حسین رو تو مسجد دیدم خیلی ناراحت بود
بهش گفتم: حسین چی شده؟؟چرا انقد ناراحتی؟!🤨
با بغض گفت: یکی از دوستانم از دنیا رفته و نماز هم نمی خونده قصد داشتم باهاش صحبت کنم ولی هر بار فرصتش پیش نمی آمد حالا که از #دنیا رفته نمی دونم تکلیفش تو اون دنیا چی میشه!!😔
میگفت وقتی میبینم رفیقام از فضای مسجد دور شدن جگرم می سوزه.
#شهید_حسین_ولایتی_فر
#خاطرات_شهدا
#روایت_عشق
@Revayateeshg
╰─🕊──🌷──🕊─╯
مادر حسین می گفت:
ارتباط خاصی با شهدای گمنام علی الخصوص شهید هادی داشت و با کتاب سلام بر ابراهیم خیلی مانوس بود.
دائم از شهادت می گفت و کتاب هایی که در مورد مادران شهدا بودند برام می خرید تا مطالعه کنم،
انگار دوست داشت ذهنم رو آماده کنه.
#شهید_حسین_ولایتی_فر
#خاطرات_شهدا
#روایت_عشق
ـ ـ ـ ـــــ💚ـــــ ـ ـ ـ
@Revayateeshg
مادرِحسین:
من پسرمو میشناسم ....
اگه ۱۰ دفعه دیگه #خدا خلقش کنه
و بیاد به این دنیا باز شهید میشه، غیرتش نمیزاره میشناسمش.
#شهید_حسین_ولایتی_فر
#روایت_عشق
#شهیدانه
شادی روح شهدا #صلوات
ٱللَّٰهُمَّصَلِّعَلَىٰمُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلفَرَجَهُم🌺
@Revayateeshg
یڪےازخصوصیاتخیلےزیبایـےڪہ
حسینداشتاینبودڪہ
وقتےسوالےبراشایجادمےشد
پیگیرجواباونسوالمےشد.
معمولاازرفقاےاهلعلمےڪہ
تومجموعہبودنمےپرسید
نمیذاشتسوالاتوشبهات
توذهنشانباربشن . . .
براهمین،اطلاعاتزیادے
درزمینہهاےمختلفداشت
#شهید_حسین_ولایتی_فر
#اخلاق_شهدایی
#روایت_عشق
•┈┈•❀🌷❀•┈┈•
@Revayateeshg
از کودکی تکیہ داشت ، میزد و بچہها را دور خودش جمع میکرد نوحه هم هر شب برای آن ها میخواند ، سینه هاشونو میزدند، عزاداری هاشونو میکردند ساعت دوازده شب نشده هم میگفت برید خونہهاتون خانواده هاتون اذیت نشن
خودش هم در همون تکیہ میخوابید . . .
هشت سالش بود ، خواب دید امام حسین (ع) ؛ با بغض اومد بہ خونہ
گفتم حسین چیشده ؟
گفت مامان خواب دیدم آقا امام حسین (ع) رو اومده تو تکیہام گفتہ حسین چہ تکیہ قشنگی زدی دستشونم کشیدن رو سرم
یعنی با بغض این هارو بہ من میگفت .
#شهید_حسین_ولایتی_فر
#خاطرات_شهدا
#روایت_عشق
@Revayateeshg
✨می خوام چراغ باشم.
✨ بهش گفتم دایی جون چیه هی میگی می خوام #شهید شم؟!
✨ بابا تو هم مثل بقیه جوونا بیا و تشکیل خانواده بده، حتما پدر خوبی می شی و بچه های خوبی تربیت می کنی، مثل خودت.
✨ بهم گفت:
می دونی چیه دایی؟!
شهدا چراغ اند. چراغ راه تو تاریکی امروز.
✨ دایی من می خوام چراغ باشم.
✍ راوی:
دایی شهید
#شهید_حسین_ولایتی_فر🌹
#روایت_عشق🌸
#شهیدانه 🌱
@Revayateeshg
مادر حسین می گفت:
ارتباط خاصی با شهدای گمنام علی الخصوص شهید هادی داشت و با کتاب سلام بر ابراهیم خیلی مانوس بود.
دائم از شهادت می گفت و کتاب هایی که در مورد مادران شهدا بودند برام می خرید تا مطالعه کنم،
انگار دوست داشت ذهنم رو آماده کنه.🌸
#شهید_حسین_ولایتی_فر
#اخلاق_شهدایی
#روایت_عشق
@Revayateeshg