eitaa logo
شیعه پاسخ
6.4هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
233 ویدیو
58 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
مقصود از هجوم شیطان از چهار طرف ?! 🤔 : ❓در آیه ای از سوره اعراف آمده که شیطان می گوید از راست و چپ و جلو و عقب به سراغ انسان می‌روم ! این تعبیرات عوامانه آیا الهی بودن قرآن را منتفی نمی کند ? 💠 : 💠 ❕خداوند از زبان شیطان در هنگام رانده شدن از درگاه الهی نقل می کند که خطاب به خداوند فرمود : " سپس از پيش‏رو و از پشت سر و از طرف راست و از طرف چپ آنها، به سراغ آنها ( انسانها ) مى‏روم و اكثر آنها را شكرگزار نخواهى يافت. " " ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرِين‏ " ( سوره اعراف آیه 17 ) ❕در تفسیر نمونه می خوانیم : " ممكن است تعبير فوق ، كنايه از اين باشد كه شيطان، انسان را "محاصره" مى‏كند و سعى دارد به هر وسيله‏اى كه ممكن است براى وسوسه و گمراهى او بكوشد، و اين تعبير در كلمات روزمره نيز ديده مى‏شود، كه مى‏گوئيم فلان كس از چهار طرف گرفتار قرض يا بيمارى يا دشمن شده است. و اينكه سمت بالا و پائين ذكر نشده به خاطر آن است كه انسان معمولا در چهار سمت، حركت و فعاليت دارد. ▫️اما در روايتى كه از امام باقر علیه السلام نقل شده، تفسير ( باطنی ) و عميق ترى براى اين چهار جهت ديده مى‏شود، آنجا كه مى‏فرمايد: " منظور از آمدن شيطان به سراغ انسان از"پيش" رو اين است كه آخرت و جهانى را كه در پيش دارد در نظر او سبك و ساده جلوه مى‏دهد، و منظور از " پشت سر" اين است كه آنها را به گرد آورى اموال و تجمع ثروت و بخل از پرداخت حقوق واجب به خاطر فرزندان و وارثان دعوت مى‏كند، و منظور از"طرف راست" اين است كه امور معنوى را به وسيله شبهات و ايجاد شك و ترديد، ضايع مى‏سازد، و منظور از"طرف چپ" اين است كه لذات مادى و شهوات را در نظر آنها جلوه مى‏دهد " " عن الباقر (عليه السلام)، في معنى الآية: «مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ أهون عليهم أمر الآخرة وَ مِنْ خَلْفِهِمْ آمرهم بجمع الأموال و منعها عن الحقوق لتبقى لورثتهم وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ أفسد عليهم أمر دينهم، بتزيين الضلالة، و تحسين الشبهة وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ بتحبيب اللذات إليهم، و تغليب الشهوات على قلوبهم " (تفسير مجمع البيان جلد 4 صفحه 403 ) 📚به نقل از تفسیر نمونه ج 6 ص 109 @Rahnamye_Behesht
مستندات رد شدن از زیر قرآن برای رفتن به مسافرت یا انجام کارهای مهم !!! 🤔 : ❓برخی می گویند مذهب شیعه دچار عوام زدگی شده و تن به اموری داده که دلیل و مستندی ندارد مانند همین از زیر قرآن رد شدن در هنگام مسافرت یا رفتن برای کار مهم ! در این رابطه لطفا توضیح دهید !? 💠:💠 ❗️رد شدن از زیر قرآن از دو جهت می تواند مورد توجه و مد نظر باشد : ▫️1_ قرآن کتابی بس بزرگ و دارای احترام و عظمت است , چنانچه که در خود قرآن می خوانیم : " (اين سخن سحر و دروغ نيست) بلكه قرآن با عظمت است. " " بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِيدٌ " ( سوره بروج 21 ) 👌و می خوانیم : " ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فِيهِ هُدىً لِلْمُتَّقِينَ " " اين كتاب با عظمتى است كه شك در آن راه ندارد، و مايه هدايت پرهيزكاران است. " ( سوره بقره آیه 2 ) ❕در تفسیر نمونه در مورد آیه فوق و تعبیر " ذلک " می خوانیم : " مى‏دانيم كلمه" ذلك" در لغت عرب اسم اشاره بعيد است، بنا براين ذلِكَ الْكِتابُ مفهومش" آن كتاب" است، در حالى كه در اينجا بايد از اشاره به نزديك استفاده مى‏شد، و" هذا الكتاب" مى‏گفت چرا كه قرآن در دسترسى مردم قرار گرفته بود. اين به خاطر آن است كه گاهى از اسم اشاره بعيد براى بيان عظمت چيز يا شخصى استفاده مى‏شود، يعنى آن قدر مقام آن بالا است كه گويى در نقطه دور دستى در اوج آسمانها، قرار گرفته است، در تعبيرات فارسى نيز نظير آن را داريم فى المثل در حضور افراد بزرگ مى‏گوئيم:" اگر آن سرور اجازه دهند چنين كار را مى‏كنيم". در حالى كه بايد اين سرور گفته شود، اين تنها براى بيان عظمت و بلندى مقام است. در بعضى ديگر از آيات قرآن تعبير به" تلك" شده كه آنهم اشاره بعيد است مانند تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْحَكِيمِ" (لقمان آيه 2). " 📚تفسير نمونه، ج‏1، ص 66 ❗️لذا امام صادق علیه السلام فرمود : " برای خداوند سه حریم است که که هیچ چیز با آن‌ها در حرمت و احترام برابری نمی کند: کتاب خداوند که نور و حکمت اوست و خانه اش که آن را قبله مردم قرار داده است که از کسی قبله ای جز آن نمی پذیرد و عترت و اهلبیت پیامبرتان " " عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حُرُمَاتٍ ثَلَاثاً لَيْسَ مِثْلَهُنَّ شَيْ‏ءٌ كِتَابُهُ وَ هُوَ حِكْمَتُهُ وَ نُورُهُ وَ بَيْتُهُ الَّذِي جَعَلَهُ قِبْلَةً لِلنَّاسِ لَا يَقْبَلُ مِنْ أَحَدٍ تَوَجُّهاً إِلَى غَيْرِهِ وَ عِتْرَةُ نَبِيِّكُمْ " 📚وسائل الشيعة، ج‏4، ص 300 ❗️عملکرد شیعیان که مثلا در هنگام مسافرت یا هنگام رفتن برای انجام کارهای مهم از زیر قرآن رد می شوند نوعی پناه بردن به قرآن و احترام و تکریم این کتاب شریف و آسمانی و بلند مرتبه است . ▫️2 _ از سوی دیگر بالخصوص در روایاتی دستور به توسل به قرآن و بالای سر قرار دادن آن داده شده است . عملکرد شیعیان در بالای سر گرفتن قرآن و از زیر آن رد شدن مصداق عمل کردن به روایات مورد اشاره و توسل به قرآن است . این روایات را علامه بزرگ شیعه یعنی علامه مجلسی در کتاب شریف بحار الانوار روایت می کند : 📚بحار الانوار ج 89 ص 112 " باب کیفیة التوسل بالقرآن " ❕" مردی نزد امام صادق علیه السّلام آمد و عرض کرد: ای آقای من! از تو یاری می‌طلبم در قرضی که به عهده من آمده و از ادای آن عاجزم و سلطانی که به من ظلم و تعدّی کرده، از تو می‌خواهم که دعایی به من تعلیم فرمایی تا به سبب آن غنیمتی بیابم و دینم را بپردازم، و با آن شرّ ستم آن سلطان را دفع کنم. امام علیه السلام فرمود: " همین که شب فرا رسد دو رکعت نماز بخوان، در رکعت اول حمد و آیة الکرسی، و در رکعت دوم حمد و آیات آخر سوره حشر را از آیه «لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلی جَبَلٍ» تا آخر سوره بخوان، 👈سپس قرآن را بردار و بر بالای سرت بگیر و بگو: به حق این قرآن و به حق پیامبری که او را فرستادی ..."👉 ثُمَّ خُذِ الْمُصْحَفَ فَدَعْهُ عَلَى رَأْسِكَ وَ قُلْ بِهَذَا الْقُرْآنِ‏ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِه‏ ..." 📚امالی شیخ طوسی ص 292 _وسائل الشیعه ج 8 ص 125 ❕در نقل دیگری از امامان علیهم السلام روایت شده که : "هرگاه کاری تو را اندوهگین ساخت، دو رکعت نماز بگذار که در رکعت اول سوره حمد و آیه الکرسی، و در رکعت دوم سوره حمد و سوره انّا أنرلناه را بخوان، 👈بعد قرآن را بردار و بر بالای سرت بگیر و بگو: پروردگارا به حق آنچه به سوی مخلوقاتت فرستادی و به حق هر آیه ای در قرآن که از آنِ توست ..."👉 "رُوِيَ عَنِ الْأَئِمَّةِ ع إِذَا حَزَنَكَ أَمْرٌ فَصَلِّ رَكْعَتَيْنِ ... ثُمَّ خُذِ الْمُصْحَفَ وَ ارْفَعْهُ فَوْقَ رَأْسِكَ وَ قُلِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مَا أَرْسَلْتَهُ إِلَى خَلْقِكَ وَ بِحَقِّ كُلِّ آيَةٍ هِيَ لَكَ فِي الْقُرْآن‏ ..." 📚الدعوات راوندی ص 57 _ مستدرک الوسائل ج 6 ص 316 @Rahnamye_Behesht
دیدگاه اسلام در مورد ازدواج مجدد پس از فوت همسر !!! 🤔 : اخیرا فرهنگی در جامعه ایجاد شده است که ازدواج مجدد پس از فوت همسر سابق را با اصل وفاداری به همسر قبلی در تضاد معرفی می کند و عملکرد رئیس جمهور پزشکیان در عدم ازدواج مجدد پس از فوت همسرشان هم سبب گسترده شدن این فرهنگ شده است ! لطفا در این رابطه دیدگاه اسلام را بیان فرمایید !!!! 💠:💠 ❕قرآن اجازه و بلکه دستور می دهد که افراد پس از فوت همسر اول مجددا ازدواج کنند . ▫️خداوند می فرماید : " و هنگامى كه زنان را طلاق داديد و عده خود را به پايان رسانيدند، مانع آنها نشويد كه با همسران (سابق) خويش، ازدواج كنند! اگر در ميان آنان، به طرز پسنديده‏اى تراضى برقرار گردد. اين دستورى است كه تنها افرادى از شما، كه ايمان به خدا و روز قيامت دارند، از آن، پند مى‏گيرند (و به آن، عمل مى‏كنند). اين (دستور)، براى رشد (خانواده‏هاى) شما مؤثرتر، و براى شستن آلودگيها مفيدتر است، و خدا مى‏داند و شما نمى‏دانيد " " وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ يَنْكِحْنَ أَزْواجَهُنّ ... " ( سوره بقره آیه 232 ) ▫️و فرمود : "و كسانى كه از شما مى‏ميرند و همسرانى باقى مى‏گذارند، بايد چهار ماه و ده روز، انتظار بكشند (و عده نگه دارند)! و هنگامى كه به آخر مدتشان رسيدند، گناهى بر شما نيست كه هر چه مى‏خواهند، در باره خودشان به طور شايسته انجام دهند (و با مرد دلخواه خود، ازدواج كنند). و خدا به آنچه عمل مى‏كنيد، آگاه است. " " وَ الَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَ يَذَرُونَ أَزْواجاً يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ عَشْراً فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِيما فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ " ( سوره بقره آیه 234 ) ❕در تفسیر نمونه می خوانیم : " يكى از مسائل و مشكلات اساسى زنان ازدواج بعد از مرگ شوهر است، از آنجا كه ازدواج فورى زن با همسر ديگر بعد از مرگ شوهر با محبت و دوستى و حفظ احترام شوهر سابق و تعيين به خالى بودن رحم از نطفه همسر پيشين سازگار نيست و به علاوه موجب جريحه‏دار ساختن عواطف بستگان متوفى است، آيه فوق ازدواج مجدد زنان را مشروط به عده نگه داشتن به مدت چهار ماه و ده روز ذكر كرده است رعايت حريم زندگانى زناشويى حتى بعد از مرگ با همسر موضوعى است فطرى و لذا هميشه در قبائل مختلف آداب و رسوم گوناگونى براى اين منظور بوده است گر چه گاهى در اين رسوم آن چنان افراط مى‏كردند كه عملا زنان را در بن‏بست و اسارت قرار مى‏دادند و گاهى جنايت آميزترين كارها را در مورد او مرتكب مى‏شدند به عنوان نمونه: بعضى از قبائل پس از مرگ شوهر زن را آتش زده و يا بعضى او را با مرد دفن مى‏كردند، برخى زن را براى هميشه از ازدواج مجدد محروم ساخته و گوشه‏نشين مى‏كردند و در پاره‏اى از قبائل زنها موظف بودند مدتى كنار قبر شوهر زير خيمه سياه و چركين با لباسهاى مندرس و كثيف دور از هر گونه آرايش و زيور و حتى شستشو به سر برده و بدين وضع شب و روز خود را بگذرانند. ( اسلام و عقائد و آراء بشرى، صفحه 617. ) آيه فوق بر تمام اين خرافات و جنايات خط بطلان كشيده و به زنان بيوه اجازه مى‏دهد بعد از نگاهدارى عده و حفظ حريم زوجيت گذشته اقدام به ازدواج كنند " 📚تفسیر نمونه ج 2 ص 193 ❕همینطور قرآن توصیه به ازدواج و بلکه ازدواج مجدد انسان می کند آن هم برای بهره مندی از فرزندان بیشتر و آرامش و مودت در کنار همسر جدید : " جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً وَ مِنَ الْأَنْعامِ أَزْواجاً يَذْرَؤُكُمْ فِيه‏ " _ " وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُون‏ " ( سوره شوری آیه 11 ) _ ( سوره روم آیه 21 ) ▫️ادامه 👇
آیا در آیه سوره جمعه " فاسعوا " تحریفی رخ داده و صحیحش " فامضوا " بوده است ؟ 🤔 : ❓ روایاتی وجود دارد که آیات قرآن علاوه بر تحریف معنوی ، تحریف ظاهری هم شده است مثلاً امام باقر فرموده اند که کلمه " فاسعوا " در آیه "یا ایها الذین آمنوا اذا نودی لصلاه من یوم الجمعه فاسعوا الی ذکر الله " تحریف است و "فامضوا الی ذکر الله " صحیح است و کلمه "فاسعوا" در این آیه وجود ندارد . حال به من بگویید اگر آیه 9 سوره جمعه کلمه "فامضوا" حذف شود و به جای آن کلمه "فاسعوا" بیان شود ، تحریف در ظاهر آیه نیست ؟ 💠:💠 ▫️" ما معتقديم قرآنى كه امروز در دست مسلمين جهان است همان است كه بر پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله نازل شد، نه چيزى از آن كاسته شده و نه چيزى بر آن افزوده گشته است! از همان روزهاى نخست گروه بزرگى از كاتبان وحى، آيات قرآن را پس از نزول مى‏نوشتند، و مسلمانان موظّف بودند شب و روز آن را بخوانند، و در نمازهاى پنجگانه خود آن را تكرار كنند، گروه عظيمى آيات قرآن را به خاطر مى‏سپردند و حفظ مى‏كردند، حافظان قرآن و قاريان، هميشه در جوامع اسلامى موقعيّت و مقام ويژه‏اى داشته و دارند. مجموع اين امور و جهات ديگر سبب شد كه كم‏ترين تغيير و تحريفى در قرآن راه نيابد. افزون بر اين، خداوند حفظ آن را تا پايان جهان تضمين كرده است و با وجود اين تضمين الهى، تغيير و تحريف آن غير ممكن است: «انّا نَحْنُ نَزَّلْنا الذِّكْرَ وَ انّا لَهُ لَحافِظونَ؛ ما قرآن را نازل كرديم و به طور قطع از آن پاسدارى مى‏كنيم". ( سوره حجر، آيه 9 ) 📚اعتقاد ما، ص: 45 ❗️"و در جاى ديگر مى‏فرمايد: « (وَ إِنَّهُ لَكِتابٌ عَزِيزٌ _ لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ) " اين كتابى است قطعاً شكست‏ناپذير، هيچ گونه باطلى نه از پيش رو نه از پشت سر به سراغ آن نمى‏آيد، چرا كه از سوى خداوند حكيم و حميد است». " ( سوره فصّلت، آيه 41 و 42. ) ❓آيا چنين كتابى كه خداوند حفظ آن را بر عهده گرفته، كسى مى‏تواند دست تحريف به سوى آن دراز كند؟!" 📚شيعه پاسخ مى گويد، ص: 25 👌بنابراین آیات قرآن صریح است که قرآن تحریف نشده است , اگر در روایتی هم سخن از تحریف قرآن به میان آمده باشد , این روایت چون خلاف قرآن است , برای ما قابل پذیرش نیست , چرا که به فرموده امام صادق علیه السلام ,  روایتی را که خلاف قرآن و سنت باشد , نمی پذیریم : « لا تصدق علینا الا ما وافق کتاب الله و سنه نبیه » 📚وسائل الشیعه ج 27 ص 123 ▫️ادامه 👇
آیا باید خرما را به صورت فرد بخوریم ?!!! 🤔 : ❓آیا اسلام توصیه می کند که خرما را به صورت فرد بخوریم ؟ اخیرا برخی از سایتها فواید علمی و پزشکی هم برای فرد خوردن خرما ذکر می کنند ؟ 💠:💠 ❕خرما به عنوان یکی از خوراکی های پر ارزش به عنوان نعمت خاص خداوند به انسانها در قرآن معرفی شده است . چنانچه که خداوند فرمود : " خداوند با آن (آب باران) براى شما زراعت و زيتون و نخل خرما و انگور مى‏روياند، و از همه ميوه‏ها، مسلما در اين نشانه روشنى است براى گروهى كه تفكر مى‏كنند " " يُنْبِتُ لَكُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّيْتُونَ وَ النَّخِيلَ ...  " ( سوره نحل آیه 11 ) ❕و فرمود : " زمين مرده براى آنها آيتى است، ما آن را زنده كرديم، و دانه‏هايى از آن خارج ساختيم، و آنها از آن مى‏خورند. و در آن باغهايى از نخلها و انگورها قرار داديم و چشمه‏هايى از آن بيرون فرستاديم. تا از ميوه آن بخورند در حالى كه دست آنها هيچ دخالتى در ساختن آن نداشته است، آيا شكر خدا را بجا نمى‏آورند؟ " ( سوره یس آیات 33 تا 35 ) 👌و در مورد غذای حضرت مریم در هنگام تولد عیسی علیهما السلام فرمود : " ناگهان از طرف پائين پايش او را صدا زد كه غمگين مباش پروردگارت زير پاى تو چشمه آب (گوارايى) قرار داده است. و تكانى به اين درخت نخل بده تا رطب تازه بر تو فرو ريزد.  از (اين غذاى لذيذ) بخور، و از (آن آب گوارا) بنوش، و چشمت را (به اين مولود جديد) روشن دار " "... وَ هُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُساقِطْ عَلَيْكِ رُطَباً جَنِيًّا فَكُلِي وَ اشْرَبِي وَ قَرِّي عَيْنا " ( سوره مریم آیات 24 تا 26 ) ❕در تفسیر نمونه می خوانیم : " با پيشرفت دانش پزشكى و غذاشناسى اهميت دارويى" خرما" نيز به ثبوت رسيده است. در خرما كلسيم وجود دارد كه عامل اصلى استحكام استخوانها است و نيز فسفر وجود دارد كه از عناصر اصلى تشكيل دهنده مغز و مانع ضعف اعصاب‏ و خستگى است، و قوه بينايى را مى‏افزايد. و نيز پتاسيم موجود است كه فقدان آن را در بدن علت حقيقى زخم معده مى‏دانند، و وجود آن براى ماهيچه‏ها و بافتهاى بدن بسيار پر ارزش است. اين سخن امروز در ميان غذاشناسان معروف است كه خرما از سرطان جلوگيرى مى‏كند، زيرا آمارهايى كه در اين زمينه تهيه شده نشان مى‏دهد در مناطقى كه خرما بيشتر مى‏خورند ابتلاى به سرطان كمتر است، و اعراب و صحرا نشينانى كه در فقر غذايى به سر مى‏برند بواسطه خوردن خرما هرگز مبتلا به سرطان نمى‏شوند، عامل اين موضوع را وجود " منيزيم" مى‏دانند. قند فراوانى كه در خرما وجود دارد از سالمترين قندها است كه حتى در بسيارى از موارد مبتلايان به بيمارى قند نيز مى‏توانند براحتى از آن استفاده كنند. دانشمندان در خرما سيزده ماده حياتى و پنج نوع ويتامين كشف كرده‏اند كه آن را به صورت يك منبع غذايى غنى و بسيار پر ارزش در آورده است . ( اولین دانشگاه و آخرین پیامبر ج 7 ص 65 ) ❕به همين دليل در روايات اسلامى نيز روى اين ماده غذايى تاكيد فراوان ديده مى‏شود، از على ع نقل شده كه فرمود: "كل التمر فان فيه شفاء من الادواء " " خرما بخوريد كه شفاى بيماريها است". و نيز روايت شده كه در بسيارى از اوقات غذاى على ع را نان و خرما تشكيل مى‏داد. و در روايت ديگر مى‏خوانيم:" خانه‏اى كه در آن خرما نيست اهل آن‏ خانه در واقع گرسنه‏اند"! 📚سفینه البحار ج 1 ص 125 ❕ در آيات سوره مريم نيز خواهد آمد كه خداوند مريم را در آن بيابان كه فاقد وسيله بود هنگامى كه عيسى را به دنيا آورده بود از رطب تازه روزى داد، و اين اشاره‏اى است به اينكه يكى از بهترين غذاها براى مادرى كه فرزند به دنيا آورده رطب تازه است، و حتى در رواياتى كه ذيل آيه آمده مى‏خوانيم بهترين دارو براى چنين زنان همين ميوه است . ( مدرک قبل ) " 📚تفسیر نمونه ج 11 ص 175 ❕در مورد فرد خوردن خرما روایتی نداریم که به صورت یک قاعده بگوید خرما را به صورت فرد بخورید یعنی یکی و سه تا و پنج تا و ... ▫️تنها در نقلهایی آمده است که توصیه به خوردن هفت خرما ناشتا و هفت خرما قبل از خواب شده است : " بَابُ اسْتِحْبَابِ أَكْلِ سَبْعِ تَمَرَاتٍ عَجْوَةٍ عَلَى الرِّيقِ وَ سَبْعَةٍ عِنْدَ النَّوْم‏ " 📚وسائل الشيعة، ج‏25، ص: 144 باب 77 ❕و در برخی دیگر از روایات توصیه به خوردن 10 عدد خرما در هر صبح نیز دیده می شود : " عَنِ النَّبِيِّ ص قَالَ: مَنْ تَصَبَّحَ بِعَشْرِ تَمَرَاتٍ عَجْوَةٍ لَمْ يَضُرَّهُ ذَلِكَ الْيَوْمَ سِحْرٌ وَ لَا سَمٌّ. " 📚مكارم الأخلاق، ص: 168 ❕بنابراین از روایات شیعه یک قاعده کلی مبنی بر لزوم فرد خوردن خرما به دست نمی آید بلکه در برخی از نقلها ، خرما خوردن به عدد زوج هم دیده می شود . ▫️بر این اساس ، اینکه برخی مدعی اند که باید خرما را تنها به صورت فرد خورد و یافته های علمی نیز این مساله را تایید می کند , این سخنان مستند صحیحی ندارد . @Rahnamye_Behesht
وضو گرفتن با آب سرد نزد خداوند محبوبتر است یا آب گرم؟!!! 🤔: ❓وضو با آب سرد نزد خدا محبوبتر است یا آب گرم ? بعضی می گویند وضو با آب گرم کراهت دارد ! چرا خداوند همیشه سختی بندگانش را می خواهد !!!! 💠:💠 ❕دین اسلام ، دین سهل و آسانی است ، چنانکه خداوند می فرماید ؛ « در دین برای شما حرج و سختی قرار داده نشده است» « ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَج‏ » ( حج 78 )  ❗️پیامبر گرامی فرمود ؛ « من برای شریعت سهل و آسان مبعوث شده ام »  « بُعِثْتُ بِالْحَنِيفِيَّةِ السَّمْحَة » 📚وسائل الشیعه :  ج 8 ص 116 ❕بر این اساس وضو گرفتن با آب گرم هیچ اشکالی ندارد , تنها وضو گرفتن با آب گرم شده توسط خورشید مکروه اعلام شده است : " بَابُ كَرَاهَةِ الطَّهَارَةِ بِمَاءٍ أُسْخِنَ بِالشَّمْسِ فِي الْآنِيَةِ وَ أَنْ يُعْجَنَ بِه‏ " 📚وسائل الشيعة ج‏1 ص 207 باب 6 ❕اما اگر آب به غیر خورشید و مثلا توسط آبگرمکن گرم شده باشد , وضوی با آن آب اشکال و کراهتی ندارد , چنانچه که در استفتاء و پاسخی از آیت الله مکارم شیرازی می خوانیم : " پرسش : وضو گرفتن با آب گرم چه حکمی دارد؟ پاسخ : جایز است و کراهتی ندارد. " 🌐https://old.makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&catid=44884&mid=256023 👌با این وجود در زمستان در صورتی که موجب ضرر نشود بهتر است که انسان با آب سرد وضو بگیرد , بدون آنکه وضو با آب گرم هم حرمت یا حتی کراهتی داشته باشد , چنانچه که در استفتاء دیگری از آیت الله مکارم شیرازی می خوانیم : " پرسش : آیا وضو با آب سرد مستحب است؟ پاسخ : آب سرد در زمستان ترجیح دارد مشروط بر اینکه مایه ضرر نباشد. " 🌐https://old.makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&catid=44884&mid=265908 ❕این که وضوی با آب سرد نباید سبب ضرر و زیان برای انسان شود از این جهت است که خداوند می فرماید : « خود را با دست خود به هلاکت نیفکنید » « لَاتُلْقُوا بِايْديِكُمْ الَى التَّهْلُكَة »  ( بقره 195 ) ❕ امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « هر آنچه در آن فساد نهفته شده و مایه ضرر برای جسم و نفس است حرام شمرده شده است» «كُلُّ أَمْرٍ يَكُونُ فِيهِ الْفَسَادُ مِمَّا قَدْ نُهِيَ عَنْه‏ ... َ فَحَرَامٌ ضَارٌّ لِلْجِسْمِ وَ فَسَادٌ لِلنَّفْس‏ » 📚بحار الانوار : ج 100 ص 51 👌همینطور در روایات ما آمده است « لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام » که بر اساس آن هر گونه مساله ای که سبب آسیب رسیدن به خود و دیگران و اجتماع شود در اسلام بر داشته شده است : 📚وسائل الشیعه ج 26 ص 14 ❗️اما این که وضو با آب سرد بهتر است , از این جهت است که امام سجاد علیه السلام می فرمود : که من تنها با آب سرد طهارت ( و وضو ) می گیرم : "  وَ قَالَ (عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ)  عَلَيْهِمَا السَّلَامُ: إِنِّي لَا أَتَطَهَّرُ إِلَّا بِمَاءٍ بَارِدٍ " 📚هداية الأمة إلى أحكام الأئمة عليهم السلام، ج-1، ص: 65 ❕در نقل دیگری نیز آمده است که امام هادی علیه السلام مقید به وضو گرفتن با آب سرد در زمستان بودند اما از رخصت و اجازه خداوند در جواز استفاده از آب گرم نیز استفاده کردند و از آب گرمی که خداوند به معجزه خود برای حضرتش مهیا کرده بود , وضو گرفتند : "... أَ مَا عَرَفْتَ رَسْمِي، أَنَّنِي لَا أَتَطَهَّرُ إِلَّا بِمَاءٍ بَارِدٍ، فَسَخَّنْتَ لِي مَاءً وَ تَرَكْتَهُ فِي السَّطْلِ! قُلْتُ: وَ اللَّهِ يَا سَيِّدِي، مَا تَرَكْتُ السَّطْلَ وَ لَا الْمَاءَ. قَالَ: الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ اللَّهِ لَا تَرَكْنَا رُخْصَةً وَ لَا رَدَدْنَا مِنْحَةً، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنْ أَهْلِ طَاعَتِهِ، وَ وَفَّقَنَا لِلْعَوْنِ عَلَى عِبَادَتِهِ، إِنَّ النَّبِيَّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) يَقُولُ: إِنَّ اللَّهَ يَغْضَبُ عَلَى مَنْ لَا يَقْبَلُ رُخْصَةً. " 📚امالی طوسی ص 298 ▫️ادامه 👇
آیا حضرت موسی علیه السلام حاضر نبود که خود را برتر از یک سگ هم معرفی کند ? 🤔 : ❓برخی از منبریان جریانی را نقل می کنند که حضرت موسی حتی خودش را از یک سگ هم بالاتر نمی دانست !!! آیا این جریان واقعیت دارد و با عقل جور می آید که یک پیامبر حتی از سگ نیز بالاتر نباشد !!!! 💠:💠 ❕جریانی را مرحوم ابن فهد حلی نقل می‌کند و می‌گوید : " برخی از اصحاب ما چنین حدیث کرده اند که : خداوند سبحان به  موسى عليه السّلام وحى كرد كه: هر گاه براى مناجات نزد من مى‏آيى، فردى را به همراهت بياور كه تو از او بهتر باشى، موسى هر كس را كه مى‏ديد، جرأت نمى‏كرد بگويد من از او بهترم، لذا دست از مردم برداشت و در ميان انواع حيوانات، شروع به جستجو كرد تا اينكه به سگ گر گرفته‏اى برخورد كرد، با خود گفت: اين را با خود مى‏برم، در گردنش ريسمانى انداخت و او را با خود كشيد، در ميان راه ريسمان را گشود و سگ را رها كرد، وقتى به مقام مناجات رسيد، پروردگار سبحان به او فرمود: اى موسى! كجاست آنچه كه ما به تو امر كرديم؟ گفت: پروردگارا! آن را نيافتم. خداوند متعال فرمود: به عزت و جلالم قسم! اگر حتى يك نفر را مى‏آوردى، نام تو را از ديوان «نبوّت» پاك مى‏كردم " " مَا حَدَّثَنِي بِهِ بَعْضُ أَصْحَابِنَا ... قَالَ يَا رَبِّ لَمْ أَجِدْهُ فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَوْ أَتَيْتَنِي بِأَحَدٍ لَمَحَوْتُكَ مِنْ دِيوَانِ النُّبُوَّة " 📚عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 218 ❕روایت فوق از پیامبر اسلام یا امام علیه السلام نقل نشده و سلسله راویان آن هم مشخص نیست , بنابراین نقل مذکور از نظر سندی ضعیف است . ▫️با این وجود , با توضیحی می توان محتوای آن را پذیرفت و آن توضیحات این است که : ❗️خداوند نمی پسندد که بندگانش گرفتار تکبر شوند . ▫️ تكبّر از مادّه «كبر» و آن حالتى در انسان است كه بر اثر خودپسندى، انسان خويش را برتر از ديگران ببيند. " فالكبر الحالة التي يتخصّص بها الإنسان من إعجابه بنفسه، و ذلك أن يرى الإنسان نفسه أكبر من غيره‏ " 📚مفردات راغب ص 697 ▫️پيامبر گرامی فرمود : " چه بد بنده‏اى است، آن بنده‏اى كه تكبّر و غرور ورزد و خداى بزرگِ بلند مرتبه را از ياد ببرد. " " بِئس العَبدُ عَبدٌ تَجَبَّرَ وَاختالَ، ونَسِيَ الكَبيرَ المُتَعال‏ " 📚نوادر راوندی ص 22 ▫️امام على عليه السلام فرمود : "اگر بنا بود خداوند به احدى از بندگانش رخصت تكبّر دهد، هر آينه اين رخصت را به خاصّان از انبيا و اولياء خود مى‏داد. اما خداوند سبحان، تكبّر را براى آنان نيز ناخوش داشت و فروتنى را برايشان پسنديد. " " فلو رَخَّصَ اللَّهُ في الكِبرِ لأحَدٍ مِن عِبادِهِ لَرَخَّصَ فيهِ لِخاصَّةِ أنبيائهِ وأوليائهِ، ولكنَّهُ سبحانَهُ كَرَّهَ إلَيهِمُ التَّكابُرَ، ورَضِيَ لَهُمُ التَّواضُع‏ " 📚نهج البلاغه خطبه 192 ❕دلیل آن هم روشن است , زیرا ملاک سعادت و رستگاری و برتری عاقبت امر است و انسان هم از عاقبت و نهایت امر خود خبر ندارد , لذا انسان نمی تواند به صورت مطلق حکم به برتری خود نسبت به دیگران کند . ▫️پيامبر گرامی فرمود : "مؤمن پيوسته از بد فرجامى هراسان است و تا زمان جان كندن و ظاهر شدن ملك الموت بر او يقين ندارد كه به رضوان الهى خواهد رسيد. " " لا يَزالُ المؤمنُ خائفاً من سُوءِ العاقِبَةِ، لايَتَيقّنُ الوُصولَ إلى‏ رِضْوانِ اللَّهِ حتّى‏ يكونَ وَقتُ نَزْعِ رُوحِهِ وظُهورِ مَلَكِ المَوتِ لَهُ. " 📚تفسیر منسوب به امام عسکری علیه السلام ص 239 ❕و فرمود : " ملاك كار، فرجام و سرانجام آن است. " " مِلاكُ العَمَلِ خَواتيمُه‏ " 📚الاختصاص ص 343 ▫️امام علی علیه السلام فرمود : "حقيقت خوشبختى آن است كه عمل انسان به خوشبختى ختم شود، و حقيقت بدبختى آن است كه عمل انسان با بدبختى به سرانجام رسد. " " إنّ حَقيقةَ السّعادَةِ أن يُخْتَمَ للمَرءِ عَمَلُهُ بالسَّعادَةِ، و إنَّ حَقيقةَ الشَّقاءِ أنْ يُخْتَمَ للمَرْءِ عَمَلُهُ بالشَّقاءِ. " 📚معانی الاخبار ص 345 ▫️در نقل دیگری آمده است که مسيح عليه السلام فرمود: "مردم مى‏گويند: ساختمان به شالوده آن است، اما من به شما چنين نمى‏گويم. عرض كردند: پس شما چه مى‏گويى، اى روح اللَّه؟ فرمود: حقيقتى را به شما بگويم: آخرين سنگى كه كارگر مى‏گذارد، اساس كار است.ابو فروه، راوى حديث، مى‏گويد مراد آن حضرت، عاقبت كار است. " " ... بحَقٍّ أقولُ لَكُم: إنّ آخِرَ حَجَرٍ يَضَعُهُ العامِلُ هُو الأساس‏..." 📚معانی الاخبار ص 348 ▫️ادامه 👇
توضیحاتی پیرامون شیطان پرستی !!! 🤔 : ❓اخیرا برخی از جوانان در مورد شیطان پرستی سوال می کنند و اساسا برخی شیطان پرست می شوند ? لطفا در این رابطه توضیح دهید !!!! 💠:💠 ❕شیطان پرستی یا به این معنا است که انسان معتقد باشد که شیطان در جهان قدرت مستقلی است و می تواند به انسان نفعی رسانده یا ضرری را از انسان دفع کند که روشن است این تفکر و باور , غلط و بدون مبنا است , زیرا شیطان مخلوقی از مخلوقات خداوند و ممکن الوجود و معلول بوده و برای وجود و حیات داشتن وابسته به خداوند است و از خود قدرت و استقلالی ندارد تا بتواند به کسی نفع برساند یا از کسی ضرر را دفع کند . ❕خداوند در آیات متعددی از رفتن به سراغ معبودهای باطل و خیالی و ناتوان منع کرده و از زبان ابراهیم نبی علیه السلام نقل می کند که خطاب به چنین افرادی که سراغ معبودهای خیالی می رفتند , فرمود : " آيا جز خدا چيزى را مى‏پرستيد كه نه كمترين سودى براى شما دارد، و نه زيانى مى‏رساند (كه به سودشان چشم دوخته باشيد يا از زيانشان بترسيد). اف بر شما و بر آنچه غير از خدا پرستش مى‏كنيد، آيا انديشه نمى‏كنيد (و عقل نداريد)؟! " " قالَ أَ فَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَنْفَعُكُمْ شَيْئاً وَ لا يَضُرُّكُمْ _ أُفٍّ لَكُمْ وَ لِما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ " ( سوره انبیاء آیه 66 و 67 ) ❕یعنی : " اين خدايان پندارى كه نه قدرت بر سخن دارند، نه شعور و دركى، نه مى‏توانند از خود دفاع كنند، و نه مى‏توانند بندگان را به حمايت خود بخوانند، اصلا اينها چه كارى ازشان ساخته است و به چه درد مى‏خورند؟! پرستش يك معبود يا به خاطر شايستگى او براى عبوديت است، كه اين در باره بتهاى بيجان مفهوم ندارد، و يا به خاطر انتظار سودى است كه از ناحيه آنها عائد شود، و يا ترس از زيانشان، ولى اقدام من به شكستن بتها نشان داد كه اينها كمترين بخارى ندارند، با اين حال آيا اين كار شما احمقانه نيست؟! " 📚تفسير نمونه، ج‏13، ص: 441 ❕و باز خداوند فرمود : "بگو آيا چيزى غير از خدا بخوانيم كه نه سودى به حال ما دارد نه زيانى و (به اين ترتيب) بازگشت به عقب كنيم بعد از آنكه خداوند ما را هدايت كرده‏ " " قُلْ أَ نَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَنْفَعُنا وَ لا يَضُرُّنا وَ نُرَدُّ عَلى‏ أَعْقابِنا بَعْدَ إِذْ هَدانَا اللَّه‏ " ( سوره انعام آیه 71 ) ❕یعنی : "اين جمله در حقيقت اشاره به آن است كه معمولا كارهاى انسان از يكى از دو سرچشمه ناشى مى‏شود يا به خاطر جلب منفعت است (اعم از اينكه منفعت معنوى يا مادى باشد) و يا به خاطر دفع ضرر است (اعم از اينكه ضرر معنوى يا مادى باشد) چگونه شخصى عاقل كارى انجام مى‏دهد كه هيچيك از اين دو عامل در آن وجود نداشته باشد؟ " 📚تفسیر نمونه ج 5 ص 296 ❕و فرمود : "به آنها بگو به من خبر دهيد معبودهايى را كه غير از خدا پرستش مى‏كنيد نشان دهيد چه چيزى از زمين را آفريده‏اند؟ يا شركتى در آفرينش آسمانها دارند؟  " " قُلْ أَ رَأَيْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي ما ذا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّماواتِ " ( سوره احقاف آیه 4 ) ❕یعنی : " اگر آنها معبودان واقعى بودند بايد مبدأ فيض باشند، لااقل گوشه‏اى از زمين را آفريده باشند، و يا شركتى در آفرينش آسمان‏ها داشته باشند، مگر ممكن است خداوند فاقد فيض باشد؟ " 📚پيام قرآن، ج‏3، ص: 231 ❕بنابراین شیطان قدرت و استقلالی در عالم ندارد تا شایسته پرستش و عبودیت باشد , کار او فقط دعوت و اغواگری است , چنانچه که قرآن شرح حال شیطان و پیروانش را در قیامت چنین به تصویر می کشد : " و شيطان هنگامى كه كار تمام مى‏شود مى‏گويد خداوند به شما وعده حق داد و من هم به شما وعده (باطل) دادم و تخلف كردم، من بر شما تسلطى نداشتم جز اينكه دعوتتان كردم و شما پذيرفتيد، بنا بر اين مرا سرزنش نكنيد، خود را سرزنش كنيد، نه من فريادرس شما هستم، و نه شما فريادرس من، من نسبت به شرك‏ شما درباره خود كه از قبل داشتيد (و اطاعت مرا همرديف اطاعت خدا قرار داديد) بيزار و كافرم، مسلما ستمكاران عذاب دردناكى دارند " "ما كانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلا تَلُومُونِي وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ ما أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِي‏ " ( سوره ابراهیم آیه 22 ) ❕به نظر می رسد افرادی که خود را شیطان پرست معرفی می کنند مقصودشان پرستش شیطان به عنوان یک اله و خدا نیست , بلکه مقصودشان پیروی از شیطان و انجام اعمال زشت و قبیح و شیطانی است , چنانچه که برخی می نویسند : " شيطان پرستى نوع جديدى از بت پرستى است كه اخيراً مطرح شده است. اينها در واقع هوا پرستند، و چون مايلند كاملًا آزاد باشند و دست به هر كار زشتى بزنند به شيطان پرستى روى آورده‏اند. " 📚داستان ياران ص: 305 ▫️ادامه 👇
توضیحاتی پیرامون خالکوبی و تتو زدن از دید اسلام !!! 🤔 : ❓دیدگاه اسلام در مورد خالکوبی چیست ? آیا حرام است یا جایز ? 💠:💠 ❕از آیت الله مکارم شیرازی سوال شد : " خالكوبى چه حكمى دارد و آيا براى غسل و وضو مشكلى ايجاد مى‏كند؟ " ▫️ایشان پاسخ دادند : " هرگاه ضرر خاصّى براى بدن نداشته باشد و عكسهاى موجب فساد اخلاق در آن نباشد جايز است و در هر حال براى وضو و غسل مشكلى ايجاد نمى‏كند. " 📚استفتاءات جديد، ج‏1، ص: 36 ❕بنابراین اگر خالکوبی موجب وارد شدن ضرر مهمی به بدن یا موجب گسترش فساد شود , ممنوعیت شرعی دارد , چرا که خداوند می فرماید : « خود را با دست خود به هلاکت نیفکنید » « لَاتُلْقُوا بِايْديِكُمْ الَى التَّهْلُكَة »  ( بقره 195 ) ❕ امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « هر آنچه در آن فساد نهفته شده و مایه ضرر برای جسم و نفس است حرام شمرده شده است» «كُلُّ أَمْرٍ يَكُونُ فِيهِ الْفَسَادُ مِمَّا قَدْ نُهِيَ عَنْه‏ ... َ فَحَرَامٌ ضَارٌّ لِلْجِسْمِ وَ فَسَادٌ لِلنَّفْس‏ » 📚بحار الانوار : ج 100 ص 51 👌همینطور در روایات ما آمده است « لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام » که بر اساس آن هر گونه مساله ای که سبب آسیب رسیدن به خود و دیگران و اجتماع شود در اسلام بر داشته شده است : 📚وسائل الشیعه ج 26 ص 14 ❕برخی از محققان معتقدند که خالکوبی موجب ایجاد ضرر بر بدن می شود و می نویسند : " خالكوبى (تاتو) كه تزريق جوهرهاى مخصوص به لايه‏هاى پوست است، در بخش‏هاى مختلف بدن ايجاد عوارض مى‏كند كه از آن جمله مى‏توان به بيمارى‏هاى خونى، بيمارى‏هاى پوستى، حساسيت‏هاى پوست و ... اشاره كرد " 📚آراستگی و مدگرایی , سید حسن موسوی , ص 119 ❕برخی از سایت های علمی و پزشکی با استناد به یافته های دانشمندان , عوارض و آسیب هایی را برای تتو و خالکوبی ذکر می کنند , عوارضی مانند : "واکنشهای آلرژیک , عفونتهای پوستی , بیماری های خونی , پنهان شدن سرطان پوست , زخم های خطرناک پوستی , تداخل در تعریق , ابتلاء به سرطان , خون ریزی , کبودی های ناخوشایند , مشکل در سیستم لنفاوی و ... " 🌐https://B2n.ir/e35119 ❕لذا در فتوای آیت الله صافی می خوانیم : " خال‏كوبى اگر براى غرض عقلائى مثل درمان باشد جايز است و در غير اين صورت چون فى الجمله مضر است حكم بجواز , محلّ تأمّل است‏ " 📚جامع الاحكام، ج‏1، ص: 27 ▫️ادامه 👇
توضیحی پیرامون محبت قلبی به غیر خدا !!! 🤔 : ❓می گویند قلب حرم الهی است و محبت غیر خدا را نباید در دل داشت ? آیا اسلام می گوید که ما نباید به همسر و فرزند و والدین و آشنایان محبت بورزیم ? 💠:💠 ❕یکی از شاخه های توحید خداوند , توحید در محبت است . توحید در محبت را چنین تعریف می کنند : " توحید در محبت آن است که تنها محبوب حقیقی و اصیل انسان , خدا باشد و در عرض دوستی خداوند , دل در گرو محبت موجودی دیگر ننهد . البته در اینجا نیز انحصار محبت در خداوند با دوست داشتن موجودات دیگر از آن جهت که آیات و نشانه های زیبایی و عظمت خداوند هستند , منافاتی ندارد , زیرا این دوستی در مسیر دوستی خدا و عشق به معبود یکتا قرار دارد و در حقیقت عشق ورزیدن به جلوه های جمال اوست " 📚کلام اسلامی , سعیدی مهر , ج 1 ص 142 _ 143 ❕لذا در قرآن می خوانیم : " آنها كه ايمان دارند عشقشان به خدا شديدتر است " " الَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّه‏ " ( سوره بقره آیه 165 ) ❕و می خوانیم : "خداوند براى هيچكس دو قلب در درون وجودش نيافريده‏ " " ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِه‏ " ( سوره احزاب آیه 4 ) ▫️در تفسیر نمونه در مورد آیه فوق می خوانیم : " اين جمله معنى عميقترى نيز دارد و آن اينكه انسان يك قلب بيشتر ندارد و اين قلب جز عشق يك معبود نمى‏گنجد، آنها كه دعوت به شرك و معبودهاى متعدد مى‏كنند، بايد قلبهاى متعددى داشته باشند تا هر يك را كانون عشق معبودى سازند!... انسان به حكم اينكه يك قلب بيشتر ندارد بايد داراى يك كانون عاطفى و تسليم در برابر يك قانون باشد. مهر يك معشوق در دل بگيرد. يك مسير معين را در زندگى تعقيب كند. با يك گروه و يك جمعيت هماهنگ گردد، و گر نه تشتت و تعدد و راههاى مختلف و اهداف پراكنده او را به بيهودگى و انحراف از مسير توحيدى فطرى مى‏كشاند. لذا در حديثى از امير مؤمنان على ع در تفسير اين آيه مى‏خوانيم: كه فرمود: " لا يجتمع حبنا و حب عدونا فى جوف انسان، ان اللَّه لم يجعل لرجل قلبين فى جوفه، فيحب بهذا و يبغض بهذا فاما محبنا فيخلص الحب لنا كما يخلص الذهب بالنار لا كدر فيه فمن اراد ان يعلم فليمتحن قلبه فان شارك فى حبنا حب عدونا فليس منا و لسنا منه " " دوستى ما و دوستى دشمن ما در يك قلب نمى‏گنجد چرا كه خدا براى يك انسان دو قلب قرار نداده است كه با يكى دوست بدارد و با ديگرى دشمن، دوستان ما در دوستى ما خالصند همانگونه كه طلا در كوره خالص مى‏شود هر كس مى‏خواهد اين حقيقت را بداند، قلب خود را آزمايش كند اگر چيزى از محبت دشمنان ما در قلبش با محبت ما آميخته است از ما نيست و ما هم از او نيستيم" ( تفسير على بن ابراهيم طبق نقل نور الثقلين جلد 4 صفحه 234. ) 📚تفسير نمونه، ج‏17، ص: 193 ▫️" اين همان قلبى است كه به عنوان"حرم خدا" در روايات توصيف شده، چنان كه در حديثى از امام صادق ع مى‏خوانيم: " القلب حرم اللَّه فلا تسكن حرم اللَّه غير اللَّه " " قلب حرم خدا است غير خدا را در حرم خدا ساكن مكن"! ( بحار جلد 70 صفحه 25 باب حب اللَّه حديث 27 ) 📚تفسير نمونه، ج‏19، ص: 97 ▫️ادامه 👇
سن آدم علیه السلام در زمان خلقت !!! 🤔 : ❓حضرت آدم وقتی که آفریده شد چند سال سن داشت ? به صورت انسان جوان آفریده شد یا پیر ? 💠:💠 ❕خداوند در ابتدا از خاک و گل , شکل ظاهری آدم علیه السلام را صورتگری کرد , چنانچه که امیر مومنان علیه السلام در این رابطه فرمود : " سپس خداوند سبحان، مقدارى خاك از قسمتهاى سخت و نرم زمين و بخشهاى شيرين و شوره‏زار گرد آورد و آب بر آن افزود و آن را با رطوبت آميخت تا به صورت موجودى چسبناك در آمد و از آن صورتى آفريد كه داراى خميدگيها و پيوندها و اعضا و مفاصل بود. سپس آن را سفت و جامد كرد تا خود را نگه دارد و صاف و محكم و خشك ساخت و اين حال تا وقت معيّن و سرانجام معلومى ادامه يافت. سپس از روح خود در او دميد و به صورت انسانى در آمد داراى نيروهاى عقلانى كه او را در جهات مختلف به حركت وا مى‏دارد و فكرى كه به وسيله آن (در موجودات مختلف) تصرّف مى‏نمايد و اعضايى كه آنها را به خدمت مى‏گيرد و ابزارى كه براى انجام مقاصدش آنها را زير و رو مى‏كند و شناختى كه به وسيله آن حق را از باطل جدا مى‏سازد و طعمهاى مختلف و بوهاى گوناگون و رنگها و اجناس مختلف را از يكديگر باز مى‏شناسد، اين در حالى است كه او را معجونى از رنگهاى مختلف و تركيبى از اشياى همسان و نيروهاى متضاد و اخلاط مختلف از حرارت و برودت و رطوبت و خشكى قرار داد. " " ثمّ جمع سبحانه من حزن الارض و سهلها، و عذبها و سبخها، تربة سنّها بالماء حتّى خلصت، و لاطها بالبلّة حتّى لزبت، فجبل منها صورة ذات احناء و وصول، و اعضاء و فصول ... " 📚نهج البلاغه خطبه 1 ❕بنابراین صورتگری جسم و جسد آدم علیه السلام از خاک و گل بود و آدم تا مدت معینی به همان صورت جسد بدون روح بود . در سایر روایات این مدت چهل سال بیان شده است یعنی آدم علیه السلام در مدت چهل سال جسد بدون روح بود تا خداوند از روح خودش در او دمید و آدم جان گرفت : " فَخَلَقَ اللَّهُ آدَمَ فَبَقِيَ أَرْبَعِينَ سَنَةً مُصَوَّرا " _ " قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ آدَمَ ع وَ كَانَ جَسَدُهُ طَيِّباً وَ بَقِيَ أَرْبَعِينَ سَنَةً مُلْقًى تَمُرُّ بِهِ الْمَلَائِكَةُ فَتَقُولُ لِأَمْرٍ مَا خُلِقْت‏ " 📚تفسير القمي، ج‏1، ص: 41 _ علل الشرائع، ج‏1، ص: 275 ▫️برخی در مورد چرایی تاخیر چهل ساله در جان گرفتن آدم علیه السلام می نویسند : " شايد اين فاصله زمانى _ همان گونه كه بعضى از محقّقان گفته‏اند _ به خاطر آزمون ملائكه ( و این که آنان متوجه عظمت مقام آدم ( ع ) باشند ) و يا به خاطر تعليم مردم نسبت به ترك عجله در كارها و تأنّى در امور بوده است. " 📚پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج‏1، ص: 173 ▫️بنابراین آدم علیه السلام در زمانی که چهل سال از خلقت جسد و جسمش گذشته بود , زنده شد و روح در او دمیده شد . ❗️حال سوال این است که در هنگامی که روح الهی در آدم علیه السلام دمیده شد ایشان در چه سنی بودند ؟ آیا به شکل یک جوان چهل ساله جان گرفتند یا کمتر از چهل سال ؟ ▫️در آیات و روایات مطلب صریحی در این رابطه بیان نشده است اما این مطلب یقینی است که ایشان پس از دمیده شدن روح در وجودشان به صورت یک انسان بالغ و عاقل جان گرفتند و مخاطب امر و نهی الهی قرار گرفته و دارای همسری به نام حواء بودند , چنانچه که در قرآن می خوانیم : " و هنگامى كه به فرشتگان گفتيم براى آدم سجده و خضوع كنيد، همگى سجده كردند جز شيطان كه سر باز زد و تكبر ورزيد (و به خاطر نافرمانى و تكبر) از كافران شد! _ و گفتيم اى آدم تو با همسرت در بهشت سكونت كن، و از (نعمتهاى) آن گوارا هر چه مى‏خواهيد بخوريد (اما) نزديك اين درخت نشويد كه از ستمگران خواهيد شد! _ پس شيطان موجب لغزش آنها شد، و آنان را از آنچه در آن بودند (بهشت) خارج ساخت، و (در اين هنگام) به آنها گفتيم همگى (به زمين) فرود آئيد در حالى‏ که بعضى دشمن ديگرى خواهيد بود، و براى شما تا مدت معينى در زمين قرارگاه و وسيله بهره‏بردارى است. " "وَ قُلْنا يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَ كُلا مِنْها رَغَداً حَيْثُ شِئْتُما ... " ( سوره بقره آیات 34 تا 36 ) ▫️ادامه 👇
آیا امام صادق علیه السلام معتقد بود که ابلیس از آتش آفریده نشده است ? 🤔 : ❓قرآن می‌گوید که خلقت ابلیس و شیطان از آتش بوده اما در روایت شیعه آمده که امام صادق شیعیان گفتند که خلقت ابلیس از گِل بوده و شیطان دروغ گفته که از آتش است !!!! چرا امامان شیعه بر خلاف قرآن سخن می‌گفتند ? 💠:💠 ▫️در قرآن تصریح شده است که ابلیس از طائفه جنیان بوده است :"كانَ مِنَ الْجِنِّ " ( سوره کهف آیه 51 ) ❗️ از سوی دیگر در همان قرآن می خوانیم : "وَ خَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مارِجٍ مِنْ نارٍ"" خداوند جن را از شعله‏هاى مختلط آتش آفريد" (سوره الرحمن آيه 15) ▫️و از سوى سوم هنگامى كه ابليس از سجده بر آدم سرپيچيد , منطقش اين بود " خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ‏ "" مرا از آتش آفريدى و او را از خاك ( و آتش برتر از خاك است) " (اعراف آيه 12). ▪️بنابراین در قرآن تصریح شده که ابلیس از آتش آفریده شده زیرا او از جنیان بوده است . 🔸در روایات شیعه نیز به خلقت ابلیس از آتش تصریح شده چنانچه که امیر مومنان علیه السلام در مورد ابلیس فرمود : " خشم و غضب و كبر و نخوت او را فرا گرفت و شقاوت و بدبختى بر وى غلبه كرد، به آفرينش خود از آتش افتخار نمود و خلقت آدم را از گل خشكيده، سبك شمرد " اعترته الحميّة  و غلبت عليه الشّقوة و تعزّز بخلقه النّار و استوهن خلق الصّلصال " 📚نهج البلاغه , خطبه اول 👌در بیان امام صادق علیه السلام هم تصریح شده که ابلیس از جنیان بوده و خلقت جنیان هم از آتش است و ابلیس هم از آتش آفریده شده : " و كانَ مِنَ الْجِنِّ، و كان مع الملائكة " _ " إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ الْمَلَائِكَةَ مِنَ النُّورِ وَ خَلَقَ الْجَانَّ مِنَ النَّار " _ "فاستخرج الله ما في نفسه بالحمية، فقال: خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِين‏ " 📚الاختصاص ص 109 _ تفسير العياشي، ج‏1، ص: 34 _ تفسير العياشي، ج‏2، ص: 9 ❕حال آنچه مورد اشکال و شبهه قرار گرفته است نقلی است که در تفسیر قمی از امام صادق علیه السلام روایت شده است . ▫️مطابق نقل مذکور , امام صادق ع به اسحاق بن جریر می‌فرماید: "یاران تو درباره سخن ابلیس که گفت : «من را از آتش و او را از خاک آفریدی» چه می‌گویند؟ گفتم فدایت شوم او این را گفته و خداوند نیز در کتابش آن را ذکر کرده است. امام علیه السلام فرمود : ای اسحاق ابلیس دروغ گفت . خداوند او را نیافرید مگر از خاک. سپس امام علیه السلام بیان داشتند که خداوند در قرآن فرمود: « همان كسى كه براى شما از درخت سبز آتش آفريد، و شما به وسيله آن آتش مى‏افروزيد.» خداوند ابلیس را از این آتش و از این درخت آفرید و اصل این درخت هم از خاک است. " " عَنْ سَعِيدِ بْنِ أَبِي سَعِيدٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ حَرِيزٍ ... الَّذِي جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ خَلَقَهُ اللَّهُ مِنْ تِلْكَ النَّارِ وَ النَّارُ مِنْ تِلْكَ الشَّجَرَةِ وَ الشَّجَرَةُ أَصْلُهَا مِنْ طِين‏ " 📚تفسیر قمی ج 2 ص 244 _ 245 ❗️در مورد نقل مذکور توجه به دو نکته لازم است : ▫️1 _ روایت مورد اشکال از نظر سندی ضعیف است . در سند آن : " سعید بن ابی سعید " و " اسحاق بن حریز " قرار دارند که از نظر رجالی مجهول و ضعیف هستند : 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 1 ص 559 _ ج 4 ص 54 ▫️2 _ محتوای روایت مذکور هم در ضدیت با قرآن نیست بلکه در روایت مذکور تصریح شده که ابلیس از آتش آفریده شده است اما آتشی که وابسته و تولد یافته از خاک است . ▪️توضیح اینکه : روایت مورد بحث متذکر این مطلب می شود که ابلیس خلقتش از آتش را دلیل بر برتری خود نسبت به آدم علیه السلام می دانست با این استدلال که آتش از خاک برتر است در حالی که توجه نداشت که اصل و ریشه آتش هم از خاک است . یعنی آتش وجودی ابلیس از درختان سبزی خلق شده بود که ریشه در خاک داشتند و از خاک رشد یافته و ایجاد شده بودند . 👌بنابراین سر منشا اصلی و اساس خلقت ابلیس هم وابسته به خاک و از خاک بوده است اما متاسفانه ابلیس بدون تذکر به این نکته دچار غرور شده و از امر الهی تمرد کرد , چنانچه که در تفسیر نمونه می خوانیم : " گويا چنين مى‏پنداشت كه آتش برتر از خاك است، و اين يكى از بزرگترين اشتباهات ابليس بود، شايد هم اشتباه نمى‏كرد و آگاهانه دروغ مى‏گفت زيرا مى‏دانيم خاك سرچشمه انواع بركات و منبع تمام مواد حياتى و مهمترين وسيله براى ادامه زندگى موجودات زنده است، در حالى كه آتش چنين نيست... ❕به علاوه هر آتشى در روى زمين پيدا شود، از موادى سرچشمه مى‏گيرد كه از خاك بدست آمده است، خاك سرچشمه پرورش درختان و درختان سرچشمه پيدايش آتش مى‏باشند، حتى مواد نفتى يا چربى‏هايى كه قابل احتراقند نيز بازگشت به خاك يا حيواناتى كه از مواد نباتى تغذيه دارند، مى‏كنند... " 📚تفسیر نمونه ج 6 ص 99 @Rahnamye_Behesht