وفاداریِ حضرت ابالفضل ;
اباالفضل ؏ به آب نزدیك شد و خودش رو
به لب آب رسوند . مشك آب رو پر می كرد
كه برای خیمهها ببره. (در اینجا هر انسانی
به خودش حق میدھ كه یه مشت آب هم
به لب های تشنهٔ خودش برسونه) اما اون
اینجا وفاداری ِ خودش رو نشان میده ...
اباالفضل العبّاس وقتی كه آب رو برداشت
تا چشمش به آب افتاد
‹ ‹ فذكر عطش الحسین › › به یاد لبهای
تشنهٔ امام حسین، شاید به یاد ِ فریاد های
العطش دخترا و بچهها، شاید به یاد گریهٔ
عطشناك علیاصغر افتاد و دلشنیومد كه
آب رو بنوشه:) . آب رو روی آب ریخت و
بیرون اومد ...
حسین علیهالسّلام ناگهان صدای برادر رو
میشنوه كه از وسط لشكر فریاد زد ‹ ‹ یا
اخا ادرك اخاك › ›
#محرم #عاشورا #امام_حسین
رَشتاك!🇵🇸
وفاداریِ حضرت ابالفضل ; اباالفضل ؏ به آب نزدیك شد و خودش رو به لب آب رسوند . مشك آب رو پر می كرد
روایت مفصلتر از کلام حضرت آقا رو هم
میتونید مطالعه بفرمائید. برای آگاه شدن
از فضائل حضرت و نبردشون در تاسوعا .
رَشتاك!🇵🇸
وفاداریِ حضرت ابالفضل ; اباالفضل ؏ به آب نزدیك شد و خودش رو به لب آب رسوند . مشك آب رو پر می كرد
ـ داری منو تنها میذاری اما
دلت میاد اسیر بشه سه سالم!؟