eitaa logo
روایت عشق🖤
875 دنبال‌کننده
15.3هزار عکس
3.5هزار ویدیو
159 فایل
﷽ 🔸تبادلツ👇🏻 تبادل باهر تعداد عضوی انجام میشه مهم محتواست😊 ❤️ @Azii0_0zii شما مهمان شهدا هستید😍😊 🌺کپی به شرط صلوات برای ظهور اقا و دعا برای شهادت خادمین کانال😊🌹 🌺لفت به شرط صلوات برای سلامتی آقا eitaa.com @Revayateeshg
مشاهده در ایتا
دانلود
چهار ماه از عقدمان گذشته بود ڪه با حسین براے اعزام به شهر حلب تماس گرفتند. شب قبل از اعزام ،حسین تلفنے با من قرار گذاشت تابه حرم برویم. حسین قبل از رسیدن به حرم، داخل ماشین سر صحبت را باز ڪرد : امروز براے اعزام به من زنگ زدن و قرار فردا به تهران برم از آنجا ڪه با یک پرواز به دمشق. من به پدر و مادرم گفتم قرار به دمشق برم. اما به تو میگم اوضاع تو حلب ،خوب نیست. منو چند نفر دیگه قراره به بعنوان تخریبچے بریم. حرف هایش براے من سنگین بود . حرف مے زد بغض گلویم را فشار می‌داد. هنوز حرفش تمام نشده بود ڪه بغضم شڪست. قبل از رفتن بارها  به من گفته بود ڪه طاقت دیدن اشک هایم را ندارد من هم دوست نداشتم با جارے ڪردن اشک هایم، او را از رفتن منصرف ڪنم . تصمیم گرفتم همانطور ڪه حرف میزند سرم را سمت شیشه ماشین برگردانم تا اشڪم را نبیند‌.💕🥺 ⊱┈──╌♥️╌──┈⊰ @Revayateeshg
دقیقا روز قبل شهادتش برایم نوشت مصطفےجان، دعاکن بـےبـے «س» این‌بار بهم نگاه ڪند وگفت مےروم تا انتقام سیلے رقیہ‌خاتون «س» را بگیرم. ⊱┈──╌🌱╌──┈⊰ @Revayateeshg
رفتارایشان‌خیلی‌موردپسندِدوستان‌و آشنایان‌بود. شهیدازبنیانگذاران‌سه‌هیئت‌ازجمله عُشّـٰاق‌الزَّهرادرمشهدبودندکه‌بامدیریت وی‌اداره‌می‌شدوازشروع‌روز‌اول‌محرّم تاپایانِ‌صفر،برای‌شهیداستراحت‌، معنایی‌نداشت‌وبیشتروقت‌هادرحرم امام‌رضا‌(؏)با هم بودیم‌و‌همیشه‌حرفِ شهیداین‌بود:اگرمی‌خواهیم‌مصیبتِ اهل بیت(؏)رادرڪ‌ڪنیم‌؛ نبایدراحت‌طلبی‌رادرزندگی‌برای‌خود اختیارڪنیم.بیشتروقت‌هانذرهای‌هیئت رامی‌برد،درمحله‌های‌فقیرنشینِ‌مشهد بین‌نیازمندان‌پخش‌میڪرد.ازڪارهایِ خیردیگری‌که‌انجام‌می‌دادندبه‌صورت مخفی‌به‌افرادنیازمندڪمڪ‌میڪردن راوی : همسرشهید❤️ @Revayateeshg