eitaa logo
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
4.5هزار دنبال‌کننده
24.6هزار عکس
10.5هزار ویدیو
327 فایل
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمی‌شود🌷 رفیق‌شهیدمْ‌دورهمی‌خودمونیه✌️ خوش‌اومدی‌رفیق🤝 تأسیس¹⁰/⁰³/¹³⁹⁸ برام بفرست،حرف،عکس،فیلمی،صدا 👇 https://eitaayar.ir/anonymous/vF1G.Bs4pT جوابتو👇ببین @harfaton1 کپی‌آزاد✅براظهورصلوات‌📿هدیه‌کردی‌چه‌بهتر
مشاهده در ایتا
دانلود
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
#یڪ‌روایت‌عاشقانہ 💍 ¹²سـال از زندگے ما گذشت ولے آنقدر مشغلہ شـاد و زیبا داشتیم کہ متوجہِ گذر آن
💍 پس از شروع زندگےِ مشترکمآن یک میهمانے گرفتیم☺️ و عده‌اے از اقوام را بہ خانہ‌مان دعوت کردیم این اولین میهمانے بود کہ بعد از ازدواج‌مان مے‌گرفتیم و بہ قولے هنرآشپزےِ عروس خانم مشخص مےشد👩🏻‍🍳 اولین قاشق غذا را کہ چشیدم، شورے آن حلقم را سوزاند! از این کہ اولین غذاےِ میهمانے‌ام شور شده بود ، خیلے خجالت مے‌کشیدم😢 سفره را کہ پهن کردیم محمد رو بہ میهمان گفت: قبل از این کہ غذا بخورید، باید بگویم این غذا دست پخت داماد است البتہ باید ببخشید کہ کمے شور شُده😂 آن وقت مقدارے نان پنیر سر سفره آورد و با خنده ادامہ داد: البتہ اگه دست پختم را نمے‌توانید بخورید ، نان‌وپنیروهم‌پیدا مے‌شود💕 ↓ شهید سیدمحمدعلے عقیلے
أریدڪ دائما بِقُربے إن وقـع حُزن الأرض علے ڪَتفی..🥰 میخواهم همیشہ ڪنارم باشے تا اگر اندوهِ زمین روے شآنہ‌هایم افتاد بہ سمت تو کج شومـ :)💙 عربے طور
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
أریدڪ دائما بِقُربے إن وقـع حُزن الأرض علے ڪَتفی..🥰 میخواهم همیشہ ڪنارم باشے تا اگر اندوهِ زمین
عــاشقانہ |•مےخواستمـ فقط ڪمےفقط ڪمے |•دوستـت داشتـہ باشمـ! ☺️🍂 |•از دستمـ در رفت |•عــاشقت شدمـ∞ ❤️🍂 🙈🍂
🙂ـلبخند طُ قدس دیگرے ست کہ اسرائیل اشغالش را فراموش ڪردہ... 🙃💣🙃 عاشقونہ طورے
واسہ دوس‌داشـتنِ ‌طُ‌ مَن پآیہِ ثـابتم 🧔🏻💍 ❤️🧔🏻
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
#یڪ‌روایت‌عاشقانہ 🔻نامه‌های عاشقانه شهید حسن تهرانی مقدم به همسرش در دوران جنگ 🔺بعضی اوقات در
💍 تازه نامـزد کرده بود اومد پیش فرماندشـ👮🏻‍♂ گفت : سردار گفتش : جانم؟ گفت: سردار! اجازمو بده برم سوریہ سردارگفتش : میزارم ولے الان نہ! گفت : سردار دارم زمین گیر میشم🥺 سردار بـذار برم! "مے‌ترسید عشق بہ خانومش باعث شہ نره براے ‌دفاع از حرم♥️"
2.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نگاه دیگران برام مهم نیست .. فقط نگاه منتظر تو برام مهمه که تو دروازه ی اون دنیا چشم انتظارم وایسادی ❤️🍂❤️ عاشق‌شویم مثل‌زهرا(س) شبیه‌علی(ع)
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
#یڪ‌روایت‌عاشقانہ💍 تازه نامـزد کرده بود اومد پیش فرماندشـ👮🏻‍♂ گفت : سردار گفتش : جانم؟ گفت: سردا
💍 اگہ ‌یہ وقت ‌مهمون داشتیم‌👨‍👩‍👧‍👦 ونزدیڪ ترین مغازه بہ ‌خونہ بستہ بود جاے دیگہ نمےرفت براے‌ خرید مےگفت این بنده‌ خدا بہ ‌گردنِ‌ما حق‌ داره حق همسایہ‌ رو باید بجا ‌بیاریم و از ایشون وسیلہ بخریم‌.. چون ‌نزدیڪ‌ منزل‌ ما هستن بعد از شهادتش ‌هروقت ‌بخوام ‌براے نذرے چیزے بخرم ‌نگاه ‌میکنم‌ و نزدیک‌ترین مغازه ‌رو بہ مزارِ شُهدا انتخاب ‌میکنم ‌کہ حقِ ‌همسایگـیِ همسرمو بہ‌ جا بیارم..🥰🥀 روایتے از همسرِ↓ شهید سیاهکالے مُرادے
عشقـ❤️ فقط يہ افسانہ نيـست... اون هواےِ يكے رو بيشـتر از خودت داشتنـہ... 😇🙃😇 طرح از امین دریانورو
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
#یڪ‌روایت‌عاشقانہ💍 اگہ ‌یہ وقت ‌مهمون داشتیم‌👨‍👩‍👧‍👦 ونزدیڪ ترین مغازه بہ ‌خونہ بستہ بود جاے دیگہ
. . اولین تولد بعد از عقدمان بود، برایم خیلے جالب بود بدانم ایمان مےخواهد براے من چه ڪار ڪند؛ ²² فروردین سال ⁹² عقد ڪردیم ³¹اردیبهشت تولد من بود از صبح زود منتظر بودم و دل توےدلم نبود کہ حالا چه برنامه‌اے براے من دارد تاعصر آن روز هیچ خبرے نبود و من ناراحت کہ چرا سال اولےایمان هیچ ڪارے براے من نکرده.😢 عصر با ماشین پدرش آمد دنبالم تا برویم بیرون، توے ماشین مدام بہ اطرافم نگاه میڪردم و منتظر بودم ڪه حالا یه ڪادویے از توے داشبورد ماشین و یا زیر صندلے در میاره و بہ من میده و من رو سورپرایزم میڪنه، اما هیچ خبرے نبود.🙁 بعد از نزدیک ⁴⁵دقیقه ڪه دورگ میزدیم نزدیک بلوار معلم جهرم ایمان شروع کرد بہ خواندن دڪلمہ که معنایش این بود‌: روز تولد تو هوا بارانے بوده‌، وقتی رفتند داخل آسمان وعلت را پرسیدند، فرشتہ‌ها گفتہ‌اند یک فرشته از بین ما ڪم شده و رفته بہ زمین و اون فرشتہ بودے الهه ڪه آمدی بہ زمین.. این دڪلمہ ایمان بهترین هدیه‌اے بود کہ مےتوانست بہ من بدهد🙈 به مناسبت‌ تولدم من را به کافےشاپ برد. چیدمان میزِما با بقیہ‌میزها متفاوت بود🥰 تایک نوشیدنے بخوریم بہ مسئول کافےشاپ اشاره‌اے کرد وآن هم یک کیک بایک شمع روشن بر رویش براےِ ما آورد🎂 و دوباره اشاره کرد و یک‌دسته گل رز آورد داد بہ ایمان و او هم گل را بہ من داد ، ودوباره یک جعبہ کادو آوردند کہ داخل جعبہ یک جعبہ موزیکال ویک سرویس بدل بود و آن شب آنقدر رویایے و زیبا بود ڪه هنوز فکر میکُنم در یڪ خواب بوده‌ام..🙃 یڪ‌روایت‌عاشقانہ
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
#یڪ‌روایت‌عاشقانہ💍 دیپلمم را تـازه گرفتہ بودم کہ آمدند خواستگارے💐 شرط‌ها و معیـارهایمان را گفـتیم
یڪ‌روایت‌عاشقانہ💍 یادم هست سر سفره عقد کہ نشستہ ‌بودیم بهم گـفت : الان فقط منُ تو توے این آینہ مشخص هستیم از تـو مے‌خوام کہ کمک کنے من بہ سعآدت و شهآدت برسم منم همونجا قول دادم کہ تو این مسیر کمکش‌ کنـم..🙂💔 روایتے_از_همسرِ↓ شهید مُحسن حججے ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
یڪ‌روایت‌عاشقانہ💍 یادم هست سر سفره عقد کہ نشستہ ‌بودیم بهم گـفت : الان فقط منُ تو توے این آینہ مشخ
💍 ناهار خونہ پدرش بودیم همہ دور تا دور سفره نشستہ بودن و مشغول غذا خوردن رفتم تا از آشپزخونہ چیزے براے سفره بیارم چند دقیقہ طول کشید وقتے برگشتم دیدم همہ نصف غذایشان را خورده اند ولے آقا مهـدی دست بہ غذا نزده تا من برگردم و باهم شروع کنیم..🙃❤️🙃 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄