ایتا - رکیذ

- آشنا بود صدا مثل هوا با تن برگ ..🌱
#سهراب‌سپهری

1 مشاهده05:36

هم از سکوت گریزان هم از صدا بیزار
چنین چرا دلتنگم؟ چنین چرا بیزار
#فاضل‌نظری

1 مشاهده09:32

اول آبی بود این دل، آخر اما زرد شد
آفتابی بود، ابری شد، سیاه و سرد شد

3.2هزار مشاهده16:52

آفتابی بود، ابری شد، ولی باران نداشت
رعد و برقی زد ولی رگبار برگ زرد شد

3.3هزار مشاهده16:53

صاف بود و ساده و شفاف، عین آینه
آه، این آیینه کی غرق غبار و گرد شد؟

3.2هزار مشاهده16:55

هر چه با مقصود خود نزدیکتر می شد، نشد
هر چه از هر چیز و هر ناچیز دوری کرد، شد

3.6هزار مشاهده16:56

[هر چه روزی آرمان پنداشت، حرمان شد همه
هر چه می پنداشت درمان است، عین درد شد]

3.3هزار مشاهده16:57

درد اگر مرد است با دل راست رویارو شود
پس چرا از پشت سر خنجر زد و نامرد شد؟

6.9هزار مشاهده16:58

سر به زیر و ساکت و بی دست و پا می رفت دل
یک نظر روی تو را دید و حواسش پرت شد

3.1هزار مشاهده16:59

بر زمین افتاد چون اشکی ز چشم آسمان
ناگهان این اتفاق افتاد: “زوجی فرد شد”

3.1هزار مشاهده17:00

بعد هم تبعید و زندان ِ ابد شد در کویر
عین مجنون از پی لیلی بیابانگرد شد

3.1هزار مشاهده17:01

کودک دل شیطنت کرده است یک دم در ازل
تا ابد از دامن پر مهر مادر طرد شد '!

3هزار مشاهده17:02