هدایت شده از 💕ارتباط باخدا💕☝
پس از انتشار و استقبال بی نظیر از کتابهای:
🔺کف خیابون ۱
🔺کف خیابون ۲
🔺اردیبهشت (کف خیابون ۳)
اکنون انتشار مستند داستانی #کف_خیابون۴
🇮🇷 به نام داستان #تقسیم 🇹🇷
قصه نفوذ 🇮🇷 تا اتاق خواب نوردخت پهلوی(عامل موساد و دختر رضا ربع پهلوی) در شب تولدش 😱
✍ محمد رضا حدادپور جهرمی
🕙 شبهای پاییزی و پرالتهاب ۱۴۰۱
💕ارتباط باخدا💕☝
ارتباط باخدا ✨📖❤️: بسم الله الرحمن الرحیم 🔸🔸تقسیم🔸🔸 ✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی ««قسمت چهارم»»
ارتباط باخدا ✨📖❤️:
بسم الله الرحمن الرحیم
🔸🔸تقسیم🔸🔸
✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی
««قسمت پنجم»»
یک هفته بعد-استامبول – میدان تقسیم
بابک در محوطه سبز جلوی ایستگاه مترو در حال قدم زدن بود. از یکی از دکه ها نوشابه گرفت و به راهش ادامه داد. پس از چند قدم راه رفتن، روی یکی از نیمکت ها نشست و نوشابه اش را باز کرد و دو قلپ سر کشید و از دور، به جمع هایی که با خنده و قهقهه دور هم جمع شده بودند، با حسرت نگاه میکرد.
پس از نیم ساعت، دکه دار(مردی پنجاه ساله) که در حال تعطیل کردن بود، چشمش به بابک خورد و در حالی که دریچه آهنی دکه اش را میبست، دو سه بار دیگر به بابک نگاه انداخت و وقتی کارش تموم شد به طرفش رفت و کنارش نشست.
بابک متوجه حضور آن مرد شد و کمی جمع و جور نشست و لحظه ای به قیافه آن مرد نگاه کرد. دکه دار با زبان فارسی سلیس گفت: یک هفته است که هر شب میایی اینجا و یه شب چیبس و یه شب نوشابه و یه شب شیر پاکتی و یه شب دو تا نخ سیگار میخری و میشینی اینجا که چی؟
بابک: اشکالی داره؟
دکه دار: نگفتم اشکال داره. دلم برات میسوزه.
بابک: جدّا؟ حالا اومدی باهات درددل کنم؟
دکه دار: چرا اینقدر داغونی؟ کُنج پیشونیت چی شده؟
تا اینو پرسید، بابک یادش اومد که دستشو از پشت بسته بودند و شکنجه گر3 با کابل به سر و صورتش میزد. اونم هر چی داد و بیداد و التماس میکرد، گوش نمیدادند و بی رحمانه تر میزدند.
به خودش اومد و گفت: خوب میشه. یادم میره.
دکه دار: مارکه؟
بابک: زخمم؟
دکه دار: نه داداش! تیشرتتو میگم.
با این سوال هم یاد اون دختره افتاد که کمکش کرد از بیمارستان نجات پیدا کنه.
دختره: جایی داری بری؟ صبحونه خوردی؟
بابک: مثلا باید قبل از فرار از بیمارستان، ازم پذیرایی میکردن و صبحونه بهم میدادن؟
دختره با قهقهه گفت: میتونی مهمونم بشی. اسمم الدوزه. اسم شما چیه؟
بابک: کوچیک شما بابک!
الدوز: لباسات هم خیلی داغونه آقا بابک. یه فکری به حال لباسات بکن.
بابک: راستی تو چرا اینقدر فارسی خوب حرف میزنی؟
الدوز: من دانشجوی رشته ادبیات فارسیم.
بابک(با تعجب): اینجا؟ یا تهرون؟
الدوز: هیچ کدوم. آنکارا درس میخونم. نگفتی! صبحونه بخوریم؟
چند دقیقه بعد، الدوز کلید انداخت و با بابک وارد خونه شدند. تا وارد شدند، دختر بچه ای پنج شش ساله دوید به سمت الدوز.
دختر بچه با زبان ترکی به طرف مامانش دوید و گفت: مامان! سلام. بهتری؟
الدوز جوابش داد: قربونت برم دخترم. بیا بغلم. آره . بهترم. گفتم که چیزیم نیست.
دختر بچه با تعجب به بابک نگاه کرد و از مامانش پرسید: مامان این آقا کیه؟ چقدر کثیفه!
الدوز: گفته بودم نباید اشتباهات کسی جلوی خودش جار زد.
الما رو به بابک: سلام. ببخشید.
بابک: سلام خانم. ماشالله. ماشالله. چه دختر نازی!
الدوز به بابک گفت: معرفی میکنم. دخترم آقا بابک که نیاز به کمک ما داره و خیلی نمیمونه. آقا بابک دخترم.
بابک: شما که گفتی شوهر نداری!
الدوز: درسته. ندارم.
دیگه بابک دنباله حرفشو نگرفت و چیزی نگفت و محو سلیقه و جذابیت خونه نقلی الدوز و الما شد. تابلوها و قالیچه های کوچیک و تصاویر و نقاشی های کودکانه الما که فضا را قشنگتر کرده بود.
بابک اجازه گرفت که به حمام بره و یه دوش بگیره. رفت و بعد از یه ربع بیست دقیقه خوب خودشو شست و صورتشو تیغ زد و ابرو و موهاشو مرتب تر کرد. وقتی میخواست که خودشو خشک کنه، دید یه حوله تمیز و یه دست لباس کامل مردونه که رنگارنگ بود، اونجا گذاشته بودند تا بپوشه.
بابک لباسها رو پوشید و موهاشو شونه زد و اومد بیرون. الما تا چشمش به بابک خورد خیلی تعجب کرد و گفت: وَوو ... تو با بابکی که یه ربع پیش رفت حمام فرق داری!
الدوز که داشت تو آشپزخونه غذا درست میکرد، وقتی حرفای الما را شنید، با یه لیوان آب پرتقال اومد ببینه چه خبره که یهو با تیپ و قیافه و جذابیت بابک مواجه شد. دست و پاش گم کرد و حواسش نبود و لیوان از دستش افتاد و شکست.
با صداهای مرد دکه دار، بابک به خودش اومد: کجایی؟ عمو !
بابک: آره ... مارکه ... شما چرا ایرانی حرف میزنی؟
دکه دار: از بس ایرونی به پستم خورده. اینجا ... این میدون ... پاتوق همممه ایرونی هایی هست که یا واسه گردشگری اومدن ... یا رشته تاریخ هستن و اومدن محل تقسیم آب دوران عثمانی دیروز و نماد جمهوریت امروز ترکیه ببینن ... یا فراری و تحت تعقیبن و میان اینجا گاهی قدم بزنن و حال و هوایی عوض کنن و چارتا ایرونی ببینن و دلشون وا بشه. تو کدومشی؟
بابک: من؟ اومدم گردشگری!
دکه دار: آره جان عمّت! یه هفته است فقط میایی اینجا گردشگری؟ خو برو جای دیگه!
بابک: اذیت میشی که منو اینجا میبینی؟
دکه دار: نه ... وقتی مثل من زندگیت تکراری شده باشه، دنبال یه چیزی میگردی که بهش گیر بدی.
بابک در حالی که داشت از جاش بلند میشد گفت: آقا خوشحال گذشت. کاری باری؟
دکه دار: نه ... قربانت ... دکه من همین بغله ... کاری داشتی بهم بگو.
💕ارتباط باخدا💕☝
ارتباط باخدا ✨📖❤️: بسم الله الرحمن الرحیم 🔸🔸تقسیم🔸🔸 ✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی ««قسمت چهارم»»
راستی نگفتی کارت چیه؟
دو هفته از اون دیدار گذشت. مرد دکه دار تا سرشو آورد بالا، بابک را جلوی خودش دید. دکه دار با تعجب گفت: از این طرفا؟ حالا ما یه چیزی گفتیم، تو چرا دیگه پیدات نشد؟
بابک: میتونی کمکم کنی؟
دکه دار: دو ساعت دیگه جلوی مترو.
بابک: میبینمت.
دو ساعت و نیم گذشت. دکه دار اومد و کنار بابک نشست و در حالی که آدامس میجوید از بابک پرسید: چی شده؟
بابک گفت: جیبمو زدند. جیب که چه عرض کنم. کل وسایلمو زدند.
دکه دار پرسید: به خاطر همین پیدات نبود؟
بابک گفت: همه جا گشتم. دیگه حتی پول اینکه بخوام یه شب کنار خیابون بخوابم ندارم.
دکه دار پرسید: چرا نرفتی اداره پلیس؟
بابک گفت: اینجوری که دستی دستی خودمو انداختم تو هچل!
دکه دار: نکنه قاچاقی اینجایی؟
بابک: اگه نخوام برم اداره پلیس، تکلیف چیه؟
دکه دار: اول بگو این دو هفته کجا بودی و چطور سر کردی تا بگم چیکار کن؟
بابک: چطور؟ چرا اینقدر برات مهمه؟
دکه دار: چون سابقه نداره کسی بتونه راس راس اینجا بچرخه و جواز نداشته باشه! تو بعیده جواز داشته باشی.
بابک: مسافرخونه ای که بودم، چیزی نگفتم که دار و ندارم گم شده تا بتونم بیشتر بمونم. تا دیشب که دیگه فهمید و دید پول ندارم، انداختم بیرون. یا بهتره بگم فرار کردم. چون داشت زنگ میزد به اداره پلیس.
دکه دار: عجب! تو هیچ طوره نمیتونی وسایلت پیدا کنی. اونم بعد از دو هفته. اصلا بهش فکر نکن. حتی شایدم یارو تو مسافرخونه عکست داده باشه اداره پلیس و اون وقته که به قول شماها خر بیار و باقالی بار کن.
بابک: پس چیکار کنم؟
دکه دار: باورش برام سخته که کسی اینجا نداشته باشی و همین جوری سرت انداخته باشی پایین و اومده باشی اینجا.
بابک: نیومدم جواب پس بدم. اگه میخواستم جواب پس بدم، ترجیح میدادم دستگیرم کنن و لااقل بدونم شبها سرپناه دارم.
دکه دار: خب حق بده به من. آدم حتی اگه بخواد صدقه هم بده، تا ندونه طرفش واقعا فقیر هست دست نمیکنه تو جیبش.
بابک: اما من نیومدم بهم صدقه بدی. فقط میخوام راهنماییم کنی که چیکار کنم؟
دکه دار: باشه. قبول. ولی اعتمادمو جلب کن.
بابک: چطور؟
دکه دار: چرا پناهنده شدی؟ بهتره بگم چرا اینجایی؟
بابک: چون دنبالمن.
دکه دار: چیکار کردی؟
همه گذشته تو ذهن بابک مثل یه فیلم سینمایی تکرار شد. چیزی بالغ بر سیصد نفر که تعداد زیادیشون صورشون پوشونده بودند ریخته بودن تو خیابون و شعار میدادند «برگرد شاه برگرد شاه برگرد شاه» «کشور که شاه نداره، حساب کتاب نداره»
وسط همه شلوغی ها یکی دو نفر که صورتشون با ماسک سیاه پوشونده بودند چشمشون به تابلوی یکی از پاسگاه های نیرو انتظامی افتاد که بالای یکی از ساختمان های آنجا نصب شده است. به هم اشاره کردند و یه نفرشون با تلاش فراوان و به سختی از دیوارها بالا رفت.
در حالی که کم کم توجه جمعیت کف خیابون به طرف جوانی جلب شد که در حالا بالا رفتن از دیوارها بود، به آن تابلو رسید. چاقویی از جیبش درآورد و چهار گوشه اون تابلو را به زور برید. جمعیت پایین، همه دست و جیغ و هورا راه انداخته بودند. وقتی این حجم از استقبال و جوّ را دید، تابلو را به صورت برعکس گرفت بالای سرش و رو به طرف همه کسانی که در حال فیلم برداری بودند ایستاد. همه جمعیت با صدای بلند و فریاد جوابش دادند و تشویقش کردند.
در همون لحظه فندک از جیبش درآورد و روشنش کرد و در حالی که در یک دستش فندک و در یک دست دیگرش تابلوی آنجا بود، رو به طرف جمعیت فریاد زد: «چیکارش کنم؟»
جمعیت پایین هم مثل تماشاچی های گلادیاتور، انگشت شصتشون را به نشان نابودش کن به طرف پایین گرفتند و فریاد زدند «بسوزون! بسوزون! بسوزون!»
اون جوون هم همین کارو کرد و فندک گرفت زیر تابلوی وارونه شده آن پاسگاه و آتیشش زد.
دکه دار وقتی حرفای بابکو شنید گفت: سخته اما ... چرا زودتر نگفتی با رژیمتون سر شاخ شدی؟
بابک با حرص و بهم ریختگی عصبی گفت: دِ مشتی توقع داشتی موقع نوشابه خریدن بگم ببخشید من تو اغتشاشات بودم و زدم پاسگاه نیرو انتظامیو ترکوندم لطفا نوشابه خنک تر بهم بدید؟
دکه دار با پوزخند پرسید: فیلمشم هست؟ تو نت منظورمه؟
بابک جدی تر گفت: اگه باشه میتونی برام کاری کنی؟
دکه دار: من نه اما بقیه شاید.
بابک: بگو چیکار کنم؟
دکه دار: هر چی فیلم و عکس از کارایی که کردی جمع کن فرداشب ساعت 10 بیا همین جا.
بابک: من میگم نره تو میگی بدوش! من حتی گوشی ندارم چه برسه به اینکه بخوام عکس و فیلم از خودم پیدا کنم!
دکه دار: حالا فرداشب بیا ببینم چیکار میتونم بکنم؟ راستی اگه چی سرچ کنم فیلمای تو میاد؟
ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠حجت الاسلام والمسلمین عالی:
موضوع:👇
🤲بهترین دعا برای قنوت نماز...
═✧❁🌸❁✧═
═✧❁🌸❁✧═
👇تقویم نجومی 👇
✴️ سه شنبه 👈29 آذر👈 قوس1401
👈25 جمادی الاول 1444👈20 دسامبر 2022
🕌مناسبت های دینی و اسلامی.
👶نوزاد امروز دانا و نجیب و روزگاری حاکم شود. ان شاءالله.
🤕بیمار امروز خوب شود. ان شاءالله.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج عقرب و از نظر نجومی مناسب برای امور زیر است:
✳️مسهل خوردن.
✳️قی کردن برای مداوا.
✳️خارج ساختن دمل چرکین.
✳️ کشیدن دندان.
✳️جراحی چشم.
✳️خارج کردن خال و زگیل و...
✳️تحقیق و تفحص از امور.
✳️از شیر گرفتن کودک.
✳️بذر پاشی و کاشت.
✳️آبیاری.
✳️انواع حفاری ها.
✳️جابجا کردن درخت.
✳️خرید زمین کشاورزی.
✳️و معجون گذاشتن بر دمل نیک است.
📛ولی امور اساسی مثل سفر و ازدواج خوب نیست.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت.
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) خوب است.
💉💉حجامت.
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز خوب و موجب صفای خاطر می شود.
✂️ناخن گرفتن.
سه شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید برهلاکت خود بترسد.
👕👚دوخت و دوز.
سه شنبه برای بریدن،و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید.
( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)
✅ وقت استخاره:
در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه.
📣 تلاوت روزانه قرآن
🔆صفحه ۱۴
🌹هدیه به وجود مقدس امام زمان عج که رزق و روزی معنوی و مادی ما در دستان حضرتش میباشد.
🔶 هدیه ای به عظمت و نورانیت قرآن را به شخصی هدیه میدهیم که کریم ترین و مهربان ترین افراد میباشد
ان شاالله هر روزمان را با یاد امامزمان شروع کنیم تا در آن روز دراعمال و رفتارمان نیز حضرتش را ناظر ببینیم و بیشتر مراقبت کنیم
استاد پناهیان ؛ اجازه عاشقی ... چرا حال نماز ندارم؟.mp3
3.55M
#فایلصوتی😍
⭕️ چرا حال نماز ندارم؟!
➕ چه چیزی اجازه نمیده منم مثل بعضیا از نماز خوندن لذت ببرم؟؟
#نماز
#استاد_پناهیان
اللّهُم عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرج
🌸میرزا احمد آشتیانی در کتاب هدیه احمدی آورده است که :
♦علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان فرموده اند:
برای رسیدن به آرامش در حالت نشسته و ایستاده دست خود را روی سینه بگذارید و چندین مرتبه آیه ۲۸ سوره رعد را بخوانید:
❇"الذّینَ امَنوا و تَطمَئِنُّ قُلوبُهُم بذِکرِ اللهِ اَلا بذِکرِالله تَطمَئِنُ القلوب
👈آرامش بخش ترین دعا برای آنان که به خدا ایمان دارند.
✴️ حجت الاسلام صحفی در این باره روایت می کند:
در اواخر عمر علامه طباطبایی از ایشان خواستم تا پیشنهادی جهت آرامش روان بدهند و ایشان فرمود دستت را در حالت ایستاده یا نشسته بر روی سینه ات بگذار و چندین بار آیه:
💥الذّینَ امَنوا و تَطمَئِنُّ قُلوبُهُم بذِکرِ اللهِ اَلا بذِکرِالله تَطمَئِنُ القلوب💥
را ذکر کن.
⬅️ معنی را می توان به صورت این که : کسانی که ایمان آورده اند و دل هایشان با یاد خدا آرام می گیرد، آگاه باش که با یاد خدا دل ها آرامش می یابد. خلاصه نمود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا انسان می تواند از خداوند طلب مرگ کند؟ فرق این کار با شهادت طلبی چیست؟
🎤استاد محمّدی:
🌸🌹🌸🌹🌸
🌹🌸🌹🌸
🌸🌹🌸
🌹🌸
🌸
✅ دعای پرخیر و سریع الاثر
برای حاجات در روز سه شنبه : 👇
🍃✨بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ✨🍃
🌿الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ الْحَمْدُ حَقُّهُ كَمَا يَسْتَحِقُّهُ
🌿حَمْدا كَثِيرا وَ أَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ نَفْسِي
🌿إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلامَارَحِمَ رَبِّي
🌿وَ أَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ الشَّيْطَانِ الَّذِي
🌿يَزِيدُنِي ذَنْبا إِلَى ذَنْبِي وَ أَحْتَرِزُ بِهِ
🌿مِنْ كُلِّ جَبَّارٍ فَاجِرٍ وَ سُلْطَان
🌿جَائِرٍ وَ عَدُوٍّ قَاهِرٍ
🌿اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ جُنْدِكَ فَإِنَّ جُنْدَكَ
🌿هُمُ الْغَالِبُونَ وَ اجْعَلْنِي مِنْ حِزْبِكَ
🌿فَإِنَّ حِزْبَكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
🌿وَ اجْعَلْنِي مِنْ أَوْلِيَائِكَ فَإِنَّ أَوْلِيَاءَكَ
🌿لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُون
🌿اللَّهُمَّ أَصْلِحْ لِي دِينِي فَإِنَّهُ عِصْمَةُ
🌿أَمْرِي وَ أَصْلِحْ لِي آخِرَتِي فَإِنَّهَا دَار
🌿مَقَرِّي وَإِلَيْهَا مِنْ مُجَاوَرَةِ اللِّئَامِ مَفَرِّي
🌿وَ اجْعَلِ الْحَيَاةَ زِيَادَةً لِي فِي كُل
🌿خَيْرٍ وَ الْوَفَاةَ رَاحَةً لِي مِنْ كُلِّ شَرٍ
🌿اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ
🌿وَ تَمَامِ عِدَّةِ الْمُرْسَلِينَ وَ عَلَى آلِهِ
🌿الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ وَ أَصْحَابِهِ
🌿الْمُنْتَجَبِينَ وَ هَبْ لِي فِي الثُّلَثَاءِ ثَلاثا
🌿لا تَدَعْ لِي ذَنْبا إِلا غَفَرْتَهُ وَ لا غَمّا إِلا
🌿أَذْهَبْتَهُ وَ لا عَدُوّا إِلا دَفَعْتَهُ بِبِسْمِ اللَّهِ
🌿خَيْرِ الْأَسْمَاءِ
🌿بِسْمِ اللَّهِ رَبِّ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ أَسْتَدْفِعُ
🌿كُلَّ مَكْرُوهٍ أَوَّلُهُ سَخَطُهُ وَ أَسْتَجْلِبُ كُلَّ
🌿مَحْبُوبٍ أَوَّلُهُ رِضَاهُ فَاخْتِمْ لِي مِنْكَ
🌿بِالْغُفْرَانِ يَا وَلِيَّ الْإِحْسَانِ.
🌿مفاتیح الجنان.
🌸
🌹🌸
🌸🌹🌸
🌹🌸🌹🌸
🌸🌹🌸🌹🌸
🌺🌸🌺🌿
🌸🌺🌿
🌺🌿
🌿
💠 نماز روز سه شنبه
✅ شش رکعت (سه نماز دو رکعتی)
در هر رکعت پس از سوره " حمد " 👇
یک مرتبه آیه « آمن الرّسول ... »
یک مرتبه سوره " اذا زلزلت "
خوانده شود
✅ آیه آمن الرسول 👇👇
🌿 { سوره بقره آیه ۲۸۵_۲۷۶ }
آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ
وَالْمُؤْمِنُونَ ۚ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّـهِ وَمَلَائِكَتِهِ
وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن
رُّسُلِهِ ۚ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا ۖ غُفْرَانَك
َرَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ ﴿٢٨٥﴾
لَا يُكَلِّفُ اللَّـهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا ۚ لَهَا
مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ ۗ رَبَّنَا لَا
تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا ۚ رَبَّنَا وَلَا
تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ
مِن قَبْلِنَا ۚ رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا
بِهِ ۖ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا ۚ أَنتَ
مَوْلَانَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ ﴿٢٨٦﴾
🍃 پاداش این نماز طبق روایت :👇
💠 خدا گناهان او را بيامرزد
مثل روزی که از مادر متولد شده .
📚 مفاتیح الجنان
به نقل از سیدبن طاووس
نقل از امام عسکری ( علیه السلام )
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دوست داری بچههات رو باگذشت، خوش اخلاق، شجاع و راستگو تربیت کنی؟
🔰 دوست داری با یه راه میانبُر برای تربیت فرزندت آشنا بشی❓
🔰 میدونی تنگۀ احد در بحث تربیت چیه و چطوری میشه ازش عبور کرد⁉️
⭕️ #استاد_عباسی_ولدی
🌿 امام علی علیه السلام:
🌸 هرگاه تهیدست گشتید، با صدقه دادن، با خدا تجارت کنید.
📚نهج البلاغه،حکمت 258
☘☘☘🌷
☘☘🌷
☘🌷
🌷
✅ نماز شب چهارشنبه
💠 یک نماز دو رکعتی در هر رکعت
سوره های زیر هر کدام یک مرتبه :👇
°[ حمد، آیه الکرسی، توحید وقدر ]°
❗️پاداش این نماز طبق روایت :
🌿 خداوند گناهان گذشته و آینده
او را می آمرزد.
📚 مصباح المتهجد ص ۲۵۵، شیخ طوسی، نقل از پیامبر (ص)
1_1977769617.mp3
9.09M
#سفر_پرماجرا
✍دل کندن سخته...
از یه خونه،از یه عزیز، از یه محل و...
✨اما یه چیز،
احساس غربت و تنهاییِ لحظه ی دل کندن رو کم میکنه؛
و اونم رفاقت با اهل بهشت،
🌹❤️🌹❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 مجموعه فریاد جرعههایی است از معارف خطبه حضرت زهرا سلاماللهعلیها در مسجدالنّبی.
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#ختم_مجرب
✍ختم کلمه طیبه« لا اِلهَ اِلَّا الله» به جهت همه خواسته ها که آزموده و مجرب است بدین نحو است🔰
1⃣شنبه ۱۰۰۰۰ مرتبه
2⃣یکشنبه ۱۱۰۰۰ مرتبه
3⃣دوشنبه ۱۲۰۰۰ مرتبه
4⃣سه شنبه ۱۳۰۰۰ مرتبه
5⃣چهارشنبه ۱۴۰۰۰ مرتبه
6⃣پنجشنبه ۱۵۰۰۰ مرتبه
7⃣جمعه ۱۶۰۰۰ مرتبه
🔹که جمعا می شود ۹۱۰۰۰ مرتبه.
ان شاء الله موجب روا شدن مطلب و حاجت خواهد گردید.
📚هزار و یڪ ختم ص 34 ختم 3
4_435750524105523510.mp3
5.16M
#سه_شنبه_های_جمکرانی
❣️ #دعای #توسل
#امام_زمان_ارواحنا_فداه 🕊💌
بارانی و دلگیر هوایِ بی تو
محزون و غم انگیز نوای بی تو
برگرد که بیقرارم و بیتابم
بیزارم از این سه شنبه هایِ بی تو!
🎤 حاج مهدی میرداماد
تعجیل درظهور مولاعج #۱۴صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 مجموعه فریاد جرعههایی است از معارف خطبه حضرت زهرا سلاماللهعلیها در مسجدالنّبی.
🔴 پنج راهکار برای درک #مقام_امام_زمان علیه السلام
1⃣ خواندن چهل صبح #دعای_عهد
طبق روایت امام صادق علیه السلام اگر چهل صبح دعای عهد را بخوانیم ان شاءالله اگر ظهور را درک کردیم یار حضرت می شویم، و اگر از دنیا رفتیم رجعت می کنیم.(۱)
2⃣ صلوات همراه با عجل فرجهم بعد نماز صبح و ظهر
روایت از امام صادق (علیهالسلام) است، هر کس بعد از نماز صبح و ظهرش صلوات را با عجل فرجهم بگوید، نمی میرد تا امام زمان را درک کند.(۲)
3⃣ خواندن مسبحات پیش از خواب
امام باقر (علیهالسلام) فرمودند: هر کس سور مسبحات را پیش از خواب بخواند نمی میرد تا امام زمان را درک کند و اگر بمیرد در جوار پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) خواهد بود.(۳)
🔹 مسبحات کدام سوره هاست؟
حدید-حشر-تغابن-صف-جمعه و اعلی
4⃣ خواندن #سوره_اسراء در شبهای جمعه
امام صادق علیهالسلام فرمود: هر کس سوره اسراء، را در شب جمعه بخواند نمی میرد تا امام زمان را درک کند و از یاران حضرت بشود.(۴)
5⃣ خواندن #دعای_طول_عمر بعد نمازهای واجب
در روایت است هر کس بعد از نمازهای واجب این دعا را بخواند، خداوند آنقدر عمرش را طولانی می کند و زندگیش ادامه دارد که از زندگی دلتنگ می شود و به دیدار امام عصر نایل می شود(۵):
أَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ. أَللّهُمَّ أنَّ رَسُولَكَ الصّادِقَ المُصَدَّقَ صَلَواتُكَ عَلَيهِ و آلِهِ قالَ إِنَّكَ قُلْتَ ما تَرَدَّدْتُ في شَيءٍ أنَا فاعِلُهُ كَتَرَدُّدي في قَبْضِ رُوحِ عَبْدِيَ اْلمُؤمِنِ، يَكْرَهُ الْمَوْتَ وَ أنَا أكْرَهُ مَساءَتَهُ. أَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ عَجِّلْ لِوَلِيِّكَ اْلفَرَجْ، وَالنَّصْرَ وَ اْلعافِيَةَ، وَ لا تَسُؤْني في نَفْسي، وَ لا في فُلان
📚 منابع:
۱-مفاتیح الجنان/دعای عهد
۲-مصباح المتهجد ص ۳۶۸
۳ -ثواب الاعمال ص ۱۱۸
۴-ثواب الاعمال ص ۲۲۵
۵-صحیفه مهدیه ص ۲۷۲
هدایت شده از 💕ارتباط باخدا💕☝
پس از انتشار و استقبال بی نظیر از کتابهای:
🔺کف خیابون ۱
🔺کف خیابون ۲
🔺اردیبهشت (کف خیابون ۳)
اکنون انتشار مستند داستانی #کف_خیابون۴
🇮🇷 به نام داستان #تقسیم 🇹🇷
قصه نفوذ 🇮🇷 تا اتاق خواب نوردخت پهلوی(عامل موساد و دختر رضا ربع پهلوی) در شب تولدش 😱
✍ محمد رضا حدادپور جهرمی
🕙 شبهای پاییزی و پرالتهاب ۱۴۰۱