و اما شب هشتم روایت اول: چشمهای ابراهیم علیه السلام از شادی می درخشید.... صورت گذاشت روی صورتِ اسماعیل و خدا را شکر کرد که اسماعیل را به او بخشید🥹 روایت دوم: چشمهایش از اشک سرخ شده بود. صورت گذاشت روی صورتِ علی... گفت: بعدِ تو خاک بر سرِ دنیا... صدای هلهله‌ی دشمن بلند شد ... ❤️‍🩹💔🕯🥀😭 ‌‌ ۸ #محرم  #حضرت‌_علی_اکبر جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿 رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🦋❁══┅┄

علی اکبر(؏) چون غربت و تنهایی پدر را دید، شکیبایی و صبرش از دست رفت، پیش پدر آمد، اجازه گرفت برود امام اشکشان چون سیل روان شد او را در آغوش گرفت، مثل گل او را بویید و ناله کرد، خود #امام_حسین سلاح جنگ بر او پوشاند، کمربند چرمی که از امیرالمؤمنین(؏) به یادگار مانده بود به کمرش بست عقاب را که مرکبی ویژه بود برای سواری او آماده کرد در کتاب دمعة الساکبه می گوید: لَمّا تَوَجَهَ إلی الحَرب إجتَمَعَتِ النِّساءُ حُولَهُ کَالحَلقَه وقتی متوجه میدان شد زنان مانند یک حلقه دورش را گرفتند و به علی اکبر گفتند: " إرحَم غُربَتَنا به غربت ما رحم کن وَ لاتَستَعجِل إلی القِتال عجله به جانب میدان نکن فَإنَّهُ لَیسَ لَنا طاقَةٌ فی فِراقِک ما فراق تو را طاقت نداریم" زنان عمامۀ او را گرفتند، خواهران عنان اسب و رکابش را گرفتند وَ مَنِعَتهُ مِنَ العَزیمَة نمی گذاشتند برود؛ هشتم #محرم روز #حضرت‌_علی_اکبر 🥀😔❤️‍🩹💔😭 🖤🕯🏴√🥀͜͡ ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🦋❁══┅┄

در همین حال تَغَیَّرَ حالُ الحُسَین بِحَیثُ أشرَفَ عَلَی المُوت حالِ ابی عبداللّٰه(؏) تغییر کرد به طوری که مشرف به مرگ شد وَ صاحَ بِنِسائِهِ وَ عَیالِهِ دَعَنُه فریاد زد: زنان، اهل بیت من، رهایش کنید فَإنَّهُ مَمسوسٌ فِی اللّٰه وَ مَقتولٌ فی سَبیلِ اللّٰه اکبرِ من با ذات خدا تماس دارد و شهید راه خداست حرفی که پیغمبر دربارۀ امیرالمؤمنین گفت: عَلیٌ مَمسوسٌ فی ذاتِ اللّٰه امام دربارۀ علی اکبر گفت .. لهوف سيد ابن طاووس، ص۱۶۶ #امام_حسین #حضرت‌_علی_اکبر جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿 رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🦋❁══┅┄

جوانانی که در قامت علی اکبر(ع) رفتند ولی در قامت علی اصغر(ع) به کشور بازگشتند... 🥀🕊🥀🕊🥀 😔🥀😔🥀😔 #سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان هشتم #محرم متبرک به نام #حضرت‌_علی_اکبر ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🦋❁══┅┄

و اما شب هشتم روایت اول: چشمهای ابراهیم علیه السلام از شادی می درخشید.... صورت گذاشت روی صورتِ اسماعیل و خدا را شکر کرد که اسماعیل را به او بخشید🥹 روایت دوم: چشمهایش از اشک سرخ شده بود. صورت گذاشت روی صورتِ علی... گفت: بعدِ تو خاک بر سرِ دنیا... صدای هلهله‌ی دشمن بلند شد ... ❤️‍🩹💔🕯🥀😭 ‌‌ علی اکبر(؏) چون غربت و تنهایی پدر را دید، شکیبایی و صبرش از دست رفت، پیش پدر آمد، اجازه گرفت برود امام اشکشان چون سیل روان شد او را در آغوش گرفت، مثل گل او را بویید و ناله کرد، خود #امام_حسین سلاح جنگ بر او پوشاند، کمربند چرمی که از امیرالمؤمنین(؏) به یادگار مانده بود به کمرش بست عقاب را که مرکبی ویژه بود برای سواری او آماده کرد در کتاب دمعة الساکبه می گوید: لَمّا تَوَجَهَ إلی الحَرب إجتَمَعَتِ النِّساءُ حُولَهُ کَالحَلقَه وقتی متوجه میدان شد زنان مانند یک حلقه دورش را گرفتند و به علی اکبر گفتند: " إرحَم غُربَتَنا به غربت ما رحم کن وَ لاتَستَعجِل إلی القِتال عجله به جانب میدان نکن فَإنَّهُ لَیسَ لَنا طاقَةٌ فی فِراقِک ما فراق تو را طاقت نداریم" زنان عمامۀ او را گرفتند، خواهران عنان اسب و رکابش را گرفتند وَ مَنِعَتهُ مِنَ العَزیمَة نمی گذاشتند برود؛ 🥀😔❤️‍🩹💔😭 🖤🕯🏴√🥀‌ #محرم #شب_هشتم  #حضرت‌_علی_اکبر اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💚⃞🌿️ جهت تعجیل در فرج آقا امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿 رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 •❁꧁-•°🌸°•-꧂❁•