ربّیّون: انّا الی الله راغبون
#توحید #اندیشه_توحیدی #توحیدی_اندیشی #اصول_معماری_اندیشه_متعالی_اسلامی .
بسم الله الرحمن الرحیم
المستعان بک یابن الحسن
🔰اندیشه بیطرف واقعیت یا افسانه؟!
چه بخواهیم و چه نخواهیم هر اندیشه محملی برای اثبات امری و نفی امری دیگر می باشد. اندیشه ها مدعایی دارند و در پی تبیین یا استدلال برای مدعای خود هستند.
چه بخواهیم و چه نخواهیم اندیشه هر انسانی به قطب و جریان و مکتب فکری ای وابستگی دارد و در پی اثبات و تفسیر مدعای آن قطب و جریان و مکتب فکری می باشد.
چه بخواهیم و چه نخواهیم اندیشه هر انسانی در ارض زیست جهان آن انسان رشد کرده و به ازدهار و شکوفایی رسیده است.
چه بخواهیم و چه نخواهیم اندیشه هر انسانی وابسته به فرهنگ برآمده از آنست که از ابعاد متنوع آن جهان فرهنگی تغذیه نموده و شالوده خود را پی ریزی نموده است.
چه بخواهیم و چه نخواهیم اندیشه هر انسانی گران بار و متاثر از پارادایم معرفتی ای است که در بستر آن این اندیشه روییده و بالنده گشته است.
چه بخواهیم و چه نخواهیم اندیشه هر انسانی به عنوان فعل عقل او در تثبیت حکومت یک فکر کنشگری دارد.
چه بخواهیم و چه نخواهیم اندیشه هر انسانی حامل جهان بینی او، تصویر او از انسان و موضع انسان در برابر پدیده های طبیعی و انسانی می باشد چه با لوازم قریبه چه با لوازم بعیده
چه بخواهیم و چه نخواهیم اندیشه هر انسانی حامل یک نظام محاسباتی برای تحلیل صحنه پیش روی اوست و روایت و تفسیر او از این صحنه است که مناسبات رفتاری و روانی او با صحنه را سامان میدهد.
چه بخواهیم و چه نخواهیم اندیشه هر انسانی می تواند مبشر نجات خلق های ستمدیده و مستضعف باشد میتواند ملعبه ظالمان و مستکبران باشد.
چه بخواهیم و چه نخواهیم اندیشه هر انسانی تعیین کننده مسیر و خط مشی زندگی و چهت گیری عملی اوست.
چه بخواهیم و چه نخواهیم اندیشه هر انسانی میتواند زندگی ساز یا زندگی سوز باشد.
چه بخواهیم و چه نخواهیم اندیشه هر انسانی تغییری در جهت انحطاط یا در جهت پیشرفت و تعالی او می تواند رقم بزند.
چه بخواهیم و چه نخواهیم اندیشه هر انسانی میتواند دال بر اعتراض به وضع موجود و اثبات وضعی برتر باشد و یا توجیه گر وضع موجود و بی اعتنای به وضع برتر.
چه بخواهیم و چه نخواهیم اندیشه هر انسانی حامل راهی است که عقل و قلب و عمل آدمی در آن جاری و ساری می شود.
این ها واقعیت های بُعد فکریِ هویت و شخصیت انسان است، انسان بیش از آنکه با دانش زندگی خودش را سامان دهد با اندیشه و تفکر زندگی اش را سامان می دهد و این اندیشه به دلیل وابستگیهایی که دارد بیطرف بودنش یک امر موهومی بیش نیست. سوال در این است که اگر اندیشه و تفکر جهت دار است کدام قبله و جهت؟!
🔰#قبله_اندیشه
مطابق تفسیر قرآن، جهان انسانی حامل دو جریان و جبهه حق و باطل است و این دو از روز اول آفرینش الی یومنا هذا درگیر یک نزاع تاریخی و تمدنی بوده و هستند و اکنون این مسئولیت و رسالت به ما رسیده است.
بسم الله الرحمن الرحیم
#والعصر*ان الانسان لفی خسر*الا الذین امنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر*
#عصر_ظلمت / #عصر_نور
#ولایت_شیطان/#ولایت_الله
#عصر_شرک_و_کفر/#عصر_توحید
#عصر_طواغیت/#عصر_انبیاء علیهم السلام
#عصر_امامت_مستکبران/#عصر_امامت_مستضعفان
اندیشه آدمی میتواند در جهت وسعت عصر نور باشد میتواند نباشد،
اندیشه آدمی در جهت بسط حاکمیت الله میتواند باشد میتواند نباشد.
اندیشه آدمی می تواند در جهت گسترش توحید و توحیدی زیستن باشد میتواند نباشد،
اندیشه آدمی میتواند در جهت تثبیت رسالت انبیاء گام بردارد میتواند اینگونه نباشد.
اندیشه آدمی میتواند زمینه ساز امامت مستضعفان و وراثت ارض توسط ایشان باشد میتواند اینطور نباشد.
در مقابل اندیشه آدمی میتواند در جهت وسعت ظلمت و بسط ولایت شیطان و سیاهی لشکری برای طواغیت و توجیه گر امامت مستکبران باشد.
هر چند افعال و اعمال جوارح انسانی قبله ای برای خود دارند(چه ظاهری چه باطنی) اما اندیشه و تفکر آدمی نیز #قبله ای برای خود دارند؛ قبله یک انسان حقیقت جو، انسانی که به فطرت خود پشت نکرده، انسانی که یکتاترین و عظیم ترین حقیقت هستی یعنی توحید است. اندیشه و فکر آدمی میتواند نصرتی در جهت اعتلای جنود عقل باشد می تواند سیاهی لشکری برای جنود جهل باشد. عقل و وزیر آن خیر چیزی جز بسط توحید و حاکمیت توحیدی را طلب نمی کنند و از سوی دیگر جنود جهل هر چند با ظاهر و عنوان جنود عقل ظاهر شوند در جهت ضیق حاکمیت توحیدی فعالیت میکنند.
اندیشه و فکر انسانی جز برای حقیقت جویی نیست و شکر عملی منعم که مقوله ای فطریست آنست که اندیشه و فکر آدمی فقط و فقط برای اندیشه توحید و توحید اندیشی و توحیدی اندیشی خرج شود.