eitaa logo
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
4.5هزار دنبال‌کننده
24.6هزار عکس
10.5هزار ویدیو
327 فایل
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمی‌شود🌷 رفیق‌شهیدمْ‌دورهمی‌خودمونیه✌️ خوش‌اومدی‌رفیق🤝 تأسیس¹⁰/⁰³/¹³⁹⁸ برام بفرست،حرف،عکس،فیلمی،صدا 👇 https://eitaayar.ir/anonymous/vF1G.Bs4pT جوابتو👇ببین @harfaton1 کپی‌آزاد✅براظهورصلوات‌📿هدیه‌کردی‌چه‌بهتر
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ 🌹قسمت شصت وپنج 🔰رفتم قسمت فرهنگی ثبت نام کردم، گفتن زمان شروع کلاسها را خودمون اطلاع میدیم بهتون. سه هفته بعد کلاسها ‌شروع شد، استاد که از روایتگری منطقه جنوب بهمون آموزش میداد بود. 🍃بچه ها برای روایتگری باید مساحت منطقه را بدونید عملیاتهای مهم اون منطقه فرمانده های که تو اون منطقه شهید شدن، تاریخ عملیات، تعداد شهدای عملیات ها، تعداد اینکه دشمن چقدر تلفات داده. اما چقدر مهمات از دشمن گرفتیم 🔰از منطقه اروند شروع شد اینجا جا مونده 🌷خواهر شهید باکری : ما سه تا برادر داشتیم علی آقا رو ساواک دستگیر کرد زیر شکنجه شهید شد، پیکرشو بهمون ندادن حمیدآقا راهم که آقامهدی جاگذاشت مجنون، خود آقا مهدی روهم اروند برد 😔یه مزار از سه برادرم نیست تو دنیایی به این بزرگی... 🕊🌸 رفیق شهیدم 🆔 @Refighe_Shahidam313 -┄┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅┄-
در نگاه اول متوجه دستکاری شناسنامه‌ها نشد. نیم نگاهی به قامت بچه‌ها کرد و باز به شناسنامه توی دستش دقیق شد. در یک لحظه تفاوت تاریخ بالا و پایین سه‌جلد را متوجه شد. انعکاس نور روی چسب شیشه ای کار خودش را کرد. با ناخن چسب را از جایش کند. تاریخ تولد ۱۳۴۴ تبدیل شد به ۱۳۴۶٫ مسئول اعزام سپاه میبد، به چشمان دو نوجوانی که رنگ باخته بودند، خیره شد … مسئول اعزام میبد گفت: « این کاری که شما کرده اید، قانونی نیست» بچه ها التماس کردند. زیاد هم التماس کردند تا مسئول اعزام گفت: « فعلا بروید. برای بعدی اگر خدا بخواهد شما را اعزام می کنیم» @Refighe_Shahidam313
« » متولد سال 1358 و اصالتاً اهل شهر و از یگان پاسداران انقلاب اسلامی بود که چندی پیش داوطلبانه عازم سوریه شد. او درحالی که فرماندهی یکی از محورهای عملیاتی را برعهده داشت، 22آذر سال 96 در حین  از تروریست‌های تکفیری در شهر بر اثر اصابت تیر به گردن، پهلو و پا به فیض شهادت نائل شد. از این شهید والامقام دو فرزند دختر 10 و 5 ساله به نام های فاطمه و زهرا  و یک فرزند پسر1 ساله به نام محمد جواد به‌یادگار مانده است... ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
#یڪ‌روایت‌عاشقانہ💍 در زدند ، پیك بود نامہ آورده بود قلبم ریخت فکر کردم شهید شده وصیت نامہ اش ر
💍 کت و شلوار دامادے‌اش را تمیز و نو در کمد نگہ داشتہ بود بہ بچہ‌هاےِ سپاه مے گفت : براے این کہ اسراف نشود هر کدام از شما خواستید دامـاد شوید از کت و شلوار من استفاده کنید این لباس ارثیہ ‌ےِ من براے شماست😁 پس از ازدواج ما کت و شلوار دامادے محمدحسن وقف بچہ‌هاے شده بود و دست بہ دست مے ‌چرخید هر کدام از دوستانش کہ مے خواستند داماد شوند براے مراسم دامادے ‌شان همان کت و شلوار را مے ‌پوشیدند جالب ‌تر آن کہ هر کسے هم آن کت و شلوار را مے ‌پوشید بہ شهـادت مے ‌رسید!♥️🙃 روایتے_از_همسرِ↓ ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
یڪ‌روایت‌عاشقانہ💍 همسرش نقل مے کند: منوچہر بہ من مےگفت : "فــــرشتہ! هیچ کس براے من بہتر از تو نی
یڪ‌روایت‌عاشقانہ💍 کت و شلوار دامادے‌اش را تمیز و نو در کمد نگہ داشتہ بود بہ بچہ‌هاےِ سپاه مے گفت : براے این کہ اسراف نشود هر کدام از شما خواستید دامـاد شوید از کت و شلوار من استفاده کنید این لباس ارثیہ ‌ےِ من براے شماست😁 پس از ازدواج ما کت و شلوار دامادے محمدحسن وقف بچہ‌هاے شده بود و دست بہ دست مے ‌چرخید هر کدام از دوستانش کہ مے خواستند داماد شوند براے مراسم دامادے ‌شان همان کت و شلوار را مے ‌پوشیدند جالب ‌تر آن کہ هر کسے هم آن کت و شلوار را مے ‌پوشید بہ شهـادت مے ‌رسید!♥️🙃 روایتے_از_همسرِ↓ ❀❀ رفیق شهیدم @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁❄️☃❄️❁══┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
#ارسالی_از_کاربر شهید🌹مصطفی ردانی پور ✨عروسی اش نزدیک بود.. یک کارت دعوت برای امام رضا علیه السلام
مزار: بی نشان زندگی مصطفی با زندگی برادران میثمی از کودکی و ابتدای نوجوانی تا انتهای زندگی و شهادت عجین شده و به هم مرتبط است. تمام فعالیت های نوجوانی و جوانی از هیئت نوجوانان حضرت رقیه (س) شکل می گیرد. جلساتی که  الله_میثمی به عنوان فرمانده فکری و االبته دوست صمیمی نقشه راه را ترسیم می کند. این سه نفر با هم رشد می کنند، باهم مبارزه می کنند، باهم به محرومیت زدایی می پردازند و هر سه در دفاع مقدس به شهادت می رسند. مصطفی بعد از انقلاب به یاسوج رفته و همراه شهید میثمی به فعالیت می پردازد. با شروع نا آرامی های غرب کشور به آنجا رفته و تا نمایندگی امام در سپاه کردستان ارتقا می یابد. با شروع جنگ به جبهه جنوب عزیمت می کند و نیروهای استان اصفهان را در قالب تیپ امام حسین (ع) فرماندهی می کند. فرماندهی مصطفی تا فرمانده قرارگاه فتح که متشکل از چند سپاه بود، ارتقا می یابد؛ اما به ناگاه مصطفی همه مسئولیت ها را به کناری می نهد و علی رغم مخالفت مسئولین و دوستان، به عنوان بسیجی تک تیر انداز در عملیات والفجر دو شرکت می کند و هم جنان که آرزوی قلبی اش بود، در ثپه شهید برهانی به قافله شهدای بی نام و نشان می پیوندد. بعد از شهادتش خیلی دنبالش گشتند تا پیکرش را بیابند، اما گویا خداوند پیکرش را هم به نزد خود برده بود و هم چنان مزار خالی اش در  چشم نوازی می کند... ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️🥀🌹🥀✌️❁═┅┄
🌸 عاشق اهل بیت بود ده دقیقه قبل از شهادت گفته بود جان زهرا من رو در روز تاسوعا خاکسپاری کنید، ودر شب شهادت حضرت قاسم هشتم محرم 94 به شهادت رسید. 🌸 وقت تو مسجد بود ما هیچ وقت اونو تو منزل نمیدیم مسجد بود نوکری اهل بیت رو با جون و دل میکرد ، همیشه اگر میخواستیم ببینیم باید میرفتیم تو مسجد میدیدیم.😊 🌸همش تکیه کلامش این بود توکل به خدا کن از بنده هاش نخواه حتی ما نمیدونستیم تو چه مقامی داشت بعدا فهمیدیم و بود.✅ 🌸اصلا اهل با نبود، عصای دست پدر و مادرش بود نوکری برادر مریضش و میکرد هیچ وقت از ما توقع چیزی رو نداشت.🌷 نقل_از_پدربزرگوار_شهید اصابت_تیربه_پهلو محرم94_شب_حضرت_قاسم🌷 رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️🌹❤️🌹✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
شهید 20 ساله تاریخ تولد: 20 / 6 / 1342 تاریخ شهادت: 30 / 2 / 1362 محل شهادت: عملیات: 1 محمد (برادر بزرگتر شهید ) در 20 شهریور سال 1342 در متولد شد. پدرش علی_اکبر و مادرش، فاطمه نام داشت. (این خانواده دو شهید و دو تقدیم نموده است) محمد تا پایان دوره در رشته درس خواند و گرفت. محمد جزو اولين نفراتي بود كه وارد شد و خيلي زود مراحل اوليه و آموزش تخصصي را سپري كرد. سال 60-59 به $جبهه غرب اعزام شد كه بر اثر موج انفجار پوست صورتش سوخت. باز به منطقه بازگشته و سپس به منطقه عملياتي رفت. فرمانده او تعريف مي كند كه در ميان نيروهايش، محمد خلق و خو و ادب خاصي داشته است و به همين خاطر، تصميم مي گيرد او را به عنوان معاون خودش انتخاب كند؛ لذا در همان بدو ورود، معاون گروهاني از گردان *« »* در لشكر 27 محمد (ص) مي شود... در عملیات والفجر 1 بعد از مجروح شدن فرمانده گروهان حنین، محمد فرمانده گروهان میشود در طول مسیر بچه های گردان بوی حس کردند کمی جلوتر که رفتند متوجه شدند، عراقي ها يك بشكه «فوگاز» را زده اند و يك گروهان از بچه هاي ما آتش گرفته و سوخته اند 💔😔💔 محمد و شهید حاج (فرمانده گردان) اقدام بزرگي در اين لحظه انجام دادند نه تنها از ديدن صحنه واهمه به دل راه ندادند بلكه همان جا ذكر مصيبتي كردند كه روحيه ها تضعيف نشود و با يك قواي جديد ادامه دادند، *در مقابل دشمن نامرد، مردانه بايد مُرد.* امکان رهایی برای کل گردان وجود نداشت، يكي از بچه ها كه از صحنه دور مي شد تعريف مي كند كه "وقتي به عقب نگاه مي كردم ديدم كه هايي به زمين مي خورد و تركش هايي به بدن محمد و بچه هاي ديگر اصابت مي كرد... عراقي ها بالاي سرشان آمدند و دستانشان را با سيم تلفن و كابل بستند. در نبرد گردان حنين، در شرايط 3 روز نبرد سخت و پياپي و احتمال انفجار، امبولانس و امدادي وجود نداشت و تخليه مجروحين غير ممكن بود." سالها بعد در شهدا، پيكر جاماندگان گردان حنين را به صورت گورهاي دسته جمعي كشف كردند كه نشان دهنده اين جنايت تلخ بود كه بچه هاي مجروح دست و پا بسته را زنده به گور كرده بودند پيكر محمد به همراه بچه هاي گردان حنين، بعد از 12 سال، از سوي شهيد و شهيد ، علمداران گردان تفحص"، (كه خودشان هم بعدها در فكه هنگام تفحص شهيد شدند.) تفحص و كشف شد... محمد سرانجام در 30 اردیبهشت 1362 در فکه به شهادت رسید. مزارش زورخانه شهیدان طوقانی میباشد... شادی روح شهید فاتحه و صلوات+وعجل فرجهم جهت تعجیل در فرج و شادی روح شهدا 🥀 صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
#شهید_نوروز_گپی شهید 16 ساله تاریخ تولد: 1347 تاریخ شهادت: 16 / 7 / 1363 محل شهادت: #جزیره_مجنون
( ) 17 ساله تاریخ تولد: 4 / 4 / 1344 تاریخ شهادت: 15 / 10 / 1361 محل شهادت: روستای متولد 4 1344 در در خانواده و اهل تسنن بدنیا امد. مادرش ، زنی شیعه که فرزندانش را با به اهل بیت بزرگ کرد. ناهید بعد از پیروزی ، در کردستان با و و همکاری کرد. این همکاری خشم ضد انقلاب، بخصوص را برانگیخت. در اوایل 1360 توسط گروهک کومله ربوده شد. از ربوده شدنش 11 ماه میگذشت که پیکر بی‌جان وی با سری تراشیده و شکسته در سنگلاخهای اطراف هشمیز پیدا شد محل دفن قطعه 28 / ردیف 31 / شماره 13 دفن گردید جهت تعجیل در فرج و شادی روح شهدا 🥀 صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️🍁🥀🍁✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
#شهیده_ناهید_فاتحی_کرجو ( #سمیه_کردستان ) #شهید 17 ساله تاریخ تولد: 4 / 4 / 1344 تاریخ شهادت: 15
شهید 17 ساله تاریخ تولد: 1348 تاریخ شهادت: 10 / 1 / 1366 محل شهادت: عراق عملیات: برون مرزی در سال 1348 در شهرستان متولد شد. از همان بچگی در مساجد فعالیت میکرد و با تاسیس و ، با وجود سن کم در پایگاه و بسیج حضور مستمر داشت و در نهایت در سن 17 سالگی به ها رهسپار شد. مجید به همراه هم رزمانش در در قرارگاه مستقر بودند. پس از عملیات موفق در سال 65 و برای زمینه سازی عملیات بعدی، سلسله عملیاتهای محدود و گسترده برون مرزی در دستور کار فرماندهان در جبهه شمالی جنگ قرار گرفت. مجید درحالیکه فقط چند روز از عقدش میگذشت در 10 66 در منطقه سلیمانیه عراق از ناحیه سر مورد اصابت خمپاره فسفری قرار گرفت و به اغوش پرکشید. رشادت این شهید و همرزمانش باعث انجام مقتدرانه عملیات در مناطق و نیز سلیمانیه عراق در 25 فروردین 66 گردید جهت تعجیل در فرج و شادی روح شهدا 🥀 صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️🍁🥀🍁✌️❁═┅┄
نکشیمون ابرقدرت🤣😁 اومد نفت بدزده.. نفتکششم بردیم 😁😂😝😂 وای خداا😆😆 ممنونیم سپاااه سرافراز✌️💚🇮🇷 جهت تعجیل در فرج و شادی روح شهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
3.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 واکنش تلویحی رهبر معظم انقلاب به فایل صوتی فرماندهان : ♦️با لجن پراکنی، به ارکان انقلاب می زنند؛ امروز نوبت سپاه و شده