دیدار با پدران خانه سالمندان در آستانه ی میلاد حضرت علی(ع) و روز پدر
🦋سلام و نور!
پس از روزهای دور و در ایام امتحانات تصمیم گرفتیم دورهم جمع بشیم و استراحتی کنیم و گل بگیم و گل بشنویم و دوستان دانشجوی شهرهای دیگه رو پس از مدت ها ببینیم 🥰
راس ساعت دورهم جمع شدیم که سوار اتوبوس موزی مون بشیم و حرکت کنیم به سمت خانه ی سالمندان پدران😁
اونجا به پدران عزیزمون گل هدیه دادیم و وسایل مورد نیاز شون و که براشون تهیه کردیم تقدیم شون کردیم؛ که خیلی خوشحال شدند😇
کلی هم برامون شعر خوندن و دست زدیم و روز خوبی و باهاشون گذروندیم 🙂
و از سری پیشامد های جالب این بود که اتوبوس موزی مون پنجر شد و کج شد ما کلی معطل شدیم ولی خب با شوخی و خنده اون لحظات و سپری کردیم 😄
که موزی بعدی اومد و جالب اینجا بود اونم کج بود😅
( پن: از مسئولان بزرگوار خواهشمندیم که به حمل و نقل شهری رسیدگی کنند😎)
سوار شدیم و برگشتیم بر سر مزار شهدای گمنام نشستیم و ادامه گل گفتن و شنیدن هامون و در جوار شهدا ادامه دادیم که یکی از عزیزان خادم اونجا اومدن و راجع به شهدا باما صحبت کردن! 🥰
پس از صحبت های ایشون نوبت به چاشنی های خوشمزه رسید و سفره پهن کردیم و مواد لازم مزه ای و ریختیم بر روی سفره شروع به خوردن کردیم 😎✌️🏻
پس از اون با نوای عشق به سوی یار سفر کردیم و با معبود راز و نیاز کردیم 🕊♥️
و دوباره شروع به صحبت کردیم و با بغل کردن دوستان مسافر، دورهمی مون به پایان رسید 🤍✨
#دورهمی
#سفره
#مزه
#روزپدر
#شعر
#دختران_سلیما
#هیات_رزمندگان_دزفول
دورهمی دختران سلیما 🌙🧡
🔺به ما بپیوندید :
@Razmandegan_Dezful