#راه_روشن
🌹امام خمینی (ره):
🔺آن صلح تحمیلی که در عصر امام حسن واقع شد، آن حکمیت تحمیلی که در زمان امیر المومنین واقع شد و هر دویش به دست اشخاص حیله‌گر درست شد، این ما را هدایت می‌کند به اینکه نه زیر بار #صلح_تحمیلی برویم و نه زیر بار حکمیت تحمیلی.
۱۳۶۵/۰۶/۰۲
🔕#صلحِ_تحمیلی به امام حسن(ع) یعنی #خار درچشم امام(ع)
امام حسن(ع) خطاب به مردم فرمود:
❌ «معاویه ما را به چیزی فراخوانده است که عزت و عدالت در آن نیست؛ اگر زندگی #دنیا را می خواهید، می پذیریم و این #خار_در_چشم را تحمل می کنیم و اگر مرگ را بخواهید، آن را در راه خدا ارزانی می داریم». در پاسخ امام، #همه فریاد زدند: ما #زندگی و ماندن را می خواهیم ❗️....وَ #أَغْضَضْنَا عَلَى الْقَذَى...(بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۱).
🔴لذا صلحِ_تحمیلی به امام حسن(ع) به دلیل #نداشتن#یار و یاورِ بابصیرت است.😭
#جام_زهر
#بصیرت
#ثبات_قدم
✍️علی اکبر صیدی
می تونم قسم بخورم
صدسال دیگر اگر میگذشت
هرگز هیچ اندیشمندی در دنیا
هیچ سیاستمداری در دنیا
هیچ عالمی در دنیا
نمی تواست با خلق یک عبارت در میانه یک جنگ تمام عیار بازی را عوض کند
#صلح_تحمیلی...
این عبارت مقام معظم رهبری
دست دشمنان خارجی و منافقین داخلی را با هم بست و همزمان دست رزمندگان اسلام را باز کرد
خدایا ما را به ناشکری وجود چنین ولی فقیهی عذاب نکن که هیچ عذابی سخت تر از آن نخواهد بود...
.
عبرت از ماجرای آتش‌بس لبنان!
✍داود مدرسی_یان
بعد از حملات سنگین اسرائیل به غزه و کشتار بی‌رحمانه مردم مظلوم فلسطین، حزب‌الله لبنان تصمیم گرفت در دفاع از مقاومت غزه به میدان بیاید.
دو نگاه در بین عزیزان حزب‌الله مطرح بود؛ نگاه اول معتقد بود که باید با یک خطِ سیر یکنواخت یا با شیب مناسب، کم‌کم سطح درگیری را بالا بیاوریم و نگاه دیگر معتقد بود باید از اول سنگین ورود کنیم و از دکترین "شوک و بُهت" shock and awe استفاده کنیم. چیزی شبیه به ضربه طوفان‌الاقصی که از اصل غافلگیری برای ضربه سنگین و شوک‌آور استفاد شد.
سرانجام روش اول برگزیده شد و حزب‌الله سعی کرد با تهدیدهای لفظی شروع و کم کم درگیری‌های پراکنده‌ای را آغاز و برخی نقاط را بزند. در پی این عملیات‌ها، چندشهرک صهیونیستی تخلیه شد. حزب‌الله این خط را یکنواخت پیش برد.
اسرائیل اما همزمان هم با حماس درگیر بود، هم سعی می‌کرد از طریق دیپلماسی و با وساطت فرانسه و آمریکا، جبهه لبنان را با فریب آتش‌بس در غزه و با حزب‌الله، مدیریت کند و هم تهدید به حمله زمینی را در رسانه‌ها اعلام نماید.
جبهه لبنان متاسفانه فریب وساطت فرانسه و آمریکا را خورده و ضمن مذاکره برای آتش‌بس، همان خط آتش یکنواخت را پیش برد. اسرائیل همزمان نیروی زمینی را در مرزها مستقر کرد.
داستان این فرآیند مفصل است؛ اما نتیجه این بود که اسرائیل ابتکار عمل را بدست گرفت و با طراحی سناریوی شوک‌آور و بهت‌انگیز، عملیات ترور فرماندهان رده‌های مختلف حزب‌الله و سپس ترور سنگین و سخت سیدحسن نصرالله، را انجام دهد و کمر جبهه لبنان را بشکند.
اگرچه ساختار حزب‌الله از بین نرفت و بعد از یک تا دو هفته توانست خود را بازیابی کند و حتی تعداد موشک‌های شلیک شده به سمت اسرائیل را چندبرابر کرده و حتی از موشک دوربرد برای اولین‌بار جهتِ زدن تل‌آویو و حیفا استفاده کند و مجاهدانه جلوی ورود زمینی اسرائیل را به لبنان هم بگیرد، اما دیگر برای شکست دشمن دیر شده بود.
سطح تخریب‌های سنگین زیرساخت‌های اقتصادی، نظامی و سیاسی جنوب لبنان، بعد از ترور سید بیشتر و بیشتر شد و سرانجام حزب با وساطت دیگران، طرح آتش‌بس تحمیلی را پذیرفت. بعد از آتش‌بس باز هم اسرائیل به ترور و حملات نقطه‌ای و پراکنده ادامه داد اما حزب‌الله دیگر از درگیری مجدد اجتناب کرد.
اگرچه مفهوم #صلح_تحمیلی با آتش‌بس متفاوت است و در آتش‌بس، خبری از خلع سلاح نبود اما با این وجود، حزب مجبور به پذیرفتن این توافق شد.
در رابطه با تجاوز فعلی اسرائیل به ایران، همان فرآیند دیده می‌شود. اولاً اسرائیل اول از دکترین شوک استفاده کرد و اکثر فرماندهان ارشد نیروهای مسلح را ترور و پدافند ایران را هک کرد، در ثانی، ایران سطح درگیری را تصاعدی بالا برده، اما نیاز به ضربه شوک‌آور به دشمن دارد که در یکی از حملات موشکی این مسئله تا حدی انجام شد. ولی کافی نیست.
ثالثاً نیاز است که ایران هوشیار بوده و فریب وساطت و لفاظی‌ها و دعوت‌های مشکوک به آتش‌بس را نخورد. نیرنگ و فریب، شگرد همیشگی آمریکایی‌ها بوده. آتش‌بس زمانی ارزشمند و پایدار است که پیروزی چشم‌گیری نصیب کشورمان شود و ایران دست بالا در جنگ داشته باشد و دشمن متجاوز را بخوبی مجازات کرده باشد.
رابعاً بازی عقلانی با واحدی که خود را دیوانه نشان می‌دهد، نتیجه مناسب ندارد. ایران باید از حالت پیش‌بینی پذیر خارج شده و از محاسبات دشمن خارج شود.
جمع بندی حملات شب گذشته آمریکا
مطابق همه شاخص‌ها و پیش‌بینی‌ها، آمریکا بالاخره خود مستقیماً به جنگ ورود کرد تا رژیم را از یک باتلاق خودساخته خارج سازد.
پیش از حمله، رژیم در نقش تسهیل‌گر، اقدام به هدف قرار دادن تاسیسات جنوب کشور کرده بود و ساعاتی قبل از حمله نیز با پرواز گسترده ریزپرنده‌ها در برخی شهرها، سعی کردند پدافند را منحرف کنند و نهایتاً حملات خود را با ترکیب نیروی هوایی و نیروی دریایی آمریکا انجام دادند. مهم‌ترین هدف آنها یعنی فردو را نیز سعی کردند با حمله به ورودی‌های آن ضربه بزنند.
اما این عملیات از حیث راهبردی، یک ویژگی عجیب داشت: بر خلاف انتظار و آمادگی‌هایی که وجود داشت و انتظار می‌رفت آنها یک حمله بسیار سنگین‌تر به تاسیسات مختلف با همراهی رژیم داشته باشند، اما به حمله‌ای محدودتر به سه سایت هسته‌ای ا‌کتفا کردند. به هر روی با توجه به اینکه زمان حمله از قبل مشخص شده بود و آمادگی کشور برای سناریوهای بدتری وجود داشت، غافلگیری رخ نداد.
اما دلیل این نوع حمله چیست؟ مشخصاً مهم‌ترین هدف آنها، قرار دادن جمهوری اسلامی ایران در دو راهی و ایجاد انشقاق در تصمیم‌گیری است. به واقع، با این حمله محدود، آنها یک دو راهی را ایجاد کرده‌اند: از یک‌سو، تهدید می‌کنند که اگر پاسخی صورت گرفت، حملات آنها چندبرابری خواهد بود و به جنگی فراگیر با آمریکا تبدیل خواهد شد و از سوی دیگر اگر پاسخی داده نشود، تجاوز آمریکا پذیرفته شده، بازدارندگی کشور خدشه‌دار شده و از این پس شاهد حملات گاه و بیگاه آمریکا خواهیم بود. به عبارتی دیگر آنها قصد دارند سیستم محاسباتی ایران را که بر هدف قرار دادن رژیم صهیونی اتفاق نظر داشتند درگیر یک دو راهی کرده و آن را از اِعمال تصمیم موثر بازدارند. در واقع هدف آنها این بود و هست که اقدام کنند، اما این اقدام را کمتر از برآورد اولیه ایران، به حدی نرسانند که تهران را تحریک به جنگ همه‌جانبه کند.
بنابراین همانگونه که گفته شد، هدف دشمن، ایجاد ابهام در تهران و ناتوان کردن سیستم از تصمیم موثر در قبال بحران است تا یک بازی باخت - باخت اجرایی و تهران مجبور به تن دادن به #صلح_تحمیلی شود: پاسخ به آمریکا مساوی با ضربات سنگین‌تر دشمن و درگیری کامل باشد و عدم پاسخ نیز مساوی با شکستن بازدارندگی کشور و پذیرش ضربات بعدی. لذا اولاً، نباید اجازه داد تا این شرایط بر چرخه تصمیم کشور مستولی گردد.
ثانیاً آنچه مهم است، زدنِ ضربات قدرتمند بر پیکره رژیم صهیونیستی است. در استراتژی فرسایش، اگر صرفاً بر تخلیه پدافند اتکا شود، دشمن نیز از زمان استفاده کرده و سعی خواهد کرد که معادله هزینه را در دوره فرسایش معکوس سازد. لذا باید حجم، شدت و کلاس ضربات به رژیم را چند پله ارتقاء داد. نباید هدف کلان ترسیمی از سوی فرماندهی کل قوا مبنی بر عدم خروج سالم رژیم از این جنگ را فراموش کرد.
ثالثاً در مقابله با آمریکا، دقیقاً باید از حربه خود آنها بهره گرفت و آن را معکوس کرد. در واقع باید مکرشان را به خودشان برگرداند. ایران باید به گونه‌ای پاسخ دهد که اتفاقاً آمریکا را در دو راهی قرار دهد زیرا ترامپ از جهاتی، بیش از ما تحت فشار است، اکنون بسیاری از مردم متحدانه شرایط جنگی را پذیرفته و خواهان ضربات کوبنده به دشمن هستند در حالی که مالیات‌دهندگان و رای دهندگان آمریکایی مخالف هرگونه جنگ جدیدی هستند بنابراین باید آمریکا را وارد منگنه کرد، این منگنه دقیقاً با چهار اقدام رخ خواهد داد؛ اول، اقدامات در حوزه هسته‌ای کشور
دوم، افزایش شدید ریسک درگیری بیشتر با ایران: اگر ترامپ می‌خواهد ما را از حملات بیشتر بترساند، خود نیز باید از درگیری بیشتر به صورت ملموس بترسد علی‌الخصوص در حوزه‌های اقتصادی.
سوم. افزایش حمایت از ایران.
چهارم. ضربت متقابل هوشمندانه به نیروهای آمریکایی تا موازنه نیز برقرار شده و بازدارندگی کشور تضمین گردد.
.
باکو و تحرکات الهام!
✍یداله یاسینی
باکو با استفاده از پایگاه‌های سیتالچای، یولاخ و نسوسنایا؛ در حمله اسرائیل به شهرهای تبریز، اردبیل، رشت و تهران ایران مشارکت داشت!
فکت هایی مبنی بر انتشار بیانیه‌های تحریک‌آمیز و تلاش برای دامن زدن به اختلافات قومیتی در آذربایجان ایران از سوی باکو وجود دارد!
همچنین برخی اخبار حاکی از این است که باکو با حمایت رژیم صهیونسیتی گروه‌های تکفیری زیادی از باقیمانده دواعش در سوریه، عراق و ... را فراخوانی و با استفاده از حضور ۸۰۰۰ از افسران ارتش رژیم صهیونسیتی که طی یکی دو سال اخیر به آذربایجان منتقل شده بودند، آموزش و سازماندهی کرده!
نمی توان با قاطعیت سخن گفت اما ممکن است این بار جبهه حملات اسرائیل با خطای الهام و از سوی باکو آغاز شود!
#تزویر❗️
#صلح_تحمیلی