[• #قصص_المبین💫 •]
(هشتڪ رمانهاے امنیتےاطلاعاتے و سیاسے)
#رمـانخـاطـراتمـسـتـرهـمـفـر(جاسـوس انگلیســـسے )
#پـارت_سـی_و_چـهـارم
⚡️| با محمد قرار گذاشتیم که در تفسیر قرآن بر پایه اندیشههای جدید، نه بر مبنای آراء صحابه و پیشوایان دین، و علما و مفسران گفتگوئی داشته باشیم. ما قرآن را میخواندیم و در اطراف آیه بحث میکردیم.
⚡️| نقشه من این بود که به هر ترتیبی شده، اورا در دام وزارت مستعمرات انگلیس بیندازم.
تدریجا توانستم محمد را که ذاتا بلند پرواز و
خود پرست بود، زیر تاثیر سخنان خود قرار دهم، تا بدانجا که او به پندار خود، برای جلب اعتماد بیشتر من، خود را از آنچه واقعا بود، بیبند و بار تر معرفی میکرد.
⚡️| یکبار به او گفتم : " آیا جهاد واجب است؟ گفت چگونه واجب نیست که خدا میفرماید: " با کافران بجنگید". گفتم خدا میفرماید: " با کافران و منافقان هر دو بجنگید. و اگر جهاد با کافران و منافقان واجب است پس چرا پیامبر با منافقان نجنگیده است؟
⚡️| محمد گفت : " جهاد تنها در میدان جنگ نیست، پیامبر با رفتار و گفتار، با منافقان نبرد میکرده است".
گفتم : " پس در اینصورت، جهاد بل کفار هم با رفتار و گفتار واجب است". پاسخ داد: " نه! چون پیامبر با کفار در میدان جنگ جهاد کرده است".
⚡️| گفتم: " جنگ پیامبر با کفار به منظود دفاع از خود بوده است، زیرا کفار قصر جان اورا کرده بودند". محمد سرش را به موافقت تکان داد، و من حس کردم که در کار خود موفق شدهام.
#ادامـہ_دارد…
الآن وقتشه، شروع کن بخوندن👇
°• 📖 •° @Rasad_Nama