل همسرش بدست دستگاه خلافت ناراحت نبوده و آن را به زبان نياورده است , این یعنی جریان شهادت فاطمه افسانه ای بیش نیست ?!!! ▫️3 _ اسناد شهادت فاطمه سلام الله علیها بر اساس روایات شیعه و سنی !!! 👌پاسخ را در کلیپ فوق ببینید . @Rahnamye_Behesht
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
آیا امام علی , امام حسن و امام حسین را به خاطر اینکه نتوانستند مانع قتل عثمان شوند , کتک زد ? 🤔پرسش : ❓معاند : آیا می دانستید که امام علی , امام حسن و امام حسین را به خاطر این که نتوانستند از عثمان دفاع کنند تا عثمان کشته نشود کتک زد? در کتاب انساب الاشراف بلاذری و منهاج البراعه خویی این مطلب آمده که امام علی به صورت حسن سیلی زد و ضربه ای هم به سینه حسین زد و محمد بن طلحه را هم دشنام و فحش داد ? 💠پاسخ : 💠 ❗️برخی از علمای اهلسنت مضمون مورد شبهه معاند را نقل کرده اند که امام علی امام حسن و امام حسین علیهم السلام را برای دفاع از عثمان فرستاد و وقتی عثمان کشته شد امام علی به سیلی و سینه امام حسن و امام حسین کتک زد و محمد بن طلحه را نیز بابت کوتاهی در دفاع از عثمان مورد دشنام و فحش قرار داد :  " فلطم الحسن و ضرب صدر الحسین و شتم محمد بن طلحه " 📚انساب الاشراف ج 5 ص 599 ❕همینطور جریان مذکور به نقل از کتاب مروج الذهب مسعود سنی , در کتاب منهاج البراعه نیز آمده است : 📚منهاج البراعه ج 16 ص 333 ❗️در رابطه با این جریان توجه به چند نکته لازم است : ▫️1 _ علمای بزرگ شیعه جریان مذکور را جعلی و غیر مستند می دانند . مرحوم سید جعفر عاملی مورخ برجسته معاصر اشکال می کند که جریان مذکور با عصمت امیر مومنان و حسنین علیهم السلام در تضاد است و از مرحوم مظفر و سید مرتضی نقل می کند که این جریان مورد قبولشان نبوده است : "رابعا: ما زعمته الروايات من أن عليا «عليه السلام» قد ضرب و لطم ولديه، لا يصح، إذ كيف يضرب علي «عليه السلام» صدر الحسين «عليه السلام»، و يلطم الحسن «عليه السلام»، و هما لم يقترفا ذنبا؟! و لا ارتكبا جرما؟...  سادسا: كيف يصدق «عليه السلام» أنهما خالفا أمره، أو قصرا في أداء المهمة، و الحال أن القرآن يعلن طهارتهما و عصمتهما. و هو «عليه السلام» أبوهما و أعرف الناس بهما، و بما أنزل اللّه تعالى من القرآن في حقهما، و بما صدر عن رسول اللّه «صلى اللّه عليه و آله» في فضلهما؟! ... ذكر العلامة الشيخ محمد حسن المظفر «رحمه اللّه»: أن دعوى ابن روزبهان: إتفاق المؤرخين على أن عليا «عليه السلام» قد أرسل الحسنين «عليهما السلام» لنصرة عثمان غير سديدة .. لأن عددا منهم إقتصر على ذكر الإمام الحسن «عليه السلام» .. و يضيف بعضهم الإمام الحسين «عليه  السلام» أيضا كما أن السيد المرتضى يستبعد ذلك‏ " 📚الصحیح من سیره الامام علی علیه السلام ج 18 ص 309 ▫️2 _ امام علی علیه السلام در جنگهای پس از خلافت خود ,  مانع از حضور امام حسن و امام حسین در میدان می شدند تا مبادا جانشان به خطر بیفتد و نسل پیامبر اسلام منقطع شود ,  حال چگونه قابل قبول است که آن دو را برای دفاع از عثمان بفرستد و جانشان را به خطر اندازد ? ❕در نهج البلاغه می خوانیم ؛ « على عليه السلام در يكى از روزهاى جنگ صفّين، آن گاه كه ديد فرزندش حسن عليه السلام به كارزار مى ‏شتابد، فرمود: «اين جوان را برايم نگاه داريد كه مبادا توانم را ببرد. مرا دريغ مى ‏آيد كه اين دو (حسن و حسين) به كام مرگ روند و نسل پيامبر قطع شود». " في بَعضِ أيّامِ صِفّينَ وقَد رَأَى الحَسَنَ ابنَهُ عليه السلام يَتَسَرَّعُ إلى الحَربِ: املِكوا عَنّي هذَا الغُلامَ لا يَهُدَّني، فَإِنَّني أنفَسُ بِهذَينِ يَعنِي الحَسَنَ وَالحُسَينَ عليهما السلام عَلَى المَوتِ لِئَلّا يَنقَطِعَ بِهِما نَسلُ رَسولِ اللّهِ " 📚نهج البلاغة ، خطبة 207، كشف الغمّة: ج 2 ص 237 نحوه، بحار الأنوار: ج 32 ص 562 ح 467. ❕در نقل دیگر آمده است ؛ « منافقان به محمّد بن حنفيّه گفتند: چرا امير مؤمنان، تو را در جنگ، جلو مى ‏اندازد و حسن و حسين را نه؟ گفت: چون آن دو، چشمان اويند و من دست راست او، و او با دست راستش از چشمانش دفاع مى‏ كند. » " ...  لِمَ يُغَرِّرُ  بِكَ أميرُ المُؤمِنينَ في الحَربِ ولا يُغَرِّرُ بِالحَسَنِ وَالحُسَينِ؟ قالَ: لِا؟ هُما عَيناهُ، و أنَا يَمينُهُ؛ فَهُوَ يَدفَعُ بِيَمينِهِ عَن عَينَيه‏ " 📚نثر الدرّ ،  ج 1 ص 406، ذوب ‏النضّار: ص 55، كشف‏ الغمّة: ج 2 ص 237 ،  بحار الأنوار: ج 42 ص 99 و ج 45 ص 348؛ شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد: ج 1 ص 244، ربيع الأبرار: ج 3 ص 521 ❕در نقل اهلسنت آمده است ؛ « مردى به محمّد بن حنفيّه گفت: چرا پدرت تو را در ميدان جنگ، پيش مى ‏اندازد و به جاهايى مى ‏فرستد كه حسن و حسين را نمى‏ فرستد؟ پاسخ داد: چون آن دو، گونه‏ هاى اويند و من دستش. با دستش، گونه‏ هاى خود را حفظ مى ‏كند. » " " قالَ رَجُلٌ لِمُحَمَّدِ بنِ عَلِيٍّ ابنِ الحَنَفِيَّةِ: ما بالُ أبيكَ كانَ يَرمي بِكَ في مَرامٍ لا يَرمي فيهَا الحَسَنَ وَالحُسَينَ؟ قالَ: لِا؟ هُما كانا خَدَّيهِ وكُنتُ يَدَهُ، فَكانَ يَتَوَقّى بِيَدِهِ عَن خَدَّيهِ. " 📚تهذيب الكمال: ج 26 ص 152، سير أعلام النبلاء: ج 4 ص 117 ▫️ادامه 👇
👇ادامه ▫️3 _ در نقل مذکور نسبت دشنام گویی به امیر مومنان علیه السلام داده شده است در حالی که در نهج البلاغه می خوانیم که وقتی لشگریان امام علی ع در جنگ صفین به لشگریان معاویه فحش و دشنام می دادند , حضرت آنان را نهی کرد و فرمود : " من دوست ندارم كه شما دشنام دهنده باشيد؛ ولى اگر اعمال زشتشان را شرح دهيد و احوال آنها را بيان كنيد به گفتار صحيح نزديك‏تر و براى اتمام حجّت رساتر است. " " إنّي أكره لكم أن تكونوا سبّابين، و لكنّكم لو وصفتم أعمالهم، و ذكرتم حالهم، كان أصوب في القول، و أبلغ في العذر " 📚نهج البلاغه خطبه 206 ▫️4 _ امیر مومنان در نهج البلاغه هر گونه دفاع عملی از عثمان ( مانند فرستادن حسنین ) را نفی کرده و می فرماید : " اگر من، به آن (كشتن عثمان) فرمان داده بودم، قاتل محسوب مى‏شدم و اگر از آن نهى مى‏كردم، ياور او به شمار مى‏آمدم (و من نه مى‏خواستم قاتل او باشم و نه ياور او) ...  عثمان استبداد ورزید , استبداد بسیار بدی " " لو أمرت به، لكنت قاتلا، أو نهيت عنه، لكنت ناصرا ... استاثر فاساء الاثره " 📚نهج البلاغه خطبه 30 ❕و در روایات شیعه و سنی آمده است که امام علی علیه السلام می فرمود که از قتل عثمان ناراحت نشده است ( یعنی جریان ناراحتی حضرت از قتل عثمان و کتک زدن حسنین بر خلاف این نصوص تاریخی است ) : " ما سرني قتله و لا ساءني‏ " 📚شرح الأخبار ج‏2، ص: 80 _ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 2 ص 128 ▫️5 _ اساسا بر اساس نقلهای اهلسنت , امام علی علیه السلام در هنگام قتل عثمان در مدینه نبوده است تا بخواهد حسنین را بابت دفاع از عثمان بفرستد !!!! ❕ابن قتیبه نقل می کند : " چون اعتراض‏ها به عثمانْ فزونى گرفت، على عليه السلام از او اجازه خواست تا به يكى از مزرعه‏هاى خود برود و [از آشوب‏ها] كنار بمانَد. عثمانْ اجازه داد. " " لَمَّا اشتَدَّ الطَّعنُ عَلى عُثمانَ، استَأذَنَهُ عَلِيٌّ في بَعضِ بَواديهِ يَنتَحي إلَيها، فَأَذِن لَه‏ " 📚الإمامة والسياسة: ج 1 ص 52، تاريخ الإسلام للذهبي: ج 3 ص 448  العقد الفريد: ج 3 ص 310 ❕لذا ابن حجر عالم برجسته اهلسنت جریان دفاع امام علی از عثمان ( و فرستادن حسنین ) را جعلی میداند با این استدلال که ایشان در هنگام محاصره عثمان در مدینه نبوده اند : "الظاهر أنّ هذا ضعيف لأنّ عليّا لم يكن بالمدينة حين حصر عثمان و لا شهد قتله. " 📚مجمع الزوائد ج 7 ص 230 ▫️6 _ راوی جریان مورد استناد معاند , زهری است که علمای رجالی شیعه تصریح کرده اند او دشمن امیر مومنان علیه السلام بوده و نقلش معتبر نیست : " محمد بن شهاب الزهری عدو " 📚رجال طوسی ص 119 _ رجال علامه حلی ص 250 ❕ابن ابی الحدید معتزلی عالم بزرگ اهلسنت , جریان دشنام گویی ابن شهاب زهری به امام علی علیه السلام نقل کرده و نیز نقل می کند که زهری روایت می کرد که ( معاذالله ) امام علی علیه السلام کافر از دنیا می رود  : " عن محمد بن شيبة قال شهدت مسجد المدينة فإذا الزهري و عروة بن الزبير جالسان يذكران عليا ع فنالا منه فبلغ ذلك علي بن الحسين ع فجاء حتى وقف عليهما فقال أما أنت يا عروة فإن أبي حاكم أباك إلى الله فحكم لأبي على أبيك و أما أنت يا زهري فلو كنت بمكة لأريتك كبر؟ أبيك." _ "إن هذين يموتان على غير ملتي أو قال ديني " 📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏4، ص: 102 _ ص 64 ❕همینطور در سند روایت مورد استناد معاند از کتاب انساب الاشراف , محمد بن عیسی بن القاسم بن سمیع وجود دارد که علمای اهلسنت گفته است که او از نزدیکان معاویه بوده و نقلش معتبر نیست و روایتی که در جریان کیفیت قتل عثمان و دفاع امام علی و حسنین از عثمان نقل می کند مورد استناد نیست   : " مولی معاویه ... لا یحتج به و قال البخاری انه لم یمسع من ابن ابی ذئب هذا الحدیث یعنی حدیثه عن الزهری فی مقتل عثمان ... جزم ابن حبان بانه دلس حدیث ابن ابی ذئب " 📚تهذیب التهذیب ج 9 ص 390 ❕در کتاب شرح نهج البلاغه مرحوم خویی نیز نقل مذکور به نقل از کتاب مروج الذهب مسعودی سنی آمده است که روایت مسعودی بدون سند بوده لذا ضعیف و غیر قابل استناد است : " قال المسعودي: فبلغ ذلك عليّا و طلحة و الزبير و سعدا و غيرهم من المهاجرين و الأنصار فاسترجع القوم و دخل عليّ عليه السّلام‏ الدار و هو كالواله الحزين فقال لابنيه: كيف قتل أمير المؤمنين و أنتما على الباب و لطم الحسن و ضرب الحسين و شتم محمّد بن طلحة و لعن عبد اللّه بن الزبير. " 📚منهاج البراعه خویی ج 16 ص 332 _ مروج الذهب مسعودی ج 2 ص 345 @Rahnamye_Behesht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 موشن گرافیک| کمک خواهی از مخلوق یا استعانت از خداوند !!! ❕یکی از بلاگرهای زن وهابی مدعی شده است که کمک خواهی از پیامبر و امامان با آیه " ایاک نعبد و ایاک نستعین " و استعانت از خداوند منافات دارد !!! 👌پاسخش را در کلیپ فوق ببینید . @Rahnamye_Behesht
آیا تروریست های سوریه همان سفیانی هستند ? 🤔 : ❓برخی مدعی اند که تروریست هایی که سوریه را فتح کردند همان سفیانی اند و این واقعه نشان می دهد که امام زمان به زودی ظهور می کند ? 💠 : 💠 ❕برخی از محققین در مورد سفیانی می نویسند : "از برخى روايات شيعه چنين برمى‏آيد كه وى شخصى است از تبار ابو سفيان كه نام وى عثمان و پدرش عنبسه است. 📚کمال الدین ج 2 ص 651 ❕ برخى ديگر از احاديث وى را از فرزندان عتبة بن ابى سفيان معرفى كرده‏اند. 📚کتاب الغیبه طوسی ص 443 ❕ على عليه السّلام وى را فرزند معاويه مى‏شمارد و در نامه‏اى به معاويه مى‏فرمايد: "اى معاويه! مردى از فرزندان تو، بدخوى و ملعون و سبك مغز و ستم‏كار و واژگون‏دل و سخت‏گير و عصبانى است. خداوند رحمت و مهر را از قلب او برده است ... لشكرى به سوى مدينه گسيل مى‏دارد، ... در اين‏حال مردى پاك و پرهيزكار از آنها فرار مى‏كند، كسى كه زمين را از عدل‏وداد سرشار خواهد ساخت همان‏گونه كه از ظلم و ستم لبريز شده است .... " 📚کتاب سلیم بن قیس ص 772 _ بحار الانوار ج 33 ص 157 ❕در شمارى از احاديث، سخن از ويژگى‏هاى جسمى او به ميان آمده و او را مردى‏ چهارشانه، با چهره‏اى وحشت‏زا و سرى بزرگ و آبله‏روى معرفى كرده‏اند كه وقتى انسان او را ببيند، مى‏پندارد كه يك چشم دارد. 📚کمال الدین ج 2 ص 651 ❕امام باقر عليه السّلام وى را چنين توصيف كرده است:السفياني أحمر، أشقر، أزرق لم يعبد اللّه قطّ ...؛ "سفيانى رنگى سرخ، بور، و كبود دارد و هرگز سر به بندگى خداوند، فرود نياورده است ...." 📚الغیبه نعمانی ص 306 _ بحار الانوار ج 52 ص 254 آن‏چه از مجموع اين حديث‏ها و جز اينها به دست مى‏آيد اين است كه وى از تبار ابو سفيان است- فرقى نيست كه فرزند عتبه باشد يا عنسبه و يا معاويه؛ چرا كه هر سه از فرزندان ابو سفيان مى‏باشند- و خود ابو سفيان نيز مظهر شرارت و دشمنى بر ضد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بوده و فرزندان او نيز هميشه با خاندان رسالت سر ستيز داشته‏اند. ❕از مجموع روايات چنين به دست مى‏آيد كه حركت و قيام اصلى سفيانى در منطقه شامات است و بيشتر تحركات وى، در همان نواحى صورت مى‏گيرد و مناطق تحت تصرف او در همين حوزه جغرافيايى خواهد بود. در چند حديث از امامان معصوم عليهم السّلام بر اين نكته تأكيد شده كه سفيانى بر مناطق پنج‏گانه: شام، حمص، فلسطين، اردن و قنّسرين ( حوالی حلب ) مسلط مى‏شود. 📚الغیبه نعمانی ص 300 _ کمال الدین ج 2 ص 651 ❕برخى از احاديث، گوياى اين هستند كه مردمان شام، جز تعداد اندكى، از وى‏ تبعيت مى‏كنند. 📚الغیبه نعمانی ص 305 ❕ و لشكر وى آهنگ مدينه دارد و به سوى آن‏جا حركت مى‏كند كه در منطقه‏اى نزديك مدينه به نام «بيداء» در زمين فرو مى‏روند. 📚همان منبع ❕درباره مدت زمان حاكميت او هرچند مضمون روايت‏ها، مقدارى باهم متفاوتند، همه گوياى يك مطلبند كه دوره حكومت او به يك سال نمى‏رسد؛ براى نمونه برخى حديث‏ها مدت زمان حكومت او را نه ماه ذكر كرده و شمار ديگرى از احاديث، اين مدت را به اندازه زمان حمل بچه دانسته‏اند و در برخى روايات هشت ماه هم ذكر شده است. اين احاديث با اندك اختلافى كه باهم دارند، در كوتاه بودن عمر حكومت سفيانى اتفاق‏نظر دارند. " 📚بررسي تطبيقى مهدويت در روايات شيعه و اهل سنت، ص: 157 ❗️نشانه های گفته شده برای سفیانی به راحتی قابل تطبیق بر تروریستهای سوریه نیستند خصوصا آنکه در روایات متعددی خروج سفیانی در ماه رجب دانسته شده است در حالی که خروج تروریستهای سوریه در ماه رجب نبود . 👌امام صادق عليه السلام فرمود: " كار سفيانى، از امور حتمى است و خروج او در ماه رجب است و ابتدا تا انتهاى خروج و شورش او، پانزده ماه است: شش ماه مى‏جنگد و چون مناطق پنجگانه [ يعنى دمشق، حمص، فلسطين، اردن و قنسرين‏] را به تصرّف در آورد، نُه ماه فرمان‏روايى مى‏كند و يك روز هم بيشتر نمى‏شود " السُّفْيَانِيُّ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ خُرُوجُهُ فِي رَجَبٍ وَ مِنْ أَوَّلِ خُرُوجِهِ إِلَى آخِرِهِ خَمْسَةَ عَشَرَ شَهْراً سِتَّةُ أَشْهُرٍ يُقَاتِلُ فِيهَا فَإِذَا مَلَكَ الْكُوَرَ الْخَمْسَ مَلَكَ تِسْعَةَ أَشْهُرٍ وَ لَمْ يَزِدْ عَلَيْهَا يَوْماً. " 📚الغیبه نعمانی ص 300 _ کمال الدین ج 2 ص 650 ▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇 ❕در رابطه با ظهور امام مهدی علیه السلام یک اصل کلی وجود دارد که به هیچ عنوان نباید برای ظهور زمان تعیین کرد , چه زمان دقیق و چه زمان تقریبی زیرا روایت از مطلق تعیین وقت کردن نهی می کند , چنانکه وقتی راوی از امام صادق علیه السلام سوال کرد : اين امرى كه انتظارش را مى‏كشيم، كِى رخ مى‏دهد؟ امام علیه السلام پاسخ داد : «اى مِهزم! تعیین وقت کنندگان ظهور ، دروغ گفتند و عجله كنندگان، هلاك شدند و تسليم شدگان، نجات يافتند و به سوى ما ره‏سپارند». " أخبِرني عَن هذَا الأَمرِ الَّذي نَنتَظِرُهُ، مَتى‏ هُوَ؟ قالَ: يا مِهزَمُ، كَذَبَ الوَقّاتونَ، وهَلَكَ المُستَعجِلونَ، ونَجَا المُسَلِّمونَ، وإلَينا يَصيرونُ. " 📚الإمامة و التبصرة: ص 235 ح 87 ، الغيبة، طوسى: ص 426 ح 413، بحار الأنوار: ج 52 ص 103 ح 7. ❗️تطبیق نشانه های ظهور بر اتفاقات رخ داده نیز باید به گونه ای باشد که منجر به تعیین وقت کردن برای ظهور نشود , یعنی اگر واقعه ای شبیه یکی از علائم ظهور بود باید به نحو غیر قطعی و احتمالی بیان داشت که ممکن است فلان واقعه اشاره به فلان نشانه ظهور باشد , چنانچه که برخی از محققین می نویسند : "اظهار نظر قطعى در باره تطبيق علائم ظهور، در صورتى كه موجب نوعى تعيين وقت ظهور شود، امكان‏پذير و مجاز نيست. در اين موارد، تنها برداشت‏هايى از احاديث امكان‏پذير است كه به صورت احتمالى و به استناد برداشت شخصى افراد، قابل تطبيق بر وقايع خارجى است. " 📚دانش نامه امام مهدی علیه السلام ج7 ص 456 ❕" تطبيق نشانه‏هاى ظهور بر برخى از وقايع در صورتى كه به تعيين دقيق وقت ظهور منجر نشود و يا بيان اميدها، آرزوها و خواسته‏ها نيز توقيت شمرده نمى‏شود. در دوره صفويه، بسيارى از عالمان آرزو مى‏كردند كه اين دولت به ظهور امام مهدى عليه السلام متّصل شود. در دوره انقلاب اسلامى ايران نيز اين آرزو و خواسته وجود داشته و دارد كه اين نظام، به حكومت جهانى مهدى عليه السلام منجر شود؛ ولى بيان اين آرزوها و خواسته‏ها، توقيت شمرده نمى‏شود. " 📚همان منبع , ج 8 ص 158 ❕در مورد چرایی حرمت تعیین زمان کردن برای ظهور هم می نویسند : " الف- زمان ظهور، در دامنه علم الهى است و هيچ كس از آن آگاه نيست. ب- بيان زمان ظهور، گم‏راه كردن مردم، اغواى به جهل و سوق دادن آنان به نادانى است . ج- زمان ظهور، امرى مقدّس است و به گونه طبيعى، دستاويز كسانى قرار مى‏گيرد كه در صدد سوء استفاده از امور مقدّس براى پيشبرد مقاصد سياسى و اجتماعى خود هستند و لازم است كه از اين آسيب و خلل، پيشگيرى شود. د- تعيين متعدّد زمان براى ظهور و روشن شدن خطاى آن، سبب نااميدى توده مردمى مى‏شود كه با اميد و آرزو، روزى را به عنوان روز موعود پذيرفته‏اند؛ ولى خطاى چند باره آن را تجربه كرده‏اند. استمرار اين بيان و روشن شدن خطاى آن، ممكن است حتّى اصل باور قيام مهدوى را نيز مخدوش كند. " 📚همان منبع ج 8 ص 159 👌بنابراین نباید به صورت قطعی , اتفاقات خارجی را بر نشانه های ظهور تطبیق داد زیرا منجر به تعیین وقت کردن برای ظهور می شود که این تعیین وقت ممنوع است . بلکه اگر واقعا اتفاقی شبیه به یکی از علائم ظهور بود باید به نحو احتمالی بیان شود تا هم سبب امیدواری به آینده گردد و هم برای ظهور تعیین زمان نشود . ▫️البته از مباحث گذشته روشن شد که تروریستهای سوریه همخوانی با سفیانی معرفی شده ندارند بنابراین تطبیق به نحو احتمالی نیز جایز نیست تا چه رسد کسی بخواهد به نحو قطعی آنها را همان سفیانی بداند !!! @Rahnamye_Behesht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥بلاگر معاند : امام زمان شیعه در هنگام ظهور شکم زنان حامله را پاره می کند !!!! 👌پاسخش را در کلیپ فوق ببینید . @Rahnamye_Behesht
آیا یوسف نبی علیه السلام ( معاذ الله ) قصد عمل فحشاء با زلیخا را داشت ? 🤔 : ❓داستان جنسی یوسف علیه السلام و زلیخا در تفسیر عیاشی !!!! در داستان خلوت یوسف(علیه السلام) با زلیخا، در تفسیر عیاشی حدیثی این‌چنین به ما رسیده است که یوسف مشغول کندن لباس‌هایش بود تا وارد زنا شود ولی تمثال پدرش یعقوب را مشاهده کرد که انگشت به دهان گزیده و می‌گوید: یوسف [این چه کاری است؟!]. آن گاه یوسف با دیدن این صحنه فرار کرد!!!( تفسیر عیاشی ج 2 ص 173 ) ❗️❗️❗️ 💠 : 💠 ❕برخی از محققین می نویسند : " در مورد يوسف نيز به بعضى از آيات برخورد مى‏كنيم كه شايد موجب اين توهم گردد كه با مقام عصمت يوسف سازگار نيست. از جمله در آيه 24 سوره يوسف مى‏خوانيم: «آن زن (همسر عزيز مصر) قصد او را كرد، و او- نيز اگر برهان پروردگارش را نمى‏ديد- قصد وى را مى‏نمود، اين‏چنين كرديم تا بدى و فحشا را از او دور سازيم، چرا كه او از بندگان مخلص ما بود» "وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَّمَ بِهَا لَوْلَا انْ رَأى‏ بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشَاءَ انَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ. " ❗️در ابتدا چنين تصور مى‏شود كه آيه يوسف را در قصد گناه با زليخا شريك مى‏كند و اين با مقام عصمت نمى‏سازد، زيرا معصوم حتى قصد گناه هم نمى‏كند. 👌در حالى كه كمى تأمل در متن آيه براى رفع اين اشتباه كافى است، زيرا قرآن مى‏گويد: «اگر برهان پروردگارش را نمى‏ديد قصد گناه مى‏كرد»، و مفهوم اين سخن دقيقاً اين است كه او قصد گناه نكرد زيرا برهان پروردگارش را مشاهده كرد. ❕منظور از اين برهان چيست؟ (با توجه به اين‏كه برهان به معناى هرگونه دليل محكم و قوى است كه موجب روشن شدن حقيقت شود از ماده «بره» به معناى سفيد شدن). مفسّران در اين‏جا احتمالات متعددى داده‏اند، ولى از همه بهتر اين است كه گفته شود منظور از برهان پروردگار همان آگاهى او به اسما و صفات خدا، و علم و قدرت و سميع و بصير بودن او بوده است. ▫️يا به تعبير ديگر منظور امدادهاى الهى و تأييدهاى ربانى است كه در لحظات خطرناك و سرنوشت ساز به يارى بندگان مؤمن با تقوا مى‏شتابد، و آنها را در برابر عوامل شيطانى و وساوس نفسانى نيرو مى‏بخشد و تقويت مى‏كند. ▫️شاهد اين سخن جمله‏هاى آخر آيه است كه مى‏فرمايد: «اين‏چنين كرديم تا بدى و فحشا را از او دور سازيم، چرا كه او از بندگان مخلص ما بود». ❕از اين سخن معلوم مى‏شود كه بندگان خالص و مخلص در اين لحظات حساس مشمول الطاف خاصّه و عنايات الهى مى‏شوند، و اين در واقع پاداشى است براى ايمان خالص و اعمال پاكشان. ▫️در اين‏جا بعضى از بى‏خبران خرافاتى را بنام روايات نقل كرده‏اند كه چيزى جز اسرائيليات نيست، و يوسف را طبق اين خرافات تا لبه پرتگاه اقدام به آن عمل زشت پيش برده‏اند كه جبرئيل با زدن بر سينه او او را از اين كار بازداشت! و يا مشاهده شبح پدرش يعقوب در حالى كه دست خود را مى‏گزيد مانع از اين كار شد! 👈اينها سخنانى است واهى كه هيچ ربطى با قرآن ندارد و خرافاتى است كه لايق پاسخ گويى نيست، و طبق ذيل آيه كه او را از بندگان مخلص مى‏شمرد بر طبق آيات قرآن كه شيطان راهى به بندگان مخلص ندارد، بهترين دليل بر بطلان اين گونه احتمالات زشت است.👉 📚پیام قرآن ج 7 ص 116 ▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇 ❕به بیان دیگر : ▫️" همسر عزيز تصميم بر كامجويى از يوسف داشت و نهايت كوشش خود را در اين راه به كار برد، يوسف هم به مقتضاى طبع بشرى و اينكه جوانى نوخواسته بود، و هنوز همسرى نداشت، و در برابر هيجان‏انگيزترين صحنه‏هاى جنسى قرار گرفته بود. چنين تصميمى را مى‏گرفت هر گاه برهان پروردگار يعنى روح ايمان و تقوى و تربيت نفس و بالآخره مقام" عصمت" در اين وسط حائل نمى‏شد! 👌بنا بر اين تفاوتى ميان" هم" (قصد) همسر عزيز و يوسف اين بود، كه از يوسف، مشروط بود به شرطى كه حاصل نشد (يعنى عدم وجود برهان پروردگار) ولى از همسر عزيز مطلق بود و چون داراى چنين مقام تقوا و پرهيزكارى نبود، چنين تصميمى را گرفت و تا آخرين مرحله پاى آن ايستاد تا پيشانيش به سنگ خورد. 👈نظير اين تعبير در ادبيات عرب و فارسى نيز داريم، مثل اينكه مى‏گوئيم: افراد بى‏بند و بار تصميم گرفتند ميوه‏هاى باغ فلان كشاورز را غارت كنند، من هم اگر ساليان دراز در مكتب استاد تربيت نشده بودم، چنين تصميمى را مى‏گرفتم.👉 👌بنا بر اين تصميم يوسف مشروط به شرطى كه حاصل نشد و اين امر نه تنها با مقام عصمت و تقواى يوسف منافات ندارد بلكه توضيح و بيان اين مقام والا است. ❗️طبق اين تفسير از يوسف، هيچ حركتى كه نشانه تصميم بر گناه باشد سر نزده است، بلكه در دل تصميم هم نگرفته است. 👈بنا بر اين بعضى روايات كه مى‏گويد: يوسف آماده كام گيرى از همسر عزيز شد، و حتى لباس را از تن بيرون كرد، و تعبيرات ديگرى كه ما از نقل آن شرم داريم، همه بى‏اساس و مجعول است، و اينها اعمالى است كه در خور افراد آلوده و بى‏بند و بار و ناپاك و نادرست است، چگونه مى‏توان يوسف را با آن قداست روح و مقام تقوا به چنين كارهايى متهم ساخت.👉 ❗️جالب اينكه: در حديثى از امام على بن موسى الرضا ع همين تفسير اول در عبارت بسيار فشرده و كوتاهى بيان شده است آنجا كه" مامون" خليفه عباسى از امام مى‏پرسد آيا شما نمى‏گوئيد پيامبران معصومند؟ فرمود آرى، گفت: پس اين آيه قرآن تفسيرش چيست؟ وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأى‏ بُرْهانَ رَبِّهِ. امام فرمود: "لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ و لو لا أَنْ رَأى‏ بُرْهانَ رَبِّهِ لهم بها كما همت به، لكنه كان معصوما و المعصوم لا يهم بذنب و لا ياتيه... فقال المامون للَّه درك يا ابا الحسن! " " همسر عزيز تصميم به كامجويى از يوسف گرفت، و يوسف نيز اگر برهان پروردگارش را نمى‏ديد، همچون همسر عزيز مصر تصميم مى‏گرفت، ولى او معصوم بود و معصوم هرگز قصد گناه نمى‏كند و به سراغ گناه هم نمى‏رود" مامون (از اين پاسخ لذت برد) و گفت: آفرين بر تو اى ابو الحسن‏ " 📚عیون اخبار الرضا علیه السلام ج 1 ص 201 ❕روايات بى‏مدركى كه بعضى از مفسران نقل كرده‏اند كه مى‏گويد يوسف تصميمش را بر گناه گرفته بود كه ناگهان در يك حالت مكاشفه جبرئيل يا يعقوب را مشاهده كرد، كه انگشت خود را با دندان مى‏گزيد، يوسف اين منظره را ديد و عقب نشينى كرد، اينگونه روايات كه هيچ سند معتبرى ندارد، به روايات اسرائيلى ميماند كه زائيده مغزهاى انسانهاى كوتاه فكرى است كه هرگز مقام انبياء را درك نكرده‏اند. " 📚تفسیر نمونه ج 9 ص 371 ▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇 ❗️متاسفانه در روایات جعلی اهلسنت و نقل علمای بزرگ آنان مانند طبری , عبدالرزاق , ابن ابی حاتم , حاکم نیشابوری , سیوطی و ... وارد شده است که معاذ الله یوسف قصد داشت که با زلیخا زنا کند و حتی لباسهای خودش را هم در آورد و آماده زنا شده بود , در این حال فرشتگان آسمان ندا می دادند و او را نهی می کردند اما یوسف گوش نمی کرد تا آنکه جبرئیل به شبح یعقوب در آمد و انگشت خود را گاز گرفت و بر سینه یوسف هم ضربتی زد تا آنکه یوسف از زنا منصرف شد : " أخرج عبد الرزاق و الفريابي و سعيد بن منصور و ابن جرير و ابن المنذر و ابن أبى حاتم و أبو الشيخ و الحاكم و صححه عن ابن عباس رضى الله عنهما قال لما هَمَّتْ بِهِ تزينت ثم استلقت على فراشها وَ هَمَّ بِها و جلس بين رجليها تبانه نودي من السماء يا ابن يعقوب لا تكن كطائر ينتف فبقى لا ريش له فلم يتعظ على النداء شيأ حتى رَأى‏ بُرْهانَ رَبِّهِ جبريل عليه السلام في صورة يعقوب عاضا على إصبعيه ففزع فخرجت شهوته من أنامله فوثب إلى الباب فوجده مغلقا فرفع يوسف رجله فضرب لها الباب الأدنى فانفرج له و اتبعته فأدركته فوضعت يديها في قميصه فشقته حتى بلغت عضلة ساقه ف أَلْفَيا سَيِّدَها لَدَى الْبابِ‏ و أخرج ابن جرير و أبو الشيخ و أبو نعيم في الحلية عن ابن عباس رضى الله عنهما انه سئل عن هم يوسف عليه السلام ما بلغ قال حل الهميان يعنى السراويل و جلس منها مجلس الخائن فصيح به يا يوسف لا تكن كالطير له ريش فإذا زنى قعد ليس له ريش . أخرج عبد الرزاق و ابن جرير و ابن المنذر و ابن أبى حاتم و أبو الشيخ عن مجاهد رضى الله عنه في قوله وَ هَمَّ بِها قال حل سراويله حتى بلغ ثنته و جلس منها مجلس الرجل من امرأته فمثل له يعقوب عليه السلام فضرب بيده على صدره فخرجت شهوته من أنامله " 📚الدر المنثور ج 4 ص 13 ❗️روایتی هم که معاند از کتاب تفسیر عیاشی مورد استناد قرار داد سند صحیحی ندارد زیرا راوی آن " محمد بن قیس "  است که به این نام راویان متعددی هستند که برخی از آنها از نظر رجالی ضعیف الحدیثند . بنابراین به خاطر جهالت "محمد بن قیس " و این که معلوم نیست کدام " محمد بن قیس " راوی روایت است , روایت می شود مجهول و غیر قابل استناد : 📚تنقیح المقال ج 3 ص 176 ❗️اگر از ضعف سندی روایت مورد بحث هم چشم بپوشیم باز هم گفتنی است که روایت مورد بحث معاند از روی تقیه و موافق با روایات اهلسنت صادر شده است , چنانچه که در روایت دیگری که در همان کتاب تفسیر عیاشی نقل شده , تصریح شده است که اهلسنت معتقدند که یوسف نبی تصمیم زنا با زلیخا را داشت که با دیدن شبح یعقوب منصرف شد و امامان اهلبیت علیهم السلام چنین اعتقادی را ندارند ! 👌راوی می گوید : "امام باقر عليه السلام فرمود: «مردم ( یعنی اهلسنت ) درباره اين سخن خداوند عز و جل: «اگر برهان پروردگارش را نديده بود» چه مى‏گويند؟». 👈گفتم: مى‏گويند: يعقوب را ديد كه به انگشتش فشار مى‏دهد. فرمود: «اين طور نيست كه مى‏گويند».👉 گفتم: پس چه چيزى را ديد؟ فرمود: « ... آن زن برخاست و به سمت بتى كه در خانه‏اش بود، رفت و پارچه‏اى را بر روى او انداخت. يوسف به وى گفت: چه كردى؟ او گفت: پارچه‏اى بر روى او انداختم. شرم دارم كه او ما را ببيند. يوسف گفت: تو از بتت كه نه مى‏شنود و نه مى‏بيند، شرم مى‏كنى؛ ولى من از پروردگارم شرم نكنم؟!». " عن أبي جعفر ع قال أي شي‏ء يقول الناس في قول الله جل و عز: «لَوْ لا أَنْ رَأى‏ بُرْهانَ رَبِّهِ» قلت: يقولون رأى يعقوب عاضا على إصبعه فقال: لا ليس كما يقولون، فقلت: فأي شي‏ء رأى قال: لما همت به و هم بها قامت إلى صنم معها في البيت، فألقت عليه ثوبا فقال لها يوسف: ما صنعت قال: طرحت عليه ثوبا أستحيي أن يرانا، قال: فقال يوسف: فأنت تستحيي من صنمك و هو لا يسمع و لا يبصر و لا أستحي أنا من ربي‏ " 📚تفسير العياشي، ج‏2، ص: 174 ❕در ذیل در مورد فلسفه صدور روایات تقیه ای توضیحات خوبی داده ایم : https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4061 ❗️در مواردی که روایتی موافق با اهلسنت است و به ظاهر با روایات شیعه هم در تعارض است , روایت مورد بحث از اعتبار ساقط می شود , زیرا ما در هنگام تعارض روایات ماموریم روایتی را که موافق با اهلسنت است را طرد کنیم و بگوییم که تقیه ای صادر شده است , چنان که راوی از امام صادق علیه السلام سوال کرد که ؛ «  دو خبر از شما می بینیم که یکی از آنها موافق اهل سنت و دیگری مخالف اهل سنت است ، کدام خبر را اخذ کنیم ؟ امام علیه السلام فرمود آن خبری را که👈 با اهل سنت مخالف است ،👉 آن را اخذ کنید چرا که رشد و هدایت در آن است » « وَجَدْنَا أَحَدَ الْخَبَرَيْنِ مُوَافِقاً لِلْعَامَّةِ وَ الْآخَرَ مُخَالِفاً لَهُمْ بِأَيِّ الْخَبَرَيْنِ يُؤْخَذُ  قَالَ مَا خَالَفَ الْعَامَّةَ فَفِيهِ الرَّشَاد » 📚 الکافی  ج 1 ص 68 @Rahnamye_Behesht
⚫️ وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها را تسلیت می گوییم : 1⃣مناقب آن بانوی بزرگوار : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1933 2⃣آیا واقعیت دارد که شمر برادر حضرت ام البنین سلام الله علیها و دایی فرزندان ایشان بوده است !!!! 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4224
توسل و درخواست مستقیم از امامان علیهم السلام !!! 🤔 : ❓حاجت خواستن از خود پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) شِرک نیست مگر اینکه معتقد باشیم آنها «خدا» هستند ولی در احادیثی که با سند صحیح در اختیار داریم توصیه نشده که حاجت را از خود معصومان (ع) بخواهیم. بنابراین شیوه بعضی از ما که حاجت را از معصوم (ع) می خواهیم، ناشی از توصیه معصومان (ع) نیست بلکه سلیقه شخصی خودمان است!!!! 💠 : 💠 👌 این که امامان گرامی ما دارای قدرت خارق العاده در عالم هستند و می توانند چه در حال حیات و چه بعد از ممات ظاهری ,  در عالم تکوین تصرفاتی بکنند ، شکی در آن نیست . ❕قرآن از آصف بن برخیا ع وزیر حضرت سلیمان نبی ع  یاد می کند که تنها دارای بخشی از علم الکتاب و اسم اعظم الهی بود ، اما چنان قدرتی داشت که توانست تخت ملکه سباء را از فاصله دور، در یک چشم برهم زدن نزد سلیمان نبی ع حاضر کند ؛ « قال الذی عنده علم من الکتاب انا اتیک به قبل ان یرتد الیک طرفک ، فلما راه مستقرا عنده قال هذا من فضل ربی » ( نمل 40  ) 👌امام باقر علیه السلام ، فرمود ؛ « اسم اعظم خدا هفتاد و سه حرف است در نزد آصف يك حرف از آنها بود به همان يك حرف زبان گشود فاصله بين او و تخت بلقيس فرو رفت بعد با دست خود تخت بلقيس را گرفت ،  بعد زمين به حال اول برگشت به سرعت يك چشم به هم زدن ، ولى در نزد ما هفتاد و دو حرف است و يك حرف اختصاص به خدا دارد كه در نزد خود او است و جزء اسرار غيبى است‏ و لا حول و لا قوة الا باللَّه العلى العظيم » " عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ اسْمَ اللَّهِ الْأَعْظَمَ عَلَى ثَلَاثَةٍ وَ سَبْعِينَ حَرْفاً وَ إِنَّمَا كَانَ عِنْدَ آصَفَ مِنْهَا حَرْفٌ وَاحِدٌ فَتَكَلَّمَ بِهِ فَخُسِفَ بِالْأَرْضِ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ سَرِيرِ بِلْقِيسَ ثُمَّ تَنَاوَلَ السَّرِيرَ بِيَدِهِ ثُمَّ عَادَتِ الْأَرْضُ كَمَا كَانَتْ أَسْرَعَ مِنْ طَرْفَةِ عَيْنٍ وَ عِنْدَنَا نَحْنُ مِنْ الِاسْمِ اثْنَانِ وَ سَبْعُونَ حَرْفاً وَ حَرْفٌ عِنْدَ اللَّهِ اسْتَأْثَرَ بِهِ فِي عِلْمِ الْغَيْبِ عِنْدَهُ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ. " 📚بحار الانوار : ج 27 ص 25 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « نسبت کسی که تنها اندکی از علم الکتاب  را دارا بود ( یعنی آصف بن برخیا ) ، با کسی که تمام علم الکتاب را دارا است ( یعنی ائمه ع )  همانند آن مقدار آبی است که  یک پشه با بالهای خود از دریا بر می دارد » « ... ما یاخذ بعوضه من ماء البحر » 📚بحار الانوار ج 35 ص 429 ❕راوی از امام سجاد علیه السلام سوال کرد ؛ «آیا ائمه عليهم السّلام مرده زنده ميكنند و آيا كور و پيس را شفا ميدهند و بر روى آب راه ميروند؟ 🔹امام علیه السلام فرمود : « بله هر چه خدا به هر پيغمبرى داده به حضرت محمّد نيز داده ولى به پيامبر اكرم چيزهائى داده كه به آنها نداده است . راوی سوال کرد هر چه به پيامبر اكرم داده به  امير المؤمنين عليه السّلام نيز داده فرمود آرى بعد امام حسن و امام حسين عليهما السّلام سپس به هر امامى پس از ديگرى، تا روز قيامت‏ » « قُلْتُ الْأَئِمَّةُ يُحْيُونَ الْمَوْتَى وَ يُبْرِءُونَ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ يَمْشُونَ عَلَى الْمَاءِ قَالَ مَا أَعْطَى اللَّهُ نَبِيّاً شَيْئاً قَطُّ إِلَّا وَ قَدْ أَعْطَاهُ مُحَمَّداً ص وَ أَعْطَاهُ مَا لَمْ يَكُنْ عِنْدَهُمْ قُلْتُ وَ كُلُّ مَا كَانَ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَدْ أَعْطَاهُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ نَعَمْ ثُمَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ ع ثُمَّ مِنْ بَعْدُ كُلَّ إِمَامٍ إِمَاماً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَعَ الزِّيَادَةِ الَّتِي تَحْدُثُ فِي كُلِّ سَنَةٍ وَ فِي كُلِّ شَهْرٍ ثُمَّ قَالَ إِي وَ اللَّهِ فِي كُلِّ سَاعَةٍ » 📚بصائر الدرجات : ج 1 ص 269 ❗️در کتاب اثباه الهداه بالنصوص و المعجزات که در پنج جلد توسط شیخ حر عاملی تالیف شده است موارد زیادی از قدرت غیبی و کارهای خارق العاده امامان علیهم السلام گزارش شده است . 👌حال که امامان علیهم السلام دارای چنین قدرتی هستند و می توانند در جهان طبیعت تصرف کنند چه مشکلی دارد که ما مستقیما سراغ آنها برویم و از آنها بخواهیم که خودشان مشکل ما را به اذن خداوند حل کنند ? ❗️روشن است که بر اساس آیات قرآن ,  کمک خواهی و استعانت از غیر خدا تا زمانی که انسان معتقد باشد که غیر خدا به اذن خداوند به انسان می تواند امداد و یاری برساند اشکالی ندارد , چنانچه که در ذیل توضیح داده ایم : https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/6184 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2129 ▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇 ❕بر همین اساس برخی از محققین می نویسند : " طبيعى است كه هر فرد مسلمان زمانى مى‏تواند وليّى از اولياى الهى را واسطه قرار دهد و يا از وى در دشوارى‏ها كمك بخواهد كه خداوند چنين اذنى را بدهد، وگرنه نمى‏شود كمك خواست. در واقع مشروعيّت اين عمل، متوقّف بر اذن خداوند است. ▫️در قرآن كريم درباره حضرت عيسى عليه السلام آمده است كه آن حضرت با اذن الهى مشكلاتى را مرتفع مى‏ساخت، بيمارانى را شفا مى‏داد و حتى مردگانى را زنده مى‏كرد. در آيه 110 سوره مائده خداوند خطاب به حضرت عيسى عليه السلام مى‏فرمايد: « «وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِي وَتُبْرِءُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي»؛ و با اذن من، از گِل چيزى به صورت پرنده مى‏ساختى و در آن مى‏دميدى و به اذن من پرنده‏اى مى‏شد و كور مادرزاد ومبتلا به بيمارى پيسى را به اذن من‏شفا مى‏دادى‏ و مردگان‏ را به‏ اذن من زنده مى‏كردى». ❗️با اين اذن الهى، آن حضرت اعلام مى‏كند كه من با اذن خداوند اين امور را انجام مى‏دهم. در آيه 49 سوره آل عمران از زبان آن حضرت مى‏خوانيم: « «أَنِّى قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِّنْ رَبِّكُمْ أَنِّى أَخْلُقُ لَكُمْ مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِءُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْىِ الْمَوْتَى‏ بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ»؛ من نشانه‏اى از طرف پروردگار شما برايتان آورده‏ام؛ من از گل چيزى به شكل پرنده مى‏سازم، سپس در آن مى‏دمم و به اذن خدا، پرنده‏اى مى‏گردد و به اذن خدا، كور مادر زاد و مبتلا به بيمارى پيسى را بهبودى مى‏بخشم، و مردگان را به اذن خدا زنده مى‏كنم و به شما خبر مى‏دهم از آنچه مى‏خوريد وآنچه را در خانه‏هاى خود ذخيره مى‏كنيد». 👈بنابراين، اگر كسى نزد حضرت عيسى عليه السلام مى‏آمد و مى‏گفت: فرزند مرا به اذن خدا شفا بده! و يا اين مرده را به اذن خداوند زنده كن! هرگز شرك نبود و مجاز بود، زيرا هم شخص درخواست كننده و هم حضرت عيسى عليه السلام مى‏دانست كه با اذن الهى چنين كارى انجام خواهد شد.👉 👌مى‏دانيم كه اگر كارى شرعاً مجاز نباشد و شرك باشد، حتّى يك مورد آن نيز نبايد جايز باشد! زيرا عدم جواز شرك براى خداوند استثناء بردار نيست. در نتيجه، اگر كسى از اولياء و مقرّبان درگاه الهى بخواهد- با اذن پروردگار- مشكل وى را برطرف سازد، كار خلافى مرتكب نشده است. " 📚توسل : توحید یا شرک , آیت الله مکارم شیرازی ص 14 ▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇 ❗️در روایاتی هم که از معصومین علیهم السلام رسیده است , موارد متعددی یافت می شود که ما مامور شده ایم مستقیما سراغ آن بزرگواران برویم و به خود آنان استغاثه کنیم و از آنها طرف نصرت و یاری و رفع مشکل کنیم و آنان با اذن خداوند مشکل انسان را برطرف می کنند : "  يَا مَوْلَاتِي فَاطِمَةُ أَغِيثِينِي‏ " _ " يَا جَبْرَئِيلُ يَا مُحَمَّدُ يَا جَبْرَئِيلُ يَا مُحَمَّدُ تُكَرِّرُ ذَلِكَ اكْفِيَانِي مَا أَنَا فِيهِ فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ وَ احْفَظَانِي بِإِذْنِ اللَّهِ فَإِنَّكُمَا حَافِظَانِ. " _ "يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَايَ وَ انْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَاي‏ " 📚بحار الأنوار ج‏91، ص: 30 _ الكافي  ج‏2، ص: 559 _  المزار الکبیر ص 591 ❗️در زیارت جامعه کبیره هم که از امام هادی علیه السلام صادر شده است , شیعیان مامور شده اند که مستقیما برای رفع مشکلات خود به سراغ امامان علیهم السلام بروند و به آنان پناهنده شوند یعنی رفع مشکلات خود را از امامان بخواهند : "پناهنده به شما و زيارت‏كننده شمايم، پناهنده به قبرهاى شمايم ... و شما را پيشاپيش‏خواسته‏ها و نيازها و آرزويم در هر حال و در هر كار قرار مى‏دهم " "مُسْتَجِيرٌ بِكُمْ زَائِرٌ لَكُمْ لَائِذٌ عَائِذٌ بِقُبُورِكُمْ ... وَ مُقَدِّمُكُمْ أَمَامَ طَلِبَتِي وَ حَوَائِجِي وَ إِرَادَتِي فِي كُلِّ أَحْوَالِي وَ أُمُورِي‏ " 📚من لا یحضره الفقیه ج 2 ص 614 ❕لذا در همان زیارت کبیره از امامان علیهم السلام با تعبیر " کهف الوری " یعنی پناهگاه بندگان یاد شده است ( من لا یحضره الفقیه ص 610 )  چرا که امامان پناه بندگان در مشکلات و گرفتاری ها هستند و مشکلات آنان را به اذن خداوند برطرف می کنند ,  چنانچه که برخی از شارحین زیارت جامعه کبیره می نویسند : "در مشكلات دنيوى نيز اهل بيت عليهم السلام، ملجأ و پناهگاه‏اند و چه بسيار مردمان كه در همين دنيا، به امامان عليهم السلام پناه برده‏اند و آنان را «كَهفُ الوَرى‏» يافته‏اند. ❕پيشوايان معصوم، در همين دنيا، بارها نيازِ نيازمندان را برآورده كرده‏اند. يكى از مكان‏هايى كه حضور معنوى امام عليه السلام بيشتر در آن حس مى‏شود، سرزمين وحى است كه همه زائران، كم و بيش، از آن خاطره‏اى دلنشين دارند. حجّة الإسلام و المسلمين آقاى سيّد جواد علم الهدى، خاطره‏اى براى نگارنده بازگو كرد كه نمونه روشنى از «كَهفُ الوَرى» بودن امامان عليهم السلام است. ايشان مى‏گفت: «در گذشته، در سفر حج، به طور معمول، چهارْ پنج نفرى به جدّه مى‏آمديم و چون كاروانى وجود نداشت، صبر مى‏كرديم تا تعدادمان به سى، چهل نفر برسد تا كاميونى را كرايه كنيم و به جُحْفه برويم. در سفرى بين سال‏هاى 1335 تا 1340 ش، با گروهى حركت كرديم. راننده،ادّعا مى‏كرد كه راه را بلد است. آن زمان، جاده‏ها بيشتر خاكى بود. كمى كه رفتيم احساس كرديم كه به طور غير متعارف، حركت مى‏كند. پس از طىّ مسافتى، يك‏مرتبه ايستاد و با رنگ پريده گفت: راه را گم كرده‏ايم! تعدادى از مسافران، خواب و تعدادى هم بيدار بودند. چاره‏اى جز اين كه به ولىّ عصر- أرواحنا فداه- متوسّل شويم، نديديم. هيچ چراغ و نشانى‏اى جز ستاره‏هاى آسمان پيدا نبود. همگى، سه مرتبه گفتيم: «يا صاحب الزمان، أدركنى!». ناگاه، جوان عربى را ديديم كه از ركاب ماشين، بالا آمد و گفت: «أَنَا دَليلُكم». راه افتاديم. پس از چند دقيقه كه تپّه‏هايى را دور زديم، مقصد، نمايان شد. به محض رسيدن، آن جوان از ماشين پياده و غايب شد " 📚شرح زیارت جامعه کبیره یا تفسیر قرآن ناطق , محمدی ری شهری , ص 173 ❗️بنابراین و بر اساس آنچه که علمای بزرگ شیعه هم گفته اند , انسان می تواند از سه طریق به امامان علیهم السلام توسل کند : ▫️1_ خداوند را به حق امامان قسم دهد تا خداوند مشکلاتش را برطرف کند . ▫️2 _ از امامان بخواهد که دعا کنند و واسطه شوند تا خداوند مشکلاتش را برطرف کند . ▫️3 _ مستقیما از خود امامان بخواهد که تا با قدرت تکوینی که دارند , به اذن خداوند مشکلات انسان را برطرف کنند . " لا فرق في ما ذكر بين كون الزائر يحضر المزور و يتوسل و يطلب من اللّه به، و بين كونه يحضر و يطلب من المزور أن يدعو للزائر و يطلب من اللّه و يستشفع له في إنجاز حوائجه، بل لا مانع عقلا و نقلا من أن يطلب من المزور شفاء دائه أو مريضه أو إنجاز حوائجه بإذن اللّه تعالى، و إنما الممنوع هو أن يطلب منه استقلالا من دون أن ينتهي إلى إذنه تعالى و قدرته؛ لأنه شرك في الفاعلية " 📚بداية المعارف الإلهية في شرح عقائد الإمامية، ج‏1، ص: 71 @Rahnamye_Behesht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 موشن گرافیک| توضیحاتی پیرامون سقوط دولت سوریه و عدم مداخله ایران !!! ▫️1_ چرا ایران برای حفظ سوریه از سقوط اقدام نظامی انجام نداد ? ▫️2_ چرا ایران برای حفاظت از حرمهای اهلبیت علیهم السلام در سوریه ورود نظامی نکرد ? ▫️3 _ علت سقوط حکومت بشار اسد در چه نکاتی بود ? 👌در کلیپ فوق به این سوالات پاسخ گفته ایم . @Rahnamye_Behesht