eitaa logo
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
4.6هزار دنبال‌کننده
19.3هزار عکس
7.4هزار ویدیو
297 فایل
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمی‌شود🌹 رفیق‌شهیدمْ‌یه‌دورهمی‌خودمونیه✌️ خوش‌اومدی‌رفیق🤝 تأسیس¹⁰/⁰³/¹³⁹⁸ حرفتو👇بزن https://harfeto.timefriend.net/17284088555460 جوابتو👇ببین https://eitaa.com/harfhamon کپی‌آزاد✅براظهورصلوات‌📿هدیه‌کردی‌چه‌بهتر ✌️💛✌️
مشاهده در ایتا
دانلود
مرحمت در یكی از عملیات ها كه در حال برگشت به موقعیت خودشان بود، با #نیروهای_دشمن مواجه می شود و این در حالی بوده است كه آن شهید قهرمان #اسلحه ای هم در اختیار نداشته است، ولی ناگهان متوجه #شیئی می شود و آن را بر می دارد و به عربی می گوید: "قف" یعنی "ایست" آنها از ترس و وحشت #تسلیم او می شوند و مرحمت در تاریكی شب آنها را به مقر می آورد. #افسر_عراقی دستگیر شده به فرمانده ایرانی می گوید: "می خواهم از شما یك سوال بپرسم. من خودم در چند كشور دوره چریكی دیده ام ولی تابحال اسلحه ای كه سرباز شما بدست داشت را ندیده ام" نگو كه مرحمت كه به دستشویی رفته بود و اسلحه هم نبرده بود، متوجه #اگزوز_لودر می شود كه به زمین افتاده و آن را بر می دارد و عراقیها هم از خوفی كه خداوند بر دل آنها گذاشته بود، آن را اسلحه ای پیشرفته می بینند و مرحمت برای اینكه نیروهای دشمن را #خوار و #ذلیل نشان بدهد، به جای اینكه اگزوز را بیاورد #آفتابه را می آورد و می گوید "من با این اسلحه شما را اسیر گرفته ام" این حرف باعث #انفجار #خنده در بین رزمندگان اسلام و باعث #شرمساری نیروهای عراقی می شود. ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
بود مث هزار تا بسیجی دیگِ با یِ دس لباس خاکی و یِ کیف سبز برزنتی... اولین بار بود که به جبهه میومد. همان اولین بار هم، فرستادنش هنوز بچه های تخریب و دستش نیومده بود. یک روز دید فرمانده ی تخریب، پور و دو سِ نفر از بچه ها دارن برا یکی از دوستاشون نقشه می کشن و دست گرفته و پشت در سنگر نشستن. به محض این ک وارد سنگر شد ناغافل از پشت سر، پتو رو رو سرش انداختنو و ریختن رو سرش و تا بخورد کتکش زدند. تعـ😳ـجب کرد. دویـ🏃ـد جلو و داد🔊 و بیداد کرد که: -ولش کنین... چی کارش دارید. چی از جونش میخواین... بچه ی مردمو کشتین. 😱😱😱 همونی که زیر دست👊 و پا👣 افتاده بود و داشت کتک می خورد، داد زد: 📣📣📣 -کمک...کمک... 😬😬😬  و دستشو برا کمک به طرف اون دراز کرد. رزمنده ی تازه وارد هم به نیت کمک، دستشو گرفت که از زیر هیکل سنگین بچه ها نجاتش بده اونم ناغافل، یهو دستشو کشید و انداختش وسط،اونام ریختن سرشو تا بخورد کتکش زدند، خیلی ناراحت😢 شد... اما بعدها که اخلاقشون اومد دستش فهمید که:... «این هم از و هست و یک جشنی دارند به نام جشن پتو...» ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
سال 61 پادگان 21 حضرت حمزه؛ آقای «فخر الدین حجازی» اومده بود منطقه برای دیدار دوستان. طی سخنانی خطاب به بسیجیان و از روی ارادت و اخلاصی که داشتن گفتن: «من بند کـ👟ـفش شما بسیجیان هستم.» یکی از برادرا نفهمیدم. خـ😴ـواب بود یا عبارتو درست متوجه نشد.🤔 از اون ته مجلس با صـ🎵ـدای بلـ📣ـند و رسا در تایید و پشتیبانی از این جمله تکبیر گفت.🔊🔊🔊 جمعیت هم با تمام توان الله اکبر✊✊✊ گفتند و بند کفش بودن او را تایید کردند! 😂😂😂 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
عنوان کرد: با آنکه خود در هنگام در در شهدا را !جستجو می کردند، اما در شده در شهر حضور یافته و برایشان می ریخت، آنچنان حال وهوای عجیبی هنگام تشییع شهدا به او دست می داد که گویا با او حرف می زدند. وی از شهید شمسی پور نیز بارها سخن به میان آورد و گفت: برای شهید شمسی پور، و یکی بود، همان احترامی را که برای اش می گرفت برای یک و یا یک هم همین گونه بود، نیز ی به او داشتند چرا که همیشه بر جاری بود و برای همه، و که دوست داشت جا پای شهید چیت سازیان بگذارد و تک تک برنامه های خود را با او می کرد و در آخر هم به مانند شهید چیت سازیان به شهادت رسید. طهوری عنوان کرد: شمسی پور را به و می شناسند، در سواری، و و نیز داشت، هر جا که قدم می گذاشت با که در این شهید بزرگوار موج می زد همه را جذب خود می کرد، . ❤️❤️🌺🌺🌺❤️❤️ گلزار_شهدا
😅 چفیه‌ی یه بسیجی رو دزدیدن داد می‌زد: آهای سفره حوله لحاف زیرانداز روانداز دستمال، ماسک، کلاه، کمربند، جانماز، سایه‌بون، کفن، باندِ زخم، تورِ ماهی گیریم... همه رو بردن!!! (شادی روحشون که دار و ندارشون همون یه چفیه بود صلوات) http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
‍ از وقتی مردم هاشون رو از طریق و و به هم ابراز کردند واز وقتی که مردم درد دلشون وگله هاشون رو وحرف های درونشون رو با استوری وچت و به هم گفتند دنیای قشنگ همه خراب شد چون هر کس هر جور دلش خواست متن ها رو خوند ومعنی کرد واستیکرها ازدیدهرکس یه شکلی داشتند ویک معنی😞😞 بیاین برگردیم به اون زمانی که فضای مجازی نبود واین دجال فتنه گر(موبایل) دردست همه از کوچک وبزرگ وجوان وپیرجاخوش نکرده بود آن زمان که حسرت باهم بودن داشتیم آن زمان که پدرهاپدربودند ومادرهامادر.... آن روزها که همه یک عشق داشتند ویک که برایش تلاش میکردند آن زمان که چشم وهم چشمی نبود و بود بود مال حلال بود عشق بود دورهمی بود برادربرادربود وخواهرخواهر.... وزندگی آرام جریان داشت بیاین برگردیم به اون زمان که مال هاوثروت هاکم بود اماحلال... عشق ها پنهانی بود اما واقعی.. دورهمی ها زیاد بوداماساده... صفا بوداما بی ریا... و بود اما زیاد... برادربرادربوددر همه جا... وخواهرخواهربود اما نه فقط در شناسنامه.... وزندگی آرام وبا صفا جریان داشت، اما برای همه........ بیایید یه ریست بزنیم به روزهای تلخ وبرگردیم به ساخت کارخانه.... بیایید در را به روی ناامیدی ببندیم و آغوشمان رابرای شادی وخنده بگشاییم بیایید گله هاوغم ها واندوه ها رابگذاریم در صندوقچه ی قفل دار انباری... وکلیدش را برای همیشه محو ونابودکنیم میشود خوب شد میشود برگشت کمی چاشنی همت واراده لازم است وکمی ادویه گذشت وصداقت ومحبت.... وحذف منم منم های بی خاصیت وبی مصرف..... بیایین چشم باز کنیم تابلوی ایست وتوقف⭕️ را ببینیم دور بزنیم وبرگردیم تا هنوزبه دره ی نابودی نرسیدیم بیایید برگردیم تا دیر نشده😞😞😞 جهت تعجیل در فرج و شادی روح شهدا 🥀 صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
تازه چشامو لیزیک کرده بودم یه خواستگار عینکی واسم اومد، به مامانم گفتم نه عینکی دوس ندارم، گفت تا دو هفته پیش میگفتی مامان، میرفتی سمت بابات، حالا... 😂 جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهمون چهره‌هاتون 🤲🙂 ای خداااا خنده‌هاشو، خیلی باحاله😍 ✌️🦋☝️🪴