#خاطرات_شهدا #برادر_شهید ۱۵ ساله بودم.. بعد از یک دوره سه ماهه که با برادر در پادگان ابوذر خداحافظی میکردم تا منطقه را ترک کنم😊، تمام لباسهای تنم همان لباسهایی بود که با خود آورده بودم؛ بجز یک قلاب کمربند که در این مدت از پادگان برداشته بودم آنهم به سبب ضرورت.. سریعا قلاب را باز کرد و گفت: این قلاب از اموال بیت المال است و نباید بیرون از منطقه و مورد استفاده شخصی قرار دهیم..😌 در آن مدت به رزمندگان حقوقی معادل حقوق کارمندی تعلق میگرفت که برادر شهیدم حتی من را در بدو ورود از گرفتن آن نیز منع کرد و گفت: هر چقدر پول خواستی خودم به تو خواهم داد...🥺 #شهید_حسن_عبدالحفیظی ~~~~~••••••●●● @Besabkeshohada313

#خاطرات_شهدا #برادر_شهید : شهید در مبارزات قبل از انقلاب خیلی فعالیت داشت به طوری که وقتی در محل با نیروهای شهربانی و یا چماق به دستان درگیر می شدیم هنگام فرار، ایشان می ایستاد و به سمت آن ها سنگ پرتاب می کرد و در طی همین مبارزات، شهید چند بار دستگیر شد که ما مانع شدیم مأموران شهربانی او را ببرند.😉 🌷🌷🌷 ~~~~~~~•••••••●●● @Besabkeshohada313

#برادر_شهید دلسوز و با محبت بود اگر می‌شنید برای کسی اتفاقی افتاده سعی می‌کرد حتما به کمک آن فرد برود. یک مدتی پیگیری می‌کرد تا صندوقی را تاسیس کند و بتواند مشکلات بچه‌ها را تا حدودی حل کند.... #شهید_ابوالفضل_نیکزاد ~~~~~••••••••●●● @Besabkeshohada313

#برادر_شهید ابوالفضل ویژگی بسیار خوبی داشت یکی از آن‌ها این بود که به حریم خانواده ارزش می‌گذاشت و حرمت همه افراد خانواده را رعایت می‌کرد و همه کارهای او حساب و کتاب داشت.👌🏻 #شهید_ابوالفضل_نیکزاد ~~~~~•••••••●●● @Besabkeshohada313