[• #آقامونه😌☝️ •]
🌀 چرب و شیرین
😍پیر فرزانه دانا مدتی قبل
#حرفهای_مهمی گفت!
☝🏼بار اول هم نبود که اینها را می گفت!
😏اما این بار مستقیم در #چشمشان نگاه
کرد و #تشر زد:
👈 #بیتالمال را رعایت کنید!
👈 نگذارید نفس تان #طغیان کند!
👈#مالاندوزی نکنید!
👈مشکلات #اخلاقی را از خود دور کنید!
👈از این زندگی #تجملاتی دست بردارید!
👈#اشرافی گری نکنید!
🔹لحن حرفهای پیر دانا #آمرانه بود!
🔹شبیه #هشدار و #انذارهای همیشگی نبود!
👈🏼 به این #آیه استناد کرد:
وَ سَکَنتُم فی مَساکِنِ الَّذینَ ظَلَموِّا...
👈سربسته هم نگفت که در #هیاهوی تعبیر
و تفسیرها #لب_کلام گم شود!؟
🌍وضوح مطلب را چنان بالا برد که راه #فراری
برای #مخاطبـخاص حرفهایش باقی نماند!
🎯و بعد به قول نظامی ها #نقطه_زنی کرد!
👈اینکه ما در همان ساختمانی که آن #طاغوت
حکمرانی میکرد حکمرانی کنیم، مثل او هم
#عمل بکنیم که نشد!
👈🏼[در این صورت] ما با او #فرقی نداریم!
😏آنها که دور و بَر آقا و صف های جلوتر نشسته
بودند انگار #خودشان را زدند به آن راه که یعنی
#منظورش مانیستیم!!!
🙁همینطور بِر و بِر نگاهش می کردند و گاهی
هم کله ای به رسم #تائید تکان می دادند تا
بیشتر نشان دهند که #نمی فهمند چه
میگوید!!!
🔅لهُمْ قُلُوبٌ لَّا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَّا
يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَّا يَسْمَعُونَ بِهَا
▫️چشم دارند، نمیبینند.
▫️گوش دارند، نمیشنوند.
▫️چشم قلب بسته شده است
▫️ گوش قلب بسته شده است.
▫️نمیبیند و نمیشنود.
✨چشم باز و گوش باز و این ذکا
✨خیرهام در چشمبندی خدا
☄️برای همین است که:
👈هرچه نصیحت می کند!
👈🏼تذکر می دهد!
👈هشدار می دهد
👈🏼تشر می زند!
😔اثر نمی کند و همچنان در #باتلاق چرب
و شیرین دنیا دست و پا می زنند!
🔹چرب و شیرین دنیا به شکل #حلالش اگر
#مراقبت نباشد آدمها را به #خواب_غفلت
فرو می برد!!!
🔹حالا اگر از راه #حرام باشد که این خواب
را #سنگین می کند!
🔹واگر این حرام از #بیت المال باشد که دیگر
کار به غایت #سخت می شود!
🔹به #ندرت آدمها از این #ورطه_هلاکت نجات
پیدا می کنند!!!
☝🏼اما #ناامید نباشیم و #گلگی نکنیم!
🔸شاید داریم #تاوان_اشتباهی را پس
می دهیم!
🔸شاید تاریخ دارد به ما هم #درس_عبرت
می دهد!
😊یادمان نرود دو سال قبل ما هم مثل
همینها #نشستیم جلوی نایب امام زمان!
😲زل زدیم در چشمانش!
👈🏼نصیحتمان کرد که #مواظب رأی خود باشید!
👈گفت که تک تک رای شما در #سرنوشتتان
موثر است!
👈🏼گفت که با #چشم_باز انتخاب کنید!
👌نشانی های #انتخاب_خوب را بارها برایمان
تکرار کرد!
✋🏻توجهی نکردیم!
🙃افتادیم به #قبیله گرایی!
😆انتخابمان بوی #لجبازی گرفت!
😐گفتیم #می دانیم که خوب نیست!
😑اما رای می دهیم که #آن یکی نشود!
🤨گفتیم این از قبیله ماست و آن یکی از
آن قبیله!
🤗اینها شد #منطق حاکم بر انتخابمان!
😊می بینید ! ماهم به #نصیحت و هشدار
و تذکرش #توجهی_نکردیم
▪️ما هم آن روزها نشستیم و سر تکان دادیم!
▪️شاید #آنچه این روزها بر ما می رود
#تاوان_اشتباه #خودمان باشد!
😊شاید #چرب و #شیرین دنیا ما را هم به
#طمع انداخته بود!
😃خیال می کردیم این یکی که بیاید ما را
به #باغ_گلابی دنیا می برد!
🤤آب از لب و لوچه ما براه افتاده بود!
😊و شد آنچه نباید می شد!!!
☝🏼اما #ناامید نباشیم!
👈این روزهای سخت هم می گذرد!
⚠️و خدا کند باز هم به هوای چرب و شیرین
دنیا #انتخابمان به #بیراهه نرود!!!
فاعتبرو یا اولی الابصار 💐✋🏻
✍️ #صالح_ادیب
ڪارشناس رصـد نما
#نفوذ
#روحانی
#فتنه_98
#سیاسی
#سلبریتی
#اعتدالچراها
#افسادطلبان
#هوشیار_باشیم
#سرطان_اصلاحات
#کارنامه_اصلاحطلبان
#اصلاحاتسرطانایران
#جبهه_افسادطلبان_ایران
#سلامتے_امامخامنــهاے_صلوات📿
#پیام_شبانگاهے📨
#حضرتآقا_درنگاه_دیگران😍
آقـا رو چقــدر مےشنــــاسے👇
°•🌺•° @Rasad_Nama
رصدنما 🚩
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝ ﷽ #سه_دقیقه_در_قیامت #قسمتــ_بیستونهمـ #اعجاز_اشک ایستاده بودمـ و مات و م
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝
﷽
#سه_دقیقه_در_قیامت
#قسمتــ_سیام
#اعجاز_اشک
اشڪ بر این بزرگان قیمتی است و ارزش آن را در قیامت میفہمیــمــ. پدرم از بزرگان و اهل منبر شنیده بود ڪه این اشڪ را به سینه و صورتــ بڪشید. این ڪار را مےڪرد.
من نیز وقتے در مجالس اهلبیت علیهمالسلام گریه مےکردمـ اشک خود را به صورت و سینه ام مےکشیدمـ. حالا فہمیدمـ ڪه چرا این سه عضو بدنمـ نمےسوزد.
نڪته دیگری ڪه در آن وادی شاهد آن بودمـ بحثــ اشڪ و توبه به درگاه الهي بود. من دقتــ ڪردمـ برخی گناهانے ڪه مرتڪبــ شده بودمــ در ڪتاب اعمالمــ نیست.
بعد از این ڪه انسان از گناهے توبه مےڪند و دیگر سمتــش نمےرود ، گناهانے ڪه قبلا مرتڪب شده ڪاملا از اعمالش حذف مےشود. آنجا رحمتــ خدا را به خوبے احساس ڪردمـ. حتے اگر ڪسی حقالناس بدهڪار استــ اما از طلبکار خود بے اصلاع است، با دادن رد مظالمــ
برطرف مےشود.
اما حقالناسی ڪه صاحبش را بشناسد باید در دنیا برگرداند. حتے اگر یڪ بچه از ما طلبڪار باشد و در دنیا حلال نکرده باشد ، باید در آن وادی صبر ڪنیمـ تا بیاید و حلال ڪند.
#بیتالمال
از ابتدای جوانے و از زمانے ڪه خودمـ را شناختمـ به حق الناس و بیتالمال بسیار اهمیت مےدادم.
#ادامه_دارد
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
😌👌.•░از ڪسےڪه ڪتاب نمےخونه بترس
از اونےڪه فڪر میڪنه
خیلے ڪتاب خونده بیشتـــــر ヅ
.↯🌱↯. Eitaa.com/Rasad_Nama
رصدنما 🚩
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝ ﷽ #سه_دقیقه_در_قیامت #قسمتــ_سیام #اعجاز_اشک اشڪ بر این بزرگان قیمتی است
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝
﷽
#سه_دقیقه_در_قیامت
#قسمتــ_سیویکم
#بیتالمال
پدرمـ خیلے به منـ توصیه مےڪرد ڪه مراقبــ بیتــالمال باش. مبادا خودت را گرفتار ڪنے. از طرفی من، پای منبرها و مسحد بزرگ شدمـ و مرتبــ این مطالب را مےشنیدم.👂✋
لذا وقتے در سپاه مشغول شدمـ، سعی مےڪردمـ در تمام ساعاتے ڪه در محل ڪار حضور دارمـ به ڪار شخصی مشغول نشومـ . اگر در طی روز ڪار شخصی داشتمـ و یا تماس تلفنے شخصی داشتمـ ، به همان میزان و ڪمي بیشتر اضافه ڪار بدون حقوق انجام مےدادمـ ڪه مشکلی پیش نیاید.✍✋
با خودمـ مےگفتم حقوق کمتر ببرم و حلال باشد خیلے بهتر استــ. از طرفے در محل ڪار نیز تلاش میڪردمـ ڪارهاي مراجعین را با دقت و رضایت انجامـ دهمـ.👌☝️
این موارد را در نامه عملمـ مےدیدمـ. جوان پشت میز به منـ گفتــ: خدا را شڪر ڪن ڪه بیتالمال بر گردن نداری و گرنه باید رضایت تمام مردمـ ایران را ڪسبـ مےڪردی.😱😨
اتفاقا آنجا ڪسانی را مےدیدمـ ڪه شدیدا گرفتار هستند. گرفتار رضایتـ تمامـ مردم. گرفتار بیتــالمال. این را هم بار دیگر اشاره ڪنمـ ڪه بُعد زمان و مڪان در آنجا وجود نداشتـ.
یعنے به راحتے مےتوانستمـ ڪسانے را ڪه قبل از من فوتـ ڪرده اند ببینمـ یا ڪسانے ڪه قرار بود بعد از من بیایند! یا اگر ڪسے را مےدیدمـ ، لازمــ به صحبتــ نبود، به راحتے میفہمیدمـ چه مشڪلے دارد، یڪباره و در یڪ لحظه میشد تمام این موارد را فہمید. 😓😱
من چه قدر افرادی را دیدمـ ڪه با اختلاس و دزدی از بیتـ المال به آن طرف آمده اند و حالا باید از تمامـ مردم ایران ، حتے آنها ڪه بعدها به دنیا مےآیند حلالیتــ مےطلبیدند. 😥🙁
اما در یڪی از صفحات این ڪتاب قطور، یڪ مطلبے براے من نوشته بود ڪه من خیلے وحشتــ ڪردمـ😱😱
یادم افتاد ڪه یڪی از سربازان در زمان پایان خدمتــ چند جلد ڪتاب خاطرات شهدا به واحد ما آورد و گذاشت روی طاقچه و گفتــ: اینها اینجا بماند تا سربازهایی ڪه بعدا مےآیند در ساعات بیڪاری استفاده نمایند. 📚📗📕📒
کتابهای خوبی بود، یڪ سال روی طاقچه بود و سربازهایی ڪه شیفت شب بودند یا ساعات بیڪاری داشتند از آنها استفاده مےکردند.📖
بعد از مدتے من از آن واحد به مکان دیگری منتقل شدمـ. همراه با وسایل شخصے ڪه میبردمـ ڪتاب ها هم بردم.
#ادامه_دارد
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
😌👌.•░از ڪسےڪه ڪتاب نمےخونه بترس
از اونےڪه فڪر میڪنه
خیلے ڪتاب خونده بیشتـــــر ヅ
.↯🌱↯. Eitaa.com/Rasad_Nama
رصدنما 🚩
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝ ﷽ #سه_دقیقه_در_قیامت #قسمتــ_سیویکم #بیتالمال پدرمـ خیلے به منـ توصیه مے
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝
﷽
#سه_دقیقه_در_قیامت
#قسمتــ_سیودومـ
#بیتالمال
یڪ ماه از حضور من در آن واحد گذشتـ. احساس ڪردم ڪه این ڪتابها استفاده نمےشود. ☹️
شرایط مڪان جدید با واحد قبلی فرق داشتــ و سربازان و پرسنل کمتر اوقاتــ بیڪاری داشتند. لذا کتابها را به همان مڪان قبلے منتقل ڪردم و گفتمـ اینجا بمانند بہتر استفاده مےشود.☺️
جوان پشت میز اشاره ای به ماجرای ڪتابها ڪرد و گفتــ: این ڪتابها جزو بیتالمال و برای آن مڪان بود. شما بدون اجازه آنها را به مڪان دیگری بردی . اگر آنها را نگه میداشتی و به مڪان اول نمیآوردی، باید از تمام پرسنل و سربازانے ڪه در آینده هم به واحد شما مےآمدند، حلالیتــ میطلبیدی.😳😱
واقعا ترسیدمـ و با خودمـ گفتمـ: من تازه نیتـ خیر داشتمـ . من از ڪتابها استفاده شخصے نڪردمـ . به منزل نبرده بودمـ بلڪه به واحد دیگری بردمـ ڪه بیشتر استفاده شود. خدا به داد کسانی برسد ڪه بیتالمال را ملڪ شخصی خود ڪرده اند.😳🤲
در همان زمان یڪی از دوستان همڪارم را دیدمـ . ایشان از دوستان با اخلاص و مؤمن در مجموعه دوستان بود.
او مبلغی را از فرمانده خودش به عنوان تنخواه گرفته بود تا برخی اقلام را برای واحد خودشان خریداری کند. اما این مبلغ را به جای کمد در جیب خودش گذاشت!! او روز بعد در حادثه رانندگے درگذشتــ.
حالا وقتی مرا در آن وادی دید به سراغمــ آمد و گفتــ :خانواده فڪر کرده اند آن پول برای من است و آن را هزینه ڪردهاند. تو رو خدا برو و بگو این پول را به مسؤول مربوطه برسانند . من اینجا گرفتارمـ. ⛓
تو رو خدا برای من ڪاری کن
تازه فہمیدمـ ڪه چرا برخی بزرگان اینقدر در مورد بیتالمال حساس هستند.
راست مےگویند که مرگ خبر نمیکند.
#ادامه_دارد
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
😌👌.•░از ڪسےڪه ڪتاب نمےخونه بترس
از اونےڪه فڪر میڪنه
خیلے ڪتاب خونده بیشتـــــر ヅ
.↯🌱↯. Eitaa.com/Rasad_Nama