رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
#تاثیر_کلام شهید
نامه ای از شهیده صدیقه رودباری
سلام خواهرم الان من در #سقز هستم احتمال هر برنامه ای هست صد در صد وقتی نامه رسید بدستت،من نیستم و به عبارتی دیگر بنا به عقیده خودم روحم از جسم ناچیزم اوج می گیره و به #خدا می رسد.
امّا چرا گفتم خدا؟
چون می خوام بگم خدا وجود داره نه وجودی که من و تو داریم که خیلی عظیم تر و بزرگتر از آن چیزیکه می دونیم و هستیم.
بارها می خواستم در مورد خدا باهات حرف بزنم و هر بار دیدم سدی فراراهمان است ،آنقدر پاک و بزرگ و عظیم بودی برایم ،که باور این مساله که تو خدا را نفی می کنی برایم غیر قابل فهم و قبول بود ،گفتی خدا نیست پس باید چیزی باشد که تو بگویی نیست که آن هم می شود انکار.
مثل اینکه من درختی را می بینم و می گویم درختی نیست.
این یک حقیقت است ،در ضمن به تو می گویم که پرستش خدا و کلا پرستش در #ذات و #فطرت هر انسانی است، چرا که وقتی خدا را برداشتیم و جایش علم را گذاشتیم و حتی #هگل در گفته های مشهور خود به وضوح این مساله را روشن می کند که #تاریخ را به جای خدا گذاشته است. خواهر خوبم می بخشی که اینقدر پرچونگی کردم ،باور کن که آرزو داشتم که با هم بودیم و مسایل این جا را با چشم می دیدی و خیانت هایی که شده و به نظرت خدمت آمده است را از جلو می دیدی چون می دانم آنقدر صداقت داری که با دیدی بازتر و جدا از چارچوب زندانی سازمانت، دیدگاههایت را تشریح کنی . خب شاید وقت خداحافظی رسیده آری باید از دوستی ها برید ، دلبستگی ها را دور ریخت اما مثل پرنده ای که می میرد، پروازش را به خاطر داشته باشیم ،چرا که شاید لحظه ای از پرواز او را نظاره گر بوده ایم امّا من از دوست خوبم و خواهر مهربونم می خوام که به #وصیت من عمل کنه و بره و خدا را بشناسه
ببینه که چیه که به ما قدرت می ده،
چیه که ما رو از خونه بریده و ما رو به اجر آخرت پیوند ابدی داده.
خواهر برای من اشک نریز و بدان من لحظه ای آرام می خوابم که جای خالیم را به وسیله تو پر ببینم و صدای اشهدان لا اله الا الله و اشهدان محمد رسول الله را بشنوم.
«قرآن من رو از مادرم می گیری و همیشه با خودت نگهدار»
خواهر صدیقه گفت که در آخر نامه اش نوشته برای ما که هروقت دوستش شهادت را گفت یک قرآن که نزدمان هست ُ بهش بدهیم .
احساس دوستش را بعد از خواندن نامه صدیقه پرسیدیم ، خواهرصدیقه گفت که بعد از خواندن نامه منقلب شد و انقلابی در درونش ایجاد شد ،چون از دوستان صمیمی اش بود که شهادتش تاثیر زیادی داشت و شروع کرد به گفتن جمله تشهد و بعدش خیلی گریه کرد و به کلی عوض شد...
#امر_به_معروف #نهی_از_منکر #رفیق #دوست
@Refighe_Shahidam313