روایت عشق🖤
پسرم محمدمهدی تازه به دنیا آمده بود. به خانه پدر رفتم. یک شب پسرم بی تابی می کرد. گهواره را وسط سا
قسمتی از وصیت شهید:
هر شخصی عهده دار ولایت شد برای ما واجب التعظیم است و وظیفه ما هست که از آن مواظبت کنیم تا به دست صاحب اصلی اش برسد و همه ما را از این منجلاب در بیاورد ان شاءالله.🌱🌸
#شهیدعسکرزمانی
#وصیتنامهشهدا
#روایت_عشق
@Revayateeshg
🌸دلنوشتهی شهید:
من آنم که می خوانم ، من آنم که می مانم ، من آنم که می سازم ، من آنم که می جنگم ،
من آنم که یار مهدی می مانم ، من آنم که گوش به صدایم
من آن که به دنبال صدای جمیل و رسای آن مهدی (فتبعوه) هستم.
من آنم که باید بگیریم ، من آنم که باید بخندم ، من آنم که باید انتقام سیلی زهراهای کوچک را بگیرم
به فرمان مولایم، سیدم ، آقایم ... مهدیم🌱
#شهیدعسکرزمانی
#روایت_عشق
#شهیدانه
@Revayateeshg