ریکاورے | 𝑹𝒆𝒄𝒐𝒗𝒆𝒓𝒚
『 📸✨❥︎』 #کتابخانه | #ریکاوری سعادت بشر در گرو پرورش استعدادهایی است که در نهاد دارد. خودپرستیها و
ند برخی کشورهای کمونیستی جلو این کارها را گرفته و مانع هدر دادن نیروهای جوانان در اجتماع شدهاند، به چشم غبطه به آنها مینگرند.
اگر زندگی و خوشی و مسرت در زندگی را مساوی با اعمال شهوت بدانیم و چنین فرض کنیم که هرکس بیشتر میخورد و میخوابد و عمل آمیزش انجام میدهد، او از مسرت و خوشی بیشتری بهرهمند است و به عبارت دیگر اگر استعدادهای بهجت زای انسانی و موجبات ناراحتیهای او را محدود بدانیم به آنچه حیوانات دارند، البته انتقال کامیابیهای جنسی از کانون خانوادگی به اجتماع بزرگ لذت و مسرت بیشتری خواهد داشت.
اما اگر بتوانیم تصور کنیم که اتحاد روح زن و شوهر و عواطف صمیمانهای که احیاناً تا آخرین روزهای پیری که غریزه جنسی فعالیتی ندارد باقی است برای زندگی ارزش بیشتر و بالاتری دارد، اگر بتوانیم تصور کنیم که لذتی که یک مرد از مصاحبت همسر مشروع و وفادارش [میبرد[ با لذتی که
( استاد مطهری، اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، ص52)
از مصاحبت یک زن هرجایی میبرد تفاوت دارد، کوچکترین تردیدی در این جهت نخواهیم کرد که به خاطر بهرهمند شدن از مسرت بیشتر و آرامش بیشتر لازم است عواطف جنسی افراد را محدود به همسرقانونی کرد و محیط و کانون خانوادگی را به این کار، و اجتماع بزرگ را به کار و فعالیت اختصاص دهیم.
مطلب مهمتر جنبههای اجتماعی مسئله ازدواج است. [ازدواج[ تنها برای این نیست که زن و مرد از مصاحبت یکدیگر لذت بیشتری ببرند. ازدواج و تشکیل کانون خانوادگی ایجاد کانون پذیرایی نسل آینده است. سعادت نسلهای آینده بستگی کامل دارد به وضع اجتماع خانوادگی. دست توانای خلقت برای ایجاد و بقا و تربیت نسلهای آینده علایق نیرومند زن و شوهری را از یک طرف و علایق پدر و فرزندی را از طرف دیگر به وجود آورده است. عواطف اجتماعی و انسانی در محیط خانوادگی رشد میکنند. روح کودک را حرارت محیط فطری و طبیعی چندصد درجه پدر و مادر، نرم و ملایم میکند.
ما وقتی که میخواهیم عواطف دو نفر را نسبت به یکدیگر
( استاد مطهری، اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، ص53)
ریکاورے | 𝑹𝒆𝒄𝒐𝒗𝒆𝒓𝒚
『 📸✨❥︎』 #کتابخانه | #ریکاوری سعادت بشر در گرو پرورش استعدادهایی است که در نهاد دارد. خودپرستیها و
『 📸✨❥︎』
#کتابخانه | #ریکاوری
این روش اخلاقی از لحاظ عملی بودن کمتر از مدینه فاضله افلاطون نیست. آقای راسل در اخلاق مقدساتی را به رسمیت نمیشناسد، معانی و مفاهیمی که انسان آنها را برتر از منافع مادی شخص خود بداند و به خاطر آنها میل و خواست و اراده خود را محدود کند سراغ ندارد، اخلاقی را که مبتنی بر چنین معانی و مفاهیم باشد اخلاق «تابو» میخواند، یگانه چیزی را که مقدس میشمارد آزادی خواست و اراده و میل است، آزادی اراده و میل را فقط با مواجه شدن با میل و اراده دیگران در جهت مقابل قابل تحدید میداند، آنگاه گرفتار این بن بست میشود که در این صورت چه قدرتی میتواند آزادی شخص را محدود کند و او را در مقابل آزادیهای دیگران وادار به تسلیم و احترام نماید؟ میگوید: قدرت منع و جلوگیری دیگران؛ میگوید: من که به خاطر منافع خودم میخواهم منافع دیگران را به خطر اندازم، آنها به خاطر منافع خودشان با یکدیگر اتفاق خواهند کرد و جلوی مرا خواهند گرفت و من ناچار تسلیمخواهم شد و اجباراً منافع خصوصی خود را با منافع عمومی هماهنگ خواهم کرد.
آقای راسل میخواهد با این بیان، منافع خصوصی را حافظ
( استاد مطهری، اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، ص48)
و نگهدار حقوق عمومی معرفی کند. همین جاست که عقیم بودن فلسفه اخلاقی او روشن میگردد.
بدیهی است اگر فرض کنیم همیشه افراد اجتماع یا گروههای اجتماعی، دارای قدرت و همیشه افراد و گروهها آماده اتفاق و اتحاد علیه متجاوز میباشند و همیشه یک فرد که دارای قدرت کمتری است تصمیم میگیرد علیه منافع اکثریت گام بردارد، البته در این صورت فرضیه آقای راسل درست از آب درخواهد آمد. اما آیا همیشه افراد و گروهها دارای قدرت مساوی هستند؟ آیا همیشه کسانی که مورد تجاوز قرار میگیرند آماده اتفاق و اتحادند؟ آیا همیشه فرد علیه منافع اکثریت تصمیم میگیرد؟
متجاوز تا به زور و قدرت خود اعتماد نداشته باشد دست به تجاوز نمیزند.
اخلاقی که آقای راسل پیشنهاد میکند قادر است تنها به ضعیفان توصیه کند که از زور نیرومندان بترسند و به حقوق آنها تجاوز نکنند، اما قادر نیست زورمندانی را که علیه ناتوانان اتفاق میکنند و اطمینان دارند که میتوانند اعتراض آنان را با قوه قهریه پاسخ دهند به ترک تجاوز توصیه کند، چون طبق این فلسفه عمل آنها ضداخلاقی نیست، زیرا آنها ضرورتی
( استاد مطهری، اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، ص49)
نمیبینند که منافع خصوصی خود را با منافع عمومی هماهنگ کنند. این فلسفه اخلاقی بهترین توجیه کننده حق زورگویی و دیکتاتوری است. عجب این است که آقای راسل شعار خود را در همه عمر آزادیخواهی و حمایت از حقوق ناتوانان قرار داده است. اما فلسفهای که برای اخلاق ساخته است پآیههای دیکتاتوری را استحکام میبخشد. در فلاسفه غرب از این نمونهها باز هم هست که فیلسوفی فلسفهاش یک جور حکم میکند و شعار زندگیاشطور دیگر.
اما قسمت دوم. این قسمت مربوط به این است که ازدواج و تشکیل اجتماع خانوادگی تا چه حد جنبه فردی و خصوصی دارد و تا چه حد جنبه عمومی و اجتماعی. بدون شک در ازدواج تمتع شخصی و مسرت فردی وجود دارد؛ انگیزه افراد در انتخاب همسر بهره مندشدن از مسرت و لذت بیشتر زندگی است. اکنون باید ببینیم آیا از آن نظر که دو فرد به نام زن و شوهر میخواهند زندگی مشترک و مقرون به خوشی و مسرتی تشکیل دهند و از شیرینیهای زندگی بهرهمند گردند، بهتر و عاقلانهتر این است که کانون خانوادگی را کانون خوشیها و کامیابیهای جنسی قرار دهند و حداکثر مساعی خود را برای
( استاد مطهری، اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، ص50)
لذت بخش نمودن این کانون صرف کنند و اما اجتماعبیرون (اجتماع بزرگ) محیط کار و فعالیت و برخوردهای دیگر باشد، یا بهتر این است که لذایذ و کامیابیهای جنسی از محیط خانوادگی به اجتماع بزرگ کشیده شود، کوچه و خیابان و مغازهها و محیطهای اداری و باشگاهها و تفریحگاههای عمومی همه جا آماده انواع کامیابیهای جنسی نظری و لمسی و غیره بوده باشد؟.
اسلام طریق اول را توصیه کرده است. اسلام اصرار فراوانی دارد که محیط خانوادگی آمادگی کامل برای کامیابی زن و شوهر از یکدیگر داشته باشد. زن یا مردی که از این نظر کوتاهی کند، مورد نکوهش صریح اسلام قرار گرفته است. اسلام اصرار فراوانی به خرج داده که محیط اجتماع بزرگ محیط کار و عمل و فعالیت بوده و از هر نوع کامیابی جنسی در آن محیط خودداری شود. فلسفه تحریم نظر بازی و تمتعات جنسی از غیر همسر قانونی، و هم فلسفه حرمت خودآرایی و تبرّج زن برای بیگانه همین است.
کشورهای غربی که ما اکنون کورکورانه از آنها پیروی میکنیم راه دوم را انتخاب کردهاند. کشورهای غربی در انتقال
( استاد مطهری، اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، ص51)
دادن کامیابیهای جنسی از کانون خانوادگی به محیط اجتماعی بیداد کردهاند و جریمهاش را هم میدهند؛ فریاد متفکرینشان بلند است. آنها وقتی که میبین
چیزی که نمیتوانی در قیامت از آن دفاع کنی
نه ببین، نه بشنو، نه بگو، نه بنویس!
_آیتالله جوادی آملی
میگفت مومن واقعی اونیه که همه
مشکلاتشو سر سجادش حل میکنه(:
نه با رو زدن به این و اون..!
علی ای شاه نجف
علی ای روح نبی روح خدا
علی ای شاه نجف مانده ام در زیر دینت
یا علی گفتم و من هم شدم عاشق حسینت
تلفظ صحیح چهارمین روز هفته کدام است؟
-چارشنبه
-چاهارشنبه
-چهارشنبه
-چارشمبه
هیچکدوم نیست!
سه شنبه صحیحه.
چهارمین روز هفته سه شنبه هست!😐😂
#ریکاوری🌱