روایت عشق🖤
یا اباصالح المهدی؛ خون مظلوم تو را میخواند آهِ محروم تو را میخواند الهی بِدَم المظلوم، عجّل لو
🇸🇩
🇸🇩
🇸🇩
دنیای دور از تو
دیگر حتی به اندازهی
زیر گلوی نوزادی هم
سپیدی ندارد ....
حالِ عالم خوب نیست
حالِ مظلومانِ عالم ... بدتر !
درد بزرگ نبودنت ....
جانِمان را به لب رسانده ....
دیگر نفس ... بالا نمیآید....
ببین !
وانقطع الرجاء از همهجا...
دستهایمان را گرفتهایم بالا..
که اللهم طالَ الانتظار...
و شمّت الفجّار ...
به دادمان برس ...
#امام_زمان
#غزه
@Revayateeshg
🌼وصیت خواندنی شهید ۱۹ ساله
در نظر بگیرید ڪسے در روز یڪ گناه انجام مےدهد حتے زیادتر؛ در سال چند گناه انجام داده ، وقتے گناهان خود را بہ یاد میاورم از خود شرم میڪنم.
۵ سال است ڪہ من بہ تڪلیف رسیدهام، روزے اگر یڪ گناه انجام بدهم مےشود ۱۸۲۵ گناه !!!
برادران و خواهران مواظب خودتان باشید.
#شهید_حسین_خصاف
#وصیتنامهشهدا
#روایت_عشق
شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۴ اروندرود،عملیات ڪربلاے ۴
@Revayateeshg
╰─🕊──🌷──🕊─╯
#خاطراتشهدا 💕
#روایت_عشق 🌸
#شهیدعلیرضااختراعی🪴
یکبار به اوگفتم تو ۵ سال در جبهه بودی؛ دیگر بس است. گفت؛ عمر دست خداست، ممکن است در شهر به دلائل دیگری بمیرم پس چه بهتر که مرگم ختم به شهادت شود.
در یکی از عملیاتها مجروح شده بود او را به اصفهان منتقل کرده بودند. برادرم از اصفهان زنگ زد و گفت علیرضا اینجا پیش ماست. گفتم دلمان برایش تنگ شده بگویید بیاید. وقتی آمدند متوجه شدیم علیرضا مجروح شده و با عصای زیر بغلش آمد. هنوز کاملا خوب نشده بود که مجددا به جبهه رفت.
پس از چند روز زنگ زد و از جراحتهایش پرسیدم، گفت: خودشان خوب میشوند؛ جای مردان جنگ، جبهه است، این جراحتها نباید ما را خانه نشین کند.
همیشه گله مند بود و میگفت من از همه بیشتر جبهه بودم ولی لیاقت شهادت ندارم.
هر وقت از او میپرسیدم در جبهه چکار میکند؟ برای اینکه من نگران نشوم، میگفت من در آشپزخانه خدمت میکنم. در صورتی که او فرمانده گردان رزمی ۴۱۳ لشکر ثارالله بود.
✍به روایت مادربزرگوارشهید
📎فرماندهٔ گردانرزمی ۴۱۳ لشگر ۴۱ثارالله
● ولادت : ۱۳۴۱ کرمان
● شهادت : ۱۳۶۷/۱/۲۶
@Revayateeshg
6.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شوک و وحشت در چهره این طفل معصوم، پس از بمباران خانه اش و به شهادت رسیدن خانواده اش در غزه🥺💔
#غزه
#روایت_عشق
@Revayateeshg
°
°
°
اگر کربلا یکبار است ....
پس آنچه در #فلسطین
رخ میدهد نامش چیست؟
♡ سیدمرتضی آوینی
@Revayateeshg
فـرمـود:
"اگـر چـنانـچه ایـن جـنایـت ادامه پـیـدا کند، مـسلـمانها بـیتـاب مـیشـوند!
نـیروهـای مـقاومـت بـیتـاب میـشـوند!
کـسی جـلوی ایـنـها را دیـگر نـمـیتـوانـد بـگـیرد."☄️
#شهید_جواد_محمدی
#روایت_عشق
#فلسطین
@Revayateeshg
تاریخ تکرار میشود.
حرملهٔ دیروز، کودک ششماهه را هدف میگیرد و شمر امروز، نوزاد هفتروزه را…
هل من ناصر ینصر المظلوم؟😔
#غزه
#روایت_عشق
@Revayateeshg
عکس دخترشو زده بود تو دفتر فرماندهیش.
بهش گفتم:
مرتضی اون عکسو بردار اینجوری دلت گیره نمیتونی بپریا...
گفت:
نه میخام با همه وابستگیام فدایی امام زمان عجل الله بشم...
#شهید_مرتضی_مسیب_زاده
#خاطرات_شهدا
#روایت_عشق
@Revayateeshg