#امام_رضا_و_برزخ_ایت_الله_حائری
آیت الله العظمی مرعشی نجفی با آیت الله شیخ مرتضی حائری یک قراری گذاشتند. آقازادهی آقای مرعشی میفرمودند:یک قرار گذاشتند هر کدام زودتر از دنیا رفت به دیگری خبر بدهد پس از مرگ چه شد!؟
آیت الله حائری زودتر از دنیا رفت.آیت الله مرعشی ایشان را دید حال یا در خواب یا در چیز دیگری، پرسید: از آن طرف چه خبر؟ آقای آشیخ مرتضی حائری گفت: من وقتی از دنیا رفتم دو ملک آمدند برای سؤال از من که خیلی ترسیدم!
میگوید: یک مرتبه #صدای_دلنوازی از پشت سر که نمیدیدم کیست،ولی صدا را میشنیدم. گفت:#نترس_نترس . میگفت من خیلی آرام شدم این صدا نزدیک میشد نترس! این دو ملک دور میشدند تا این که صاحب صدا آمد و دو تا ملک کاملا رفتند ترس من هم به کلی برطرف شد.
آرام گرفته بودم چهره زیبای منوّر به من گفت: ترسیدی؟ گفتم: در عمرم این قدر نترسیده بودم! بعد فرمود: دیگر ترسی بر تو نیست راحت باش. گفتم: آقا شما؟ گفت: #هفتاد بار زیارت من آمدی این دفعهی اول بازدید من است، 69 بار دیگر طلب داری!
https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea