#جهادگرشهید
#صدیقه_رودباری
شهیده صدیقه رودباری در هجدهم اسفند سال 1340 در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد.
روزهای نوجوانیش در سالهایی سپری شد که سرزمینمان در پیچ وتاب روزهای منتهی به #پیروزی_انقلاب بود.
در ان روزها او خود را به به خیل عظیم وخروشان ملت می رساند ودر تظاهراتها شرکت می کرد
وتا صبح نیز به مداوای مجروهان می پرداخت.
آنقدر فعال بود که در زمان #درس و#تحصیل بارها اورا در پشت بام مدرسه ودر حال #فعالیتهای انقلابیش می یافتند.
روح نا آرامش همواره در پی چیزی ورای خواست ها وآرزوهای یک دختر معمولی بود...
#انقلاب که شد در مدرسه شان #انجمن_اسلامی را راه انداخت
وفعالیتهایش را #منسجم تر کرد.
به گفته مادرش شنبه تا چهارشنبه، مدرسه و مسجد و انجمن اسلامی بود و چهارشنبهها عصر و پنجشنبههای هر هفته همراه جهاد سازندگی به شهرهای مختلف میرفت وجمعه ها در #کهریزک ویا #معلولین_ذهنی_نارمک پیدا می کردند.
صدیقه آنها را شستشو می داد وبهشان رسیدگی می کرد.
اوقاتی هم که در خانه بود پای سجاده و مشغول عبادت بود یابه نوشتن و کتاب خواندن مشغول بود
بسیار پر دل وجرات بود.
#شجاعت ودلیریش به گونه ای بود که نشان می داد به زودی "#مهر_شهادت بر روی #شناسنامه اش خواهد خورد"...
پس از انقلاب ،هیجان واحساس وصف ناپذیری پیدا کرده بود.
احساسی که تا آن زمان مثل خون در رگهایش جاری بود،حالا پر خروش گشته بود واو را اززندگی عادی وروزمره دور می کرد.
از #تعلقات_دنیوی فاصله گرفته بودومدام می گفت که"نباید در خانه بنشینیم وبگوییم که انقلاب کرده ایم
باید که در بین مردم باشیم وپیام انقلاب را به مردم برسانیم.."
@Refighe_Shahidam313