#مادر_شهیده
مادرم نام #میترا را برای او انتخاب کرد.
اما بعدها که میترا بزرگ شد، به اسمش اعتراض داشت. بارها به مادرم گفت «مادربزرگ،
این هم اسم بود برای من انتخاب کردی؟
اگر در آن دنیا از شما بپرسند که چرا #اسم مرا میترا گذاشتهاید،
چه جوابی میدهید؟
من دوست دارم اسمم #زینب باشد. من میخواهم مثل #زینب_(س) باشم.»
میترا همه ما را هم وادار کرد که به جای میترا به او زینب بگوییم.
البته یک روز، #روزه گرفت و برای #افطاری دوستانش را #دعوت کرد و نامش را تغییر داد...
#وصیتنامه
#وصیت_نامه
#دستنوشته
#دست_نوشته
مادر جان تو که از #بدو #تولد همیشه #پرستار و #غمخوار من بودی حال که وصیتنامه مرا میخوانی #خوشحال باش که از #امتحان خدا سربلند بیرون آمده ای و هرگز در نبود من ناراحت نشو؛
زیرا که من در #پیشگاه خدای خود #روزی میخورم و چه چیزی از این بهتر است که #تشنهای به آب برسد و #عاشقی به معشوق .
مادر جان می دانم که برای رساندن من به این مرحله از زندگی زحمات بسیار کشیده ای و به همین دلیل تو را به رنجهای حضرت زینب سلام الله علیها #قسم میدهم مرا #حلال کن و مرا دعای خیر بفرما.
در آخر از همه شما #خواهران و برادران عزیزم و تمام دوستانم تقاضا میکنم که مرا حلال کنند و اگر من باعث ناراحتی شدهام ،مرا ببخشید. شما را به خون جوشان حسین علیه السلام قسمتان میدهم دعا برای امام را فراموش نکنید.
...
تو ک اینگونه پاک بودی...
#زینب جان شرمنده ام
😔😔😔😔