#امامزمان🌱❤️
جز
یاد تو
و مهر تو
و شوق وصالت
رویای دگر در سر سودا زده مان نیست...
#اغاز_ولايت_امام_زمان
#عید_بیعت
#امام_زمان
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
#امامزمان🌱❤️ جز یاد تو و مهر تو و شوق وصالت رویای دگر در سر سودا زده مان نیست... #اغاز_ولايت_ا
سلام مهدیـ💚 جان
صبحمانـ
به نور نگاه شما
روشنـ✨
سلام و صبح بخیر خدمت رفقای 🥀ـشهدا
به سنگر خودتون خوش اومدین
✌️🍂✌️
این عید رو
به تک تک شما و خانواده گرامیتون تبریک عرض میکنم...
🎈🎉🎊🎉🎈
ان شاءالله به امید تبریک ظهور آقآ
✌️❤️✌️
آرزومند آرزوهای قشنگتونـ🌺
خادم کانال
#اغاز_ولايت_امام_زمان
#رفیق_شهید
#عید_بیعت
امام حسن عسكرى عليه السلام:
لا تُمارِ فَیَذْهَبَ بَهاؤُک
مجادله مكن كه احترامت از بين مى رود...
تحف العقول، صفحه 486
یازده بار جهان گوشه ی زندان کم نیست
کنج زندان بلا گریه ی باران کم نیست
سامرائی شده ام، راه گدایی بلدم
لقمه نانی بده از دست شما نان کم نیست...
(شاعر: آقای سید حمیدرضا برقعی)
#اغاز_ولايت_امام_زمان
#حدیث
#عید_بیعت
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
#امامزمان🌱❤️ جز یاد تو و مهر تو و شوق وصالت رویای دگر در سر سودا زده مان نیست... #اغاز_ولايت_ا
••💚🌸
•|مارا ببخش یوسف زهرا
بھ مادرٺ
این رسم عاشقے
به درستے ادا نشد|•
#اغاز_ولايت_امام_زمان
#عید_بیعت
#امام_زمان
•
•
انت يالقلب فِے بَیتے...
شايفك
الأُمّ لِأولادِے😌
تو قلبِ خونہی منے
تو رو
مادر بچہهام مے بینم :))
#اغاز_ولایت_امام_زمان
#مذهبیها_عاشقترند
#رفیق_شهید
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
• • انت يالقلب فِے بَیتے... شايفك الأُمّ لِأولادِے😌 تو قلبِ خونہی منے تو رو مادر بچہهام مے ب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰تصویر
و جمله منتشرنشده از حاج قاسم سلیمانے
بهمناسبت #اغاز_ولايت_امام_زمان ارواحنافداه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
❣️🌿❣️🌿
#حاج_قاسم
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
#امامزمان🌱❤️ جز یاد تو و مهر تو و شوق وصالت رویای دگر در سر سودا زده مان نیست... #اغاز_ولايت_ا
تقدیم به شما 🌿🌱🌿
عیدتون مبارک 🎈🎊🎈
مشاهده ی کارت پستال دیجیتال 👇
https://digipostal.ir/c7k9e7g
#عید_بیعت
#اغاز_ولايت_امام_زمان
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🌹 خاطره ای از زندگی سردار #شهید_سید_محمد_حسین_علم_الهدی
💢 نوجوان که بود،
ساواک دستگیرش کرد.
رفتم ملاقاتش و دیدم اوضاعِ زندان اصلاً خوب نیست. اتاقهای زندان بسیار کوچک و قدیمی و کاملاً غیر بهداشتی بود.
به سید حسینگفتم: چه چیزی لازم داری تا برات بیارم؟
گفت: فقط یه جلد قرآن برام بیارین...
#رفیق_شهید
#عاشقانه
🌷مهدی شناسی ۱۰۲🌷
🔷اسامی امام زمان عج الله فرجه🔷
🌹حافظَ کُلِّ غَریب🌹
💠يكي از اسامي خداي سبحان "حافظ كل غريب" است: اي خدايي كه هر غريبي راحفظ ميكني...
💠غريب يعني:
⬅️١-غريب كسي است كه در وطن خودش نيست. اگر ما دنيا را وطن نگيريم،غريبيم و خدا ما را حفظ ميكند.
💠جلوه اين نام در وجود مقدس حضرت وليعصر بطور كامل جلوه گر است. يعني اگر ما دنيا را وطن نگيريم و به آن وابسته نباشیم، امام زمان به اذن حق و بعنوان واسطه حق ما را حفظ ميكند تا كسي به سرمايه ها و موجودي مادی و معنوی ما دستبرد نزند.
⬅️٢-غريب به معناي عجيب است .
وقتي ما موحد حقيقي شويم ،از نگاه ديگران عجيب وغريبيم!طرز تفكر توحيدي عجيب است. زيرا عموم مردم ديگران را در پيشبرد كارها دخيل ميدانند.
💠 اين معنا نيز در وجود مقدس حضرت وليعصر جلوه گر است. يعني اگر در شبانه روز خيلي به امام زمان توجه داريد ، با بقيه متفاوتيد و عجيب هستيد و امام زمان هم شما را حفظ ميكند.
💠يعني خدا اجازه نميدهد شياطين جني وانسي به شما نفوذ كند و واسطه اين حفظ، امام زمان است .
💠پس اگر پرونده ما كسري دارد وچيزهايي را ازدست داده ايم و دزد به سرمايه مان زده است، تنها راه آن غريب شدن است .
💠مولاي ما !
اين روزها براي غريب شدن ما دعا كنيد
🌱طوبي للغرباء
زندگي طَيّب مربوط به غرباء است.
دعا كنيد با عافيت غريب شويم...
💠مولاي ما يابن الزهرا!
با رخوتها ومسامحه ها و غفلتهايمان شمارا اذيت كرديم. شما را به مادرتان قسم ميدهيم و حلاليت ميطلبيم ودرخواست دعاي مخصوص داريم...
#مهدی_شناسی
#قسمت_102
#اسامی_امام ۶۲
#امام_زمان 🍃
#رفیق_شهید
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
🌷مهدی شناسی ۱۰۲🌷 🔷اسامی امام زمان عج الله فرجه🔷 🌹حافظَ کُلِّ غَریب🌹 💠يكي از اسامي خداي سبحان "حاف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌺دهم ربیع الاول
ازدواج خجسته آسمانی 🌺🍃
خیر خلق الله حضرت رسول الله💚
و سیدةالبطحاام المومنین 💚
حضرت خدیجةالکبری صلوات الله علیهماوعلی اولادهما💚
بر شما خجسته و فرخنده باد🎉🎊🎉
#ازدواج_حضرت_محمد_و_خدیجه
#اغاز_ولايت_امام_زمان
#رفیق_شهید
#رمان
#عاشقانه_مذهبی
#امین_هانیه
#قسمت_هفتم
#قسمت_هشتم
#قسمت_نهم
✍ #نویسنده #لیلی_سلطانی
👇👇👇👇👇👇👇👇
کپی با ذکر نام نویسنده
و صلوات نثار شهدا آزاد
@Refighe_Shahidam313
┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
❤عاشقانہ مذهبی❤️
( #قسمت7 )
با خستگے نگاهم رو از ڪتاب گرفتم.
_عاطے جمع ڪن بریم دیگہ مخم نمیڪشہ!
سرش رو تڪون داد،از ڪتابخونہ اومدیم بیرون و راهے خونہ شدیم رسیدیم جلوے درشون،مادرم و خالہ فاطمہ رفتہ بودن ختم،قرار شد برم خونہ عاطفہ اینا،عاطفہ در رو باز ڪرد،وارد خونہ شدیم خواستم چادرم رو دربیارم ڪہ دیدم امین تو آشپزخونہ س،حواسش بہ ما نبود،سر گاز ایستادہ بود و آروم نوحہ میخوند! _ارباب خوبم ماہ عزاتو عشقہ،ارباب خوبم پرچم سیاتو عشقہ...
چرا با این لحن و صدا مداح نمیشد؟!ناخودآگاہ با فڪر یہ روضہ دونفرہ با چاے و صداے امین لخند نشست روے لبم!
عاطفہ رفت سمتش.
_قبول باشہ برادر!
امین برگشت سمت عاطفہ خواست چیزے بگہ ڪہ با دیدن من خشڪ شد سریع بہ خودش اومد از آشپزخونہ بیرون رفت! سرم رو انداختم پایین،بہ بازوهاش نگاہ نڪردم!
عاطفہ بلند گفت:خب حالا دختر چهاردہ سالہ!نخوردیمت ڪہ یہ تے شرت تنتہ!
روے گاز رو نگاہ ڪردم،املت میپخت،گاز رو خاموش ڪردم عاطفہ نگاهے بہ گاز انداخت و گفت:حواسم نبود روزہ س!
_چیز دیگہ اے نیست بخورہ؟
_چہ نگران داداش منے!
با حرص ڪوبیدم تو بازوش،از تو یخچال یہ قابلمہ آورد،گذاشت رو گاز.
_اینم آش رشتہ،نگرانیت برطرف شد هین هین؟
_بے مزہ!
امین سر بہ زیر از اتاق بیرون اومد پیرهن آستین بلندے پوشیدہ بود،زیر لب سلام ڪرد و سریع رفت تو حیاط!
عاطفہ مشغول چیدن سینے افطارش شد،چند دقیقہ بعد گفت:بیین عاطے جونت چہ ڪردہ! نگاهے بہ سینے انداختم با تعجب بہ آش رشتہ اے ڪہ روش با ڪشڪ نوشتہ بود یا محمد امین نگاہ ڪردم!
_این چیہ؟!
_از تو ڪہ آب گرمے نمیشہ خودم دست بہ ڪار شدم!
سینے رو برداشت و رفت حیاط امین روے تخت نشستہ بود و قرآن میخوند،سینے رو گذاشت جلوش.
_امین ببین هانیہ چقدر زحمت ڪشیدہ!
با تعجب نگاهش ڪردم بے توجہ بہ حالت صورتم بهم زبون درازے ڪرد دوبارہ گفت:هانے باید یادم بدے چطور با ڪشڪ رو آش بنویسم!
انگشت اشارہ م رو بہ نشونہ تهدید ڪشیدم زیر گلوم یعنے میڪشمت! با شیطنت نگاهم ڪرد و رفت داخل،خواستم دنبالش برم ڪہ امین صدام ڪرد:هانیہ خانم!
لبم رو بہ دندون گرفتم،برگشتم سمتش،سرش سمت من بود اما نگاهش بہ زمین،حتما با خودش میگفت چراغ سبز نشون میدہ!بمیرے عاطفہ!
_ممنون لطف ڪردید!
مِن مِن كنان گفتم:ڪارے نڪردم،قبول باشہ!
دیگہ نایستادم و وارد خونہ شدم،از پشت پنجرہ نگاهش ڪردم،زل زدہ بود بہ ڪاسہ آش و لبخند عمیقے روے لبش بود! لبخندے ڪہ براے اولین بار ازش میدیدم و دیدم همراہ لبخندش لب هاش حرڪت ڪرد به:یا محمد امین!
#داریم_از_این_خواهر_شوهرا؟!😂 #لطفا_حمایت_و_فورواد_فراموش_نشه🙏🏻🌹
✍ #نویسنده #لیلی_سلطانی
👇👇👇👇👇👇👇👇
کپی با ذکر نام نویسنده
و صلوات نثار شهدا آزاد
@Refighe_Shahidam313
┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
❤️عاشقانہ مذهبے❤️( #قسمت8 )
مثل فنر بالا و پایین میپریدم،شهریار با تاسف نگاهم ڪرد و سرے تڪون داد!
رو بہ مادرم گفت:مامان بیا دخترتو جمع ڪن حالا انگار دڪترا گرفتہ!
مادرم با جانب دارے گفت:چے ڪار دارے دخترمو؟!بایدم خوش حال باشہ،معدل بیست اونم امسال چیز ڪمے نیست!
براے شهریار زبون درازے ڪردم و دوبارہ نگاهے بہ ڪارنامہ م انداختم،میخواستم هرطور شدہ امین بفهمہ امتحان هام رو عالے دادم!صداے زنگ در اومد شهریار بہ سمت آیفون رفت.
_هانیہ بدو قُلت اومد!
با خوشحالے بہ سمت حیاط رفتم،عاطفہ اومد،قیافہ ش گرفتہ بود با تعجب رفتم سمتش!
_عاطے چے شدہ؟!
با لحن آرومے گفت:یڪم امتحانا رو خراب ڪردم میترسم خرداد بیوفتم!
عاطفہ ڪسے نبود ڪہ بخاطرہ امتحان اینطور ناراحت بشہ،حتما چیزے شدہ بود!
با نگرانے گفتم:اتفاقے افتادہ؟
سرش رو بہ نشونہ منفے تڪون داد!
شهریار وارد حیاط شد همونطور ڪہ بہ عاطفہ سلام ڪرد شالم رو داد دستم،حیاط دید داشت!
سریع شالم رو سر ڪردم،نمیدونم چرا دلشورہ داشتم!
نڪنہ براے امین اتفاقے افتادہ بود؟
با تردید گفتم:براے امین اتفاقے افتادہ؟
_نہ بابا از من و تو سالم ترہ!هانیہ اومدم بگم فردا نمیام مدرسہ بہ معلما بگو!
نگرانے و ڪنجڪاویم بیشتر شد،با عصبانیت گفتم:خب بگو چے شدہ؟جون بہ لبم ڪردے!
همونطور ڪہ بہ سمت در میرفت گفت:گفتم ڪہ چیزے نیست حالا بعدا حرف میزنیم!
در رو باز ڪرد،دیدم امین پشت درِ نفس راحتے ڪشیدم!
امین سرش رو انداخت پایین و گفت:ڪجا رفتے؟بدو مامان ڪارت دارہ!
امین سلام نڪرد!مثل همیشہ نبود!
با تعجب نگاهشون ڪردم شاید مسئلہ خصوصے بود ولے مگہ من و عاطفہ خصوصے داشتیم؟!
عاطفہ با بے حوصلگے گفت:تازہ اومدم انگار از صبح اینجام!
تعجبم بیشتر شد ڪم موندہ بود عاطفہ داد بڪشہ!
امین با اخم نگاهش ڪرد،عاطفہ برگشت سمتم.
_خداحافظ هین هین!
هین هین گفتن هاش با انرژے نبود اصلا هین هین گفتن هاش مثل همیشہ نبود،یڪ دنیا حس بد اومد سراغم!
با زبون لبم رو تر ڪردم.
_خداحافظ!
امین خواست در رو ببندہ ڪہ با عجلہ گفتم:راستے سلام!
تحمل بے توجهیش رو نداشتم،ڪمے دو دل بود دوبارہ نیت ڪرد در رو ببندہ،با پررویے و حس اعتماد بہ نفس ڪہ انگار مطمئن بودم جوابم رو میدہ گفتم:جواب سلام ....
نذاشت ادامہ بدم با لحنے سرد ڪہ از سرماے ڪلماتش تمام وجودم یخ بست گفت:علیڪ سلام،جواب سلام واجبہ اما سلام ڪردن واجب نیست!
صداے وحشتناڪ بستہ شدن در تو گوشم پیچید،باورم نمیشد این امین بود اینطور رفتار ڪرد!ذهنم از سوال هاے بے جواب درموندہ بود
این امین،امینے نبود ڪہ با عشق گفت هانیہ!
#چہ_شدہ_جانا؟!
✍ #نویسنده #لیلی_سلطانی
👇👇👇👇👇👇👇👇
کپی با ذکر نام نویسنده
و صلوات نثار شهدا آزاد
@Refighe_Shahidam313
┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
❤️ #عاشقانه_مذهبی ❤️
( #قسمت9 )
ڪتاب رو گذاشتم تو ڪیفم،نمیتونستم درس بخونم،تو شوڪ رفتار دیروز امین و عاطفہ بودم!نمیخواستم فڪر و خیال ڪنم،مشغول سالاد درست ڪردن شدم،مادرم وارد خونہ شد همونطور ڪہ چادرش رو آویزون میڪرد گفت:هانیہ بلا،چرا بہ من نگفتے؟
با تعجب نگاهش ڪردم.
_چیو نگفتم مامان؟
رو بہ روم ایستاد
_قضیہ امین!
بدنم بے حس شد،بہ زور آب دهنم رو قورت دادم،زل زدم بہ چشم هاش.
_چہ قضیہ اے؟!
_یعنے تو خبر نداشتے؟
_نمیفهمم چے میگے مامان!
_قضیہ خواستگارے دیگہ!
نفسم بند اومد،خواستگارے چہ صیغہ اے بود؟!
بہ زور گفتم:چہ خواستگارے اے؟! _امشب خواستگارے امینہ! خواستگارے؟امین؟!ڪلمات برام قابل هضم نبود،براے قلب بے تابم غریبہ بودن،قلبے ڪہ بہ عشق امین مے طپید،با صداے امین جون میگرفت،مگہ دوستم نداشت؟مگہ نگفت هانیہ؟هانیہ اے ڪہ چاشنیش یڪ دنیا عشق بود؟غیر ممڪن بود!
_هانیہ دستتو چے ڪار ڪردے؟! انقدر وجودم بے حس شدہ بود ڪہ نفهمیدم دستم رو بریدم!اما این دستم نبود ڪہ بریدہ شد این رشتہ عشق من بہ امین بود ڪہ پارہ شدہ بود،باید مطمئن میشدم،با سردرگمے و قدم هاے لرزون رفتم سمت ظرف شویے تا آب سرد بگیرم بہ قلب آتیش گرفتم پس انگشتم رو گرفتم زیر آب!
_ام ..چیزہ..حالا خالہ فاطمہ ڪے رو در نظر گرفتہ؟
_فاطمہ خودشم تعجب ڪردہ بود،امین خودش دخترہ رو معرفے ڪردہ از هم دانشگاهیاشہ!
قلبم افتاد،شڪست،خورد شد!
لبم رو بہ دندون گرفتم تا اشڪ هام سرازیر نشہ،داشتم خفہ میشدم!
حضور مادرم رو ڪنارم احساس ڪردم.
_هانیہ خوبے؟رنگ بہ رو ندارے! چیزے نگفتم با حرف بعدیش انگار یڪ سطل آب سرد ریختن رو سرم!
_فڪرڪردم دلبستگے دورہ نوجوونیت تموم شدہ!
از مادر ڪے نزدیڪ تر؟!
ساڪت رفتم سمت اتاقم،میدونستم مادرم صبر میڪنہ تا حالم بهتر بشہ بعد بیاد آرومم ڪنہ!
تمام بدنم سست شدہ بود،طبق عادت همیشگے حیاطشون رو نگاہ ڪردم و دیدمش با...
با ڪت و شلوار....
چقدر بهش میومد!نگاهم همراہ شد با بالا اومدن سرش و چشم تو چشم شدنمون،نگاهش سرد نبود اما با احساس هم نبود بلڪہ شڪے بود بین عشق و چیزے ڪہ نمیتونستم بفهمم!
این صحنہ رو دیدہ بودم تو خوابم،سرڪلاس،موقع غذا خوردن اما قرار بود شب خواستگارے مون باشہ،من با خجالت از پشت پنجرہ برم ڪنار،امین سرش رو بندازہ پایین و لبخندے از جنس عشق و خجالت و خوشحالے بزنہ،بیان خونہ مون همونطور ڪہ سر بہ زیرِ دستہ گل رو بدہ دستم بعد....
دیگہ نتونستم طاقت بیارم زانو زدم داشتم خفہ میشدم احساس میڪردم تو وجودم آتیش روشن ڪردن،بہ پهناے تمام عاشقانہ هام گریہ ڪردم گریہ اے از عمق وجود دخترانہ ام در حالے ڪہ دستم روے قلبم بود و با هق هق نالہ ڪردم:آخ قلبم...💔
✍ #نویسنده #لیلی_سلطانی
👇👇👇👇👇👇👇👇
کپی با ذکر نام نویسنده
و صلوات نثار شهدا آزاد
@Refighe_Shahidam313
┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
نغمه های مادرانهـ❤️
لالا ، لالا ،
گل صنوبر
بخــواب ای نازنین دلـبر ،
لالایی نخستین نغمه های زیبایی است که از لبان مـادران ،به گوش ما رسیده . . .
🌷شهید مدافع حرم #محمد_معافی🌷
شهدآالتمآس دعآ
🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀
#رفیق_شهید
تلنگرانہ
فقط خداست که...
میشود با دهان بسته
صدایش کرد🗣...
میشود با پای شکسته هم
به سراغش رفت...
تنها خریداریست که
اجناس شکسته را بهتر برمیدارد...
تنها کسی است که وقتی همه رفتند🚶
میماند😉🦋...
وقتی همه پشت کردند
آغوش میگشاید🥺🤗...
وقتی همه تنهایت گذاشتند😔
مرحمت میشود❣...
و تنها کسی است که...
دلش با بخشیدن آرام میگیرد 🙃
نه با تنبیه کردن....!!
همیشه و همه جا...... ❤️
#خدا
#عاشقانه
#رفیق_شهید
الهیـ❤️
دلتونـГ
عشقتونـГ
شبتونـГ
به رنگ خدا
هدایت شده از خاطرات صوتی دفاع مقدس
دوماشال۳.m4a
6.7M
کتاب : دو ماشال..... خاطرات برادر جانباز ماشالله حرمتی🌹
خاطره نگار: مهین سماواتی🌹
قسمت : سوم🌹
آدرس ما👇👇👇ت ل گ رام
@defaemogadas1
ایتا👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1487863813C4bb957d00e
واتساپ👇👇
https://chat.whatsapp.com/GZeookBrGMTEkraRvVXLXl
✨به توکل نام اعظمت✨
"بسم الله الرّحمن الرّحیم"
🌅روز خود را با سلام به چهارده معصــوم علیهم السلام شروع کنیم..🌅
بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّحمنِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ🌹
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ علی اِبن ابی طالب🌹
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ🌹ُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ🌹
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿن بن ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ🌹ِ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ🌹َ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ🌹ُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ🌹ُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ🌹ُ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍﺍﻟﻬﺎﺩﯼ🌹
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ🌹
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺑﻘﯿﺔَ ﺍﻟﻠﻪِ، ﯾﺎ ﺻﺎﺣﺐَ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ
سلام بر تو ای بهتریـ🌺 بندهـ🌹 خــ❤️ــدا
❤️ــمــهــــدی جان منجی عالم بشریت ظهور کن...
#سلام_برادرهاےشهیدم
#سلام_خواهرهایهاےشهیدم
🏳 زیارتنامه "شهــــــداء"
🌺بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم🌺
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...
یادشهداباصلوات+وعجلفرجهم
🍂🌧🍂🌧🍂🌧
🔶رفیق شهیدم🔶
#ما_ملت_امام_حسینیم
#رفیق_شهیدم
🕊🥀 رفیق شهیدم
🆔 @Refighe_Shahidam313
-┄┅═✼ 🍂🍃🍂 ✼═┅┄-
انتظار
وظیفه است
اما وظیفه
انتظار نیست.
وظیفه ما
انتظار توام با آمادگی ست...
" #شهیدمطهری "
الهی
ما را از منتظران حقیقی امام زمانمان قرار بده
🤲
#امام_زمان
#رفیق_شهید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
أفضَلُ العَمَلِ أدوَمُهُ وإن قَلَّ...
برترين عمل،
با دوام ترينِ آنهاست،
هر چند اندك باشد...
تنبيه الخواطر جلد1 صفحه63
#حدیث
#حضرت_محمد
#دهم_ربيع_الاول
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
تلنگرانہ فقط خداست که... میشود با دهان بسته صدایش کرد🗣... میشود با پای شکسته هم به سراغش رفت
ـِبِسمـِ اللّه
وَمَا لَنَا أَلَّا نَتَوَكَّلَ عَلَى اللَّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا
| ابراهیم ۱۲ |
و چرا بر خدا توکّل نکنیم، با اینکه ما را به راههای (سعادت) رهبری کرده است؟! و ما بطور مسلّم در برابر آزارهای شما صبر خواهیم کرد (و دست از رسالت خویش بر نمیداریم)! و توکّلکنندگان، باید فقط بر خدا توکّل کنند!»..
بیا بگو
چهمون شده
که نمیتونیم به تو تکیه کنیم؟
😔😔😔
#خدا
#عاشقانه
#رفیق_شهید
♦️بهش مےگفتند :
حسن سر طلا
( موهاے 🧔ـطلائے رنگ و چهرهے
زیبائے داشت)
😍
♦️شب عملیات مےگفت:
من تیر مےخورم
خونم رو بمالید بہ «مو»هام ؛زیاد باهاشون پُز دادم.
😁😅😁
🌹 #شهید_حسن_فاتحی 🌹
#رفیق_شهید
28.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام رفقای شهدا✋
پاییزتون بخیر
به محفل شهدا خوش اومدین✌️🌺✌️
سالروز ازدواج حضرت خدیجه و حضرت محمد رو تبریک عرض میکنم
کرونا داره میتازونه و خیلیلهارو درگیر کرده...
مراقب باشیم و از هر اسلحه ای که به دستمون میرسه به جنگش بریم بزگترین اسلحه زدن ماسک هست
✌️🍂✌️
و برای از بین بردن اون هم تو کل به خدا
دعا
توسل
و استغفار هست...
و بهترین دعا هم دعای هفتم صحیفه سجادیه است سعی کنیم حداقل روزی یه بار بخونیم و از خدا بخوایم نجاتمون بده و این منحوس رو نابود کنه به حق امام زمان...
✌️😔🤲😔✌
پس بیاین دست به دعا برداریم و برای تعجیل در فرج و شفای همه بیماران بخصوص کرونایی ها ( بخصوص بیماران نزدیکان و دور اطرافمون ) و نابودی اون اقدام کنیم...
اگه پایه هستین یه ختم 🌺ـصلوات 5هزارتا به نیت پنج تن راه بندازیم...
یا علی بسم الله...
خودم شروع کننده ختم هستم لطفا در صورت تمایل تعداد هدیه های خودتون رو تو دیدگاه قرار بدین یا با شناسه زیر در ارتباط باشید
@zahra_mab_62
313🌻
500🌻
500🌻
200🌻
1400🌻
500🌻
100🌻مهدی10ساله😊
313😌
100🌺
100🍁
100🍁
400🍁
114🍁
360🍁
جمع کل
5000🌹
#دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#کرونا
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
انتظار وظیفه است اما وظیفه انتظار نیست. وظیفه ما انتظار توام با آمادگی ست... " #شهیدمطهر
☀️بهترین اتفاق خدا
ظهور توست
ڪہ یڪ روز
مےافتد!
💕 عزیز دردانہ ے حضرت زهرا (س) !
❣اللهم عـــجل لوليڪ الفــــرج❣
🤲ان شاء الله ظــهــورنزدیکه🤲
#سه_شنبه_های_جمکرانی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#امام_زمان
❤️ سروده بسیار زیبا و شورانگیز حضرت خدیجه سلامالله علیها در رسای حضرت محمد صلواتاللهعلیه
❤️پس از نخستین دیدار، آن هنگام که پیامبر اسلام با بانو خدیجه وداع میکنند و سوار بر مرکب از ایشان دور میشوند، حضرت خدیجه این غزل را میسرایند:
🌹🍃قلب المحبّ الی الاحباب مجذوب
و جسمه بید الاسقام منهوب
🌹🍃و قائل کیف طعم الحبّ قلت له
الحبّ عذب و لکن فیه تعذیب
🌹🍃افدی الذین علی خدّی لبعدهم
دمی و دمعی مسفوح و مسکوب
🌹🍃ما فی الخیام و قد صارت رکابهم جمّاً
الّا محبّ له فی القلب محبوب
🌹🍃کانمّا یوسف فی کلّ ناحیة
والحزن فی کل بیت فیه یعقوب
♦️ترجمهی منظوم ابیات از این قرار است:
🌺دلِ عاشق به دوستان بسته است
گرچه از درد، جسم او خسته است
🌺گر بپرسند چیست مزهی عشق
به هم این نیش و نوش پیوسته است
🌺جان به قربانِ آنکه در دوریش
چشم من اشکبار و خونبار است
🌺دل هر خیمه شد تهی ز سوار
به جز آن دل، که خیمهی یار است
🌺تا که یوسف ز دیده پنهان است
بیتِ یعقوب، بیت الاحزان است
📌بحار الأنوار - العلامة المجلسي
ج ١٦ - الصفحة ٢٩
#پیوند_آسمانی💗🕊🕊
#سالروز_ازدواج_رسولاکرمص_حضرتخدیجهس
#ازدواج
#دهم_ربيع_الاول