eitaa logo
رستگاران
1.3هزار دنبال‌کننده
17هزار عکس
6.3هزار ویدیو
123 فایل
{خیلےحسیـ❤️ـن‌زحمـت‌مـاراکشـیده‌استـ} "مجموعه‌فرهنگی‌‌تربیتی‌رستگاران" «پندار ما این‌ است‌ که ما مانده‌ ایم وشهدا‌ رفته‌اند... اما حقیقت‌ آن است‌ که‌ زمان‌ مارابا خود برده‌ است‌ و شهدا مانده‌‌اند...✨🕊» خادم کانال: @Rastegar_12
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حلما دختر خردسال شهید پوریا احمدی خطاب به رهبر انقلاب: حالا که به سن تکلیف نرسیدم، میشه شمارو یه کم بغل کنم؟ 😍🫂✨ 📡 @Rastegaran_313
سلام من دوسال میشه میرم اعتکاف ولی من پارسال وقتی کلمه اعتکاف به گوشم خورد نمیدونستم یعنی چی؟ اصلا چی هس؟ گفتم بزار برم ببینم چیه؟ انقدر ذوق داشتم بیام ببینم معنی این کلمه چیه:) ولی وقتی امدم فهیدم سه روز خودت با خدای خودتی(: بارورم نمیشد تونستم توی این مراسم شرکت کنم ♡ وقتی سه روز تموم شد. گفتم من میتونم سال دیگه هم برم؟ چون واقعا خییلی خوب بود ولی امسال من فکر نمیکردم بتونم بیام ولی یدفعه شد که امدم یعنی اون بالا سری خواست 🙃 اخه من 23ثبت نام کردم (: و فردای این روز ادمین جواب من را داد گفت پر شده 😭 من تا چند شب خواب نداشتم 🌃 انقدر پیام دادم به ادمین ، ادمین میگفت هنوز پر🖤 یه شب با ذوق رفتم سر گوشی گفتم خدا اگه دوست داری ثبت نام بشم ثبت نام شم همین امشب 🤍 رفتم سر گوشییــــ:) دیدم پیام امده که نام نام خانوادگی و...... را پر کنید ♡ بعد ادمین گفت باید بیاین حضوری هم ثبت نام کنید(: من قبلش یه دوستام گفت ازتون مصاحبه میگرن 🙂 وای من دوباره استرس گرفتم روزی رسید که باید میرفتم برای ثبت نام حضوری 😥 استرس شدید داشتم 😥خدایا من تا اینجا ثبت نام پیش رفتم خودت یه کاری کن اینم اوکی شه 🕊🤍 رفتم ثبت نام شدم امدم خونه با ذوق:) روز سه شنبه رسید من از سشنبه شروع به ساك جمع کردن کردم تا چهارشنبه من رفتم اعتکاف😊 وارد مسجد که شودم فهمیدم این حسی که میگن این سه روز داری چیه؟ اخه من این حس را یکبار دیگه هم تجربه کرده بودم ✨ خلاصه این سه روز یه حس حال عجیبی داشت 🕊🤍 بهتیرن حسی بود که توی این 14سال تجربه کرده بودم ♥ اون روزی که داشتم از میسجد میومدم بیرون یه حس بدی بود 😭 دوست داشتم تا اخرررر اخرررر امرم اونجا میموندم 🤍🕊 این بود داستان اعتکاف من 🤍🕊 📡 @Rastegaran_313
بسم رب شهدا🤍🌱 توی مدرسه و همه جا صحبت از اعتکاف بود دوست صمیمیم من و با اعتکاف آشنا کرد و از خاطرات سال گذشته برایم صحبت کرد پیامی برام ارسال شد آن را به مامانم نشان دادم و اجازه داد که به اعتکاف راهی شوم و بعد برای ثبت نام به (رستگاران) رفتیم خیلی .... دلشوره داشتم... نکنه ثبت نام نشوم نکنه بهم خوش نگذرد نکنه.... خادمین آنجا خیلی با عشق و علاقه با من حرف می‌زدند همون لحظه کمی احساس آرامشــ کردم خدا را شکر ثبت نام با موفقیت انجام شد یک روز قبل اعتکاف وسایلم را جمع کردم و به دوستم زنگ زدم که برنامت چیه دوتامون راهی اعتکاف شدیم قبلش خیلی توی فکر بودم ... آنجا دوستای جدید و قدیمیم را دیدم و خیلی خوشحال شدم خادمین پر تلاش .. حتی کوله من هم از دستم گرفتن و خودشان بردن محله شهید محمد رضا تورجی زاده بودم دوستام را دیدم و کنار هم وسایلمون را چیدیم احساس آرامشــ خاصی داشتم چند دقیقه ای بعد ما را برای برنامه، به پایین راهی کردن و تولد حضرت علی را خیلی زیبا و شاد برگزار کردند الان ذهنیت کاملی از آنجا ندارم ولی ((:شروع یک زندگی سه روزه زیباست، زندگی کوتاه ولی بی دغدغه،تنها توی این سه روزه که میفهمیم .. وااای خدا با تو بودن و بی شیطان و گوشی بودن چقدر زیباست …فقط اینجاست که به تمام مردم بیرون میتوانی مصمم بگویی آنقدرزندگی دنیا رو جدی نگیر .. وصف این سه روز را میتوان به یک کتاب یک ساله تبدیل کرد ... از طرف ناشناس (: 📡 @Rastegaran_313
سلام از اینکه بابا مهدی مهربون منو دعوت کرد به این اعتکاف به این مهمونی سه روز شون خیلی خوشحال بودم... پارسال خیلی حسرت میخوردم که چرا با خدا بیشتر راز نیاز نکردم اما امسال هر دقیقه رو با یاد خدا میگذروندم همش به این فکر میکردم اگه خدا منو دوست داشت اگه خدا ازم راضی بود چرا پس نمیرم کربلا چرا هنوز طلبیده نشدم... ولی فردای اون روز پرچم امام حسین آوردن 🥲💔 خیلی خوشحال شدم از اینکه خدا هم صدامو شنید ... چقدر قشنگ بود رازو نیاز با خدا اخر شب چقدر قشنگ بود صدا زدن خدا برای اینکه برمو یه دل سیر باهاش حرف بزنم چقدر خوندن دعای عهد بعد از نماز صبح قشنگ بود کلی اتفاق قشنگ افتاد... اما همشون توی سه روز گذشت با خنده اومدم اعتکاف اما با گریه برگشتم... اخه من که توی خونه خودم این جوری با خدا رازو نیاز نمیکردم... آخه قراره یه سال دوباره بار گناه به دوشم بکشم... این اعتکاف بهترین اعتکاف بود بهترین و قشنگترین مهمونیه خدا🥲❤️ 📡 @Rastegaran_313
بِسْمِ اللهِ الرَحْمَنِ الرَحیمْ✨🌿 تا حالا مهمونی رفتم بودم ولی این مهمونی یه جور دیگه بود...❤️ صاحب خونه در خونه اش رو باز گذاشته بود و وقتی وارد می‌شدی با استقبال گرمی مواجه می‌شدی!✨ با این همه ساک که دستم بود و خسته بودم ولی وقتی وارد شدم همه خستگیا از تنم در رفت😀اسمم رو دادم،کارت رو گرفتم و زود راه افتادم تا ببینم این مهمونی چجوریه جای ما طبقه بالا بود...رفتم بالا و وسایلم رو گذاشتم و جا گیر شدم🍀 صدامون زدن و گفتن بیاین پایین اول مهمونی چیکارمون داشتن؟ رفتیم و نشستیم حاج آقا اومد و سخنرانی کرد بعدشم جشن مفصلی گرفتن و کلی بهمون خوش گذشت...♥️ خلاصه بعد از اون شب بیداری و دعا خوابیدیم و برای نماز بیدار شدیم نماز رو خوندیم‌. برای اذان مغرب صدامون زدن.. بعد از نماز حس و حال عجیبی بود!چون قرار بود با صاحب این خونه آشتی کنیم خلاصه که با چشم گریون ازشون طلب آمرزش کردیم😭🌿 یه روز از اعتکاف گذشت و روز دوم شروع شد ،روز دوم هم نماز مغرب رو خوندیم‌ و با صحنه ی زیبایی مواجه شدیم!✨همه بی تاب منتظر این بودن که پرچم بهشون برسه و اون رو در آغوش بگیرن🫂درسته!پرچم امام حسین بود🇪🇬 همونی که شفای هر دردیه🥲 آرامش هر چیزیه پرچم امام حسین بود🙃😢 اون شب خیلی عجیب بود🦋 روز سوم رسیده بود و ماهم حس عجیبی داشتیم!چون روز آخر اعتکاف بود و قرار بود تا یک سال نتونیم بیایم و سه روز توی آغوش خدا باشیم!🫂 روز سوم هم با اعمال ام داوود گذشت و لحظات آخر اعتکاف رسیده بود و ماهم که دلمون پر میزد برای دیدن پدر مادرامون!👀 آخه سه روز ندیده بودیمشون👥 با کلی گریه لحضات آخر اعتکاف گذشت و اذان شد... نماز رو خوندیم‌ و پرچم امام رضا رو آوردن که دیگه همه بی تاب شدن و اشک از چشماشون جاری شد😭شام رو بهمون دادن و دیگه همه راهی خونه شده بودن با دوستام خدافظی کردم و راه افتادیم، ولی هنوز دلم تو اون خونه ای بود که پر از محبت بود خونه ای که هیچ وقت ازش ناامید نمیشدی و همیشه درش به روت باز بود🚪 تمام شد!دیگه حالا ما مونده بودیم و خدای خودمون💔🥲 📡 @Rastegaran_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
-اماما؛ تو قلب‌ها را فتح کردی قبل از آن‌که انقلاب کنی..! :)✨♥️ 📡 @Rastegaran_313
رستگاران
🎵رگبار مسلسل ها...✨❤️🌱 #دهه_فجر #عید_انقلاب #امام_خمينی 📡 @Rastegaran_313
این اهنگ یجوری آدمو میبره بهمن ١٣۵٧ که احساس میکنم الان قاطی مردمم ومنتظر سخنرانی امام(ره)...❤️ -همینقدرقشنگ :) 📡 @Rastegaran_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ماشاالله ایران ایول الله ایران زنده باد ایرااااااااااان 😍😍 به کوری اونایی که منتظر بودن ایران جلوی ژاپن ببازه:) پرچم ما همیشه بالاست ✌️🇮🇷 📡 @Rastegaran_313
این اشک‌ها از سر غیرته، این اشک‌ها مقدسه، این اشک‌ها برای ایرانه 🇮🇷❤️ 📡 @Rastegaran_313
سال دومی بود که مهمانی خانه خدا آمدم فکر میکردم چون پارسال دعوت شده بودم امسال دیگه قسمتم نمیشه.... ولی خدایا کرمتو شکر ثبت نام کردم... اسمم دراومد.... برای مرحله دوم ثبت نام به مجموعه رفتم... پول واریز کردم.... و در آخر شب چهارشنبه از زیر قران و اسپند رد شدم چقدر دل نشین بود نیت معتکف شدنم در نماز صبح.... تمام برنامه ها و شیرینی ها برایم تازگی داشت:)) اصلا با پارسال متفاوت بود!خیلی متفاوت! شیرین تر بود:) وقتی که پرچم امام حسین به دستم رسید و توانستم آن را نوازش کنم و بوی خوبش را در استشمام کردم با خودم گفتم امام حسین من خیلی دوست داره ولی وقتی تربت امام حسین به دستم آمد و فهمیدم جزو آن ۶ نفری نیستم بغض گلویم را گرفت آشتی با خدا.... آشتی با پدرم(امام مهدی جانم(عج)) نماز هایم... دعاهایم... تنها چیزی که میتوانم بگویم این است: (خدایا ممنونم که هوامو داری و تورا شکر میکنم جانِ ما از وصلِ تو صد جان شود❤ 📡 @Rastegaran_313
بــــســـمــ ربّ نور ربّ فاطــمه (س) سلام 🖐🏻 گر کودک دل سر به هوا شد شده باشد این عشق اگر بی سر و پا شد شده باشد 🪻🪻 ما مِی زدگان مُعتکف خانه ی عشقیم گر بسته درِ میکده ها شد شده باشد ⚘️⚘️ گردید نصیبِ دگران گنج زر و سیم گر قسمتِ ما رنج و بلا شد شده باشد 🦋🦋 ما خانه به دوشان صفاییم و محبت گر مُلکِ طَرَب جای شما شد شده باشد 💖💝 🥰😊 امسال سال اولی بود که مهمانی خدا قسمت شد و رفتم 🤲🏻💝 تا قبل از اینکه برسم به مسجد حس حال عجیبی داشتم که تا به آن روز چنین حسی تجربه نکرده بودم 🫠 قلبم تند تند می زد می ترسیدم که نکنه خادمان بد اخلاق باشن یا من دور از دوستانم باشم..... 😶 امّا اصلأ این طور نبود 😉 وقتی وارد شدم بیشتر دوستانم آمده بودند و من اصلا تنها نبودم 🥰 خادم ها همشون مهربان و خوش اخلاق بودن .🤩 تا به آن روز اینقدر با امام زمان(عج) صحبت نکرده بودم ...🪷😊 وقتی که با پدر مهربانم(( امام زمان(عج )) صحبت می کردم حس می کردم روبروم نشسته و به حرف های من گوش می دهد 🥰😍⚘️ حس می کردم از شنیدن حرف های من سیر نمیشه ...🪻 و با خداوند بخشنده و مهربان آشتی کردم 🥀🌹 شب دوم موقعی که پرچم امام حسین(ع) آوردن را هیچ وقت فراموش نمی کنم و سخن های زیبای یکی از خادما که خیلی به دلم نشست و سوغاتی امام حسین(ع) 💞😘 گریه های که میکردم حالما بد نمی کرد...! بلکه حالم را خوب می کرد...!!😉 و قرآنی که با دوستانم دور هم قرائت کردیم حس حالم را بهتر از بهتر کرد🌈🥰 و شبی که راوی آوردن و راوی درباره شهید ابراهیم هادی صحبت کرد عاشق شهید هادی شدم 😍💐 و مداحی که با روضه خواندنش دلم برد کربلا .....😔😊 و آشنا شدم با شهید ابراهیم هادی و کنجکاو شدم درباره ی زندگیشون و اخلاقشون بیشتر بدونم ، و وقتی که رفیق واقعی شهیدم شهید ابراهیم هادی شد نمی دونستم دیگه چطوری از خداوند متعال تشکّر کنم 🫶🏻🩷 اصلا فکرشو نمی کردم ۳ روز بدونه گوشی و فضای مجازی سر کنم !! ولی با فضای معنوی و دوستانم دیگه زمان از دستم در رفت و دیگه هیچی احساس نمی کردم 😉 روزه های که تو خانه می گرفتم با روزه های تو اعتکاف گرفتم از زیر زمین تا آسمون فرق داشت ، تو خونه گرسنم می شد و مدام نگاهم به ساعت بود اما تو خانه خدا احساسش نمی کردم 😐 و شب آخر که دلم نمی خواست از اعتکاف دل بکنم 🥹و با آمدن خادمان امام رضا(ع) خیالم راحت شد که امام رضا(ع) پشتو خالی نمی کنه ...🥹🥹🫠 اُمید وارم دوباره تکرار شوند ان روز ها چون خیلی دلتنگ شدم ...❤💚 📡 @Rastegaran_313
🌹بسم الله الرحمٰن الرحیم🌹 با نام خدا در ابتدا متن و کلام زینت بدهم به نام آن خالق تام در محضرتان سپس کنم روی خلوص باعشق و ارادت و ادب عرض سلام سلام من به معتکفین خانه خدا مهمانی های زیادی دعوت شده بودم اما این مهمانی، مهمانی فراموش نشدنی بود نمی دانستم چه کسی من را دعوت کرده نمی دانستم در کجا پا گذاشته ام اما حالا که از آن مهمانی دور هستم می فهمم که دعوت شدن به مهمانی خالقت یعنی چه؟ بارها برای آشنایی با خداوند به طبقه پایین رفتیم ولی این بار برای یافتن شش گوشه به پایین می رفتیم از همان صبح دلتنگ حرم امامم بودم دلتنگ بین الحرمین.. دلم می خواست زیر پرچم حرم باشم نتوانستم بروم ولـی در خانه خدا زیر گنبد فیروزه ای پرچم حرم را بوسیدم یک بار لیاقت رفتن زیر پرچم امام حسین «علیه السلام» را داشتم ❤️ ولی حال باورم شد من همیشه زیر سایه او بودم هستم وخواهم بود باورم شد که امام حسین به من نگاهی ویژه کرده زیرا به من تربت حرم را هدیه داد🌷🌹 آخه نیم نگاه اهل البیت می ارزد به هزار نگاه نگاه کنندگان گذشت آن شب و امان از شبی که رفیقی با مرام و مشتی پیدا کردیم و به هم قول دادیم تا آخر باهم باشیم رفیق شهیدم ابراهیم هادی واما رسیدن به شب آخر دلکندن از این همه عبادات شبانه🤲🏻 برای ما سخت بود هر قصه ای پایا نی دارد اما این قصه برای ما شروعی تازه بود به پایان آمد این دفتر ☆حکایت همچنان باقیست 📡 @Rastegaran_313
اولین بارم نبود که به اعتکاف میرم اول که رفتم تو زیاد برام خش نبود چون فکر کردم تنهام و دوستام کمن و بعد فهمیدم اگه خدارو داشته باشم هیچ جوره از رفیق و رفاقت کم ندارم دنبال بهونه بودم تا پای صحبت های خانم خدادادی بشینم چون میدونستم ارتباتمو با خدا وصل میکنه به خدا که گفدم میخام تو رفیقم باشی واقعن دیگه احساس تنهایی نکردم همه جوره رزق معنوی و دنیویم رو بهم داد با خیلی از بچه ها جوری رفیق شدم که همش دنبالم بودن خواستم دلمو با خدا یکی کنم که امام زمان اومد سراقم باهام حرف زد ازش خواستم کمکم کنه توزندگیمو وقتی اومدم بیرون جوری راهمو انتخاب کرد که خودم نفهمیدم چیکار کردم انگار روحم سبک شد بعد ازچند سال واقعی باهاش حرف زدمو حسابمو صاف کردم خواسم چیزی بشم که اون میخوادو کاری کرد که شدم همونی که باید بشم 📡 @Rastegaran_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام علیکم و رحمت الله🌱
🔸امام صادق (علیه السلام): هرکس بیشتر درگیر دنیاست، هنگام جدا شدن از آن، افسوسش بیشتر و سخت‌تر است. 📚 وسائل الشیعه (باب جهاد النفس) جلد ۱۶ صفحه ۲۰ 📡 @Rastegaran_313
بسم رب الشهدا با هزار ذوق وشوق برای اعتکاف ثبت نام کرده بودم وروزشماری میکردم تا برم به مهمونی خدا ولی همه چیز یه جوری شده بود که تموم برنامه هامو به هم ریخت.هرچی به چهارشنبه نزدیک تر میشدم بیشتر ناامید میشدم.مادرم گفت انگار امسال قسمت نیست بری ان شاءالله ساله دیگه ومن که پارسال طعم شیرین این ضیافت را چشیده بودم نمیتونستم با نرفتن کنار بیام خیلی دلم شکسته بود،من یه رفیق شهیدی دارم که باهاش جورم.به ایشون متوسل شدم واز ته دل خواستم که برام دعا کنه. صدامو شنید ومثل همیشه واسطه شد بین منو خدام من معتکف شدم ویه چیز خیلی خیلی جالب این بود که تو گروه شهید همت افتادم رفیق شهیدم شهید ابراهیم همت😍 وچه پربار بود این سه روز مهمان خدا بودن در محضر شهدا لحظه لحظه اش پر از نور بود ومعنویت وشبی که پرچم اربابم بوی حرم را به مشامم رساند ارامش بخش ترین شب این ایام بود 📡 @Rastegaran_313
تو مدرسمون خیلی ذوق و شوق برای جمع کردن دانش آموزا داشتم .. نمی‌شناختمشون‌ ولی تبلیغ میکردم .. تبلیغاتم بخاطر تغییرات فکری بود .. یقین داشتم درصد کمی هم ک شده تاثیر گذار هست .. 🌱 برنامه ی تبلیغاتی تموم شد و شب سه شنبه شد .. ذوقی عجیب داشتم .. با اشک ساکم رو جمع میکردم .. چهارشنبه‌ ک از مدرسه برگشتم از شدت استرس و ذوق خابم نمی‌برد.. 🥺 وقت دل کندن رسیده بود .. دل کندن از گوشی دل کندن از خانواده دل کندن از دوستا و وابستگی ها دل کندن از زندگی وقت رسیدن به دامن محبت خدا بود .. اکیپی ۱۰ .۱۲ نفره توی آغوش دلنواز خدا .. ناراحتم کردن.. چه خوب بود ک ناراحتم کردن و تنها شدم .. تنهایی ک با خدا سپری میشد .. تنهایی ک ذکر گفته می‌شد و قرآن خونده میشد .. تنهایی تو آغوش خدا بودم .. شبا با خیره شدن به سقف مسجد و ذکر و اشک سپری میشد و روزا پا به پای برنامه ها .. شب دوم حس و حال غیر قابلللل توصیفی داشت..💔 اشک هایی ک پای پرچم ریخته شد و قسم‌هایی ک به دختر اربابمون داده شد .. اون شب انقد گریه کردم و خودمو خالی کردم ک موقع سحر خوابی از کربلا دیدم.. خوابو ک برا دوستام تعریف میکردم اشک تو چشمام موج میزد .. دست خودم‌نبود ک اشکام سرازیر شد .. کسی ک همش با فیلم و عکس های کربلا و مداحی ها اشکاش سرازیر میشد .. ولی توی خونه ی خدا خواب جایی رو دید ک اصلا توی اون مسیر راه نرفته بود .. و خوابی ک دیدم تعبیرش رفتن به کربلا بود .. آروزی همچین خوابی داشتم .. شب آخر جدایی از خونه ی خدا و حال و هواش سخت بود .. جدایی از کلی درد و دل کردن و خدارو صدا زدن سخت بود .. وقتی ک هدیه های خوشگل رو تحویل گرفتم و از طرف امام رضا و امام حسین اومده بودن با پرچم هاشون به استقابلمون اشک تو چشمام جمع شده بود .. دم در منتظر خانواده بودم ک بغضم از جدایی با خونه ی خدا و پرچم حرم ها ترکید .. موقع دیدن خانواده نمیدونستم خوشحال باشم یا از جدایی خونه ی خدا ناراحت .. چ شب هایی توی آغوش پر محبت خدا بودیم .. شب هایی ک از امام غریبمون صحبت میکردیم و بخاطر غربتش اشک میریختیم.. بخاطر فراموشی پدرمان اشک میریختیم .. اشک هایی ک تمام سنگینی های سال رو از یادم برد و زندگی دیگری شروع کردم زندگی با امام زمان .. 🌱 یاد اعتکافمون و حال و هواش بخیر؛ تشکر از تمامی خادما و سرپرست مجموعه؛ 📡 @Rastegaran_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم"
بساط روضه موسی‌بن‌جعفر‌ بپا کنیم...🕯🖤
-در بند بود و عالمی در بند اویند...💔 📡 @Rastegaran_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽حالا که زندان بان غرورش را شکسته داغش دو چندان میشود موسی بن جعفر(ع)...😭💔 +کربلایی‌حسین‌طاهری🕯 📡 @Rastegaran_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂السلام علی المعذب فی قعر السجون و ظلم المطامیر ذی الساق المرضوض🍂 سلام بر آنکه گرفتار شکنجه زندانهای تاریک بود و با پاهایی مجروح از این جهان رخت بربست...😭🥀 📡 @Rastegaran_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽یک توبیخ شیرین! 🔻ماجرای برخورد زیبای امام کاظم(ع) با بُشر حافی +استادپناهیان🌱 👌🏻 📡 @Rastegaran_313