💕ارتباط باخدا💕☝
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹 ❣ ﷽❣ 🌷 #اعمال_شب_جمعه 💚 شب جمعه بسیار شب
🌹 🍃 🌹
#اعمال_شب_جمعه
نماز و دعای کمیل و دعای پر فیض شب جمعه
برای دستیابی به پست مورد نظر روی ریپلی کلیک کنید
#التماس_دعای_فرج 🌺😍
❣﷽❣
💠 #تفسیر_زیارت_عاشورا
⬅️ #قسمت 1⃣
📕در کتاب ″المحاسن- ج۱، ص۲۶۶″ از امام صادق (ع) سوال کردند ما چطور نسبت به کسی بدانیم که او هم ما را دوست دارد یانه؟ ایشان می گویند هر گاه کسی را دوست داشتی، دوستی خودت را به او اظهار کن. در بحث رابطه ی زن و شوهر هم گفتند اگر مردی زنش را دوست دارد و یا بر عکس حتما اظهار کند فقط اظهار قلبی فایده ندارد، اظهار زبانی هم باید انجام بشود.
👌این اظهار عشقی که ما نسبت به یک نفر داریم یا می تواند زبانی باشد یا می تواند قلبی باشد و یا می تواند عملی باشد. حالا این موضـوع را وصل به بحث ائمه می کنیم👇
💞ما نسبت به امام حسین (ع) عشقی داریم حالا می خواهیم این عشقمان را به امام ثابت بکنیم راه زبانی اش؛ خواندن زیارت عاشورا است یا همین سلام هایی که به محضر ایشان می دهیم. راه قلبی اش؛ خُب عشق امام حسین در دلهای ما هست. در روایت هم داریم که اگر می خواهید بدانید چقدر عشق امیرالمومنین (ع) در قلب شما هست، ببینید وقتی اسم حضرت علی برای شما برده می شود چه احساسی به شماها دست می دهد در این صورت می توانید نسبت خودتان به امیرالمومنین (ع) و سایر ائمه را احساس کنید.
📜ما در دعای معرفت دعایی که آخر مفاتیح است و با «اَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﻋَﺮﱢﻓْﻨﻰ نَفْسَکَ» شروع می شود در این دعا یک قسمتی داریم که خیلی قشنگ است و شاید خیلی ها بخوانند و از کنارش رد بشوند اما به عمقش توجه نکنند. می گوید؛ «اَﻟﻠﻬُﻢَ لَیَّن قَلْبِی لِوَلی امِرِکْ» خدایا قلب من را نسبت به ولی امر امام زمان (عج) نرم کن.
💢در خیلی از مواقع پیش می آید انسان به خاطر گناهانی که در طول روز و یا در طول عمرش انجام می دهد این گناهان یک غباری را در دل او می اندازند و انسان با بحث استغفار کردن و توبه هایی که از گناهان خودش می کند آن گرد و غبار را از قلب می زداید. اما اگر این توبه انجام نشود قلب تیره و تیره تر می شود تا جایی که اسم امام زمان می آید، روضه اباعبدالله خوانده می شود اصلا طرف عین خیالش هم نیست.❌
👈اظهار محبت قلبی هم همین طور است هر وقت اسم امام حسین شنیده می شود دلها به سمت ایشان میل پیدا بکند و انسان یاد ایشان را بکند. اظهار نظر عملی هم می توانیم بگوییم رفتن به هیئت ها، سینه زنی ها، نذری هایی که می دهند اظهار نظر عملی نسبت به امام حسین می شود و یا می توانیم بگوییم اظهار نظری که نسبت به یک فرد می کنیم می تواند در قالب هدیه دادن باشد همین قدر یک انسانی به یک انسان دیگر هدیه می دهد یعنی می خواهد بگوید من تو را دوست دارم این خودش یک اظهار نظر عملی است.
⚠️در بحث اظهار محبت نسبت به خدا و ائمه بالاترین درجه اش جان نثاری است که انسان جان خودش را در راه اهل بیت و خدا می دهد. زیارت عاشورا یک محبت دو نفر را نسبت به انسان و امام حسین (ع) یاد می دهد. از این طرف می خوانیم امام حسین با جهادی که در راه خدا کرد و با تمام خانواده اش و تمام جان و مالش در راه خدا قیام کرد و شهید شد تا راهی برای سیر و سلوک افراد باشد افرادی که از طریق توسل به امام حسین به درجات بالا برسند و از آن طرف هم به ما یاد می دهد که ما با خواندن این زیارت یک اظهار نظر زبانی و یا حتی قلبی را نسبت حضرت مهدی (عج) داشته باشیم.
🔹 #ادامه_دارد ...
🎤استاد احسان عبادی
#شرح_و_تفسیر_زیارت_عاشورا 1
✔️مسئولیت "عالِم" بودن
❤امام حسین (علیهالسلام)، دو سال قبل از حماسه عاشورا، در مِنا، خطاب به بزرگان و عُلمای اسلام فرمودند:🔻🔻
🔘...شما به خاطر خدا در میان مردم صاحب عزت و احترام هستید. با این حال؛ میبینید که قوانین خدا را میشکنند ولی هیچ ترسی ندارید؟!
🔶اگر یکی از پیمانهای پدرانتان شکسته شود، هراسان خواهید شد ولی اکنون نمیترسید که سنت رسولالله شکسته شده است؟!
💠نابینایان و ناشنوایان و بیماران زمینگیر در شهرها به حال خود رها شدهاند و هیچ به حال آنها رحمت نمیآورید و به کاری که شایسته شماست بر نمیخیزید.
☑️کاش می دانستید منزلت عالم بودن که به آن دست یافتهاید، مصیبت شما را بزرگتر میکند.
📚تحف العقول ،صفحه172
4_6016913366793061689.mp3
28.07M
🖤:
🏴 بیت رقیه علیها السلام
🔸 حجت الاسلام و المسلمین
🔸سید حسین هاشمی نژاد
#لطفا ازدوستان خوددعوت کنید👇
╔═🌎🌙══════╗
@RazehKhelghat97
╚══════🌎🌙═╝
@rafiei110.mp3
19.16M
💾🔊 #دانلود_سخنرانی استاد #رفیعی
📝 « امیدواری در کربلا» جلسه سوم
#لطفا ازدوستان خوددعوت کنید👇
╔═🌎🌙══════╗
@RazehKhelghat97
╚══════🌎🌙═╝
💠هر کِه دارد هوس کرببلا، بسم الله❗️
🔰دانشمند شهید و واعظ شهیرمرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ احمدکافی خراسانی(ره) فرمود:
🍃مرحوم حاج شیخ مهدی مازندرانی(ره) درکربلا زندگی می کردند که حدود پنجاه سال در رواق حرم امـام حسین(ع) منبرمی رفتند. ایشان چند جلدکتاب به نام های کوکب الدّری، معال السبطین، شجرۀ طوبی وآثارالحسین(ع) به نگارش درآوردند. درکتاب آثار الحسین(ع) ایشان آمده است که:
در مازندران فردی به نام ملّا عبّاس چاووش زندگی می کرد كه هر سال پرچمي بر دوش گرفته و هـمراه عـدّه اي از مردم به دنبال اين پرچم چاووشيش عازم کربلا می شدند. برای او یک سال مشکلی پیش آمد که تصمیم گرفت که به کربلا نرود، حدود سی نفر از جوانان روستا آمدند و گفتند: ملّا عبّاس بیا به کربلا برویم. گفت: من امسال گرفتاری ای دارم که نمی توانم بیایم، آن جوانان به او کمک کردند تا گرفتاری اش برطرف گردد.
ملّا عبّاس چاووش پرچم را برداشت و گفت: هرکِه دارد هوس کربُبَلا بسم الله! ملّا عبّاس چاووش به راه افتاد، جمعّیتی از مردم از اطراف هم جمع شدند و شهر به شهر را طی کردند تا اینکه به نزدیکی های کربلا رسیدند و در منزلگاهی توّقف کردند. سرشب ملّا عبّاس گفت: رفقا امشب چـه شبی است؟
گفتند: امشب شب جمعه است. گفت: رفقا آن چراغها را می بینید؟ گفتند: آری! گفت: آن چراغهـا، چراغ های گلدسته های حرم امام حسین(ع) است. یک منزل بیشتر تا کربلا نمانده، می دانم خسته اید امّا بیایید چون امشب شب جمعه شب زیارتی امام حسین(ع) است این منزل را هم بیایید برویم تا شب جمعه، امام حسین(ع) را زیارت کنیم.
همه مشرّف صحن امام حسين(ع) شدند، همین که رسیدند جوانان دورش را گرفتند و گفتند: ملّا عبّاس یادت هست شب های جمعه که ما در مازندران در ده مان بودیم، دورت جمع می شدیم و تـو نوحه می خواندی، ما هم برای امام حسین(ع) سینه می زدیم، امشب هم شب جمعه است که به کربلا، به صحن و سرايش آمدیم.
گفت: چَشْم، امشب هم برایتان نوحه می خوانم.
ملّا عبّـاس می گوید: من بـا خـودم گـفتم بـه حرم امام حسین(ع) می روم و برایـشان زیارت می خوانم، بعـد بالای سـر امام حسیـن(ع) میرویم و دفترچۀ نوحه ام را باز می کنم، هـر نوحه ای که آمـد، همـان را می خوانم.
گفت: بالای سر امام حسین(ع) آمدیم دفترچۀ نوحه ام را درآوردم، وقتی بازش کردم دیدم سرصفحه نوحۀ علی اکبر آمد، فهمیدم این اشارۀ خودِ ابی عبدالله است. گفت: نوحۀ علی اکبر را خواندم، حالا شما مناسبت ها را ببینید؛ این جوانان، سفر اوّلشان، حرم امام حسین، دل شب جمعه و نوحه علی اکبر(ع)، چه حالی پیداکرديم. بعد به رفقا گفتم بس است، برویم استراحت کنیم. همه به منزلگاه آمدیم، خسته و مانده افتادیم وخوابمان برد.
ملّا عبّاس می گوید: تا خوابم برد، در عالم رؤیا دیدم کسی درِ اتاق را می زنـد، من برخاستم کـه ببینم کیست. دیـدم غلام سیـاهی است، به مـن سلام کرد وگفـت: ملّا عبّـاس چـاووش شمـایید؟ گفتم: بله! گفت: آقا فرمودند به رفقا بگویید آماده شوند، ما می خواهیم به دیدن شما بیاییم. گفتم: آقا کیست؟
گفت: آقاکیست، آقا همانی است که این همه راه را به عشق و علاقة او آمده اید. گفتم:آقـا امـام حسین(ع) را می گویی! گفت:آری!
گفتم: امام حسین(ع) می خواهند اینجا بیایند.گفت:آری.
گفتم : کجا هستند ؟ ما برای پا بوسی شان می رویم. گفت: نه آقا فرموده من خودم می آیم.
ملّا عبّاس می گوید: در عالم رؤیا رفقـایم را خبرکردم، همه مؤدّب نشستیم کـه الآن آقا می آیند.
طولی نکشید که دیدم درِاتاق باز شد، مثل اینکه خورشید طلوع کرده بود، نوری ظاهرشد. من و رفقایم آمدیم بلند شویم که آقا اشاره کرده و فرمودند: ملّا عبّاس شما را جان حسین(ع) بنشینید.
شماخسته اید، تازه رسیده اید راحت باشید. احوال یک یک ما را پرسیدند. ناگاه فرمودند: ملّا عبّاس.
گفتم: بله آقاجان. فرمود : می دانی چرا امشب اینجا آمدم ؟ گفتم: نه آقاجان، فـرمود : من بـا شمـا سه کار داشتم. گفتم : آقا جانم چیست ؟
فرمود: اولاً بدانید هرکِه زائر ما باشد، ما هم به دیدنش می رویم.
فرمود: ملّا عبّاس کار دوّم هم این است که شب های جمعه وقتی در مـازندران جلسه دارید و دور هـم جمع مي شويد، پیرمردی دمِ در می نشیند وکفش ها را مرتّب می کند، سلام حسین(ع) را به او برسان!
امام(ع) فرمود: ملّا عبّاس کار سوّم هم این است که آمدم به تو بگویم: اگردو مرتبه رفقایت را شب جمعه به حرم آوردی.گفتم: بله آقا. دیدم بغض راه گلویشان را گرفت. گفتم: آقا جان چه شد ؟ فرمود: ملّا عبّاس اگر دو مرتبه رفقایت را شب جمعه به حرم آوردی و خواستی نوحه بخوانی، دیگر نوحۀ علی اکبر را نخـوان. گفتـم: چرا نخـوانم، مگر بد خـواندم، غلـط خـواندم؟! فرمود: نه! گفتم: پس چرا نخوانم؟
فرمود: عبّاس، مگر نمی دانی شب های جمعه مادرم فاطمه زهرا(س) به کربلا می آید؟ شب های جمعه فاطمه، با اضطراب و واهمه آید.
📚کرامات الحسینیّه(ع) ج2، ص11