☘امام روح الله خمینی(ره): ۱۵خرداد برای #اسلام بود و به اسم اسلام بود و به مقصدیت اسلام... ...کسانی که گمان میکنند غیر قدرت اسلام میتوانست این سد رابشکند اشتباه می کنند... ...مخالفین اسلام میخواهند؛ زحمت ها را شما کشیده اید، میوه ها را آنها بچینند... ...الان کی دارد منحرف میکند ملت مارا؟ ...آنهایی که نظر خیانت به اسلام و ملت اسلام دارند باید حسابشان را از مردم جداکنند.🚫 #پانزده‌خرداد #قیام‌پانزده‌خرداد @Refighe_Shahidam313

☘🌼🍀🌼 🌼🍀🌼 🍀🌼 🌼 حضرت امام صادق -عليه السلام- فرمودند: 🤝 صِلَةَ الرَّحِمِ تُزَكِّي الْأَعْمَالَ وَ تُنْمِي الْأَمْوَالَ وَ تُيَسِّرُ الْحِسَابَ وَ تَدْفَعُ الْبَلْوَى وَ تَزِيدُ فِي الرِّزْقِ. 🤝 صله رحم، اعمال را پاكيزه، ✌️ اموال را بسيار، 💰 حساب (قيامت) را آسان مى‏ كند ✌️🔥✌️ و بلا را برطرف 🤕 و روزی را زیاد می کند. 📚كافى (ط-الاسلامیه) ج 2، ص 157، ح 33 #یادشهداباصلوات+وعجل_فرجهم #کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_نثار_شهدا_آزاد @Refighe_Shahidam313

💚😍روایت بسیار شنیدنی از نماز حضرت امام در ماه مبارک رمضان و منتظر ماندن ایشان جهت حضور آیت الله خامنه ای در کنارشان.... 🌸آغاز ولایت امام خامنه ای گرامی باد🌸 .¸¸.•°˚˚°❃ .¸¸.•°˚˚°❃ ◍⃟🇮🇷◍ @Refighe_Shahidam313 .¸¸.•°˚˚°❃ .¸¸.•°˚˚°❃ ◍⃟🇮🇷◍

🌹#شهید مظلوم #دکتر_بهشتی: آن‌هایی که #ولایت_فقیه را قبول ندارند در هر مقامی که باشند #سرنگون خواهند شد.. #سلامتی_رهبری‌مون_صلوات🌹

#پنجشنبه_های_سامرایی 💛 قدم زنان کوچه های خاکی سامرا را در خیالم سپری می کنم تا اینکه آهسته و آرام به سرسرای بارگاه ملکوتی تان در سامرا نزدیک شوم... السلام علیک یا علی النقی الهادی السلام علیک یا حسن بن علی العسکری سلام بر آقایم و مولایم امام هادی، سلام بر آقایم و مولایم امام حسن عسکری، سلام بر جد و پدر و مادر و عمه گرامی مولایم حضرت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه)؛ #یادشهداباصلوات+وعجل_فرجهم #کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_نثار_شهدا_آزاد @Refighe_Shahidam313

🌹ببينيد| #خامنه‌ای خامنه‌ای آمده‌ایم که با تو بیعت کنیم‌ ...‌که بهر روح خدا، از تو اطاعت کنیم‌🌸🦋 ‌‌ 🤝بیعت مردم با حضرت آقا پس از انتخاب به #رهبری در سال ۶۸‌🇮🇷

✨ 🌷مظلوم ترین شهدا شهدای واقعه ۱۵خرداد ۱۳۴۲ ، از مظلوم ترین شهدای وطن عزیزمان هستند که خیلی کم از آنان یادی می شود. گفته می شود بسیاری از اجساد مطهر شهدای قم هیچ گاه پیدا نشدند و هیچ گاه سرنوشت آنان مشخص نشد. "طوبَىٰ لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ" جهت شادی ارواح طیبه شهدا و بخصوص شهدای ۱۵ خرداد ؛ فاتحه مع الصلوات ... @Refighe_shahidam313

توصیه به یک الگوی قشنگ توسط حاج آقا ماندگاری👌👌👌 📣📣📣حتما گوش بدید ونشر فراموش نشه بهترین فرصت برای خدمت به شهدا🌷🌷 #بهترین فرصت برای یادواره شهدا #برگزار کننده یادواره چه کسانی باشند ❤️باید یادواره های شهدا و آبروی محله برگزار باشد #رحلت_امام_خمینی #قیام_پانزده_خرداد #گروه_جهادگران_گمنام

. ﷽ 🍂 چادرانه 🌹 امـانَت است دیگر 😍 چـــادرم را میگویم! .♥️ . امانت را هم 🍃 جایی جز روی سَـــر نمیگذارند.💜 مگر خـداوند نگفته است که . " إِنَّ اللَّهَ يَأمُرُكُم أَن تُؤَدُّوا الأَماناتِ إِلىٰ أَهلِها "🌺 . بہ گمانم بہ فکـر این روز ها بوده که امانَت .👌 حضرت فاطــمه سلام الله علیها بر زمیــن نماند🌱❤️ #حجاب #محجبه #چادانه #چادری #یادشهداباصلوات+وعجل_فرجهم #کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_نثار_شهدا_آزاد @Refighe_Shahidam313

سلام ما به 😁ـلبخند 🌷ـشهیدانـГ به 📿ـذکر روی ✌️ـسربند 🌷ـشهیدانـГ   سلام ما به گمنامان لشکر  به 📿ـتسبیحات یا زهرای معبـ همان هایی که عمری نذر کردند  اگر رفتند دیگر باز نگردند ... باز آینه آب سینی و چای ونبات باز پنجشنبه و یاد شهدا با صلوات #یادشهداباصلوات+وعجل_فرجهم #کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_نثار_شهدا_آزاد @Refighe_Shahidam313

#کتاب_علمدار #علمدار #زندگینامه_و_خاطرات #شهید_سید_مجتبی_علمدار #شهید_جانباز_سید_مجتبی_علمدار #زندگینامه #قسمت_صدوسی‌ویک #قسمت_صدوسی‌ودو #قسمت_صدوسی‌وسه #قسمت_صدوسی‌وچهار 👇👇👇 ☘🌺☘رفیق شهیدم☘🌺☘

🌷 بسم رب الشهداء و صدیقین🕊 🔴 #علمدار ✨ زندگینامه شهید سید مجتبی علمدار قسمت 1⃣3⃣1⃣ سال 1374 بود. از پخش فيلم مصاحبه ی سيد مجتبي توسط روايت، چند روزي مي گذشت. با سيد از خيابان جمهوري اسلامي ساري عبور مي كرديم. سید، داخل مغازه ای شد. مأمور راهنمايي و رانندگي به سمت من آمد و سلام كرد. بعد سيد را نشان داد و پرسيد: « اين آقايي كه با شما هستند، چهره شان براي من خيلي آشناست. فكر مي كنم ايشان را جايي ديده باشم. » گفتم: « شايد در مسجد ديده باشي. » گفت: « من اصلًا مسجدي نيستم. » گفتم: « شايد در مراسمي او را ديده اي. » گفت: « من اصلًا اهل اينجور جاها نيستم. » خنده ام گرفت و به شوخي گفتم: « نكنه در تلويزيون ديدي!؟ » گفت: « بله! بله! درسته. چقدر قشنگ صحبت كرد. چند روز پيش بود. در برنامه ی روايت فتح درباره ی شلمچه مصاحبه كرده بود و تلويزيون هم آن را پخش كرد. » با این مأمور رفیق شدیم. خلاصه گذشت تا اينكه ... ده روز بعد از شهادت سيد آن مأمور راهنمايي و رانندگي دوباره مرا ديد و گفت: « خدا سيد را بيامرزد! تا حالا در تشييع پيكر هيچ يك از شهدا شركت نكرده بودم. اصلًا خوشم نمي آمد! آن روز جايي بودم كه با من تماس گرفتند و گفتند آماده باش است. بايد سريع مي رفتم. با ناراحتي پرسيدم كه چه خبر شده؟ گفتند قرار است شهيد تشييع كنند. گفتم: ”باز هم شهيد؟!“ پاسخ دادند: " اين دفعه شهيد سيد مجتبي علمدار است. " رنگ از چهره ام پرید. نمي دانم چگونه ولي سريع لباس پوشيدم و در تشييع او شركت كردم. سيد واقعًا چهره ی معصوم و مظلومي داشت. او نظرم را درباره ي شهدا عوض کرد. » قسمت 2⃣3⃣1⃣ دو سه سال بعد از شهادت سيد مشرف شدم به مشهدالرضا ( علیه السلام ). در راه به شهری رسیدم. براي رفع خستگي نگه داشتم. در خواب و بيداري بودم كه متوجه شدم عده اي دارند درباره ي تصویر سيد مجتبي که پشت شيشه زده بودم صحبت مي كنند. خوب گوش كردم. مي گفتند: « اين عكس شهيد سيد مجتبي علمداره، بريم عكس را ازش بگيريم. » ديدم خجالت مي كشند جلو بيايند. بلند شدم و شيشه ی ماشين را پايين كشيدم و شروع به احوالپرسي با آنها كردم. اما باز خجالت مي كشيدند. گفتم: « مي خواهيد اين عكس را به شما بدهم؟ » آنها بسيار خوشحال شدند بعد عكس را برداشتم و به آن جوانان دادم. با خودم فكر كردم، اینجا كجا، ساري كجا. این بچه ها از لحاظ سني به سيد مجتبي نزديك هم نيستند اما چگونه ... البته مي دانم براي شهيد و شهادت حد و مرزي وجود ندارد. اما سيد از همان لحظه ی شهادتش، مانند زماني که در دنیا زندگی مي کرد فاتح دلها شده بود. 🌱 راوی: حمید فضل الله نژاد

قسمت 3⃣3⃣1⃣ 💫 رسول دل آقا سيد مجتبي علمدار را خيلي اتفاقي شناختم. زمستان بود. براي خريدن نوار يكي از مداحان به نمايشگاهي كه در شهرمان داير بود رفتم. نوار حضرت ابوالفضل ( علیه السلام ) آن مداح را خواستم. فروشنده، نواري به من داد با عنوان شهيد علمدار. چون آقا ابوالفضل ( علیه السلام ) هم علمدار بودند فكر كردم همان است و خريدم. وقتي آن را در خانه گوش دادم متوجه شدم مداحي ناشناس براي خانم حضرت رقيه (علیها السلام ) مي خواند. از آنكه نوار اشتباهي خريده بودم دمق شدم. ولي با اين حال، آن مداح ناشناس صدايی بسیار دلنشين داشت. چند روز بعد كاملًا اتفاقي برنامه ي روايت فتح را دیدم. موضوع برنامه شهيد علمدار بود. فهميدم كه نوار از چه كسي است. اما از آن روز نوار و نام شهيد علمدار در گوشه بايگاني ذهنم خاك مي خورد تا... دلم با خدا بود. ولي نمي دانم كدام قدرت شيطاني مرا از رفتن به سوي خدا بازمي داشت! در خواندن نماز كاهل بودم. يك روز مي خواندم و دو روز نمازم قضا مي شد. اين بدتر از هر سرطاني دلم را احاطه كرده بود. سعي مي كردم با گوش كردن به نوارهاي مذهبي و رفتن به مجالس دعا هر طوري كه مي شد دلم را شفا دهم، اما نشد. سال 1377 در اثر تصادف پايم شكست. درمانش طولاني شد. از طرفي همان سال در مرحله اختصاصي كنكور هم قبول نشدم. و اين ضربه ي روحي شديدي بر من وارد كرد. ايمان ضعيفي داشتم؛ ضعیف تر و بدتر شد. كاهل بودن در نمازم تبديل شد به بي نمازي كامل! ماه رمضان آمد و من تنها دهانم را بستم. يك بار هم مسجد نرفتم حتي در شب هاي قدر. روزها و ماه ها پشت سر هم مي گذشت و من... قسمت 4⃣3⃣1⃣ شبی در خواب ديدم مجله اي در مقابل من هست. تيتر روی آن نوشته بود: آخرين وسايل به جا مانده از شهيد علمدار به كسي كه محتاج آن است به قيد قرعه اهدا مي شود. مجله را خريدم و با تعجب ديدم، وسايل سیدمجتبی به من رسيده است. شيشه اي عطر، تكه اي گوشت مرغ كه نوشته بودند ته مانده ي آخرين غذاي آقا سيد است. به همراه چند قطعه عكس و دست نوشته. بارزترين عكس، عكسي بود كه در آن آقا سيد روي زمين كربلا دراز كشيده بود و خون از سرش به زمين ريخته بود. با خودم گفتم سيد كه در جبهه شهید نشده؟! لابد مي دانست كه عاقبت كارش شهادت است. برای همين اين عكس را براي آلبوم شهادتش گرفته. تا آن روز، حتي يك قطعه عكس از آقا سيد نديده بودم. فقط همان برنامه ي روايت فتح بود كه آن هم جسته و گريخته ديده بودم. تكه ي گوشت را خوردم. كمي از عطر را كه به گمانم رنگ قرمز داشت به لباس هايم زدم. با صداي مادرم از خواب بيدار شدم. وقت نماز صبح بود. ولي من كه به بي نمازي عادت كرده بودم به اتاق ديگري رفتم تا بخوابم. اما... حال عجيبي پیدا کرده بودم. اما هرطور بود خوابيدم. دوباره خواب ديدم، درست زير همان عكس آقا سيد نوشته بودند: « تو خواب نيستي، تو بيداري، اين بيداري است. » از خواب پریدم و مشغول نماز شدم. نزديك محرم بود. آن ایام انگار نيرويي از درونم مرا به سمت خدا هل مي داد. نماز برايم چنان حلاوتي پيدا كرد كه آن را نمي خواستم با هيچ لذتي در دنيا عوض كنم. دلم عاشق نماز شد و نماز برايم طعم ديگري يافت. براي اولين بار در تمام عمرم، محرم و صفر ميهمان زيارت عاشوراي امام حسين ( علیه السلام ) شدم. ايام فاطميه دلم غريب شد. انگار تمام صحنه هاي مصيبت بي بي دو عالم جلوي چشمانم پدیدار مي شد. گريه هايم براي اهل بيت (علیهم السلام ) به خصوص خانم حضرت زهرا (سلام الله علیها ) و امام حسين ( علیه السلام ) حال و هواي عجيبي گرفته بود. اصلًا تا آن لحظه نمي دانستم روزي به نام عرفه هم است. به واسطه ی نوار عرفه ی آقا سيد، روز عرفه و قداستش را شناختم. خدا، سيد را رسول دل من كرد و به واسطه ي او مرا از منجلاب گناه بيرون كشيد. 🌱 راوی: س - ع از شهرستان خوی ⬅️ ادامه دارد.... 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 شاهدان اسوه داستان و زندگینامه شهدا https://telegram.me/shahedaneosve

#تصویر_اختصاصی اگــر ڪسی صداۍرهبــر خود را نشنود به طور یقین صداۍامام زمـان(عج) خود را هم نمےشنود... و امروز خط قرمــز باید توجه تمام و اطاعت از ولےخود، رهبرۍنظام باشد... {#شهید_حاج‌_قاسم‌_سلیمانۍ} #نحن_ابناء_الخمیني #albaroon_aliraqe #یادشهداباصلوات+وعجل_فرجهم #کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_نثار_شهدا_آزاد @Refighe_Shahidam313

#رهبر #قاسم_سلیمانی #استیکر

❤️❤️:❤️❤️ ✋ـسلام بر تو ای حضرت ❣ـعشق ای سلطان تنهایی و غربت #السلام_علیک_یا_صاحب_الزمان

تویی که غمهای مارو یک تنه به دوش میکشی... تویی که ما گناه میکنیم سیلیش رو تو میخوریی... مائیم که گناه میکنیم و ظهورت دورو دورتر میشه... مائیم که همه جوره دعا میکنیم ولی گاهی برای ظهورت یادمون میره... مارو ببخش مهدی(عج) جان 😔😔😔💔💔😔😔😔 #خادم_نوشت #زهرابانو