#شرکتکنندهشماره16
سلام وقت بخیر 🧡
سه روز مهمون خدا بودم
این سه روز اینقدر برای من عجیب بود که نگو
اینقدر به من خوش گذشت نه برای اینکه اونجا با دوستام بازی میکردیم شاید درصد کمی برای این بود ولی شوق من بیشتر این بود که سه روز با خدا راز و نیاز میکردم با خدا درد و دل میکردم یا اینکه شب آخر که خادم های امام رضا با پرچم امام اومدن استقبالمون اینقدر خوب بود
شبایی که می ایستادیم و نماز میخوندیم یه حسی در دلم به وجود میومد که نمیتونم توصیفش کنم
اون شبی که به بچه ها نامه امام زمان دادن اشک هایی رو صورتم جاری شد دلم میخواست بشینم و با صدای بلند گریه کنم
قبل از اعتکاف که بهمون گفتن گوشی نمیتونین دنبال خودتون بیارین با خودم گفتم مگه میشه بدون گوشی باشم ولی وقتی این سه روز اونجا بودم اینقدر خوب بود که اصلا نفهمیدم چجوری تموم شد روز اخر دلم نمیخواست از خونه خدا جدا بشم دلم میخواست بمونم و بقیه دردامو به خدا بگم ولی چه میشه کرد🥹
ولی من ناامید نشدم و گفتم انشالله سال دیگه قرارم همین مسجد میام و بیشتر از وقتم استفاده میکنم♥️😍