در#عملیات #والفجر۴ #ارتفاعات_کانی_مانگا که از #موقعیت حساسی برخوردار بود به عنوان محدوده !عملیات #لشکر۲۷ #محمد_رسول_الله(ص) تایید شد تا نتایج مهمی همچون خارج کردن #مریوان از دید #دشمن و #تسلط بر ۱۳ #شهر و #روستای_عراق را به همراه داشته باشد.
حالا این عملیات ۳۳ روزه که تبدیل به #میعاد_گاه #عاشقان و#دانشگاه #ایثار شده بود بعد از ۳۳ سال باز هم راوی دوران #دفاع_مقدس شد.
صحبت از #سردار #شهید_علیرضا_شمسی_پور است که در !اواخر #جنگ به #فرماندهی #گردان میرسد و در۸ سال دفاع مقدس بارها #مجروح و ۳ بار نیز #شیمیایی میشود.
پس از پایان جنگ تحمیلی برای حفظ خاطرات و ارزشهای دفاع مقدس راوی و از سوی دیگر جستجوگر نور می شود و سالها در #مناطق_جنگی به #تفحص #پیکر #شهدا میپردازد برای بازگرداندن پیکر پاک شهیدانی که دور از #وطن مانده بودند به جمع خانواده هایشان.
با #تولد #داعش داغ مردم بی پناه #سوریه و #زجر و #رنج #کودکان_سوری دلش را سوزانده بود و وقت #دفاع از حرم #عقیله_بنی_هاشم می رسد.
#همدان
گلزار_شهدا
دو شب قبل از شهادت به من زنگ زد و کمی از اوضاع کارم پرسید، با نگرانی گفتم: روحالله کی برمیگردی؟ از من خواست #صبر و تحملم را زیاد کنم و از #کودکان_سوری مظلومیت و غربتشان برایم گفت و اینکه نمیتواند ببیند کودکان در آن شرایط بد زندگی کنند و رها کند و بیاید. در آخر تماس هم نام یکیک نزدیکان اقوام را برد و گفت سلام به همهشان برسان. برایم کمی جای تعجب بود، چون همیشه میگفت سلام به همه برسان، اما این بار نام تکتک را برد، هر لحظه دلهرهام بیشتر و بیشتر میشد و در آخر از من خواست تا به همه سلام برسانم و یکییکی نام برد. خیلی کم پیش میآمد که از من بخواهد تا به تکتک اقوام و نزدیکان سلامش را برسانم و این آخرین تماس تلفنی من و روحالله بود و از آن شب به بعد، اضطراب و نگرانی همنشین همه دقایق زندگی من شد.
@Refighe_Shahidam313