🌷امروزبیست وسوم اسفندماه سالگرد شهادت #سردارمخلص وبی ریای دفاع مقدس، دل داده ی #حضرت_زهرا سلام الله علیها، شهیدحاج عبدالحسین برونسی باذکر #صلوات وفاتحه گرامی باد🌺
#دلداده_حضرت_زهرا سلام الله علیها
#شهید_عبدالحسین_برونسی🌷
#یادشهدا
✅هر چیزی سر جای خودش
💓به روایت معصومهی سبکخیز همسر #شهید_برونسی:
در یکی از عملیاتها، 💍انگشترم را #نذر کردم و گفتم «اگر انشاءالله به سلامتی برگرده، همین انگشتر رو میاندازم تو ضریح امام رضا (ع)». شهید برونسی در همان عملیات مجروح شد، اما زخمش زیاد کاری نبود و سالم به خانه برگشت.
جریان نذر انگشتر را برایش گفتم خندید و گفت «وقتی نذر میکنی، برای جبهه نذر کن»
پرسیدم «چرا؟!» گفت «چون امام هشتم احتیاجی ندارند، اما جبهه الان خیلی احتیاج داره؛ حالا هم نمیخواد انگشترت رو ببری حرم بندازی».
از دستش دلخور شدم😕😔 اما چیزی نگفتم...
عبدالحسین در عملیات بعدی به سختی مجروح شد، او را به بیمارستان کرج برده بودند؛ از همان جا به ما اطلاع دادند و فهمیدیم که حالش اصلا خوب نیست بطوریکه اصلا نمیتوانست صحبت کند.
فردای آن روز برادرم از تهران زنگ زد. زود پرسیدم «چه خبر، حالش خوبه؟» گفت «خوبتر از اونی که فکرش رو بکنی الان هم یک پیغام خیلی مهم هم برای شما داشت،اولاً که سلام رساند، دوماً گفت اون انگشتری رو که عملیات قبل نذر کرده بودی، همین حالا برو حرم، بندازش در ضریح»
گیج شده بودم😢، حساب کار از دستم در رفته بود؛ گفتم «او که میگفت این کار را نکنم!» گفت:
💫 «وقتی ما رسیدیم بالای سرش، هنوز به هوش نیامده بود. هم تختیهاش میگفتند توی عالم بیهوشی داشت با پنج تن آل عبا (ع) حرف میزد، آن هم با چه سوز و گدازی! تکتک آن بزرگوارها را به اسم صدا میزد…
وقتی به هوش آمد، جریان را از خودش پرسیدیم. اولش که طفره رفت، بعد خیلی غمگین شروع کرد به گفتن؛ توی عالم بیهوشی، دیدم #پنج_تن_آل_عبا(ع) بالای سر من تشریف آوردند. احوالم را پرسیدند و دست میکشیدند روی زخمهای من و میفرمودند عبدالحسین خوشگذشته(به خیر گذشته)، انشاءالله زود خوب میشه. بعد یکی از آن بزرگوارها، عیناً انگشتر خانمم را نشانم دادند و فرمودند👈 بگویید آن انگشتر💍 را بیندازند توی ضریح».
فهمیدم خواست خودش نبوده که انگشتر را بیندازم ضریح؛ فرمایش همانهایی بود که به خاطرشان میجنگید و شاید هم یادآوری این نکته که هر چیز به جای خودش نیکوست…
#شهید_عبدالحسین_برونسی
#نذر
#امام_رضا
📚 کتاب خاک های نرم کوشک
#سلام_ودرود_برشهیدان
@Ravie_1370🌷
۲۳ اسفند ماه🌸🍃
سالگرد شهادت فرمانده ی مخلص و زهرایی دفاع مقدس
شهید والامقام
عبدالحسین برونسی
خانه ی ما ِآفتاب گیر بود از اواسط بهار تا اوایل پاییز من و بچه های قد و نیم قد دائم با گرما دست و پنجه نرم میکردیم فقط یک پنکه درب و داغان داشتیم من نمیدانستم عبدالحسین فرمانده گردان است ولی میدانستم حقوق او کفاف خریدن یک کولر را نمی دهد
یکروز اتفاقی فهمیدم از طرف سپاه تعدادی کولر به او داده اند تا به هر کسی که خودش صلاح میداند بدهد
بعضی دوستان واسطه شده بودند تا یکی از آنها را ببرد خانه خودش قبول نکرده بود بهش اصرار کرده بودند گفته بود این کولر ها مال اون خانواده هاییه که جگرشون داغ شهید داده تا وقتی نوبت اونا باش نوبت به خانواده ی من نمی رسه...
راوی:همسر شهید
#شهید_عبدالحسین_برونسی
4.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ رهبر انقلاب از نقش #اوستا_عبدالحسین در قبل از انقلاب و جنگ تحمیلی كه جزو #عجايب_انقلاب ماست میگویند...
و توصیه ایشان به مطالعهی کتاب
#خاکهای_نرم_کوشک...👌
🌹#شهید_عبدالحسين_برونسی
🕊#سالگرد_شهادت
💌 #شھـــــیدانه
🔸قبل از انقلاب بود که باید برای ادامه خدمت، میرفت منزل جناب سرهنگ. همان اول، وضع زننده همسر او را که دید فرار کرد و برگشت پادگان. ۱۸ توالت بود که هر نوبت ۴ نفر باید تمیزشان میکردند. عبدالحسین برای تنبیه، باید جور همه را میکشید.
📆 یک هفته بعد، سرهنگ رو کرد به او و گفت: دوست داری برگردی همانجا، مگر نه؟ تاثیری روی او نداشت! گفت: «اگر تا آخر خدمت مجبور باشم همه کثافتهای توالت را در بشکه خالی کرده و به بیابان بریزم، باز هم آنجا پا نمیگذارم!» ۲۰ روز دیگر به همان کار ادامه داد. مسئولان پادگان، خودشان خسته شدند و رهایش کردند.
#شهید_عبدالحسین_برونسی🌷
https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
#شهید_عبدالحسین_برونسی
برادران بسیجى نقل مىکردند: گاهى وقتها مىدیدیم که کفشهایمان واکس خورده است چون کسى را در بین نیروها براى این کار مورد نظر نداشتیم متعجب بودیم و به پیگیرى قضیه پرداختیم و بعد از مدتها فهمیدیم که وقتى نیروها مىخوابند، شهید برونسى واکس برمىدارد و کفشهاى بچهها را نگاه مىکند و هر کدام نیاز به واکس دارد را واکس مىزند.
🌹🍃🌹🍃
https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
4.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اوستا عبدالحسین بنا...
#شهید_عبدالحسین_برونسی🌹🕊
📎ما مدعیان صف اول بودیم
از آخر صف شهدا را چیدند
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج »
https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
می گفت :
در هـر ڪاری
اگر انسان خدا را در نظر بگیرد
انحراف ایجاد نمی شود
#شهـید_عبدالحسین_برونسی
#فرمانده_تیپ_۱۸_جوادالائمه_ع
◻️تاریخ ولادت:۱۳۲۱/۰۶/۰۳
◻️محل ولادت: روستای گلبوی کدکن_تربت حیدریه
◻️تاریخ شهادت: ۱۳۶۳/۱۲/۲۳
◻️محل شهادت: شرق دجله
◻️عملیات : بدر
✍ #فرازی_از_وصیت_نامه_شهید
وصیتی است که به خانواده عزیزم و به رهروان راه حق و حقیقت و آنچه که میگویم از صمیم قلب و با چشم باز این راه را پیمودهام و ثابت قدم ماندهام و امیدوارم که این قدمهایی که در راه خدا برداشتهام خدا آنها را قبول درگاه خودش قرار بدهد و ما را از آتش جهنم نجات بدهد. نگویید آنان را که کشته میشوند در راه خدا مردگانند بلکه زندهاند ایشان، ولی شما در نمییابید
#سردار_توسل
#سالروزولادت....🌿🌸🎉🌸🌿
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
#کانال
❣#فقط_ کلام _شهید❣
┄┅═✼✿✵❣✵✿✼═┅┄
https://eitaa.com/Ravie_1370
┄┅═✼✿✵❣✵✿✼═┅┄
..
🍃نام: عبدالحسینبرونسی
🕊نام پدر: حسین علی
🍃تاریخ ولادت: سوم شهریور سال ۱۳۲۱
🕊محل زندگی: گلبوی کدکن" از توابع شهرستان تربتحیدریه
🍃محلشهادت: شرق رودخانه دجله (هورالعظیم)
🕊تاریخشهادت: ۲۳ اسفندماه ۱۳۶۳
🍃فرماندهی تیپ ۱۸ جوادالائمه (ع)
🕊 عملیات بدر به شهادت رسید.
#شهید_عبدالحسین_برونسی
https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋