5.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽
◾️روضه سوزناک
⬜️ حضرت سکینه بنت الحسین علیهاالسّلام
🎙میرزا محمدی
🏴 اَلسَّلٰامُ عَلَیْکــِــــ
یـٰا سَیِّدَتَنـٰا سکینه بِنْتَ ٱلْـحُسَیْنِ ٱݪــشَّهـیٖـدِ
░░░░░░░░░░░░
هدایت شده از 💕ارتباط باخدا💕☝
﷽
#جهت_حاجات_و_مهمات_سخت
🌹ختم هفتگی از
امام حسین عليهالسّلام
🌸🍃گویند از
🟩 امامحسینعليهالسّلام
روایت شده است که
🕋 رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودند:
☟☟☟
🌸🍃جهت قضای #حوائج
یک هفته ( هفت روز )
و هر روزی
هریک از این اذکار را
🧮 هـزار مـرتبه
به این ترتیب بخواندحاجت او روا شود
وَ اِلّا
فردای قیامت دامنگیر من باشد
ִֶָ ִֶָ ִֶָ ִֶָ ִֶָ ִֶָ ִֶָ ִֶָ ִֶָ ִֶָ ִֶָ ִֶָ
✨روز #شنبه
⇦〖یـٰاحَـیُّ یـٰاقَـیّـُومُ〗
✨روزیکشنبه
⇦〖 ايّٖـٰاکَ نَـعْـبُـدُ وَ ایّٖـٰاکَ نَـسْـتَـعـيٖـنُ 〗
✨روزدوشنبه
⇦〖 سُـبْـحـٰانَ ٱللّٰـهِ وَٱلْـحَـمْـدُلِلّٰـهِ 〗
✨روزسه شنبه
⇦〖 يـٰا اَللّٰـهُ يـٰارَحْـمـٰنُ 〗
✨روزچهارشنبه
⇦〖 حَـسْـبـیَٖ ٱللّٰـهُ و نِـعْـمَ ٱلْـوَکـیٖـلُ 〗
✨روزپنجشنبه
⇦〖 يـٰاغَـفُـورُ يـٰارَحـيٖـمُ 〗
✨روزجمعه
⇦〖 یـٰاذَٱلْـجَـلٰالِ وَٱلْاِکْـرٰامِ 〗
📚 گوهرشب چراغ ج۲ص۶۴
ִֶָ ִֶָ ִֶָ ִֶָ ִֶָ ִֶָ ִֶָ ִֶָ ִֶָ ִֶָ ִֶָ ִֶָ
به نام خدا
السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
🌺اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🌺
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✅ سلام و ادب
روز سه شنبه زیبایتان به خیر
🌺
✅ ذکر روز سه شنبه :
(یا ارحم الراحمین /ای بخشنده ترین بخشندگان)(۱۰۰مرتبه)
💎 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن
🌹🌷🌼
آیات صفحه🌹( ۴۱۹ )🌹
به نیت: بر طرف شدن موانع ظهور جان جهان، مهدی صاحب الزمان(عج)
☀️ اعوُذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
4_5787459725461292775.mp3
1.97M
🔸ترتیل صفحه 419 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده
قرآن ترجمه المیزان
سوره 33
سوره مبارکه الاحزاب
صفحه 419
وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُمْ وَمِنْكَ وَمِنْ نُوحٍ وَإِبْرَاهِيمَ وَمُوسَىٰ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ۖ وَأَخَذْنَا مِنْهُمْ مِيثَاقًا غَلِيظًا (7)
و [ياد کن] وقتى را که از پيامبران [در مورد تبليغ رسالت] پيمان گرفتيم و [نيز] از تو و از نوح و ابراهيم و موسى و عيسى بن مريم; و از آنان پيمانى محکم گرفتيم. (7)
لِيَسْأَلَ الصَّادِقِينَ عَنْ صِدْقِهِمْ ۚ وَأَعَدَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا أَلِيمًا (8)
تا [خدا] صادقان [در عقيده و عمل] را از راستى شان بپرسد [و پاداششان دهد] و براى کافران عذابى دردآور آماده کرده است. (8)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا وَجُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا ۚ وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا (9)
اى کسانى که ايمان آورده ايد! نعمت خدا را بر خود به ياد آوريد وقتى که سپاهيانى سوى شما آمدند، پس بادى [سخت] و سپاهيانى که آنها را نمى ديديد بر آنان فرستاديم [تا آنها را شکست دادند] و خدا به آنچه انجام مى دهيد بينا است. (9)
إِذْ جَاءُوكُمْ مِنْ فَوْقِكُمْ وَمِنْ أَسْفَلَ مِنْكُمْ وَإِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا (10)
وقتى که از بالا و از پايين شما به سويتان آمدند و آن گاه که چشم ها خيره شد و جان ها به حنجره ها رسيد و به خدا گمان ها مى برديد. (10)
هُنَالِكَ ابْتُلِيَ الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزَالًا شَدِيدًا (11)
آن جابود که مؤمنان آزمايش شدند و به تزلزلى سخت دچار گشتند. (11)
وَإِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُورًا (12)
و آن گاه که منافقان و کسانى که در قلب هايشان مرضى بود، مى گفتند: خدا و رسولش جز به فريب ما را وعده [نصرت] نداده اند. (12)
وَإِذْ قَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ يَا أَهْلَ يَثْرِبَ لَا مُقَامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا ۚ وَيَسْتَأْذِنُ فَرِيقٌ مِنْهُمُ النَّبِيَّ يَقُولُونَ إِنَّ بُيُوتَنَا عَوْرَةٌ وَمَا هِيَ بِعَوْرَةٍ ۖ إِنْ يُرِيدُونَ إِلَّا فِرَارًا (13)
و آن گاه که گروهى از آنان گفتند: اى اهل يثرب! [صحنه نبرد] جاى ماندن شما نيست پس برگرديد و گروهى از آنان از پيامبر اذن [رفتن ]مى خواستند و مى گفتند: خانه هاى ما بى حفاظ است، در حالى که آنها بى حفاظ نبود [و] آنان جز اراده فرار نداشتند. (13)
وَلَوْ دُخِلَتْ عَلَيْهِمْ مِنْ أَقْطَارِهَا ثُمَّ سُئِلُوا الْفِتْنَةَ لَآتَوْهَا وَمَا تَلَبَّثُوا بِهَا إِلَّا يَسِيرًا (14)
و اگر از اطراف خانه هايشان بر آنان هجوم مى شد و از آنان فتنه (ارتداد و جنگ با مسلمانان) درخواست مى گرديد، به سراغ آن مى آمدند و براى آن جز اندکى [به قدر زمان درخواست] درنگ نمى کردند. (14)
وَلَقَدْ كَانُوا عَاهَدُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ لَا يُوَلُّونَ الْأَدْبَارَ ۚ وَكَانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْئُولًا (15)
و همانا از پيش [هنگام بيعت با پيامبر] با خدا عهد کرده بودند که پشت [به دشمن] نکنند و عهد خدا بازخواست شدنى است. (15)
🌷 نکته تفسیری صفحه ۴۱۹🌷
جنگ احزاب:
این آیه و شانزده آیه ی بعد، در باره ی جنگ احزاب سخن می گوید؛ جنگی نابرابر و بسیار دشوار که به امداد الهی و رشادت مسلمانان راستین، به ویژه دلاوری امیر مؤمنان علی علیه السلام، در کمال ناباوریِ کافران، به نفع مسلمانان تمام شد و یکی از برگ های زرّین تاریخ اسلام به حساب می آید. ماجرا از این قرار بود که در سال چهارم هجری ، گروهی از یهودیان مدینه نزد مشرکان مکّه رفتند و آنان را به جنگ با مسلمانان تشویق کردند و قول دادند که تا آخرین نفس در کنارشان بایستند. سپس سراغ برخی قبایل مشرک دیگر رفتند و آنان را نیز به جنگ با اسلام دعوت کردند. این قبایل نیز از هم پیمانان خود خواستند که برای جنگ با مسلمانان، به مدینه لشکرکشی کنند.
در نتیجه ی این پیمان شوم، گروه های مختلف مشرکان(احزاب) با لشکری ده هزارنفره به سوی مدینه حرکت کردند تا کار اسلام را یکـسره کنند و مدینه را غارت کرده، نور خدا را خاموش کنند. این در حالی بود که لشکر مسلمانان تنها از سه هزار مرد جنگی برخوردار بود. هنگامی که این خبر به مدینه رسید، به فرمان پیامبر(ص) ، مسلمانان با هم مشورت کردند و بنا بر پیشنهاد نیکوی سلمان فارسی، مقرّر شد که دور مدینه خندقی حفر شود تا مشـرکان به راحت نتوانند پا به شهر بگذارند. از این رو این جنگ به «خندق» نیز معروف است. هنگامی که مشرکان به مدینه رسیدند، ترس عجیبی در دل های مردم ـ به ویژه افراد سست ایمان ـ ایجاد شد. در این زمان، منافقان دست به کار شدند و با تضعیف روحیه ی مسلمانان تلاش کردند لشکر اسلام و مردم مدینه را از داخل متلاشی کنند. گروهی از آنان، به بهانه ی دروغین بی حفاظ بودن خانه هایشان، از پیامبر اجازه ی ترک جهاد گرفتند و پا به فرار گذاشتند، و گروهی نیز در میان مردم چنین زمزمه کردند که وعده های خدا و پیامبرش جز دروغ نیست! ترس عمومی به بالاترین حد خود رسیده بود. به فرموده ی قرآن، چشم ها از وحشت خیره مانده و جان ها به گلو رسیده بود. برخی از مسلمانان، به خدا و وعده های او شک کردند و به تزلزل و اضطراب شدیدی افتادند و به امتحانی بسیار سخت مبتلا شدند. عدّه ای از مشرکان تلاش کردند از خندق عبور کنند؛ ولی ناکام ماندند. عاقبت یکی از افراد جنگاور لشکر مشرکان به نام «عَمْرو بن عَبدوَد» با اسب خود از خندق پرید و به لشکر مسلمانان نزدیک شد و شروع به رجزخوانی و مبارزه طلبی کرد. هیچ یک از مسلمانان حاضر نشد با عمرو روبه رو شود؛ جز شیرمرد لشکر اسلام، علی علیه السلام. آن حضرت با شجاعتِ تمام به مبارزه با عمرو شتافت و پس از جنگی نمایان، او را شکست داد و به دوزخ روانه کرد. علاوه بر این شکستِ کاری، به فرمان خدا، توفانی در لشکر مشـرکان وزیدن گرفت و خیمه و اسباب و وسایل آنان را در هم کوبید، و فرشتگانی نیز از سوی خدا مأمور شدند تا دلهای مسلمانان را گرم و محکم، و دل های کافران را خالی و پر از ترس کنند. با دست به دست دادن این پیشامدها، کافران به کلی از پیروزی مأیوس شدند و با ترس و خفّت و خواری به سرزمین های خود بازگشتند .