بسم رب رقیه🤍

اونجایی‌که‌توحرمت‌نشستم، خادم‌اومدگفت:بین‌راهی،اینجانشین راست‌می‌گفت... هنوزبهت‌نرسیدم، هنوزبین‌راهم،هنوزپشت‌درم.... #اباعبدالله ✎Join∞❤️∞↷ @Reyhana_Al_Hosseyn

امثال شهید مصطفی صدرزاده ها .. همونطور که گفتند : خودمو زنمو بچه‌م فدای یه کاشی حرم حضرت زینب :)💔

دوای‌دردم‌... هنوز‌تو‌حرمت‌من‌دل‌سیر‌گریه‌نکردم :)💔 دوای‌دردم‌جوابمو‌بده‌که‌دست‌خالی‌برنگردم ✎Join∞❤️∞↷ @Reyhana_Al_Hosseyn

دل ز مهرت بر ندارم دلبرا تا زنده‌ام

+گفتم‌ خیلی‌ گناه‌ کردم -گفت‌ هنوز با روضہ‌ی‌ مادر گریہ‌ میکنی؟ +گفتم‌ آره -گفت‌ پس‌ هنوز راه‌ برگشت‌ داری

- حالـی ، شَبیـه ِ بُغـض ِعَلـی . . بَعد ِفاطِمـه :) .

لم یکن شیئا مذکورا .

اون لحظه ای که اتفاق میفته و حس می‌کنی به مرز ناچیز بودن رسیدی ، رسیدی به اون نقطه که دیگه نمیتونی ؛ عاجزی ، از همه چیز بریدی ، اونجایی که دیگه خودت رو از دنیا جدا کردی ؛ اونجا تازه رسیدی به اصل و اساس خودت . همون جایی که بودی ولی نبودی ، بودی اما قابل ذکر و دیدن نبودی ! ولی بعد یه مدت یادت می‌ره که رسیده بودی به مرز ناچیزی ، پس یادت بیارم که یه زمانی چیزی نبودی و روی مرز بودی ، حالا یادت میاد ؟

آدما همیشه ناشکرن ، دیدی تا عشقت می‌ره با یکی دیگه میگی نه خدا پس تو کجایی ؟ ولی چندتامون خداوکیلی اونجا که به اون چیزی که خواستیم ، رسیدیم سرمونو بالا کردیم و گفتیم آ خدا ؛ ممنونم من که ! اینطوریاست ، همیشه آدما بیشتر از شکر وضعیتی که هستن ، گلایه دارن ، ناله میکنن . اینه که بیشتر از شکور بودن [ شکر گزاری در بالاترین مرحله ] شاکر ان [ شکرگزاری در مرحله ضعیف و وسط ] و بیشتر از کافر [ انکار کننده ی نعمت ها ] کفور ان [ انکار نعمت ها در بالاترین مرحله ] .

سرزمین زخم ها و درد های‌ مشترک... ✎Join∞❤️∞↷ @Reyhana_Al_Hosseyn

- علی ‌. . + جانم ؟ - اصلا خیال کن زهرا نداشتی.