eitaa logo
💕ارتباط باخدا💕☝
1.2هزار دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
6.1هزار ویدیو
182 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5832627860698824758.mp3
زمان: حجم: 1.77M
💠 💠 السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ
🌿 آیت الله گلپایگانی(ره) : ☘ گریه بر سیدالشهداء(علیه السلام) تولی است ، اما گریستن در عزای حضرت زهرا (سلام الله علیها) هم تولی و هم تبری است.
حجت‌الاسلام عالی سخنرانی مهدوی استاد عالی .mp3
زمان: حجم: 1.59M
⭕️ دوری از امام زمان به خاطر یک عصبانیت 🎤سخنان استاد مسعود عالی پیرامون خشم و عصبانیت و کنترل آن را با بیان یک خاطره از آیت الله حسن زاده آملی @RazehKhelghat97
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
99-10-28 hoseini ghomi_2.mp3
زمان: حجم: 13.9M
👤 📚 موضوع: سیره تربیتی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
99-10-29(farahzad).mp3
زمان: حجم: 12.26M
👤 📚 موضوع: شرح دعای ۲۲ صحیفه سجادیه و نکاتی پیرامون معرفت نفس
🖤 سلام‌الله‌علیها فرمودند: 🍃 هر کس عبادات و کارهای خود را خالصانه برای خدا انجام دهد، خداوند بهترین مصلحت ها و برکات خود را برای او تقدیر می نماید. 📖 بحارالانوار ج 67، ص 249، ح 25 اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
💠 حکایت بسیار زیباست👌 اقای سید علی اکبر کوثری ( از روضه خوان های قدیم قم و از پیرغلام های مخلص اباعبدلله علیه السلام) در ظهر عاشورای یک سالی به یکی از مساجد قم برای روضه خوانی تشریف میبرند. بچه های آن محله به رسم کودکانه ی خود بازی میکردند و به جهت تقلید از بزرگترها، باچادرهای مشکی و مقنعه های مشکی مادرانشان حسینیه و تکیه ی کودکانه و کوچکی در عالم کودکی،در گوشه ای از محله برای خودشان درست کرده بودند. مرحوم سید علی اکبر میگه بعد از اتمام جلسه اومدم از درب مسجد بیام بیرون یکی از دختر بچه های محله اومد جلوم و گفت اقای کوثری برای ماهم روضه میخونی؟ گفتم: دخترم روز عاشوراست و من تا شب مجالس مختلفی وعده کردم و چون قول دادم باید عجله کنم که تاخیری در حضورم نداشته باشم. میگه هر چه اصرار کرد هتوجهی نکردم تا عبای منو گرفت و با چشمان گریان گفت مگه ما دل نداریم!؟ چه فرقی بین مجلس ما و بزرگترها هست؟ میگه پیش خودم گفتم دل این کودک رو نشکنم و قبول کردم و به دنبالش باعجله رفتم تا رسیدیم. حسینیه ی کوچک و محقری بود که به اندازه سه تا چهار نفر بچه بیشتر داخلش جا نمیشدند. سر خم کردم و وارد حسینیه ی کوچک روی خاکهای محله نشستم و بچه های قد و نیم قد روی خاک دور و اطرافم نشستند. سلامی محضر ارباب عالم حضرت سیدالشهدا عرضه کردم السلام علیک یاابا عبدالله... دو جمله روضه خوندم و یک بیت شعر از آب هم مضایقه کردند کوفیان... دعایی کردم و اومدم بلند بشم باعجله برم که یکی از بچه ها گفت تا چای روضه رو نخوری امکان نداره بزاریم بری رفت و تو یکی از استکانهای پلاستیکی بچه گانشون برام چای ریخت، چایی سرد که رنگ خوبی هم نداشت با بی میلی و اکراه استکان رو اوردم بالا و برای اینکه بچه ها ناراحت نشن بی سر و صدا از پشت سر ریختم روی زمین و بلند شدم و رفتم... شام عاشورا (شب شام غریبان امام حسین) خسته و کوفته اومدم منزل و از شدت خستگی فورا به خواب رفتم. وجود نازنین حضرت زهرا صدیقه ی کبری در عالم رویا بالای سرم امدند طوری که متوجه حضور ایشان شدم به من فرمود: آسید علی اکبر مجالس روضه ی امروز قبول نیست. گفتم چرا خانوم جان فرمود: نیتت خالص برای ما نبود. برای احترام به صاحبان مجالس و نیات دیگری روضه خواندی فقط یک مجلس بود که از تو قبول شد و ما خودمون در اونجا حضور داشتیم، و اون روضه ای بود که برای اون چند تا بچه ی کوچک دور از ریا و خالص گوشه ی محله خواندی.... آسید علی اکبر ما از تو گله و خورده ای داریم! گفتم جانم خانوم، بفرمایید چه خطایی ازم سر زده؟ خانوم حضرت زهرا با اشاره فرمودند اون چای من بادست خودم ریخته بودم چرا روی زمین ریختی!!؟ میگه از خواب بیدار شدم و از ان روز فهمیدم که توجه و عنایت اونها به مجالس بااخلاص و بی ریاست و بعد از اون هر مجلس کوچک و بی بضاعتی بود قبول میکردم و اندک صله و پاکتی که از اونها عاید و حاصلم میشد برکتی فراوان داشت و برای همه ی گرفتاری ها و مخارجم کافی بود. بنازم به بزم محبت که در آن گدایی و شاهی برابر نشیند... (برگرفته از خاطرات آن مرحوم) ‌‌‌
🤲🏻 💎عَلَی اَن نُبَدِّلَ اَمثالَکُم و نَنشکُم فی مالا تَعلَمونَ 🕋سوره ی واقعه، آیه ۶۱ 🌀اتاق هتل رو تا ساعت ۵ خالی کنید. افراد دیگری می خواهند بیان! تو دیگه میتونی به اون اتاق دل ببندی؟ دنیا هم همینطوریه...
📚 ﷽ 📚 🔸هر وقت چیزی باعثِ تعالیِ روحِ انسان و تقّربِ او به خدا شود، - در اصطلاحِ قرآنی - آن چیز مبارک است؛ وَاِلّا یا خنثی است و یا اگر موجبِ بُعد گردد، نکبت است. 🔸برکت، زیادیِ مال نیست؛ تبدیلِ مادّه به معناست. نانی که انسان می‌خورَد اگر صرفِ طاعت و عبادت و خدمت شود، برکت است؛ و کبابی که انسان می‌خورَد اگر باعثِ ثِقل و قساوت و غفلت گردد، نکبت است.
📚 ﷽ 📚 🔸باران که می‌بارد، همهٔ پرندگان به دنبالِ سرپناه‌اَند؛ امّا عقاب برای اجتناب از خیس شدن، بالاتر از ابرها پرواز می‌کند! 🔸این، دیدگاه است که تفاوت را خلق می‌کند.