eitaa logo
از تبار رئیسعلی🇮🇷
582 دنبال‌کننده
529 عکس
140 ویدیو
2 فایل
🌴 از تبار رئیسعلی، از نسل شهید رئیسعلی دلواری☀️ ما از نسل سردارِ استعمار ستیزے هستیم‌ که دو قرن پیش پوزه استعمار پیر انگلیس را در بوشھر به خاک مالید✊🇮🇷 📲راه ارتباطی با ما: @Rezagh86 ⚘️التماس‌دعای‌شهادت
مشاهده در ایتا
دانلود
ساده زيستی شهيد باقرى از نكات قابل توجه زندگى اين بزرگوار بود و مدام با خود و براى خانواده خود می‌گفت:‌ انسان وقتی دين داشته باشد همه چيز دارد. 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
خيلی مردم دار بود. با عاطفه و پر مهر و محبت،‌ هر روز وقتی ظهر از كار به خانه مى‌آمد، قبل از اين كه ناهار صرف كند سرى به همسايه‌ها مى‌زد همسايه‌هاى فقير داشتيم كه اهل روستا هم نبودند،‌ مى‌گفت مبادا همسايه‌هايم گرسنه باشند و من اينجا غذا بخورم. اول به آنها خوراك مى‌رساند بعد خودش مى‌‌خورد. 🔻راوی: همسر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
📌شهدای شهرستان گناوه ۱. ۲. ۳. ۴. ۵. ۶. ۷. ۸. ۹. ۱۰. ۱۱. ۱۲. ۱۳. ۱۴. ۱۵. ۱۶. ۱۷. ۱۸. ۱۹. ۲۰. ۲۱. ۲۲. ۲۳. ۲۴. ۲۵. ۲۶. ۲۷. ۲۸. ۲۹. ۳۰. ۳۱. ۳۲. ۳۳. ۳۴. ۳۵. ۳۶. ۳۷. ۳۸. ۳۹. ۴۰. ۴۱. ۴۲. ۴۳. ۴۴. ۴۵. ۴۶. ۴۷. ادامه دارد...
خيلی ساده، رفت. فقط با يك صلوات... تازه از خانه خدا برگشته بود. مى‌گفت:‌ دلم مى‌خواهد تا گناهى مرتكب نشده‌ام و تا پاك هستم شهيد بشوم. رفت و خيلى زود به آرزويش رسيد. 🔻راوی: مادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
حاج عيسی باقری در انجام فرائض دینى در روستاى خود همواره پيشگام بود. عشق و علاقه‌اش به اهل بيت ستودنی بود بخاطر همين عشق و علاقه‌اش هر سال از اول محرم تا شب يازدهم در منزل ما مراسم روضه‌خوانى،‌ زنجيرزنی و مداحی برقرار بود. حاج عیسى براى انجام اين مراسم از گروه‌های تعزيه و سنج و دمام بندر ديلم دعوت می‌كرد تا مراسم خيلى زيبا برگزار شود. 🔻راوی: همسر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
عیسى را در دو موقعيت حساس زندگى ‌اش در تعليق قرار داديم يك بار براى رفتم به زيارت خانه خدا و ديگر بار براى رفتن به جبهه. بار نخست نامش جزء ليستی بود كه بایستى به خانه خدا مشرف مى ‌شد. خوشحال بود و سر از پای نمى‌شناخت. ما به او پيشنهاد كرديم كه مادرمان پير است اجازه بفرما تا او را به جاى شما به زيارت خانه خدا بفرستيم. دمی سكوت كرد و با چشمان اشكبار روى مادرى را بر خود چيره ديده و سر تسليم فرود آورد و پذيرفت و مادرمان را به جاى او به مكه فرستاديم. اما عشق زيارت خانه خدا او را واداشت تا يك سال بعد خود عاشقانه به خانه خدا عزيمت نمايد. دوم بار هم هنگام رفتن به جبهه بود كه به او پيشنهاد كرديم اگر امر بسيار واجبی است شما بمانيد تا ما برويم. چون بالاخره شما سرپرست خانواده هستيد. اما اين بار با قاطعيت ايستاد و گفت:‌ اين يكى را حتى با ديدگانم هم عوض نمى‌كنم. رفت،‌ و به آرزويش هم رسيد. 🔻راوی: برادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir