⇜‌[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝ #بینایی #قسمت_پنجاه_و_نهم منافقان رانده شده این جا همان دو وزیر سابق صحبت از کوری و بینایی کردند.😎😳 یکی می گفت ۴ سال قبل نابینا بوده ایم و هنوز هم هستیم و اقدامات ما را اشتباه خواندند آن هم اشتباهی بزرگ رئیس جمهور مداخله کرد تصور نمی کنید داریم از صحبت های اصلی پرت می شویم در این جلسه اعضای شورا باید راهکارهای سودمند طرح کنند اهداف را در نظر بگیرند و به اتخاذ تصمیمات مهم بپردازند.✋✋ نخست وزیر گفت: اما کاملاً عکس از آن است جناب رئیس جمهور آنچه می گویم همان ارائه اهداف است دیگر لازم نیست به اشتباه خود ادامه بدهیم این مشکل باید برای یک بار برای همیشه حل شود👌👌 ما به زحمت در چنین موقعیتی قرار گرفتیم تا عقاید خود را بیان کنیم متوجه منظور شما نمی‌شوم بیشتر توضیح بدهید جناب رئیس جمهور دوستان عزیز باید با شجاعت حرف بزنیم نه اینکه ساکت بمانیم روشن از آنچه در زندگی پیشین داشتیم و در طی زمانی که نابینا بوده ایم سخن بگوییم باید آزادی هدیه کنیم باید اتفاقات مهم را در روزنامه‌ها چاپ کنند نویسندگان باید قلم بزنند🖊🖊 تلویزیون به تصویر بکشد افراد این سرزمین باید از همه چیز آگاه باشند📚📚 باید دموکراسی باشد تا در مورد تعداد جان باختگان و مفقودین و ویرانی ها آتش سوزی ها و زباله ها اطلاعات به دست بیاورند.🗞🗞 نخست وزیر همه چنان صحبت می کرد و بقیه با حیرت به حرفهای او گوش می دادند تحولات بنیادینی که از آن حرف زدیم می تواند انضباط را به کشور برگرداند آقایان من نخست وزیر کشور هستم و به شما می‌گویم که برطرف ساختن این بحران محتاج زمان و صفحه بسیار است🗂📆 از آن سو نباید از یاد ببریم که کسانی مانند انگل به درون ما رسوخ کرده اند و اجازه پیشرفت نمی دهند.⛔️🚫 به خاطر داشته باشید که اگر این انگل‌ها را نابود نکنید زاد و ولد می‌کنند وتکثیر می شوند آنها اجازه نمی‌دهند سعی و کوشش شما و مردم به نتیجه برسد❌⭕️ اما به شما قول می‌دهم که پیروزی نهایی با ما خواهد بود شعار من شعار شما از این لحظه باید این باشد به پیش تا دستیابی به موفقیت نهایی☝️💪 صدای صندلی در سالن پیچید وزرا همه با هم مانندی اندامی واحد برپا خواستند و به تشویق نخست وزیر پرداختند 👏 👏👏 اگه جان بر جلسه حکمفرما شد رئیس جمهور برصندلی نشسته بود اما با نوک انگشتانش روی میز ضربه گرفته بود به👇👇👇 این شیوه نخست‌وزیر را تشویق می کرد اتحاد در جلسه هویدا بود یک شرافت یک اراده یک ایده یک مسیر و یک رئیس رئیس جمهور به آن فضا پی برد شک داشت که به آن گونه تشویق کردن ادامه دهد یا عدم رضایت خود را از اینکه دیگر شخص اول مملکت نیست ابراز کند در خطابه نخست وزیر کمترین اشاره‌ای به او نشده بود در بلاتکلیفی دست و پا میزد و قصد داشت دوست و دشمن خود را بیابد صدای تشویق و دست زدن همچنان شنیده می شد نخست وزیر دست خود را برای درخواست سکوت بالا برد سالن کم کم به سکوت رسید نخست وزیر به سخنان خود ادامه داد این کشتی عزیز به طرف پیروزی میرود با توجه به شرایط خطیری که در کشور با آن روبرو هستیم مهتاج فرماندهی درستی است که مسئولیت آن را بر دوش نخست وزیر نهاده اید و امیدوارم لیاقت آن را داشته باشم نفس در سینه رئیس جمهور ترک شده بود🤯😤 که نخست وزیر در ادامه گفت اما باید اعتراف کنیم که کشتی و کاپیتان آن بدون داشتن یک قطب‌نما هرگز به مقصد نخواهند رسید.⏱⏱ #ادامه_دارد ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ 😌👌.•░از ڪسے‌ڪه ڪتاب نمےخونه بترس از اونے‌ڪه فڪر میڪنه خیلے ڪتاب خونده بیشتـــــر ヅ .↯🌱↯. Eitaa.com/Rasad_Nama