eitaa logo
❣️فقط کلام شهید❣️
467 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
7 فایل
یا صاحب الزمان ادرکنی ✹﷽✹ #شهید_سید_مرتضی_آوینی🍂 ✫⇠شرط ورود در جمع شهدا اخلاص است و اگر این شرط را دارے، ✦⇠چہ تفاوتی مے ڪند ڪہ نامت چیست و شغلت•√ #اللهم_عجل_لولیڪ‌_الفرج #ما_ملت_شهادتیم مدیرکانال👇 @Khadim1370 آی دی کانال👇 Ravie_1370
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸 💕شهدا با معرفتند!💕 نشان به آن نشانه که خون دادند تا تو جاری شوی بی منت، بی ادعا، بی چون و چرا 💕شهدا با معرفتند!💕 نشان به آن نشانه که هر بار سمت گناهی رفتی… فقط نیم نگاهی کردند و خودی نشان دادند @Ravie_1370🌷
✍ مهمانی نزدیک شد! و ترسِ آنکه، از جاماندگانِ شعبان باشم؛ مرا احاطه کرده است ... و تو باز همان خدایی هستی؛ که از پیش، برای تمام حادثه‌هایم، چاره‌ای کرده‌ای. این‌ روزها زیاد می‌گویم؛  ” اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ قَدْ غَفَرْتَ لَنَا فِی مَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ؛ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْه‏ ” 💫 تا ؛ تمام ترسم را در آغوش تو جا بگذارم، و .. به ضیافت باشکوهت وارد شوم. @Ravie_1370🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•🌿🎞•° سربازان امام زمان از هیچ چیز جز گناهان خویش نمی‌ترسند...✌️🏻🇮🇷 📝 📸 @Ravie_1370🌷
✍ آیت الله : اگر گناه روی دل آدم بماند ، گرفتاری بار می‌آورد. نشانه‌اش این است که نیم ساعت در روضه می‌نشینیم ولی گریه نمی‌کنیم. این نشان می‌دهد که گرد و خاک روی دل ما نشسته و اگر نه ساختمان دل اینگونه است که با روضه بسوزد.اگر کسی هویٰ و هوس را کنار بگذارد، با اینکه بشر است، ولی ساختمانش عوض می‌شود. 📜 امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) می‌فرماید : «اجر کسی که قدرت بر گناه بیابد و عفت پیشه کند، کمتر از اجر مجاهد در راه خدا نیست. کسی که عفت پیشه کند، نزدیک است که جزء فرشتگان شود.» ‎‎‌‌‎‎@Ravie_1370🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هرجا ‌خسته شدی استغفار کن استغفار امان انسان است...🌱 به‌ این کاری نداشته باش که‌ چرا محزون شدی اذیتت کرده‌اند؟ گناه کردی؟ غمگین ‌شدی؟ استغفار کن... چه غم خودت را داشته‌ باشی چه غم دیگران تسبیح بردار و استغفار کن تا غم‌هایت برود...📿 @Ravie_1370🌷
*✋🏻سلام و وقت بخیر خدمت اعضا محترم کانال هر روز با شهدا🌹* *از امشب *درخدمت شما هستیم با قصه📖 زندگی شهید🩸 محمد حسین یوسف اللهی ✋🏻 امیدوارم همه دنبال کنن و از دست ندن چون 👌🏻واقعا خط به خط این قصه درس زندگیه🎀* @Ravie_1370🌷
*•••••┅═✧🦋❁﷽❁🦋✧═┅•••••* 📖 زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی": 🔸تولــد (به روایت مادر) صفحات ۱۹_۱۷ 🦋 خانه ما در یکی از کوچه های قدیمی شهر بود که به آن "کوچه جیهون" میگفتند. همسرم معلّم بود و خدا را شکر وضع مالی خوبی داشتیم. خانه مان بزرگ و با صفا بود...با ورودی هایی مزیّن شده با داربست های انگور و باغچه ای بزرگ🌿 که در آن دو درخت کاج و انواع میوه های سیب، انار، به، گلابی و انجیر خودنمایی میکردند. بوی گل های پیچ، رز، یاس و محمّدی، فضای این خانه را عطرآگین میکرد.💐 آنچه بر زیبایی این خانه می افزود،صوت زیبای قرآن و اذان صبحگاهی غلامحسین بود. یادم می آید نذر شله زرد هر ساله ای که او به مناسبت رحلت رسول اکرم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) در ماه صفر در این خانه برگزار می کرد، حال و هوای خاصّی به همه می بخشید. دقت غلامحسین در به دست آوردن برای فرزندان، آن هم از راه گچی که پای تخته سیاه می خورد، زبانزد خاص و عام بود!! او همسری مهربان و پدری دلسوز بود؛ همچنین مشاوری با تدبیر و مدیری توانا برای دانش آموزان.👌 علیرغم اینکه ما در دوران طاغوت زندگی می کردیم،امّا عشق به اهل بیت(ع)، توجه به قرآن و سخنان ائمه، به ویژه حضرت علی(ع) مهم ترین سرمایه زندگی ما بود..؛ به همین دلایل ، روز به روز عنایت حق را به وضوح درک میکردیم و درهای رحمت خداوند به سوی ما باز می شد.✨ همسرم به شغل معلّمی عشق می ورزید و چون به کشاورزی علاقه داشت، زمینی بایر در حوالی خانه خرید و اوقات فراغت به همراه بچّه ها در آن کار میکرد. چیزی نگذشت که این زمین خشک به باغی بزرگ، مملوّ از یونجه و درختان پسته تبدیل شد.🌳 فاصله سنّی بچه ها کم بود و تعدادشان زیاد...! امّا من سعی می کردم هیچ وقت از زندگی نَنالم که مبادا آرامش همسرم را بر هم بزنم. برای اینکه بار زندگی بر دوشم سنگینی نکند،بچه های بزرگ تر را در مسئولیت های خانواده شریک میکردم..؛ این شد که توانستم با سعه صدر و احترام به همسرم، به او در اداره امور بیرون و داخل منزل کمک کنم. رفتار و گفتار غلامحسین برای من الگو بود تا بتوانم فرزندانم را مطابق با که دوست داست، تربیت کنم. با اینکه پسرانم در مدارسی درس می خواندند که پدر،مدیر مدرسه آن ها بود (پرورشگاه صنعتی،یغماو ارباب زاده) امّا این از حسّاسیت من در تربیت شان ذرّه ای کم نمی کرد تا در ارتباط با خدا بیشتر دقّت کنم. در یکی از روز های تابستان۱۳۳۹ متوجّه شدم.... @Ravie_1370🌷