▫️ادامه 👇
❕برخی از محققین در مورد مساله مورد بحث می نویسند :
" بهشتيان ... با اشرافى كه بر اهل دوزخ دارند مىتوانند حال خود را با آنها مقايسه كنند، هنگامى كه اين تفاوت عظيم را ببينند از نعمتهاى بىپايانى كه در آن هستند لذّت مىبرند.
قرآن مجيد ناظر بودن بهشتيان را بر وضع دوزخيان كراراً يادآور شده، در آيه 50 سوره اعراف مىخوانيم: وَنادى اصْحابُ النَّارِ اصْحابَ الجَنَّةِ انْ افيضُوا عَلَيْنا مِنَ الماءِ اوْ مِمّا رَزَقَكُمُ اللَّه قالُوا انَّ اللَّه حَرَّمَهُما عَلَى الكافِرِينَ: «اهل دوزخ بهشتيان را صدا مىزنند كه (محبت كنيد و) مقدارى آب يا از آنچه خدا به شما روزى داده به ما ببخشيد، آنها مىگويند خداوند اينها را بر كافران حرام كرده است».
و در آيات سوره صافّات مىخوانيم: " فَاقْبَلَ بَعَضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَسائلُونَ- قالَ قائِلٌ مِنْهُم انّي كانَ لي قَرينٌ ... فَاطَّلَعَ فَرَآهُ في سَواءِ الجَحيم- قالَ تَاللَّه انْ كِدْتَ لَتُرْدِينِ- وَلَوْ لا نِعْمَةُ رَبّي لَكُنْتُ مِنَ المُحْضَرِينَ "
«بعضى از بهشتيان رو به بعضى ديگر كرده، سؤال مىكنند- يكى از آنها مىگويد: من همنشين (گنهكار و بىايمانى) داشتم ... ناگهان نگاه مىكند او را در وسط دوزخ مىبيند- به او مىگويد: به خدا سوگند چيزى نمانده بود كه مرا نيز به هلاكت بكشانى!- و هرگاه نعمت پروردگارم نبود من نيز از احضار شدگان در دوزخ بودم» (صافات- 50 و 51 و 55 و 56)
باز در سوره اعراف مىخوانيم: "و نادى اصْحابُ الجَنَّةِ اصْحابَ النّارِ انْ قَدْ وَجَدْنا ما وَعَدنا رَبُّنا حَقّا فَهَلْ وَجَدْتُمْ ما وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقّاً قالُوا نَعَمْ فَاذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ انْ لَعْنَةٌ اللَّه عَلى الظّالِمِينَ "
«اهل بهشت، دوزخيان را صدا مىزنند كه ما آنچه را پروردگارمان وعده داده بود همه را حق يافتيم، آيا شما هم آنچه را پروردگارتان وعده داده بود حق يافتيد؟ مىگويند بله، در اين هنگام ندا دهندهاى در ميان آنها ندا مىدهد كه لعنت خدا بر ستمگران باد! (اعراف- 44).
از مجموع اين آيات به وضوح استفاده مىشود كه نه ساكنان بهشت از وضع حال دوزخيان بيخبرند و نه ساكنان دوزخ از حال بهشتيان، اطلاع بهشتيان سبب مزيد سرور و نعمت آنهاست، كه در آن عذابهاى دردناك گرفتار نشدند، و در ميان آنهمه نعمت غوطهورند، و به عكس دوزخيان از اين مقايسه رنج مىبرند... "
📚پیام قرآن ج 6 ص 275
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
تناقض در قرآن در بیان جریان قوم لوط و پیشنهاد ازدواج آنان با دختران لوط علیه السلام !!!
🤔#پرسش :
❓در مورد ماجرای حضرت لوط در دو جای قرآن متفاوت آمده در سوره حجر بعد از نقل این داستان میگوید"هولا بناتی انکنتم فاعلین" ولی در سوره هود میگوید "هولا بناتی هن اطهر لکم " آیا این نقل ها دو نقل متفاوتند ? آیا اینجا تناقص نیست؟!
💠پاسخ💠
❕لوط نبی علیه السلام از پیامبران بزرگ الهی بود که خداوند در قرآن در توصیف او فرمود :
" و لوط را (به يادآور) كه به او حكم و علم داديم، و از شهرى كه اعمال زشت و كثيف انجام مىدادند رهايى بخشيديم، چرا كه آنها مردم بد و فاسقى بودند - و او را در رحمت خود داخل كرديم، او از صالحان بود. " وَ لُوطاً آتَيْناهُ حُكْماً وَ عِلْماً وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْقَرْيَةِ الَّتِي كانَتْ تَعْمَلُ الْخَبائِثَ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فاسِقِينَ _ وَ أَدْخَلْناهُ فِي رَحْمَتِنا إِنَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ " ( سوره انبیاء آیه 74 _ 75 )
❕علامه مجلسی نقل می کند که پیامبر گرامی فرمود :
" لوط در ميان قوم خود سى سال ماند كه ايشان را بسوى خدا مىخواند و حذر مىفرمود ايشان را از عذاب الهى، و ايشان قومى بودند كه خود را از غائط پاكيزه نمىكردند و غسل جنابت نمىكردند.
و لوط پسر خاله حضرت ابراهيم بود و ساره زن ابراهيم عليه السّلام خواهر لوط بود، و حضرت لوط و ابراهيم عليهما السّلام دو پيغمبر مرسل بودند كه مردم را از عذاب خدا مىترسانيدند، و لوط مردى بود سخى و صاحب كرم و هر مهمانى كه بر او وارد مىشد ضيافت مىكرد و حذر مىفرمود مهمانان را از شرّ قوم خود، پس چون قوم لوط اين را از او ديدند گفتند: آيا تو را نهى نكرديم از عالميان؟ مهمانى نكن مهمانى را كه بر تو نازل شود، و اگر بكنى فضيحت مىرسانيم به مهمانان تو، و تو را خوار و ذليل مىكنيم نزد ايشان.
پس لوط عليه السّلام هرگاه او را مهمانى مىرسيد پنهان مىكرد امر او را از بيم آنكه مبادا قوم او فضيحت نمايند به او، زيرا كه لوط در ميان ايشان قبيله و عشيرهاى نبود و پيوسته لوط و ابراهيم عليهما السّلام متوقع نزول عذاب بر آن قوم بودند، و ابراهيم و لوط عليهما السّلام را منزلت شريفى نزد حق تعالى بود ... "
📚حیاه القلوب ج 1 ص 423
❕قوم لوط که گرفتار فاحشه لواط و همجنس بازی با مردان شده بودند , تصمیم داشتند به مهمانان لوط علیه السلام هم تعرض کنند , لوط ( ع ) برای آنکه از این واقعه شوم جلوگیری کند به افرادی از قوم خود پیشنهاد ازدواج با دخترانش را داد و در تعبیر و بیانی خطاب به آنان فرمود :
"دختران من حاضرند اگر مىخواهيد كار صحيحى انجام دهيد (با آنها ازدواج كنيد و از گناه و آلودگى بپرهيزيد). " قال هؤُلاءِ بَناتِي إِنْ كُنْتُمْ فاعِلِينَ " ( حجر 71 )
❕و جهت تاکید بیشتر بر این پیشنهاد , این موضوع را با بیانی رساتر ایراد کرد و فرمود :
" اى قوم من! اينها دختران منند، براى شما پاكيزهترند (با آنها ازدواج كنيد و از اعمال شنيع صرف نظر نمائيد) از خدا بترسيد و مرا در مورد ميهمانهايم رسوا مسازيد، آيا در ميان شما يك مرد رشيد وجود ندارد؟! " " قالَ يا قَوْمِ هؤُلاءِ بَناتِي هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ لا تُخْزُونِ فِي ضَيْفِي أَ لَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشِيدٌ " ( هود 78 )
❕روشن است که میان این دو جمله تناقضی نیست بلکه هر دو جمله , بیان و تعبیری در یک موضوع یعنی پیشنهاد ازدواج است و لوط علیه السلام از هر دو تعبیر و بیان استفاده کرد و با بیانهای گوناگون بر موضوع پیشنهاد ازدواج تاکید کرد تا قومش را از عمل شنیع لواط منصرف و به سوی ازدواج حلال سوق دهد , چنانچه که در تفسیر نمونه می خوانیم :
"كار به جايى مىرسد كه پيامبر بزرگى همچون لوط حاضر مىشود دختران خود را به ازدواج آنها در آورد تا از طريق حلال و مشروع اشباع شوند و از گناه و آلودگى و ننگ رهايى يابند اما باز هم آنها دست رد بر سينه او مىگذارند! ضمنا اين پيامبر بزرگ، اين درس آموزنده را به ما مىدهد كه براى مبارزه با مفاسد تنها روى نفى تكيه نكنيد، بلكه روى اثبات هم بايد تكيه كرد، يعنى بايد غرائز بشر را از طريق صحيح اشباع نمود تا به فساد نگرايد، گرچه قوم لوط افراد فاسد استثنايى بودند كه اين برنامه در آنها مؤثر نيفتاد، ولى معمولا اين روش يكى از مؤثرترين روشهاست. هنگامى كه بخواهيم با سرگرميهاى غير سالم مبارزه كنيم بايد در درجه اول بكوشيم و سرگرمى سالم براى مردم فراهم سازيم، همين گونه در برنامههاى ديگر. "
📚تفسير نمونه، ج11، ص: 117
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
استفاده از اجنه برای دشمن با جبهه مقاومت.pdf
5.22M
در مورد امکان استفاده اسرائیل از اجنه برای ضربه زدن به محور مقاومت در گذشته رهبری اشاراتی داشتند و این قضیه را تایید کردند که در اینجا می توانید سخنان رهبری را بخوانید .
به هر حال ما در گذشته و در مقاله فوق به افرادی که به این قضیه اشکال وارد کردند , پاسخی داده و مستندات لازم را ارائه کردیم.
@Rahnamye_Behesht
پاسخ به شبهات قرآنی فضای مجازی جلد 1-05.Prp.pdf
1.77M
📖کتاب الکترونیک :
" پاسخ به شبهات قرآنی فضای مجازی" ( جلد اول )
✍نویسنده : احمد پودینه ئی ( مدیریت مجموعه شیعه پاسخ )
در کتاب فوق به شبهات متنوع معاندان در مورد وقوع تحریف در آیات مختلف قرآن پاسخ داده شده است , همچنین ادعای معاندان مبنی بر وقوع تضاد و تناقض میان آیات مختلف را مورد نقد و بررسی قرار داده و به دهها شبهه مرتبط با آیات مختلف و موضوعات متنوع مطرح شده قرآن کریم پاسخ گفته شده است .
@Rahnamye_Behesht
📘 کتاب الکترونیک : پاسخ به شبهات قرآنی فضای مجازی( جلد اول )
◀️نویسنده: احمد پودینه ئی
📚چکیدهای از کتاب:
کتاب مذکور حاوی تازه ترین سوالات و شبهات مطرح شده در فضای مجازی پیرامون قرآن است که به صورت استدلالی و با استناد به منابع متقن مورد بحث و بررسی و پاسخگویی نویسنده قرار گرفته است .
❕در کتاب فوق به شبهات متنوع معاندان در مورد وقوع تحریف در آیات مختلف قرآن پاسخ داده شده است , همچنین ادعای معاندان مبنی بر وقوع تضاد و تناقض میان آیات مختلف را مورد نقد و بررسی قرار داده و به دهها شبهه مرتبط با آیات مختلف و موضوعات متنوع مطرح شده قرآن کریم پاسخ گفته شده است .
📕📘لینک دانلود کتاب📕📘
┄┅═══••✾••═══┅┄
شیعه پاسخ
تولد عیسی علیه السلام در چه مکانی بود ? فلسطین یا عراق ?
🤔پرسش :
أَحْمَدُ بْنُ مِهْرَانَ وَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ جَمِيعاً عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ قَالَ : كُنْتُ عِنْدَ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى إِذْ أَتَاهُ رَجُلٌ نَصْرَانِيٌّ... فَقَالَ لَهُ أَبُو إِبْرَاهِيمَ [الكاظمُ] : النَّهَرُ الَّذِي وَلَدَتْ عَلَيْهِ مَرْيَمُ عِيسَى، هَلْ تَعْرِفُهُ؟ قَالَ [النصراني] لَا. قَالَ : هُوَ الْفُرَاتُ وَعَلَيْهِ شَجَرُ النَّخْلِ وَ الْكَرْمِ.
یعقوب بن جعفر میگوید : امام کاظم به یک مسیحی فرمود : آیا میدانی آن رود که حضرت مریم در کنارش حضرت عیسی را بهدنیا آورد، کدام رود بود؟
مسیحی گفت : خیر. امام گفت : رود فرات.
📚 کافی ٤٧٨/1
حضرت عیسی ﷺ در فلسطین بهدنیا آمد و رود فرات در عراق است ❗️❗️❗️
💠پاسخ : 💠
❕مسیحیان به پیروی از انجیل تحریف شده , معتقدند که تولد عیسی علیه السلام در " بیت لحم " فلسطین و حوالی بیت المقدس بوده است :
📚انجیل متی فصل دوم شماره 1
❕علمای اهلسنت هم به پیروی از انجیل تحریف شده نقل کرده اند که تولد عیسی مسیح در بیت لحم فلسطین بوده است :
📚تاریخ ابن خلدون ج 2 ص 171 _ تاریخ یعقوبی ج 1 ص 68 _ الکامل فی التاریخ ج 2 ص 52
❕اما بنابر آنچه که علامه بزرگ شیعه یعنی علامه مجلسی معتقد است و در این زمینه روایات متعددی نیز نقل می کند , تولد عیسی مسیح علیه السلام در حوالی فرات و کوفه و کربلا بوده است و جناب مریم به طی الارض از فلسطین به عراق رفت و عیسی علیهما السلام را به دنیا آورد و مجددا به فلسطین بازگشت .
▫️خداوند در مورد مریم مقدس در هنگام تولد عیسی مسیح می فرماید :
" سرانجام (مريم) باردار شد و او را به نقطه دوردستى برد. " " فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَكاناً قَصِيًّا " ( سوره مریم آیه 22 )
❕در تفسیر آیه و شرح و تفسیر قضیه مورد بحث علامه مجلسی بیانی دارد و نقل می کند :
" شيخ طوسى رحمه اللّه به سند معتبر از حضرت امام زين العابدين عليه السّلام روايت كرده است كه:
"آن مكان دورى كه حق تعالى فرموده است كه مريم عليها السّلام براى ولادت حضرت عيسى به آنجا رفت، كربلاى معلّى است، كه حضرت مريم به طىّ الارض از دمشق به كربلا رفت و حضرت عيسى از او نزد قبر امام حسين عليه السّلام متولد شد و در همان ساعت به دمشق ( فلسطین ) برگشت " "عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع فِي قَوْلِهِ- فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَكاناً قَصِيًّا قَالَ خَرَجَتْ مِنْ دِمَشْقَ حَتَّى أَتَتْ كَرْبَلَاءَ فَوَضَعَتْهُ فِي مَوْضِعِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ ع ثُمَّ رَجَعَتْ مِنْ لَيْلَتِهَا. "
📚حياة القلوب، مجلسی , ج2، ص: 1084 _ تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، ج6، ص: 73
❕كلينى رحمه اللّه به سند معتبر روايت كرده است كه حفص به غياث گفت كه:
" حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام را ديدم كه در ميان باغستانهاى كوفه مىگرديد تا آنكه به درخت خرمائى رسيد پس وضو ساخت و دو ركعت نماز در پاى آن درخت بجا آورد و شمردم در ركوع و سجود پانصد تسبيح فرمود، پس به درخت تكيه فرمود و دعاى بسيار كرد و بعد از آن فرمود: اى حفص! و اللّه اين درخت خرما است كه حق تعالى مريم را فرمود كه: درخت خرما را حركت ده كه رطب براى تو بريزد " " رَأَيْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَتَخَلَّلُ بَسَاتِينَ الْكُوفَةِ فَانْتَهَى إِلَى نَخْلَةٍ فَتَوَضَّأَ عِنْدَهَا ثُمَّ رَكَعَ وَ سَجَدَ فَأَحْصَيْتُ فِي سُجُودِهِ خَمْسَمِائَةِ تَسْبِيحَةٍ ثُمَّ اسْتَنَدَ إِلَى النَّخْلَةِ فَدَعَا بِدَعَوَاتٍ ثُمَّ قَالَ يَا أَبَا حَفْصٍ إِنَّهَا وَ اللَّهِ النَّخْلَةُ الَّتِي قالَ اللَّهُ جَلَّ وَ عَزَّ لِمَرْيَمَ ع وَ هُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُساقِطْ عَلَيْكِ رُطَباً جَنِيًّا "
📚حياة القلوب، ج2، ص: 1086 _ الکافی ج 8 ص 143
▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇
❕در نقل دیگر آمده است که راوی می گوید :
" در حيره در خدمت حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام بودم و روزى با آن حضرت سوار شديم، چون رسيديم به قريهاى كه محاذى ماصر است و نزديك به كنار شط فرات رسيديم فرمود كه: آن است، پس فرود آمد و دو ركعت نماز گزارد و فرمود كه: مىدانى كه حضرت عيسى در كجا متولد شده است؟ گفتم: نه.
فرمود: در همين موضع كه من نشستهام متولد شده است. پس فرمود: مىدانى كه آن نخله كه حضرت مريم حركت داد و خرما از آن ريخت در كجا بوده است؟
گفتم: نه. پس دست مبارك خود را به جانب عقب خود دراز كرد و فرمود: در اينجا بود.
" " كُنَّا بِالْحِيرَةِ فَرَكِبْتُ مَعَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَلَمَّا صِرْنَا حِيَالَ قَرْيَةٍ فَوْقَ الْمَاصِرِ قَالَ هِيَ هِيَ حِينَ قُرْبِ مِنْ الشَّطِّ وَ صَارَ عَلَى شَفِيرِ الْفُرَاتِ ثُمَّ نَزَلَ فَصَلَّى رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ قَالَ أَ تَدْرِي أَيْنَ وُلِدَ عِيسَى ع قُلْتُ لَا فَقَالَ فِي هَذَا الْمَوْضِعِ الَّذِي أَنَا جَالِسٌ فِيه "
📚حياة القلوب، ج2، ص: 1084 _ قصص الأنبياء عليهم السلام (للراوندي)، ص: 265
❕علامه مجلسی در مرآه العقول متذکر می شود که مریم مقدس به قدرت الهی و طی الارض به عراق رفت و عیسی مسیح را به دنیا آورد به خاطر همین خداوند در قرآن فرمود که مریم برای تولد مسیح به نقطه ای دور دست رفت : " الجواب: أن تلك الأمور إنما تستبعد بالنسبة إلينا، و أما بالنسبة إليها و أمثالها فلا استبعاد، فيمكن أن يكون الله تعالى سيرها في ساعة واحدة آلاف فراسخ بطي الأرض، و يؤيده قوله تعالى:" فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَكاناً قَصِيًّا " أي تنحت بالحمل إلى مكان بعيد "
📚مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج6، ص: 51
👌و در حیاه القلوب هم متذکر می شود که اگر برخی روایات شیعه نیز تولد عیسی مسیح را فلسطین و بیت لحم معرفی کرده می تواند از باب تقیه و موافق اعتقاد اهلسنت باشد .
❗️ علامه مجلسی می نویسد :
" على اىّ حال چون احاديث صحيحه و معتبره بسيار دلالت مىكند بر آنكه محلّ ولادت آن حضرت در حوالى فرات و كوفه و كربلا است به خبرى چند كه ميان مورخان اهل سنّت مشهور شده است به استبعادات جمعى كه اعتقادى به احاديث اهل بيت عليهم السّلام ندارند و به محض عدم موافقت طبع خود احاديث متواتره را انكار مىكنند، ردّ احاديث معتبره نمىتوان كرد، و ممكن است بعضى اخبار كه بر خلاف اين وارد شده است محمول بر تقيه باشد "
📚حياة القلوب، ج2، ص: 1088
❕در دو نمایه ذیل در مورد طی الارض و مستندات عقلی و قرآنی و روایی آن و همچنین چرایی صدور روایات تقیه ای توضیح داده ایم :
https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2870
https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4061
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
شیعه پاسخ
پاسخ به شبهه وهابی در مورد روایتی مرتبط با جابر بن عبدالله الانصاری !!!!
🤔پرسش :
❓حساب وکتاب ریاضی بههم خورد !!!
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ : إِنَّ جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيَّ كَانَ آخِرَ مَنْ بَقِيَ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ ﷺ... فَلَمْ يَلْبَثْ أَنْ مَضَى عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ، فَكَانَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ يَأْتِيهِ [أي جابراً] عَلَى وَجْهِ الْكَرَامَةِ لِصُحْبَتِهِ لِرَسُولِ اللَّهِ ﷺ.
امام صادق گفت : جابر بن عبد اللّٰه انصارى، آخرين فرد از اصحاب پيغمبر ﷺ بود كه زنده مانده بود...
طولى نكشيد كه امام سجّاد از دنیا رفت و امام باقر بخاطر احترام مصاحبت پيغمبر، نزد جابر بن عبدالله انصاری مىرفت. ( کافی ٤٦٩/١ ) (صحيح عندي. [مرآة العقول ١٩/٦ )
این حدیثِ صحيح، با واقعیت در تضاد است :
1 _ حدیث میگوید که حضرت جابر انصاري، آخرین فرد از صحابه است که از دنیا رفته. درحالی که ایشان بین سالهای سال ۶٨ تا ٧٨ هجری، از دنیا رفته. و بعد از او، بسیاری از صحابه همچنان زنده بودند .
آخرین فرد از صحابه که از دنیا رفت، حضرت عامر بن واثله بود [در سال ١١٠ هجری] است.
و آخرین صحابي از اهل مدینه که از دنیا رفت، حضرت سهل بن سعد [در سال ۹۰ هجری] میباشد.
2_ همچنین این حدیثِ صحيح میگوید که امام سجّاد، قبل از حضرت جابر انصاری از دنیا رفته.
درحالی که امام سجّاد در سال ٩۵ از دنیا رفته. یعنی حدود ٢۵ سال بعد از وفات جابر بن عبدالله انصاری !!!!
💠پاسخ : 💠
❗️روایت مورد استناد وهابی از امام صادق علیه السلام نقل شده است و بر اساس تصریحات علمای اهلسنت , امام صادق علیه السلام از بزرگترین فقهاء و دانشمندان بوده است و قول و حدیث ایشان برای اهلسنت حجیت داشته و معتبر است .
❕مالك بن انس امام مالکی ها می گويد:
" برتر و بالاتر از جعفر بن محمد را در علم و عبادت و پرهيزگارى، نه چشمى ديده و نه گوشى شنيده و نه به ذهن بشرى خطور كرده است " "ما رأت عين و لا سمعت أذن و لا خطر على قلب بشر أفضل من جعفر بن محمّد الصادق علما و عبادة و ورعا "
📚تهذيب التهذيب ج 2 ص 104
❕عبد الرحمن بن ابو حاتم رازى مىگويد: از پدرم شنيدم كه مىگفت:
"جعفر بن محمد ثقه (راستگو) است و درباره امثال او سؤال نمىشود. همچنين گويد: هنگامى كه از ابو زرعه در رابطه روايت كردن جعفر بن محمد از پدرش و مقايسه آن با روايت سهيل بن ابى صالح يا روايت علاء از پدرش كه كدام يك صحيحتر است سؤال شد، شنيدم كه در پاسخ گفت: " هيچگاه جعفر بن محمد با چنين اشخاصى مقايسه نمىشود "جعفر بن محمّد ثقة لا يسأل عن مثله. و قال: سمعت أبا زرعة و سئل عن جعفر بن محمّد عن أبيه و سهيل بن أبي صالح عن أبيه و العلاء عن أبيه أيّما أصح؟ قال: لا يقرن جعفر بن محمّد إلى هؤلاء "
📚الجرح و التعديل ج 2 ص 487
❕خوارزمى در كتاب مناقب ابو حنيفه از قول او نقل مىكند كه گفت:
"من فقيهتر از جعفر بن محمد نديدهام. و گفت: اگر آن دو سال نبود نعمان هلاك مىشد. مراد ابو حنيفه از آن دو سال، سالهايى است كه از امام صادق عليه السّلام كسب علم كرده است " " ما رأيت أفقه من جعفر بن محمّد. و قال: لو لا السنتان لهلك النعمان. مشيرا إلى السنتين اللتين جلس فيهما لأخذ العلم عن الإمام جعفر الصادق "
📚مناقب أبي حنيفة: ج 1 ص 172 _التحفة الاثني عشرية ص 8
👌بنابراین قول امام صادق علیه السلام برای اهلسنت معتبر است و در حدیث مورد بحث امام علیه السلام فرمود که جابر بن عبد الله انصاری آخرین نفر باقی مانده از اصحاب پیامبر بوده است که از دنیا رفته است .
❗️اگر علمای دیگر اهلسنت آخرین صحابه باقی مانده را افراد دیگری ذکر کرده اند , بنابر آنچه از برتری علمی و فقهی امام صادق علیه السلام گفتیم , باید قول امام صادق ع را مقدم داشت و به قول برخی از علمای اهلسنت در این رابطه تکیه نکرد .
▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇
❕ با این وجود باز هم گفتنی است :
▫️1 _ ممکن است مقصود امام صادق علیه السلام که جابر را آخرین صحابی معرفی کرد که از دنیا رفته است در مدینه بوده باشد یعنی در میان صحابه ای که در مدینه بوده اند , جابر آخرین صحابه ای بوده که از دنیا رفته است , این مطلب را علمای اهلسنت هم نقل کرده اند که جابر آخرین صحابه ای بوده که در مدینه از دنیا رفته است : " عن قتاده : کان آخر اصحاب رسول الله موتا بالمدینه جابر "
📚الاصابه ج 1 ص 546 _ سبل السلام ج 1 ص 52 _ تحفه الاحوذی ج 10 ص 237 _ تهذیب التهذیب ج 2 ص 42 _ مشکاه المصابیح ج 3 ص 620
▫️2 _ همینطور ممکن است که مقصود امام صادق علیه السلام آن باشد که از میان صحابه ای که با پیامبر پیمان عقبه را بستند , جابر آخرین نفر آنها بود که از دنیا رفت , چنانچه که این مطلب را نیز علمای اهلسنت نقل کرده اند : " هو آخر من مات بالمدینه ممن شهد العقبه "
📚اسد الغابه ج 1 ص 307 _ شذرات الذهب ج 1 ص 84
▫️3 _ بر اساس روایت دیگری که در کافی شریف از امام صادق نقل شده است , تاریخ شهادت امام سجاد علیهما السلام سال 95 هجری است : " عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُبِضَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع وَ هُوَ ابْنُ سَبْعٍ وَ خَمْسِينَ سَنَةً فِي عَامِ خَمْسٍ وَ تِسْعِينَ عَاشَ بَعْدَ الْحُسَيْنِ خَمْساً وَ ثَلَاثِينَ سَنَةً. "
📚الكافي ج1، ص: 468
❕در روایت مورد استناد وهابی هم آمد که امام سجاد علیه السلام قبل از جابر از دنیا رفت . بنابراین تاریخ وفات جابر بعد از سال 95 بوده است .
👈با توجه به آنچه در وصف علمی امام صادق علیه السلام گفتیم , در هنگام تضاد بین قول امام صادق با اقوال علمای اهلسنت , قول امام صادق ع مقدم است بنابراین اگر برخی از علمای اهلسنت تاریخ وفات جابر را زودتر از تاریخ ذکر شده گفته اند قولشان محل اعتبار نیست خصوصا آنکه قولشان مستند به نص و روایت نیست اما قول امام صادق ع عین نص و روایت است , چنانچه که علامه مجلسی متذکر این نکته می شود : "و يحتمل الغلط في تاريخ وفاة جابر إذا لم يستند إلى خبر " 👉
📚مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج6، ص: 19
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
توضیحی در مورد وابسته بودن قبولی اعمال به نماز !!!
🤔#پرسش :
❓اگر اولین چیزی که طبق روایات محاسبه میشود نماز است " و ان قبلت قبل ما سواها و ان ردت رد ما سواها " من که الان نمازهایم قضا می شود و خیلی وقت است که خواستم قضا کنم ولی نتوانستم درستش کنم بی خیال بقیه دین بشوم و گناه کنم ؟ چون فایده ندارد ? اصلا بالفرض که الان نمازهایم درست بشود چند سال نماز قضایی که عمدا و سهوا قضا کردم رو چکار کنم که سخت است به جا آوردنش و باز هم "ان ردت رد ما سواها " میشود ?!!!!
💠پاسخ : 💠
❕" در حديث معروفى مىخوانيم كه امير مؤمنان على عليه السلام در وصاياى خود بعد از آنكه فرق مباركش با شمشير ابن ملجم جنايتكار شكافته شد فرمود: "خدا را، خدا را درباره نماز، چرا كه ستون دين شماست "
📚بحار الانوار، ج 42، ص 256.
▫️مىدانيم هنگامى كه عمود خيمه در هم بشكند يا سقوط كند، هرقدر طنابها و ميخهاى اطراف محكم باشد اثرى ندارد، همچنين وقتى ارتباط بندگان با خدا از طريق نماز از بين برود اعمال ديگر را از دست خواهد داد.
▫️در حديثى امام صادق عليه السلام فرمود " نخستين چيزى كه در قيامت بنده به آن حسابرسى مىشود نماز است، اگر پذيرفته شد، ساير اعمالش قبول مىشود، و اگر رد شود ساير اعمالش نيز رد خواهد شد "
📚 من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 208.
❗️ شايد به اين دليل كه نماز رمز ارتباط خلق و خالق است و اگر بهطور صحيح بهجا آورده شود، قصد قربت و اخلاص كه شرط قبولى ساير اعمال است در او زنده مىشود وگرنه بقيّه اعمالش آلوده و از درجه اعتبار ساقط مىشود. "
📚انوار هدایت , مکارم شیرازی , ص 398
👌بنابراین ملاک قبولی سایر اعمال نیز نماز است و اگر نماز قبول نشود , سایر اعمال هم قبول نمی شود اما این سخن به معنای بی فایده بودن انجام سایر اعمال نیست .
👈کمترین فایده ای که انجام دادن سایر اعمال (مانند روزه و حج و زکات و خمس و ... ) برای انسان دارد آن است که با انجام آنها عذاب انجام ندادنشان از انسان بر داشته می شود و دیگر انسان به خاطر ترک آن اعمال مجازات نمی شود .👉
❕بنابراین میان قبولی اعمال و دریافت پاداش تفاوت است , قبولی اعمال آن مرحله عالی و بالاتر است که سبب ورود به بهشت و بهره مندی از انواع نعمتهای عالی آن می شود اما مرحله پاداش آن است که مثلا اگر نماز انسان قبول نشود که به تبع آن سایر اعمال هم قبول نمی شود اما باز انسان بی بهره از انجام نماز و سایر اعمال نیست و طبیعتا پاداشی متناسب دریافت می کند که کمترین آن پاداش رفع عذاب است در حالیکه اگر از اساس نماز و روزه و زکات و سایر اعمال ترک می شد به خاطر این ترک واجبات , انسان گرفتار عذاب می شد .
❕بی شک کسی که واجباتش را انجام می دهد , عملش مصداق کار خوب و احسان و خودش هم مصداق محسن است و به مقتضای آیات قرآن بی اجر و پاداش نخواهد بود : " " فَإِنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِين " " خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمی کند " _ " فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ " " هر كس به اندازه سنگينى ذرهاى كار نيك كند آن را مىبيند و هر كس بمقدار ذرهاى كار بد كند آن را خواهد ديد" ( یوسف 90 _ زلزله 7 _ 8 )
👌لذا در روایات ما آمده است که درست است که مثلا خداوند اعمال نیک افراد کفار را به خاطر بی ایمانی و عنادشان با حق و حقیقت نمی پذیرد و قبول نمی کند اما آنها را بی بهره و بی پاداش نیز نمی گذارد زیرا میان قبولی اعمال و دادن پاداش تفاوت است .
❕خداوند پاداش این کافران معاند اما نیکوکار را به صورت آسانی مرگ و جان دادن یا در امان بودن از آتش جهنم می دهد یعنی اگر چه به خاطر کفر و عناد جهنم می روند اما به خاطر نیکوکاری که داشتند , آتش جهنم آنان را نمی سوزاند و مثلا خداوند برایشان خانه ای در جهنم بنا می کند تا از آتش جهنم ایمن باشند و رزق و روزی آنان را نیز از مکانی غیر از جهنم تامین می کند : "مَا كَانَ مِنْ سُهُولَةٍ هُنَاكَ عَلَى الْكَافِرِ فَلِيُوَفَّى أَجْرَ حَسَنَاتِهِ فِي الدُّنْيَا " _ "فَلَمَّا أَنْ مَاتَ الْكَافِرُ بَنَى اللَّهُ لَهُ بَيْتاً فِي النَّارِ مِنْ طِينٍ وَ كَانَ يَقِيهِ حَرَّهَا وَ يَأْتِيهِ الرِّزْقُ مِنْ غَيْرِهَا "
📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج1، ص: 275 _ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص: 169
❕لذا در تفسیر نمونه می خوانیم :
" مساله" قبولى اعمال" مطلبى است، و پاداش مناسب داشتن مطلب ديگر، به همين جهت مشهور در ميان دانشمندان اسلام اين است كه مثلا نماز بدون حضور قلب و يا با ارتكاب بعضى از گناهان مانند غيبت، مقبول درگاه خدا نيست، با اينكه مىدانيم چنين نمازى شرعا صحيح است، و اطاعت فرمان خدا است و انجام وظيفه محسوب مىشود و مسلم است كه اطاعت فرمان خدا بدون پاداش نخواهد بود. بنابراين قبول عمل همان مرتبه عالى عمل است "
📚تفسير نمونه، ج10، ص: 317
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht