يک بار كه با ابراهیم صحبت ميكردم گفت: وقتی برای ورزش یا مسابقات کشتی میرفتم همیشه با وضو بودم هميشه هم قبل از مسابقات کشتی دو رکعت نماز میخواندم.🤲
پرسیدم: چه نمازی⁉️🤔
گفت: دو رکعت نماز مستحبی میخوندم و از خدا میخواستم که یه وقت تو مسابقه ، حال کسی رو نگیرم.
هر وقت میدید که بچهها در جمع مشغول غیبت کسی هستند مرتب میگفت : صلوات بفرست و يا به هر طریقی بحث رو عوض میکرد هیچ گاه از کسی بد نمیگفت مگر به قصد اصلاح کردن، هیچوقت لباس تنگ یا آستین کوتاه نمی پوشید .
#شهیدابراهیمهادی
#خاطرات_شهدا
#روایت_عشق
@Revayateeshg
۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
جای شهید ذوالفقاری خالی که میگفت:
من مطمئن هستم چشمی که به نگاه حرام عادت کند خیلی چیزا رو از دست میدهد
چشم گنهکار لایق شهادت نمیشه...
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
#روایت_عشق
#کلام_شهدا
شادی روح شهدا #صلوات
ٱللَّٰهُمَّصَلِّعَلَىٰمُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلفَرَجَهُم🌺
@Revayateeshg
۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
به امام زمان علیه (عج) علاقه زیادی داشت.
فخرالدین حجازی توی یکی از ملاقات هایش اسم او را گذاشت :
مهدی آنیلی
ادواردو گفت:
به به!
چه اسمی زیباتر از مهدی؟
اسم مولای غریب و غائبمان.
خیلی بهتر از اسم ادواردو است.
اصلا از این به بعد، من ادواردو نیستم.
من مهدی هستم.
آن اواخر یک رساله هم نوشت با موضوع " منجی موعود از نگاه ادیان".
روز شهادتشهم ایام ولادت امام زمان (عج) بود.
📚قسمتی از کتاب :
من ادواردونیستم.
#شهید_ادواردو_آنیلی
#خاطرات_شهدا
#روایت_عشق
@Revayateeshg
۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
202030_2026973628.mp3
2.75M
#قرارصبحگاهی ☀️🌈
#روایت_عشق ❤️🌷
#امام_زمان 🦋
#دعایفرج 🤲🏻🍃
🌼بسم الله الرحمن الرحيم🌼
اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ،
وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ
وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ
واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ،
وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ،
اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم
فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً
كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛
يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ
اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ،
وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛
يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني
السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل
يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ،بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ.
⊰@Revayateeshg⊱
۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
#زیارتنامهشهدا🌷
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم.
@Revayateeshg
۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
تـــــــــــــــــــو
مـــــــــــــرا جـــــــــــــــــان و جــــــــهانی
چه کنــــــــــــم
جان و جهان را💕
#حاج_قاسم
#روایت_عشق
#روزتون_شهدایی
@Revayateeshg
۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
هر شهیدی
در جیب هایش
در موهایش
و لای دکمه های یونیفرمش
زنی را با خود به میدان جنگ میبرد
آمار کشته های جنگ همیشه غلط بوده است
هر گلوله دو نفر و گاهی چند نفر را از پای در میآورد
شهید و مادر یا همسر یا دختری که در سینه اش میتپد. 💔🥺
#روایت_عشق
#شهیدانه
@Revayateeshg
۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
⭕️فرمانده ای که نیروی کومله بود
از بچه های سپاه اصفهان و از قدیمی های کردستان بود که رشادتش زبانزد همه بود؛ حتی مردم بومی کردستان.
بچه ها می گفتند: یوشع زبان کردی را خوب بلد است و صحبت می کند همه مناطق کردستان و بالاخص سقز را مثل کف دست بلد است. بعضی وقت ها لباس کردی می پوشد، اسلحه به دوش می گیرد و پس از خداحافظی، یکه و تنها راهی کوهستان می شود.
درحالی که عضو سپاه بود، یکی از نیروهای کومله هم بود!
گاهی یک هفته نمی آمد و بعد از این که سر و کله اش پیدا می شد، نیروها را جمع می کرد و برای زدن ضدکمین می برد.
اغلب طرح کمین ها را خودش برای کومله می ریخت و ضدکمین را هم خودش ترتیب می داد بی چاره کومله ها مدام توی رادیو او را به مرگ تهدید می کردند و برای سرش جایزه گذاشته بودند، اما نمی دانستند که یوشع، توی خودشان است و دارد پدرشان را در می آورد.
سرانجام دشمن به آرزوی دیرین خود رسید. مظاهر رحمتی، یوشع شهیدی و یکی دیگر از فرماندهان گردان جندالله سقز، برای گشت به منطقه رفته بودند که در کمین گیر افتادند و سه نفرشان با 21 گلوله به شهادت رسیدند؛ هر کدام با هفت گلوله.
🌸متولد: پنج شنبه 1 اسفند 1342
🌸شهادت: جمعه 13 آبان 1362 جاده سقز - بانه.
🌸مزار: گلزار شهدای اصفهان
#شهیدحمیدرضافولادگر (یوشع شهیدی)
#خاطرات_شهدا
#روایت_عشق
@Revayateeshg
۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
💠اخلاص در اعمال💠
محمد یک صفت خیلی با ارزش داشت و آن این بود که خیلی خالص کار می کرد یعنی واقعا کارهایش را طوری انجام می داد که غیر آن کسی که باید، هیچکس دیگری نمی دید.
🔹وقتی می خواست دستگیری کند و کمک کند، یک جوری انجام می داد که من که خواهرش بودم هم بعدها متوجه می شدم .
چند ماهی یک جایی کار می کرد، اما با گذشت سه ماه هنوز حقوقی نگرفته بود.
به محمد گفتیم برو حقوقت را بگیر، در جواب گفت:
" نه، صاحب کارم زن و بچه دار است، اگر داشت می داد، لابد مشکلی دارد که نتوانسته بدهد."
آخر هم نرفت بگیرد با اینکه برای موتورش خودش دنبال تهیه پول بود تا اینکه بعد از مراسم تدفین صاحب کارش آمد و تسویه کرد.
📝به قلم:
خواهرشهید
#شهیدمحمدرضادهقانامیری
#خاطرات_شهدا
#روایت_عشق
•┈┈•❀🌷❀•┈┈•
@Revayateeshg
۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
کوله پشتیتان ؛
نشان از هجرتی دراز داشت
ما رسم سفر کردن را
باید از شما بیاموزیم ...!
وَمَنْ یُهاجِرْ فی سَبیلِ اللّهِ یَجِدُ
فِی الاَْرْضِ مُراغَما کَثیرا وَسَعَةً.🌱
#روایت_عشق
#دفاع_مقدس
@Revayateeshg
۴ اردیبهشت ۱۴۰۲