eitaa logo
هیئت رایت العباس (ع) کرمانشاه
314 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
740 ویدیو
7 فایل
📌کانال رسمی هیئت رایة العباس (ع) کرمانشاه 📎اطلاع رسانی برنامه های هیئت 📎ارسال فایل های صوتی و تصویری جلسات هیئت
مشاهده در ایتا
دانلود
انگار همین دیروز بود که لابه‌لای نجواهای عاشقانه‌ی بوی محرمُ استشمام کردیم و قلبمون از عشقِ ارباب تند تند زد که تو شادیِ عیدِ قربان به یادِ قربونیِ دلمون پر کشید تا صحرای پُر بَلا .‌.. بعد از چراغونیای غدیر پرچم‌مشکیا اومد و در و دیوارِ عالمُ پوشوند و لحظه شماری شروع شد که زیرِ لب زمزمه کردیم میزنه قلبم داره میاد دوباره باز بوی ... شبِ اول گذشت و اشک شدیم از غمِ نائبی که حسین‌(ع)جان کوفه نیا رو از بالای دار العماره فریاد زد ... پشت بندش دق کردیم از غمِ شش ماهه و شه‌زاده و... رسیدیم به شبِ نهم و از تهِ چشمامون ای اهلِ حرم میر و علمدار نیامدُ ضجه زدیم و مُردیم برای علمدارترین ... و جای خالیِ علمدارِ حضرت‌آقا و سوختن ما در فراقش... شبِ از راه رسید و صبحُ التماس کردیم که طلوع نکنه واسه بدنی که ظهرِ فردا زیرِ سُمِ اسبان است... دلمون غروب کرد با غروبِ عاشورا .. شمع روشن کردیم و تو حرارتش سوختیم برای دلِ سوخته‌ی (س). .. برای شامِ غریبانی که سحر نداره ... که پدر نداره ... مرهمِ زخمِ تموم شدنِ دهه‌ی اول شد ذوقِ و و گذروندیم روزا رو به همین امید که ... همون وسطا سری زدیم به کنجِ خرابه و شدیم هم‌آوازِ دلِ که از یتیمی میخونه ،از دلتنگیِ بابا .. سه‌ساله‌ای که با نوازشِ سرِ بابا آروم گرفت .. تا همیشه ... کم کم پیچید تو فضا یه عده راهی شدن ،قدم قدم... با یه علم... یه عده جا موندن، شبیهِ کسی که هر چی دویید؛ولی نرسید... اربعینتم با شُکر گفتن راهی‌شدنای کربلات و داغِ جاموندگی که چسبید رو دلِ جامونده‌ها گذشت... دل خوش ‌شدیم به آخرِ و اشکایی که میشد پادزهرِ زهرِ دلتنگی به روضه‌هایی که از هر جاش رد میشدی یه کوچه به باز میشد ... حالا ... بساطِ سیاهیِ عالم و موندیم مایی که .. حالا گذشت همه‌ی لحظه‌های تو روضه هات بودن ... ولی ما که‌ نمیگذریم‌ از اربابِ دلم بابا حسینِ من .. ما که کل یومٍ عاشورا رو یادمون نمیره .. شما هم نمیگذری از نوکرات مگه نه ؟! شما هم ما رو یادت نمیره ؟ شما هم همیشه حواست به پرچمت هست که از سرمون کنار نره ؟ شما هم از خدا میخوای برامون زنده موندن تا محرمِ سالِ بعدُ؟ خیلیامون امسال تو جاده‌ی نجف به کربلا قدم نزدیما ما هنوزِ داغ جاموندنیما ... دعا میکنی برای اومدنِ پسرت پیشِ ما ؟ که به حقِ آبروی خودت تموم شه این ؟ که پایانِ صفر پایانِ سفر باشه ؟.. میدونم که دعا میکنی .. که هر چی داریم از دعای شما بوده .. راهمونُ همیشه با نورِ خودت روشن نگه دار "مصباح‌الهدایةِ" من... از غرق شدن تو هر دریایی جز دریای خودت نجاتمون بده " سفینةِ‌النجاةِ " من ... مزدِ این دو ماه اشک و نوکریم باشه فداییِ سرت ... من چیزی نمیخوام جز موندن ... و اینک جامه‌های عزایمان را به نیت قبولی اشکهایمان و نگاه مادرانه‌‌‌ی  حضرت‌زهرا‌‌(س) یادگار امسال میگذاریم کُنج گنجه‌ی یادگاریهای حرم با هزاران که چه زود ضیافت اشک ارباب به سر آمد و چشم به راه مُحرم دیگر میشویم تا دوباره با احرام مشکی‌ دوماه عاشقی کنیم... دوماه عزادار‌یهایتان مقبول درگاه حق @Rayat_Al_Abbas
انگار همین دیروز بود که لابه‌لای نجواهای عاشقانه‌ی بوی محرمُ استشمام کردیم و قلبمون از عشقِ ارباب تند تند زد که تو شادیِ عیدِ قربان به یادِ قربونیِ دلمون پر کشید تا صحرای پُر بَلا .‌.. بعد از چراغونیای غدیر پرچم‌مشکیا اومد و در و دیوارِ عالمُ پوشوند و لحظه شماری شروع شد که زیرِ لب زمزمه کردیم میزنه قلبم داره میاد دوباره باز بوی ... شبِ اول گذشت و اشک شدیم از غمِ نائبی که حسین‌(ع)جان کوفه نیا رو از بالای دار العماره فریاد زد ... پشت بندش دق کردیم از غمِ شش ماهه و شه‌زاده و... رسیدیم به شبِ نهم و از تهِ چشمامون ای اهلِ حرم میر و علمدار نیامدُ ضجه زدیم و مُردیم برای علمدارترین ... و جای خالیِ علمدارِ حضرت‌آقا و سوختن ما در فراقش... شبِ از راه رسید و صبحُ التماس کردیم که طلوع نکنه واسه بدنی که ظهرِ فردا زیرِ سُمِ اسبان است... دلمون غروب کرد با غروبِ عاشورا .. شمع روشن کردیم و تو حرارتش سوختیم برای دلِ سوخته‌ی (س). .. برای شامِ غریبانی که سحر نداره ... که پدر نداره ... مرهمِ زخمِ تموم شدنِ دهه‌ی اول شد ذوقِ و و گذروندیم روزا رو به همین امید که ... همون وسطا سری زدیم به کنجِ خرابه و شدیم هم‌آوازِ دلِ که از یتیمی میخونه ،از دلتنگیِ بابا .. سه‌ساله‌ای که با نوازشِ سرِ بابا آروم گرفت .. تا همیشه ... کم کم پیچید تو فضا یه عده راهی شدن ،قدم قدم... با یه علم... یه عده جا موندن، شبیهِ کسی که هر چی دویید؛ولی نرسید... اربعینتم با شُکر گفتن راهی‌شدنای کربلات و داغِ جاموندگی که چسبید رو دلِ جامونده‌ها گذشت... دل خوش ‌شدیم به آخرِ و اشکایی که میشد پادزهرِ زهرِ دلتنگی به روضه‌هایی که از هر جاش رد میشدی یه کوچه به باز میشد ... حالا ... بساطِ سیاهیِ عالم و موندیم مایی که .. حالا گذشت همه‌ی لحظه‌های تو روضه هات بودن ... ولی ما که‌ نمیگذریم‌ از اربابِ دلم بابا حسینِ من .. ما که کل یومٍ عاشورا رو یادمون نمیره .. شما هم نمیگذری از نوکرات مگه نه ؟! شما هم ما رو یادت نمیره ؟ شما هم همیشه حواست به پرچمت هست که از سرمون کنار نره ؟ شما هم از خدا میخوای برامون زنده موندن تا محرمِ سالِ بعدُ؟ خیلیامون امسال تو جاده‌ی نجف به کربلا قدم نزدیما ما هنوزِ داغ جاموندنیما ... دعا میکنی برای اومدنِ پسرت پیشِ ما ؟ که به حقِ آبروی خودت تموم شه این ؟ که پایانِ صفر پایانِ سفر باشه ؟.. میدونم که دعا میکنی .. که هر چی داریم از دعای شما بوده .. راهمونُ همیشه با نورِ خودت روشن نگه دار "مصباح‌الهدایةِ" من... از غرق شدن تو هر دریایی جز دریای خودت نجاتمون بده " سفینةِ‌النجاةِ " من ... مزدِ این دو ماه اشک و نوکریم باشه فداییِ سرت ... من چیزی نمیخوام جز موندن ... و اینک جامه‌های عزایمان را به نیت قبولی اشکهایمان و نگاه مادرانه‌‌‌ی  حضرت‌زهرا‌‌(س) یادگار امسال میگذاریم کُنج گنجه‌ی یادگاریهای حرم با هزاران که چه زود ضیافت اشک ارباب به سر آمد و چشم به راه مُحرم دیگر میشویم تا دوباره با احرام مشکی‌ دوماه عاشقی کنیم... دوماه عزادار‌یهایتان مقبول درگاه حق @Rayat_Al_Abbas