به آب که رسید مشتی برداشت تا نهیب بزند که ای آب شرم نمیکنی پسر فاطمه(ع) تشنه است؟!...
#یار_ولایت
◼️@Revayate_ensan_home
دستش را که قلم کردند، در آن حال زبانش به شعر گشوده شد؛ فضیلتهایش کم نبود اما جز برای حسین(ع) سخنی از او نقل نشد...
#یار_ولایت
◼️ @Revayate_ensan_home
مشک که پاره شد، وَقفَ متحیرا یعنی هاج و واج ایستاد، درمانده و مستأصل!
پسر رزمنده حیدر کرار را چیزی متوقف نمیکرد جز شرم در برابر امر ولی...
#یار_ولایت
◼️ @Revayate_ensan_home
سابقه نداشت امامش را برادر صدا کند، خوب بلد بود چگونه در برابر پسر فاطمه(س) افتاده و تسلیم باشد، با ادب باشد!
شاید نمیتوانست در چشمان امامی که امرش را به انجام نرسانده نگاه کند، صدا زد برادر! برادرت را دریاب! به چشم مأموم نگاهم نکن مولا...
#یار_ولایت
◼️ @Revayate_ensan_home