eitaa logo
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
4.5هزار دنبال‌کننده
24.7هزار عکس
10.6هزار ویدیو
327 فایل
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمی‌شود🌷 رفیق‌شهیدمْ‌دورهمی‌خودمونیه✌️ خوش‌اومدی‌رفیق🤝 تأسیس¹⁰/⁰³/¹³⁹⁸ برام بفرست،حرف،عکس،فیلمی،صدا 👇 https://eitaayar.ir/anonymous/vF1G.Bs4pT جوابتو👇ببین @harfaton1 کپی‌آزاد✅براظهورصلوات‌📿هدیه‌کردی‌چه‌بهتر
مشاهده در ایتا
دانلود
[شهید محسن غلامی فرزند سوم خانواده بودند در سال ۱۳۸۱دوره را سپری کردند. وبعد از یکسال فعالیت در وارد =سپاه شدند بعد از یک سال خدمت در در تاریخ ۱۳۹۱به دوره در اعزام شدند و یک سال دوره فشرده تکاوری را با موقعیت و مدل بالا به اتمام رسانند . وبعد از چند ماه برای دوره و در برف انتخاب شدند ودر تاریخ ۱۳۹۳ تمام دورهای تخصصی تکاوری را با تمام سختی هایی که داشتن را با موفقیت به اتمام رسانند ودرلشکر ۲۲ مشغول به خدمت شدند ودر سال ۱۳۹۵/۰۴/۰۶ مصادف با ۲۱ رمضان در که برای مقابله با دشمنان اعزام شده بودند ازناحیه کمر مجروح شدند. و را با افتخار برگردن آویختند. ودر سال ۱۳۹۸ در ماموریتی که برای اعزام شده بودند در حین و دشمن مجروح شدند وبعد از ۱۶روز بستری وبا مجروحیت بالا سرانجام درتاریخ۱۳۹۸/۶/۷شهد شیرین را با جان ودل نوشیدند. 🌿 @Refighe_Shahidam313
شهید احمدرضا احدی در 25 شهریور ماه سال 1345 در شهر دیده به جهان گشود و با آمدنش تنهایی مادرش را در شهر غریب پایان داد. پدرش بود و به خاطر موقعیت شغلی از زادگاه خود شهر به اهواز مهاجرت کرده بودند. احمدرضا از همان دوران طفولیت استعداد زیادی در یادگیری از خود نشان می‌داد و درک بسیار بالایی از مطالب داشت. همچنین علاقه‌ای به و یادگیری آن عجیب بود و توانسته بود تا قبل از 13 سالگی به طور کامل به احکام دینی عمل کند. خاطره‌ی جالبی که از کودکی او نقل می‌کنند این بود که هر گاه در دامن مادر بود و روسری از سر مادرش می‌افتاد خیلی گریه می‌کرد و می‌گفت باید روسری را سرت کنی. مقطع تحصیلاتش در دبستان همواره با نمرات عالی و کارت‌های افتخار همراه بود. دوران راهنمایی و دبیرستان نیز همیشه توسط معلمانش تشویق می‌شد. با بازگشت مجدد خانواده به ملایر که همزمان با دوران دبیرستان احمدرضا بود، او فعالیت‌هایش را در انجمن اسلامی مدرسه و پایگاه‌های بسیج ملایر ادامه داد. سال دوم دبیرستان بود که به دلیل روح جست‌وجوگر و پرتلاشش لباس رزم پوشید و به یادگیری پرداخت. سال 61 اولین حضور احمدرضا در جبهه‌های جنگ بود. او که در آن زمان 16 سال بیشتر نداشت در شرکت کرد و مجروح گردید. در 12 باری که تا قبل از شهادتش به جبهه رفته بود شجاعانه و بی‌باکانه در عملیات‌ها حضور می‌یافت. حتی گاه می‌شد بنابر مسؤولیتی که داشت، 24 ساعت در قلب دشمن پنهان می‌شد و کسی جز خود و خدایش از کار او اطلاع نداشت. بارها مجروح می‌شد ولی به خانواده و دوستانش نمی‌گفت...
اردیبهشت ۱۳۶۵ کودکی پا به عرصه وجود گذاشت که نامش را حسین نامیدند و در شناسنامه‌اش « _امیدواری » نقش بست. در سن 8 سالگی به میدان معلم یافت‌آباد نقل مکان کردند و حسین عضو مسجد علی ابن موسی الرضا(ع) شدند و مدتی هم در کانون قرآن مسجد مشغول فعالیت شد. حسین در خانواده‌ای پرجمعیت به دنیا آمد و ۱۱ خواهر و برادر داشت. آخرین پسر این خانواده بود و گوش به فرمان پدر و مادر، آنها را احترام می‌کرد. قرآن‌خوان بود و هر روز مسجد می‌رفت و در کلاس‌های قرآن شرکت و قرآن تلاوت می‌کرد. دوران کودکی حسین در محله (ع) گذشت. از همان کودکی فعالیت‌های مسجد و امامزاده شرکت می‌کرد و به یاد دارم روز از صبح اول وقت که دسته‌های مختلف عزاداری به امامزاده می‌آمدند برای آنها اسفند دود می‌کرد و از عزاداران پذیرایی می‌کرد. حسین از همان دوران، تلاوت قرآن را شروع کرد و در مسجد محل قرآن می‌خواند. وی جوانی ساده، سر به زیر و مطیع بود و هرگاه کاری از او می‌خواستیم فوراً اطاعت می‌کرد. پس از کسب دیپلم علوم انسانی در سال 1385به خدمت سربازی رفت. در طول 2سال سربازی دو مرتبه سرباز نمونه معرفی شد. پس از پایان سربازی مشغول به کار شدند. در سال 1394 متوجه شدند به نیرو اعزام می‌کنند و برای اعزام به سوریه ثبت نام کرد. در آخرین محرم زندگیش هم خادم زهرا(س) در شدند. @Refighe_Shahidam313
🔷زندگینامه 💠عماد مغنیه معروف به حاج رضوان، ۷ دسامبر ۱۹۶۲م در شهر صور واقع در جنوب لبنان به دنیا آمد. پدرش فايز مغنیه است و برادرانش جهاد و فؤاد بودند که به شهادت رسیدند. وی به «مرد سایه» شهرت داشته و به عنوان مغز متفکر حزب الله لبنان شناخته شده بود. 💠خانواده مغنیه پس از مدتی از صور به ضاحیه جنوبی بیروت نقل مکان کردند و در این منطقه بود که وی، تحصیلات ابتدایی و دبیرستان خود را گذراند و پس از آن در جوانی، وارد دانشگاه آمریکایی بیروت (AUB) شد. 💠عماد مغنیه سه فرزند به نام‌های جهاد، فاطمه و مصطفی داشت. جهاد، در ۱۸ ژانویه ۲۰۱۵م(۲۸ دی ۱۳۹۳ش) در هجوم بالگردهای اسرائیلی به خودروی حامل وی در بلندی‌های جولان سوریه به شهادت رسید. عماد مغنیه ۱۲ فوریه ۲۰۰۸م(۲۳ بهمن ۱۳۸۶ش)در پی انفجار در خودروی بمب‌‌گذاری‌ شده در دمشق، به شهادت رسید. 📚موضوع مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
زخم زبان‌های مردم، ما را زجر می‌دهد/خون شهدا با بی‌حجابی‌ها پایمال نمی‌شود از مردم به ویژه خانم‌ها درخواست می‌کنم که حجاب‌شان را حفظ کنند. به ما زخم زبان نزنند که این زخم زبان‌شان بسیار ما را اذیت می‌کند. زمانی که سالم بودم، کمتر بیرون می‌آمدم؛ چراکه وقتی خانم‌ها را با این چهره‌ها می‌بینم بسیار ناراحت می‌شوم و زجر می‌کشم. بارها تابلویی از اطلاعات فرزند شهیدم که روی دیوار خانه زده‌ایم، شکستند، اما ما هربار درست می‌کنیم؛ چراکه خون شهدا با این بی‌حجابی‌ها، شکستن تابلو و دیگر مسائل پایمال نمی‌شود.این رفتارها دل ما را به درد می‌آورد. متأسفانه برخی از مردم ناآگاه عقل‌شان نمی‌رسد که شهدا برای حفظ این مملکت چه کرده‌اند. مادر شهید اسکندری ادامه داد: خداوند ان شالله همه ما را به راه راست هدایت کند و ما را از اسلام منحرف نکند. جوانان سرعقل بیایند و بدانند که شهدا برای چه به جبهه‌ها رفتند. انتخاب جبهه و شهادت، گذشتن از پدر و مادر و زندگی و جان و مال است که گذشتن از همه این مسائل بسیار سخت است. 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت و ولادت ❀❀ رفیق شهیدم @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁❄️☃❄️❁══┅┄
سعید ۹ ساله بود که تلویزیون تصاویر نامربوطی را پخش می‌کرد. باهمان سن کم به ما گفت که خداوند به شما چشم داده است که قرآن بخوانید و نماز بر جای بگذارید نه آنکه تلویزیون و این تصاویر نامربوط را تماشا کنید. سعید قاری ممتازی بود و یکی از شاگردان علامه جعفری به شمار می‌رفت. سه‌شنبه‌های هرهفته جلسات قرآن را برگزار می‌کرد و استاد موسوی هم در این جلسات حضور می‌یافت. همیشه آقای موسوی به ما می‌گفت که قدر سعید را بدانید که چنین فرزندی نایاب است. سعید همیشه قرآن می‌خواند و به برگزاری جلسات قرآن در منزل، تأکید بسیاری داشت. 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت و ولادت ❀❀ رفیق شهیدم @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁❄️☃❄️❁══┅┄
شهید مالکوم ایکس✨ برایِ‌شادی‌روح‌شهدا‌صلوات🌱 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ ولادت
زکریا شیری در تاریخ ۱ آذرماه سال ۱۳۶۵ در روستای گرماب خدابنده زنجان چشم به جهان گشود. پدرش شعبانعلی و مادرش رقیه آقائی نام داشت. زمانی که زکریا دوران ابتدایی را به پایان رساندن خانواده شهید شیری به قزوین آمدند. او فرزند دوم و پسر ارشد خانواده بود . 📚موضوع مرتبط:
نام و نام خانوادگی: زکریا شیری نام پدر : شعبانعلی محل تولد : گرماب خدابنده - زنجان تاریخ ولادت: ۱۳۶۵/۹/۱ تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۹/۴ محل شهادت: حلب سوریه - خان طومان مدت عمر: ۲۹سال محل مزار : تاسال۹۹ مفقودالاثر بودند قطعه و ردیف و شماره : ------ کتاب مربوط به این شهید: کاش برگردی 📚موضوع مرتبط:
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
ستوان دوم «شهید مهران اقرع» و ستوان دوم «شهید علی امام‌دادی» از پرسنل یگان تکاوری 132 باهوکلات سیستا
#زندگینامه من و همسرم سال 1367 در روزهای پایانی با هم کردیم و ماحصل زندگی‌مان سه فرزند شد. مسعود، مهران و مرجان. مهران متولد18 سال 1371 بود. بعد از وارد شد و بعد از اتمام درسش در سال 1393 به رفت. چون می‌خواست ابتدای خدمتش را در سپری کند. مهران اصرار داشت که وارد ناجا شود. با توجه به سابقه خدمتی همسرم، هر دو فرزندمان مسعود و مهران می‌توانستند شوند اما مهران اجازه نداد که پدرش کارهایش را پیگیری کند. گفت من را دوست دارم. خیلی دوست داشت که حتماً خدمت سربازی‌اش را انجام دهد. اما من از مهران خواستم که خوب فکرهایش را بکند. به به مهران گفتم شاید مانند پدرت خوش‌شانس نباشی تا همسری گیرت بیاید که با همه شرایط یک فرد نظامی، رفت و آمدها، نبودن‌ها و شهر به شهر گشتن‌ها بسازد. گفت مامان مثل شما پیدا می‌شود. من بابا را دوست دارم. همیشه با خنده می‌گفت مامان بگذار من بروم سیستان و  بلوچستان را دستگیر کنم. می‌گفتم نگو من استرس می‌گیرم. می‌گفت عمر دست خداست، نگران نباش. http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
🔹 امروز؛ صفحه دویست و هفده قرآن کریم سوره مبارکه يونس را هدیه می‌کنیم به شهید محمد حسن آذری🥀 شهید م
ویژه سالروز شهادت 🥀 🍂زندگی نامه شهید محمدحسن فرزند محمدهادی در شهرستان دامغان در خانواده‌ای مذهبی و با ایمان متولد شد دوران ابتدایی را در مدرسه شریعت‌پناهی درس خواند و مقطع راهنمایی را در مدرسۀ اروندرود گذراند هنوز نوجوان بود که کارهایش را به‌ قصد قربت انجام می‌داد. تحصیلاتش را تا مقطع دیپلم در هنرستان صنعتی ادامه داد.👨🏻‍🎓 💛ویژگی اخلاقی منظم بود و مرتب؛ خوش‌اخلاق و بسیار با ادب. در کارهایش صداقت داشت. صبور بود و عصبانی نمی‌شد. با این‌‌که شوخ‌طبع و شاد بود، همیشه جانب احتیاط را رعایت می‌کرد دارای آرامش و طمأنینۀ خاصی بود. به پدر و مادر احترام می‌گذاشت و سعی می‌کرد کاری خلاف میل آن‌ها انجام ندهد. مجرد بود و در مسائل دینی جلوتر از سنش بود. نسبت به انجام واجبات و ترک محرمات اهتمام ویژه‌ای داشت و اگر می‌دید نزدیکان عملی را مغایر با شئونات اسلامی انجام می‌دهند امر به‌ معروف و نهی ‌از منکر می‌کرد. ✨در بسیج حضور فعال و مستمر داشت. در تظاهرات دوران انقلاب شرکت می‌کرد. مسجدی بود و اغلب در نمازجمعه و جماعت شرکت داشت. 🫡از ژاندارمری به خدمت سربازی اعزام شده بود. 🍂در روز پنجم آذرماه شصت‌ویک در محور سردشت، با گروهک ضدانقلاب کومله درگیر شد و تیرهای بی‌امان، بال پرواز او گردید و از خاک تا افلاک پر کشید. پس از سفر آسمانی‌اش، پیکر پاکش بر روی دست‌های مردم شهیدپرور دامغان تشییع و در فردوس‌رضای این شهر به خاک سپرده شد. شادی روح پاکشون فاتحه و صلوات با وعجل فرجهم 📿💛📿 در ادامه با وصیتنامه شهید با همراه باشید 👇👇👇