#شهیداسماعیلدقایقی 🌷
#روایت_عشق 🍀
#عاشقانههایشهدا💞
همسر شهید :
توی وصیت نامه اش برایم نوشته بود : اگر بهشت نصیبم شد ؛
منتظرت می مانم با هم برویم.❤️🌿
شادی روح شهدا #صلوات
ٱللَّٰهُمَّصَلِّعَلَىٰمُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلفَرَجَهُم🌺
@Revayateeshg
همسر شہید سیدے مےگہ🤔
یڪبار خواب دیدم ڪه شہید شده است💔
جالب اینجاست همسرم هم همین خواب رو دیده بودن😲
گفتم خوابے دیدم و نگرانم😰
من را بہ جدش حضرت زهرا قسم داد ڪہ←دعا ڪن ڪہ......
وابستگے ما چنان بود ڪہ وقتے ساعت را نگاه مےڪردم و متوجہ مےشدم نزدیڪ آمدنش است....
#عاشقانههایشهدا
#روایت_عشق
@Revayateeshg
4.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نامه حاج قاسم به همسرشان و تفقد و مهربانی در آخرین دیدار
#عاشقانههایشهدا💕
#روایت_عشق🌼
#حاج_قاسم🌷
شادی روح شهدا #صلوات
ٱللَّٰهُمَّصَلِّعَلَىٰمُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلفَرَجَهُم🌺
@Revayateeshg
جای شهید سیرت نیا خالی ڪه
همسرش میگفت
من تنها نیومدم خواستگاری
با مادرم حضرت زهرا اومدم
منم نامردی نکردم
گفتم:
منم به شما بله نگفتم
من به مادرتون حضرت زهرا
بله گفتم😍❤️
#شهیداسماعیل_سیرت_نیا
#عاشقانههایشهدا
#روایت_عشق
شادی روح شهدا #صلوات
ٱللَّٰهُمَّصَلِّعَلَىٰمُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلفَرَجَهُم🌺
@Revayateeshg
خسته از مدرسه بر میگشت، وقتی
میگفتم خسته نباشی، دستانم را میبوسيد
و در آغوشم میگرفت و میگفت:
مامان خیلی دوستت دارم:)
شما از صبح تا حالا زحمت كشيديد،
من كه كاری نكردم، از حالا به بعد
نوبت منست شما بريد استراحت كنيد!
#شهیدهراضیهکشاورز🌺
#عاشقانههایشهدا🌼
#روایت_عشق🌿
@Revayateeshg
#عاشقانههایشهدا🌼
#روایت_عشق 🌸
#شهیدعلیآقایی🌼
بدون اینکه چیزی بگه بلند شد برام آب آورد.
نه اون حرفی زد نه من.
حرف رفتن رو پیش کشید و گفت:
منم می خوام برم سوریه...
خشکم زد، باورم نمی شد،
فقط چند ماه از ازدواجمون گذشته بود ،
سکوتم رو شکستم و زود عکس العمل نشون دادم:
- تو نباید بری علی!
-چرا؟!
-چون ما تازه ازدواج کردیم هنوز یه سال نشده علی...
ما برا بچهمون اسم انتخاب کردیم،
داریم خونمون رو درست می کنیم،
این همه برنامه برا زندگیمون داریم.
این دفه نرو، دفعه بعد میری
امسال اولین بهاریه که قراره باهم عید دیدنی بریم و سفره هفت سین بندازیم.
گفت:
«خانم می خوای از زن هایی باشی که روز عاشورا نذاشتن شوهراشون به یاری امام حسین علیه السلام بره؟»
دیگه چیزی واسه حرف زدنم نذاشت.
ماتم برده بود و دهانم خشک خشک.
گفت:
تو اجازه بده برم، منم عوضش اگه شهید بشم و لایق بهشت باشم و اگه اجازه شفاعت یه نفرو داشته باشم قول شرف میدم اون یه نفر هیچ کس نباشه جز تو....
شادی روح شهدا #صلوات
ٱللَّٰهُمَّصَلِّعَلَىٰمُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلفَرَجَهُم🌺
༺@Revayateeshg༻
هیچ وقت مانع رفتنش نشدم، دلتنگش بودم اما ته دلم راضی بودم به شهادتش، واقعا حقش بود.
خودشم همیشه بهم میگفت اگه شما و مامان راضی نباشید من هیچ وقت شهید نمیشم.
وقتی که میرفت بهش گفتم من نگران محمدامین هستم؛ اون خیلی کوچیکه اگه شهید بشی چی به سرش میاد !
گفت:
خانم نگران نباش، اگه روزی من نباشم خدا سرپرستش میشه، کلی هم قوم و خویش معنوی پیدا میکنه
شادی روح شهدا #صلوات
ٱللَّٰهُمَّصَلِّعَلَىٰمُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلفَرَجَهُم🌺
#شهید_علیرضا_بریری❤️
#عاشقانههایشهدا🌼
#روایت_عشق🌿
@Revayateeshg
#شهیدمحمدتقیسالخورده 🌼
#عاشقانههایشهدا 🌸
#روایت_عشق 🌺
چندماہ بعد عقدمون من وآقامحمد
رفتیم بازار واسه خرید ....
من دوتا شال خریدم ....
یکیش شال سبز بود که چند بار هم
پوشیدمش اما یه روز محمد به من گفت:
خانومی،
اون شال سبزت رو میدیش به من؟
حس خوبے به من میده
شما سیدی و وقتے این شال سبز شما
هـمراهـمه قوت قلب مے گیرم
گفتم:آره که میشه....
گرفتش و خودش هم دوردوزش کرد
وشد شال گردنش
تو هـر ماموریتےکه میرفت یا به سرش مے بست
یا دور گردنش مینداخت ....
تو ماموریت آخرش هم
هـمون شال دور گردنش بود که
بعد شهادت برام آوردن....
@Revayateeshg
#شهیدمحمدحسینمحمدخانی
#عاشقانههایشهدا
#روایت_عشق
هر وقت چاۍ می ریختم میگفت:
بیا دو،سه خط روضه بخونیم
تا چای روضه خورده باشیم!
✍🏻به روایت همسر
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
@Revayateeshg
#شهیداسماعیلدقایقی
#عاشقانههایشهدا
#روایت_عشق
یک بار سر یک مسئله ای با هم به توافق نرسیدیم، هر کدام روی حرف خودمان ایستادیم، او عصبانی شد، اخم کرد و لحن مختصر تندی به خودش گرفت و از خانه بیرون رفت.
شب که برگشت، همان طور با روحیه باز و لبخند آمد و به من گفت: «بابت امروز صبح معذرت می خواهم.»
می گفت:
«نباید گذاشت اختلاف خانوادگی بیشتر از یک روز ادامه پیدا کند.»
راوی:
همسر شهید🌻
شادی روح شهدا #صلوات
ٱللَّٰهُمَّصَلِّعَلَىٰمُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلفَرَجَهُم🌺
@Revayateeshg
سوریہبودوخیلۍدلتنگشبودم..
بهشگفتم:
کاشکاریکنۍکہفقط
یکۍدوروزبرگردۍ..
باخندهگفت:
دارممیامپیشتخانم
گفتم:
ولـےمندارمجدۍمیگم...
گفت:
منمجدۍگفتم!
دارممیام
پیشتخانم!
حالایاباپاۍخودم
یاروۍدستمردم!
حرفشدرستبود،
رویدستمردماومد....
#شهید_حسین_هریری🦋
#عاشقانههایشهدا💞
#روایت_عشق🌼
@Revayateeshg