🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃
🔴کرامت بسیار فوق العاده طی الارض از شیخ محمد تقی پاره دوز تهرانی بهمراه صاحبخانه❗️
🔰مرحوم شیخ محمد تقی پاره دوز تهرانی که در خیابان مولوی اول چهار راه مولوی در یک کوچه فرعی ساکن بود هنوز ازدواج نکرده بود از یکی از حاجیان بازار یک زیر زمین اجاره کرده بود و همیشه سحرها برای تهجد بیدار می شد و پس از چند دقیقه از خانه بیرون می رفت با آنکه کلید نداشت و هنگام مراجعت هم بدون کلید وارد میشد.
🍃روزی همسر صاحب خانه جریان را به شوهر نقل کرد آن شب صاحب خانه تا سحر بیدار ماندو از پنجره اتاق تاریکی ایشان را زیر نظر گرفت دید امشب هم مثل هر شب دو ساعت قبل از اذان بیدار شده نخست وضوی باحالی گرفت و به آسمان نگاه کرده: "ربنا اننا سمعنا منادی للایمان ان امنو ابربکم فامنا ربنا فاغفرلنا ذنوبنا و کفرعنا سیاتنا و توفنامع الابرار" سپس قبل از اینکه از خانه بیرون رود صاحب خانه به داخل حیاط آمد و به ایشان سلام داد و جریان را سوال نمود که چگونه می روی و چگونه بر میگردی؟
🍃کفاش گفت: حالا مگر اشکال چیست؟ صاحب خانه گفت: من نمی گویم ولی حاجیه خانم می گوید نکند شیخ محمد تقی دزد باشد! شیخ گفت: من که زن و بچه ندارم خرجی هم ندارم دزدی کنم کجا بگذارم حالا که این طور است امشب بیا با هم دزدی کنیم!! سپس گفت شما وضو بگیرید چهار کعت نماز نافله شب را در همان منزل خواندند وبعد دست او را گرفت و از خانه بیرون رفتند او کلید برای گشودن در استفاده نکرد. فقط دستش را به روی در گذاشت و جملهای گفت و در باز شد.
🍃چند قدمی بیشتر نرفته بودند وارد حرم امام رضا علیه السلام شدند وگفت حاج اقا اینجا را میشناسی؟ گفت: بله مشهد است. حرم مشرف شدند. زیارتنامه مختصری خواندند باز دست اورا گرفت و از صحن بیرون شدند وارد صحن جدیدی شدند. مرحوم شیخ محمد تقی پرسید اینجا را هم میشناسی؟ وی دقتی کرد و گفت: اینجا نجف اشرف است. چون قبلا رفته بودند و سپس حرم سایر ائمه را به همان کیفیت رفت و حرمین شریفین به طوری که اول اذان صبح در مسجد الحرام بودند. پس از نماز صبح کمی نشسته و مراجعت نمودند. هنگام ورود به منزل حاج اقا روی دست وپای ایشان افتاد و معذرت خواهی کرد و گفت همه منزل را به نام شما میزنیم وما مستاجر شما خواهیم بود و در همین زیر زمین خواهیم بود.
🍃شیخ گفت من امروز آخر عمرم هست. استادم گفت اگر اسرارت را فاش کنی یا به نحوی فاش بشود همان روز آخر عمر توست. حالا هم خسته هستم باید بخوابم 9صبح در بزنید اگر جواب ندادم مرا حلال کنید و اگر جواب دادم با هم صحبت خواهیم نمود. حاج آقا به منزل رفت و جریان را به همسرش گفت هردو از شرمساری تا نه صبح نخوابیدند و گریه کردند. صبح در اتاق را آهسته زدند جوابی نیامد محکمتر زدند بازهم نیامد دفعه سوم محکمتر باز هم جوابی نیامد.
🍃در را باز کردند دیدند ایشان رو به قبله دراز کشیده و جان را به جان آفرین تسلیم نموده. حاج آقا همسایه هارا خبر کرد. بیایید یکی از اولیاالله با ما هم نشین بوده وما آنرا نمیشناختیم. صاحب خانه و همسایگان جنازه این ولی خدا را دفن نمودند و عمری را با شرمندگی سپری نمودند.
📚برگرفته از سایت آیت الله شوشتری
↶💟☆《 به ما بپیوندید 》☆💟↷
🌺🍃✨کانال معرفتی #عارفین✨🍃🌺
#لطفا ازدوستان خوددعوت کنید👇
╔═🌎🌙══════╗
@RazehKhelghat97
╚══════🌎🌙═╝
🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃
#یا_الهالعاصین_ای_خدای_گناهکارانی
#که_به_جز_تو_کسی_را_ندارند‼️
#الهی_من_لی_غیرک💕
🌹حضرت آیت الله فشارکی:
✍در بعض اخبـار وارد اسـت كه وقتى #حضرت_موســى در هنگام #مناجــات
سه مرتبه عرض كرد: یا "اله العالمیــن!" یك دفعــه لبیــــك شنیــد. عــرض كـرد:
💠یا الهالعاصین!(ای #خدایگناهکاران)
دو مرتبــه #لبیــك شنیــد عــرض كـرد: پروردگـارا! در سه نـداء اول #یك_دفعه جــواب فرمــودى و در یــك نـداء آخــر دو دفعه! #خطــاب مستطــاب رسیــد:
🍃عالمیـن به #علم خـود #مغـرورند و #عارفین به #معرفت خود مطمئناند و #عابدین به #عبادت خود امیدوارند اما #اهل_معصیـت كسـى را به #غیـر #من #نمیشناسنـد لذا دو دفعه جواب گفتم!
📚به نقل از: عنوان الکلام، ج1، ص60